🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼
💧ابراهیم با چند قمقمه پر از آب برگشت
تمام رزمندگان و مجروحین خوشحال
شدند به ابراهیم گفتم:دیر کردی ترسیدیم
ابراهیم گفت: برای پیدا کردن آب تا نزدیک
تپه دوقلو رفتم نیروهای خودی را هم در
حال جنگ با بعثی ها دیدم! با تعجب
گفتم: تا اونجا رفتی؟! خب...
💥ابراهیم بلند شد و رفت تا به نیروها سر
بزند در تپه ی دوقلو هر شب درگیری بود.
تپه چند بار بین بچه ها و بعثی ها دست
به دست شد. شب هنگام با حمله نیرو های
ایرانی به دست رزمندگان اسلام می افتاد
و در روزها بعثی ها با پاتک گسترده آن
را پس می گرفتند.
✳ ابراهیم تا نزدیک نیروهای خودی
رفته بود او مےتوانست دیگر به کانال
نیاید، امّا آمده بود با چند قمقمه آب .
💗کسے چه مے دانست؟!...
شاید هم به رسم ادبِ آقا و مولایش
حضرت عباس "علیه السلام" با یاد
لب هاے خشکیده از عطش بچه ها ،.
لب به آب نزده بود.
بچه ها همواره به روح بلند او غبطه
می خوردند، و او را می ستودند.
📚سـلام بــر ابــراهیــم ۲
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
"فاطمیه نزدیک است":
🌸🍃
زشتیها نباید مانع بشند که زیبایها رو نبینیم
.
واقعا جهاد کردنه تو این شو لباس یک نفر ساده حاضر بشه !
.
#دختران_زهرایی
#مژده_لواسانی
#جشنواره_فیلم_فجر
🔴 به بهانه اینکه اختلاس است دزدی است کم کاری است رانت است می گویند چرا به بحث حجاب و عفت میپردازید...مسائل اقتصادی گذرا است و ان شاءالله حل خواهد شد اما مسئله فرهنگ اگر عوض شد دیگر قابل برگشت نیست...
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹وقتي اسرائيلي ها نسبت به فيلم صحنه دار در هواپيما واكنش انقلابی نشان ميدهند.
بعد تو مملکت اسلامی پدر خانواده ماهواره تهیه میکنه تا بچه هاش فیلمهای صحنه دار ببینن مبادا عقده ای بشن😳😳😳
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
✖️اهتمام رهبر انقلاب به #الله_اکبر گفتن در شب ۲۲بهمن
🔻امسال با مصادف شدن ۲۲بهمن ۹۷ و ایام فاطمیه، تغییراتی در مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)ایجاد شد!
❗️دلیلش چه بود؟👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بعد از این فرق ندارد بخدا حال #علی
▪️خانه بی #فاطمه جارو بخورد یا نخورد😭
▫️ #صابر_خراسانی
#یافاطمه_الزهرا
هر زمان که قافیه مادر شده
صحبتی هم از در و معجر شده
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
کوچه ای که یاس مان پر پر شده
#فاطمیه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای #شهادت قرار گرفته و در راه #خدا #کشته می شود.
#شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است.
زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می فرماید:
☘🍃و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون
169) آ ل عمران)
☘🍃و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.
#شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.
و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقو اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن #شهیــد اشاره نموده استـــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠شهیدی که به نام #حضرت_زهرا سلام الله علیها حساس بود و با شنیدن نام مادر گریه می کرد😔
🌷 #شهید_عبدالله_رودکی
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
👇تذکر مردمی چنین قدرتی دارد👇
💢خاطره ای از آیت الله شاه آبادی(استاد امام خمینی) درباره روش موثر برخورد با منکرات :
🔘در زمان پهلوی، در نزديكي منزل ايشان در خيابان اميركبير، دكتري بود به نام ايوب كه براي دخترانش معلم موسيقي آورده بود و صداي موسيقي بلند بود، به گونهاي كه از صداي آن همسايهها ناراحت بودند. ايشان براي دكتر پيغام فرستاد و از او خواست كه از اين كار دست بردارد، اما دكتر جواب داده بود كه من اين كار را ترك نميكنم و شما هر اقدامي كه ميخواهيد بكنيد.
🔵مرحوم شاه آبادي تا روز جمعه صبر كردند و آنگاه در جلسه روز جمعه كه در مسجد شاه سابق تشكيل شده بود، به مردم گفتند خوب است از اين به بعد هر كس از اين خيابان عبور ميكند چون به مطب دكتر رسيد، داخل مطب شده و سلام كند و آنگاه با روی خوش از او بخواهد كه آن عمل خلاف را ترك كند.
🔴از آن پس هر كس از جلوي مطب عبور مي كرد براي انجام وظيفه شرعي خود، داخل مطب ميشد و سلام كرده و موضوع را در ميان ميگذاشت و خارج ميشد. چند روز به اين منوال گذشت و دكتر هر روز با چندین مراجعه كننده مواجه ميشد كه همگي يك مطلب را به او تذكر ميدادند. وي ديد اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد نه تنها بايد مطب خود را تعطيل كند بلكه مجبور است از آن خيابان هم كوچ كند. از اين رو دست از ايجاد مزاحمت برداشته، جلسه آموزش موسيقي دخترانش را تعطيل كرد.
🔶آيت الله شاه آبادي در يكي از روزها كه به طرف مسجد ميرفت دكتر ايوب را ديد كه به طرف او ميآيد، وقتي دكتر نزديك شد، از شدت خنده نميتوانست سلام كند و بالاخره پس از احوالپرسي گفت: «آقاي شاهآبادي با قدرت ملت كار را تمام كردي و من گمان ميكردم شما به مراجع قانوني و محاكم قضايي مراجعه ميكنيد كه من به سادگي ميتوانستم جواب آنها را بدهم و هرگز درباره اين روش مردمي نيانديشيده بودم.»
[✨برچسبهای #پویش_حجاب_فاطمے یک تذکر مردمی نوشتاری ]
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت هفتاد وپنجم 🔶 #ارادت پسرم پنج ساله بود كه مريض شد. اصلً
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت هفتاد شش
🔶 #مادر
مادر ما زن مظلومی بود که خیلی در راه تربیت صحیح فرزندانش تلاش كرد.
لحظه ای از فرزندانش غافل نبود. اختلاف سنی او با مجتبی کم بود. برای همین رازدار مجتبی و دیگر فرزندان بود.
مادر همیشه ميگفت: مجتبی خیلی به ما درس داد. ما را با اسلام ناب آشنا كرد.
زمانی که ميخواستیم خبر شهادت مجتبی را به مادر بگوییم خیلی ميترسیدیم.
او ناراحتی قلبی داشت. ترس ما از این بود که این ناراحتی شدیدتر شود.
اما مادر خودش جلو آمد و گفت: من ميدانم که مجتبی شهید شده. من
مطمئن هستم. اصلًا مجتبی برای این دنیا نبود.
خدا به او صبر داد. در مراسم تشییع و تدفین او مانند کوه استوار ایستاده بود.
اصلًا فکر نميکردیم اینگونه مقاوم باشد.
بعد از شهادت مجتبی وظیفه مادر سنگین تر شده بود! عصرهای پنج شنبه و جمعه به سرمزار مجتبی ميرفت و آنجا ميماند.
بسیاری از خانمها بودند که تازه با شخصیت مجتبی آشنا شده بودند و به
سرمزار ميآمدند.
آنها از مادر ميخواستند تا برایشان از خاطرات مجتبی بگوید.
بارها دیده بودم که دخترانی تقريبًا بدحجاب ميآمدند و ميگفتند: برای
عرض تشکر آمده ایم! ما حاجتی داشته ایم و این سید عزیز را به حق جده اش
قسم دادیم و حاجت روا شدیم و...
در این مواقع، مادر با لحنی صحیح و مادرانه شروع به امر به معروف ميکرد.
ابتدا خاطراتی از مجتبی تعریف ميکرد. اين كه مجتبی هميشه بنده واقعی خدا
بود بعد ميگفت: دختر عزیزم، خدا شما را حفظ کند، مجتبی از اینکه شما اینگونه باشی ناراحت ميشود.
بعد خیلی مودبانه در مورد اهمیت حجاب و اینکه چرا حجاب مورد تاکید اسلام است صحبت مينمود.
دختران زیادی بودند که با نصیحت مادر، مسیر زندگی آنها تغییر کرد. حتی
برخی از آنها از دیگر شهرها به ساری ميآمدند و...
سال 85 ناراحتی قلبی مادر شدیدتر شد. قرار شد او را عمل کنند. کل خانواده
از شرایط مادر ناراحت بودیم. اما او نشاط درونی عمیقی داشت!
قبل از عزیمت به بیمارستان گفت: من عازم سفر هستم. دیگر تمایل به ماندن
ندارم!
در مقابل چشمان حیرت زده ما ادامه داد: مجتبی را دیده ام. جایگاه آخرتی
مرا نشان داده و گفته که من با شما هستم.
در یک غروب غم انگیز، مادر ما به دیدار سیدمجتبی رفت. همه خانواده در
حسرت غم و اندوه فقدان او سوختند.
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
💠شهیدی که به نام #حضرت_زهرا سلام الله علیها حساس بود و با شنیدن نام مادر گریه می کرد😔 🌷 #شهید_عبدا
14صلوات امشب هدیه میکنیم به اقا امام زمان عج به نیت 😊👇
#شهیدعبدالله رودکی
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل
#فرجهم
#التماس_دعا
🍃🌸
@seedammar
#شبتون_مهدوی
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#یا_زهرا_س💔
آتش و این همه اَسرار نمےدانستیم
پشٺ #در ماندن و #دیوار نمےدانستیم
#مادرے در وسط شعلہ اگر گیر ڪند
نتوان گشٺ بر او یار نمےدانستیم
#فاطمیہ🏴
YEKNET.IR -Banifatemeh-Shab 01 Fatemiyeh Dovom1397-001.mp3
8.69M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴ای آسمان عاطفه پرواز بیکران
🌴بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
🎤 #بنی #فاطمه
⏯ #روضه
👌بسیار دلنشین
┄┄┅┅✿🍃❀🌹❀🍃✿┅┅┄
#اگـر_امـام_نمےآمد.
🔻مدتے از همسرم خبرے نداشتم.
همسایهها مدام به خانهمان رفت و آمد
مےکردند تا اطلاعے از او کسب کنند...
هر کس چیزے مےگفت: یکے مےگفت
«اوستا عبدالحسین رو کشتن».
دیگرے ادامه مےداد...
«مگه کسے مےتونه با شاه درگیر بشه؟»
⚡تا وقتے پس از ۱۰ روز یک نفر خبر آورد
که «اوستا زندان هست شما مےتونید یه
سند یا صد هزار تومان پول ببرین
و ایشون رو آزاد کنین.»
فهمیدیم روزے که حرم امام رضا (ع)
را به گلوله بستند، ساواک او را گرفته است.
💨آقاے غیاثے که کار فرماے همسرم بود،
در خانه آمد و پرسید:«چرا اوستا عبدالحسین
سر کار نیومده؟» با ناراحتی جریان حرم امام
رضا (ع)، زندان و سند را تعریف کردم.
آقای غیاثی گفت:«نگران نباشین خودم
اوستا رو مےآورم.» بعد هم آقاے غیاثے
سند خانهاش را گذاشتند و عبدالحسین
آزاد شد.
💥جمعیت زیادے در کوچه جمع شده
بودند اهالے از اینکه عبدالحسین به
سلامت آزاد شده خوشحال بودند
یکی از همسایهها میان مردم شیرینی
پخش مےکرد.
دخترم را در بغل گرفتم و به استقبال
همسرم رفتم چهره عبدالحسین از
شکنجه ساواک فرسوده شده بود،
دیگر نه دندان سالم داشت
و نه جسم سالم. وقتے به من رسید
پرسید چرا شیرینی پخش مےکنن؟
💢جواب دادم: همسایهها براے سلامتے
شما شیرینی گرفتن. گفت: نمےدونے چه
جوونهایے زیر شکنجه به شهادت
مےرسیدن کاش شهید مےشدم.
💔این را که گفت بند دلم پاره شد
و او با صلوات جمعیت به خانه قدم
گذاشت حالش که بهتر شد کمکم دوستان
طلبهاش مےآمدند و با هم صحبت مےکردند؛
از پشت پرده شنیدم که شکنجهگر
ساواکے دندانهایش را شکسته است.
🔆روزهاے بعد عبدالحسین براے پس
گرفتن سند منزل آقاے غیاثے به تهران رفت
وقتے برگشت سند خانه آقاے غیاثے
و چند برگه دیگر نیز همراهش بود.
برگهها را نشانم مےداد و با خنده مےگفت:
این حکم اعدام من هست.
✅آن وقت فهمیدم در همان زمان
دستگیرے امام از پاریس آمدند و
انقلاب پیروز شد؛ اگر امام نمےآمد
حکم اعدام عبدالحسین قطعے بود.
#شهید_عبدالحسین_برونسے🌷
راوے: معصومه سبک خیز، همسر شهید
●▬▬▬▬๑۩
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ «گندم» با شعر و اجرای سید حمیدرضا برقعی
🏴 به مناسبت ایام فاطمیه
☆ در محضر شهدا ☆
🔰 با این که می تونست پولش رو پس انداز کنه ولی هیچ وقت این کارو نکرد بخشی از حقوقش رو برای خانه خرج می کرد با بقیه اش هم یا کار افراد محتاج و فقیر رو راه می انداخت یا قرض می داد به این و اون
📍 وقتی شهید شد از مال دنیا هیچی نداشت مقداری هم بدهکاری داشت و توی وصیت نامش نوشته بود سهمش از ارث خانه پدری رو هم بخشیده بود به مادرش...
#سردار-شهید-ابراهیم-امیر-عباسی
در محضر شهید
✒اسماعیل از روزی که به جبهه رفت تا لحظه ی شهادت حضوری تاثیر گذار داشت او در عملیات گوناگون از شکست محاصره آبادان گرفته تا عملیات کربلای ۴ که در سال ۱۳۶۵ رخ داد حماسه های بی نظیری به یادگار گذاشت...
🗯 در عملیات والفجر ۴ به شهادت رسید و مانند مولایش حسین (ع) بی سر بود وقتی پیکرش را آوردند مادرش زینب وار به حنجره اش بوسه زد...
#شهید-اسماعیل-فرجوانی