#خاطرات_شـهید
سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
#شهید_مسلم_خیزاب🌷
راوی : #همسر_شهید
@seedammar
#گروه_جهادی_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#همسر_شهید🔻
💢همین حالا در نبودش احساس #بودنش را دارم و هر روزم را با او شروع میکنم♥️ و شبم را با او به #اتمام میرسانم.
#شهید_یدالله_ترمیمی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹صلوات
#همسر_شهید:
🌷شب عید نوروز بود و هنوز کلی #کار در خانه مانده بود.
عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت.
🌷نمی دانستم کجا می رود اما خواستم #زود برگردد.
ساعت 12 شب به خانه برگشت.
🌷بعد از شهادتش بود که فهمیدم آن شب بسته ها و اقلامی را بر در خانه ی #مستمندان و فقرای شهر برده، تا آنان هم با دلی #شاد سال جدید را آغاز کنند.
#شهید_پویا_ایزدی🌷
#شهید_تاسوعا
🍃🌹صلوات
#همسر_شهید:
🌷شب عید نوروز بود و هنوز کلی #کار در خانه مانده بود.
عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت.
🌷نمی دانستم کجا می رود اما خواستم #زود برگردد.
ساعت 12 شب به خانه برگشت.
🌷بعد از شهادتش بود که فهمیدم آن شب بسته ها و اقلامی را بر در خانه ی #مستمندان و فقرای شهر برده، تا آنان هم با دلی #شاد سال جدید را آغاز کنند.
#شهید_پویا_ایزدی🌷
#شهید_تاسوعا
🌷 @seedammar
#خاطره
🔰نقل خاطره از #همسر_شهید مدافع حرم #سید_فاضل_موسوی از #اهواز
💢همسرم خیلی به #حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها ارادت داشت، قبل از هر کاری به ایشان #توسل میکرد و از ایشان اجازه میگرفت، قبل از #خواستگاری ابتدا به #قم رفت و از حضرت خواست که اگر صلاح است #ازدواج ما در سریع ترین زمان ممکن به سرانجام برسد، زمانی که به خواستگاری آمد در صحبت هایش به من گفت که توقعی از تو ندارم جز اینکه دست مرا بگیری و مرا به خدا برسانی، من هم متقابلا همین کار را میکنم . . .
جز این شرطی برای من نداشت و ویژگی خاصی برای همسر آینده اش مطرح نکرده بود . . . .
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @seedammar
#همسر_شهید
💢زمانی که سوریه بودم هر وقت مرا تنها میگذاشت و میرفت عملیات، خیلی ناراحت میشد و عذر خواهی میکرد و میگفت اینجا هم که هستی نمیتوانم کنارت باشم و کاری برایت انجام بدهم و زحمت های تو را جبران کنم.
من هم جواب میدادم همین که آمده ام زیارت بی بی زینب سلام الله علیها برایم کافی است، تو هم که شکر خدا سالم هستی پس ناراحت نباش برو به کارهایت رسیدگی کن.
زمان هایی که میرفت عملیات و من تنها میماندم هرگز به او گله نمیکردم زیرا میدانستم کاری را انجام میدهد که رضایت خداوند را در پی دارد علی الخصوص اینکه #شهادت هم نتیجه آن باشد.
خوب میدانستم شهادت بالاترین درجه ایمان است و برکت و خیر آن به من هم خواهد رسید ان شاءالله...
📸شهید مدافع حرم
#فرشاد_حسونی_زاده
#اهواز
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @seedammar
🕊💞🕊💞
✅یادی از شهید مدافع حرم #مصطفی نبیلو....
🔅دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) بودیم.
دفعه آخر که برای #خداحافظی رفتیم حرم،
وقتی برمیگشتیم،
گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز❗️
♨️گفتم:چرا⁉️
گفت:《چون همیشه #موقع خداحافظی میگفتم یا حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) من را #دو ماهی قرض بده تا برای حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نوکری کنم.
🔆ولی اینبار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب(سلاماللهعلیها).》
من هم خندیدیم 😅و گفتم:
"خب چه فرقی کرد❓"
♨️ گفت:
《اینها دریای کرم هستند
چیزی را که ببخشند دیگر پس نمیگیرند.》❌
📝 #راوی: #همسر_شهید
#شهید_مصطفی_نبی_لو
🌺🌹🌺
در مکتب شهادت
در محضر همسران شهدا
راوی: #همسر_شهید #نیلچیان
شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش.
مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛
البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی زندگیاش قرار داد. بنابراین بر روی سنگ مزارش نوشته شد: «آنها که این دعوت علی (ع) را پس از قرنها ظلمت، از زبان علی گونه زمان خود شنیدند، باید به شط خون شنا کنند تا اسلام را از دست غاصبان برهانند و هر کس پیرو علی است این گونه باید باشد و تو ای علی! که در یتیمنوازی و میدان رزم، به مولای خود اقتدا نمودی، شهادت ارزانیات باد! آن کس که خدا را اراده کند، پس کوچ کند به سوی او».
📚 #کتاب قرمز رنگ خون بابا
#سالگرد_شهادت
✅ #همسر_شهيد مدافع حرم #مصطفی_رشیدپور
▪️ ۲ روز بعد از سومین عمل آوردیمش خانه که به شهادت رسید.
تختش گوشه پذیرایی بود. رفتم بالای سرش نیمه خواب بود، به من گفت چرا آمدی و از گوشه چشمش #اشک میریخت! گفت چرا بیدارم کردی بی بی #زینب سلام الله علیها بالای سرم بود داشتم با بی بی حرف میزدم.
روز بعد هم به شهادت رسید و دقیقا همان جایی دفن شد که وقتی پنج شنبه ها می رفتیم گلزار دراز میکشید و میگفت اینجا برای من است.
🗓شهادت: ۷ شهریور ۹۵
📿شادی روحشان #صلوات
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
21.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴پایان صبر خانواده شهدا
#فرزند_شهید دفاع مقدس،شهید ماشاءالله دلیلی و #همسر_شهید مدافع حرم،شهید اکبر ملکشاهی با شما سخن می گوید...
🔻من از خون شهیدان خود نمیگذرم و اصلا مماشات نمیکنم...
#نهضت_مطالبهگری_کشوری
#پایان_مماشات_با_ترکفعل_مسئولان
#ماه_رمضان
#امام_زمان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج🌾
شهید در سجده ها و دعای دستش دعا کمیل می خواند
عبدالمهدی یک عارف بود🌱 او نمازهای می خواند که من ساعت ها متحیر می ماندم. شهید در سجده ها و دعای دستش دعا کمیل می خواند😊 و دائم الوضو بود. در یک عملیات که شیمیایی شده بود و تمام دو دستش پر ازآبله و زخمی بود، ایشان با پماد که زخم ها را چرب می کرد دوباره برای هر وضو با آب و صابون چنان روی زخم می کشید 💔😥که من وقتی سئوال می کردم دستان شما درد ندارد در پاسخ می گفت: هیچ دردی احساس نمی کنم. یعنی ایشان اصلاً در یک عالمی بود که درد زخم های دستانش را متوجه نمی شد.🌱
#همسر_شهید
#شهیدعبدالمهدی_مغفوری
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#سیروس_میرحسنی
قبل از #شهادتش یه شب اومد خونه گفت خیلی دلم واسه #النا میسوزه، اگه من اتفاقی واسم بیوفته، تو مدرسه همه بچه ها میدون طرف باباشون، دختر من بابا نداره
دو ماه قبل از #شهادتش ریش گذاشته بود، هرچقدر بهش اصرار می کردم ریشاشو بزنه میگفت مگه ندیدی #شهیدا همشون ریش دارن، منم میخوام #شهید بشم، بعدا با شما مصاحبه میکنن شما باید بگین اینجوری میگفت اونجوری میگفت....
راوی:
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹