eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
381 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه شهادت امام سجّاد علیه السلام خطبه‌هایش ذوالفقارِ کوفه و شامِ بلاست پایْ تا سر مرتضاست /۲/ دستهایِ بسته‌یِ سجّاد هم خیبر گُشاست پای تا سر مرتضاست /۲/ @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیش مظلوم شهادت امام سجّاد علیه السلام مولا زین‌ُالعابدین مولا زین‌ُالعابدین یا سیّدالسّاجدین مولا زین‌ُالعابدین یا امام‌ُالعارفین مولا زین‌ُالعابدین وارثِ عینُ‌الیقین مولا زین‌ُالعابدین تفسیرِ قرآن و دین مولا زین‌ُالعابدین یا علیِ ابنِ الحسین یا علیِ ابنِ الحسین قبله‌گاهِ عالمین یا علیِ ابنِ الحسین ای روضه‌خوانِ حسین یا علیِ ابنِ الحسین پایِ سرِ بر نیزه یا علیِ ابنِ الحسین همسفرِ زینبین یا علیِ ابنِ الحسین یابن‌َالزّهرا یا سجّاد یابن‌َالزّهرا یا سجّاد چه‌ها که دیدی اِی داد یابن‌َالزّهرا یا سجّاد بابا از مَرکب افتاد یابن‌َالزّهرا یا سجّاد اوجِ روضه دَخَلَت .... یابن‌َالزّهرا یا سجّاد زینب علیَ ابن زیاد یابن‌َالزّهرا یا سجّاد @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مسمّط مربّع حضرت زینب سلام اللّه علیها و روضه‌هایِ بعد از عاشورا ( کوفه و شام ) هرچه دارم نـذرِ تو اِی ثروتِ عالَمْ حسین چند دِرهم خرج شد تا شد تنَت دَرهم حسین رفتی و بی تو شدم همراهِ نامَحرم حسین تازیانه شد جوابم هر کجا گفتم ... حسین شد سرَم مثلِ سرِ تو قاریِ نیزه‌نشین از سرِ نیزه سرِ بازار ... زینـب را ببین باز هم در کوفه‌ام تدریسِ قرآن می‌کنم خطبه‌ای می‌خوانم و دین را نمایان می‌کنم آسمان را میهمانِ روضه‌یِ نان می‌کنم گوشه‌یِ ویرانه را با آه.... میدان می‌کنم کـوفه و شامِ بلا مَـقهور آوایم شده عرش ماتِ ماٰ رَأَیْتْ اِلّا جَمیلایم شده می‌کِشم اَفلاک را تا خاک پائین با دَمَم بعدِ عبّاسِ علی من حاملِ این پرچـمَم زن ولی مانندِ مادر با ولی‌اَم ... محکمَم کوهِ غم هستم اگر دشمن نمی‌بیند غَمَم جلوه‌ای از عالی وُ اَعلایِ بدر و خیبرم وارثِ پیغمبرم ... من حیدرم... من کوثرم من علمدارم ولی دستِ کبودی مانده است اَشکهایِ مشکِ چشمَم عرش را لرزانده است ذوالفقارِ خطبه‌هایم لشکری تارانده است رویِ نِیْ آرامشم قرآن برایم خوانده است گوشه‌یِ گودال عرفانِ مرا تعریف کرد سوره‌یِ صبرِ مرا روحِ دعا تألیف کرد یادِ رگهایِ بریده می‌کنم هر روز و شام یادِ کوفه ... یادِ سنگ‌اَندازهای رویِ بام تازیانه خورده‌اَم جایِ عزیزانم مـُدام روضه‌ام شد کَعبِ نِی... تشتِ طلا... بزمِ حرام یادگارِ فاطمه شد قدکمان ... دلبر بیا عمّه‌جانت گفت یاصاحب‌زمان دیگر بیا @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - اسرایِ قافله‌یِ کربلا و زندانِ کوفه امان از دستِ نامردانِ کوفه امان از زیـنب و زندانِ کوفه شکفته غنچه‌هایِ زردِ زهرا در این تاریکی و طوفانِ کوفه پَر و بالِ ملائک می‌شود فرش که شب را سَر کند مهمانِ کوفه اگرچه ضعف می‌زد در حرم موج کرم راحت گذشت از نانِ کوفه تصدُّق از که بَر که؟! وای بر من هـزاران اُف بر این ایمانِ کوفه زبانِ کـوفیان زخمِ زبان است کـنایه تحـفه‌یِ سوزانِ کوفه میانِ موجهایِ غصّه خوانده دعـایِ العـجل بارانِ کوفه @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی دیر راهب نصرانی و سر امام حسین علیه‌السلام گرفتم بر رویِ دامن ضریحی خدایِ من عجب رویِ مَلیحی سرِ خونین و خاکی‌اَت بسازد مسلمان از یهودی و مسیحی @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم غزل(وصف حال نوكری بد و مدّعی مثلِ من در برابر اربابی باوفا) وقتی كه كوفی می‌شود رنگِ مسلمانی بايد تو را پيـدا كـنم در دِيـْرِ نصرانی آنقـدر بد هستم كه آقايم بگويد تو... از ما چه می‌فهمی؟چه می‌گويی؟چه می‌دانی؟ تو بر رویِ نيزه شدی از روضه‌ها لبريز من روضه می‌خوانم رویِ تخت سليمانی حتی اگر از آسمان بر سر بـِبارد سنگ قاریِ قـرآنی به فكر رشدِ انسانی من بيشتر فكر خودم را می‌كنم تا تو تو غافل از حالِ غلامت نيستی آنی آقایِ من رويایِ من عقبایِ من با تو هر چند دنيايم شده طی با پريشانی @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت عاشورایی امام حسین علیه السلام تو زمین خوردی و بر چشمِ تَرم خندیدند دست و پا می‌زدی وُ دور وُ بَرم خندیدند نیزه‌ها پشتِ سرِ هم به سر ُو رویت خورد جگرم سوخت به سوزِ جگرم خندیدند چکمه‌ای بر رویِ این سینه‌یِ زخمی‌شده بود مادرم گفت غریبِ مادرم خندیدند ضربه‌ها پشتِ سرَت خورد تنم می‌لرزید به همین اَشک و به لرزِ پیکرم خندیدند سایه‌سارِ سرِ من شد سرِ رویِ نیزه معجرم سوخت به وضعِ معجرم خندیدند همه‌یِ قافله بیچاره‌یِ این روضه شدند خولی و حرمله بر همسفرم خندیدند ندبه‌خوانهایِ حریم تو کتک می‌خوردند دختری گفت پدر دربه‌درم خندیدند @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - مدح و مرثیه امام حسین علیه السلام - اربعین پیش از آنکه خاک‌ُوپنبه پر کند کامِ گدا را کاش می‌شد باز هم نوکر ببیند کربلا را مُردم از دلتنگی و دلشوره و دلواپسی‌ها می‌کند پس کِی زیارت سینه‌زن صحنِ‌صفا را اِی عزیزم من بدونِ گریه در روضه مریضم در حرم دیدم دَوا پای عَلَم دیدم شفا را بر سر و سینه زدم گفتم گرفتارِ حسینم پای پرچم دیده‌اَم وَالله الطافِ خدا را خاطراتِ اربعینِ کربلا یادم نرفته بی‌گمان شاهِ وفا یادت می‌آید این گدا را مانده طعمِ لقمه‌هایِ موکِبت زیرِ زبانم خوانده‌ام یادِ رباب و زینبت این روضه‌ها را دیده‌ای از رویِ نیزه آمده چه بر سرِ ما کاش می‌شد که بگیری دستهایِ بی‌حیا را رویِ من نیلی و مویِ بچّه‌هایِ تو پریشان چنگهای گرگِ شامی کَنده بود آویزِ ما را ندبه‌خوانهای حرم خوردند پایِ نیزه شلّاق مُستجابُ‌الدَّعوه تحتِ قُبِّه نجوا کن دعا را @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره اربعین امام حسین علیه‌السلام یادَش‌به‌خیر دربه‌دری‌هایِ اریعین یادش‌به‌خیر بی‌سر ُو سامانتان شدیم یک سفره پهن بود نجف تا به کربلا یادش‌به‌خیر ما همه مهمانتان شدیم آنقدر لقمه بود همه سیر می‌شدند زوّار لحظِه‌لحظِه نمک‌گیر می‌شدند در این مسیر صحبتی از خستگی نبود پیر ُو جوان به شوقِ حرم شیر می‌شدند شادابی و طراوات و ایثار و بندگی در بینِ این مسیر شکوهی عجیب داشت آن روزها تمامیِ این راه روز و شب می‌شد حسینیه همِه‌جا بویِ سیب داشت اِقرار می‌کنم به تو وابسته‌ام فقط اصرار می‌کنم که مَرانی مرا حسین دنبال می‌کنم همِه‌جا روضه‌هایِ سر گودال و نیزه تشتِ طلا زیرِ پا حسین یک اربعین به پایِ سرَت ناله زد حرم یک اربعین چه‌ها به سرِ خواهر آمده یک جمله روضه مرثیه‌یِ خواهرِ شماست از شام زینبِ تو چنان مادر آمده قامت‌کمان و نیلی و پهلو شکسته‌ام مویِ سرم سپید ولی رویِ من سیاه از آن امانتی که سپردی به من نپرس آمد خرابه سر شده ویرانه قتلگاه خنجر سراغِ پشتِ سرت رفت خوب شد جان کَندی و ندیده دو چشمت طناب را شکرِ خدا نبود علمدار چون زدند دائم به تشتِ رأسِ تو جام شراب را پایِ سرِ بریده به هم جام داده‌اند پایِ سرِ تو حرفِ خرید و فروش بود لرزید کودکی که به من تکیه داده بود وقتی اشاره کرد به او مَردی از یهود پیشِ نگاهِ قافله خندید حرمله پیشِ رباب قاتلِ طفلت صله گرفت وقتی که زَجر وارد بزمِ یزید شد دستی به صورتَش گلِ این قافله گرفت ای سر بریده زائرِ تو قدخمیده است جایِ لگد به چادرِ من مانده غیرتی با ساقِ نیزه پایِ سرِ نیزه دشمنت پهلویِ ندبه‌خوانِ تو سوزانده غیرتی @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani