eitaa logo
سِحرِاَشک اشعار و نواهای محرمی
385 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
41 فایل
مجموعه اشعاروسبک های مناسبتی مذهبی شاعرومداح اهل بیت علیه السلام ::.حسین ایمانی.::
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام یاری ندارم تکیه بر دیوار کردم بی‌فایده بود هر چه اینجا کار کردم این قوم غیر از سکّه آئینی‌‌ ندارد اِنکار کردند هر چه من اصرار کردم دیروز کلِّ شهر با من دست دادند امروز آنها را نگاه از دار کردم بر رویِ این دارالعماره روبه‌قبله‌‌ لب‌تشنه یادِ قافله‌سالار کردم پیغامِ کوفه پوچ و پوشالی‌ست برگرد مابینِ این مردان نمی‌بینی تو یک مرد مردانگی مرده شرافت بار بسته قلبِ من از پیشانی‌ام بدتر شکسته یادِ تو افتادم به یادِ کاروانم که اشکها در چشمِ تارم حلقه بسته آن کوفه که گفتم برایت کن فراموش این کوفه هر عهدی که بسته را گسسته‌‌ دختر به همراهت نیاور که ‌نماند .... بر گونه‌یِ سرخِ ملیکه جایِ دستِ .... سنگینی از جنسِ همان دستِ طمع‌کار که سیلی‌اش کوبید مادر را به دیوار دیدم خودم شد لشکری تجهیز ای وای شمشیرها و نیزه‌ها شد تیز ای وای دیدم طمع می‌بارد از چشمِ امیرش‌‌ فرمانده‌یِ اُردوست مردی هیز ای وای شمشیرزن دارد به سر چه فکرِ شومی !!! دارد هوایِ کندنِ آویز ای وای خنجر به وقتِ سر بریدن کهنه و کند انگشت و انگشتر که باشد تیز ای وای کوفه برایِ سر بریدن می‌دهد اَجر‌‌ دختر که گم شد می‌رود دنبالِ او زجر آقایِ من یا با خودت دختر نیاور یا بیشتر همراهشان معجر بیاور یا مادر و نوزاد را بسپار جایی یا مشک‌هایِ آب و آب‌آور بیاور یا دختران و بانوان را برحَذر کن یا زیور و خلخال‌ها را در بیاور از هتکِ حُرمت کردنِ اینها بترس و.... پیراهنِ آخر تو کهنه‌تر بیاور رویِ قناره ندبه‌خوانم تا بیایی بر رویِ نیزه دیدنم آقا می‌آیی @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت ( مسلمیه ) اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام جانِ من در خطر و جانِ شما در خطر است خطرِ بیشترِ کوفه وُ کوفی  نظر است سرِ من که به فدایِ سرِ رویِ نیزه غصّه‌ام دخترکِ دربه‌دری پایِ سر است تشنه‌لب هستم و چشمانِ ترم تار شده بر سرِ دار به سر روضه‌یِ دیوار و در است یک نفر نیست به دادم برسد فریادم بی‌قراریِ حریمی‌ست که خونین‌جگر است لشکرِ کوفه فقط در طلبِ کشتن نیست طالبِ خاتم وُ گهواره ُو خلخال وُ زر است لااقل این سفر اِی شاه مَکن همراهت نازنینی که دلش بسته به نازِ پدر است جانِ من نذرِ شما   همسرِ من نذرِ رباب صله‌یِ حرمله وُ تیر زدن بیشتر است آخرِ روضه به لب ندبه نشسته اَلغوث وای از منتظری که از شما بی‌خبر است @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه اوّل محرّم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام سبک دنیا بدونِ تو ..... چشمام به راهه و ُ ..... قلبم بی‌قراره‌ چی واسه‌ت نوشتم دستم بشکنه شد قافله‌ت آواره لبهام‌‌ خشکه ولی ..... دیده‌هام می‌باره قاتلم به وَاللّه آقا ازدحامِ ..... کوچه و بازاره امان از کوفه امان از این شهری که مرداشم نامرد و صدهزار رنگن امان از کوفه همونا که نامه بهت دادن حالا آماده‌یِ جنگن‌‌ امان از کوفه امان از کوفه وای از خنجرِ کُند وای از تیر و نیزه این لشکرِ کینه تو رو می‌کشونه تو گودالِ روضه وای از زخمِ زبون وای از چشمِ هرزه حرف از خیمه‌گاه و معجرها که میشه تنِ من می‌لرزه امان از کوفه که حتی می‌بنده به دست‌وپاهایِ سه‌ساله سلسله امان از کوفه با تیرِ سه‌شعبه می‌سوزونه قلبِ ربابو حرمله امان از کوفه امان از کوفه @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه ( پیش‌زمینه ) اوّل محرّم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام سبک سلامِ یاسین ..... سلامُ‌اللّه سلامُ‌اللّه به روضه‌هایِ سفیرِ شاه سلامُ‌اللّه سلام‌ُاللّه به آه و چشمِ خیره به راه با لبِ تشنه با دلِ مضطر این شده آوایم دمِ آخر از این سفر حذر‌‌ نما ارباب یابنَ‌الحیدر کوفه میا ارباب سیّدناَالمظلوم /۳/ اباعبداللّه سلامُ‌اللّه به اشکی که ..... رویِ لبِ خشکِ او چکید سلامُ‌اللّه به چشمی که .... بلوایِ بازارِ کوفه دید پیمانِ شهرِ کوفه دروغ است آهنگرِ شهر سرش شلوغ است امان از حالِ قافله اِی وای چه تیری دارد حرمله ای وای سیّدناَالمظلوم  /۳/   اباعبداللّه @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه‌‌ اوّل محرّم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام شاهِ شهدا گفت شجاعی وُ وفادار مانندِ علمدار /۲/ تو مسلمی وُ مؤمنی وُ معتمدِ یار مانندِ علمدار /۲/ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه اوّل محرّم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام سبکِ غم بساطینی .... خشکیده لبام‌‌ می‌باره چشام امّا آقا دلشوره‌م واسه کاروانه وُ .... زن و بچّه‌ها دلواپسِ طفلِ آغوشِ ربابه‌َم دلخونِ روضه‌یِ گوشه‌یِ خرابه‌َم شاهِ وفا خونِ خدا جانِ مادرت کوفه میا آه میا به کوفه /۴/ این شلوغیا این برو بیا قاتلِ منه‌‌ کوفی اونقَدَر طمع داره که آویز بکَنه چه نقشه‌ها داره واسه‌یِ قافله چه تیرایی هست تو چلّه‌یِ حرمله می‌شه شلوغ دور وُ برَت‌ تا بشه جدا از بدن سرت آه     میا به کوفه /۴/ می‌مونه تنم رو قناره‌یِ .... قصّابا آقا به تو می‌سپرم بچّه‌هامو اِی شاهِ باوفا خبرم می‌رسه وقتی به حمیده دشمن نمی‌زنه به گونه‌َش کشیده وای از گلِ ...‌.. گلزارِ شما می‌خوره سیلی پایِ نیزه‌ها آه     میا به کوفه /۴/ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه‌ شهادت امام سجّاد علیه السلام خطبه‌هایش ذوالفقارِ کوفه و شامِ بلاست ۲ پای تا سر مرتضاست ۲ دستهایِ بسته‌یِ سجّاد هم خیبرگُشاست ۲ پای تا سر مرتضاست ۲ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام سجّاد علیه‌السلام اِی مردِ دعا و سجده و رازوُنیاز اِی گریه‌کنِ کرب‌وبلا  بعدِ نماز دیدی تَهِ گودال زمین خورد حسین تا خنجرِ کهنه‌ای شود روضه‌یِ باز @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه بعد از عاشورا ( حجاب و عفاف ) حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد .... پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - اسرایِ قافله‌یِ کربلا و زندانِ کوفه امان از دستِ نامردانِ کوفه امان از زیـنب و زندانِ کوفه شکفته غنچه‌هایِ زردِ زهرا در این تاریکی و طوفانِ کوفه پَر و بالِ ملائک می‌شود فرش که شب را سَر کند مهمانِ کوفه اگرچه ضعف می‌زد در حرم موج کرم راحت گذشت از نانِ کوفه تصدُّق از که بَر که؟! وای بر من هـزاران اُف بر این ایمانِ کوفه زبانِ کـوفیان زخمِ زبان است کـنایه تحـفه‌یِ سوزانِ کوفه میانِ موجهایِ غصّه خوانده دعـایِ العـجل بارانِ کوفه @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته روضه‌یِ حضرت زینب و امام حسین علیهم السلام بعد از عاشورا(کوفه) ای سببِ گریه‌هایِ هر شبِ خواهر قـاریِ نیزه‌نشین ..... ترنُّـمِ کـوثر من سرِ بازار طعنه می‌خورم و سنگ ... پیش دو چشمَم زدند بر سرِ دلبر بی‌کس و دلواپسم .... پناه ندارم روز و شبم روضه‌هایِ توست برادر کوفه به فکرِ شکستنِ دلِـمان است در صدقاتـَش هزار زخم زبان است بی‌صفتی نانِ خشک پیشِ من انداخت طعنه زد این هم تصدّقِ سَرِمان است خانه‌یِ قـاریِ کـوفه گـوشه‌یِ زندان سهمِ حرم خنده‌هایِ شمر و سنان است سارقِ انـگـشترِ تو همـسفـرم بود روضه‌یِ کنج تنور داغِ حرم بود بویِ گـلاب از فرازِ نیـزه می‌آید راهِـبِ نـصرانی از تـَبارِ کـرم بود قصّه‌یِ خورجینِ تنگِ مَرکبِ خولی روضه‌یِ هرروزه‌یِ دوچشمِ ترم بود مـثل سرِ تو شکسته شد سرِ زینب مادری‌ام خورده ضربه‌ها پَر زینب قاریِ قرآن همین که لَـعلِ تو وا شد خونِ لـَبـَت ریخـت در برابرِ زینب ندبه بخوان کُـلِّ روضه‌یِ حرم این است ساقیِ نیزه‌نشـین و مـعـجرِ زینب @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضه‌یِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها) باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است ماهِ صفر... اِدامه‌یِ آهِ مُحرّم است سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزه‌ها بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است کشتی شکست خورده‌یِ طوفانِ شهرِ شام پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است از آب هم مُضایقه کردند کوفیان آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است این کُشته‌یِ فِتاده به هامون که می‌زنند... با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است از کربلا و کوفه گُذر کرد  قافله حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله سنگین‌تر است وزنِ نگاهِ حرامیان از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله بر پیکرِ همه اثرِ تازیانه‌هاست تاول به دست‌ها و رویِ پاست آبله زخمِ زبان زدند به دُردانه‌یِ حرم تنها برایِ خنده‌یِ خولی و حرمله شد عمّه‌یِ سه‌ساله‌یِ سادات روضه‌خوان هر نیمه‌شب میانِ قنوتش به نافله زینب کجا و طعنه‌یِ نامحرم و طناب؟! زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟! سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی... زخمِ زبان و طعنه مرا می‌دهد عذاب این بدترین شکنجه و سنگین‌ترین غم است همراهِ شمر و حرمله‌ها... زینب و رباب ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خنده‌ها پایِ سرِ بریده‌یِ در مجلسِ شراب با ناله‌هایِ دخترِ دردانه‌یِ حسین شد  کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب عالَم فدایِ ناله‌یِ دردانه‌یِ حسین شد دخترِ سه‌ساله که پروانه‌یِ حسین .... کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانه‌یِ حسین دختر زبان گرفت و همه ناله می‌زدند جان می‌گرفت روضه‌یِ جانانه‌یِ حسین با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و... خوابید رویِ رگ... نَه   سرِ شانه‌یِ حسین دِق کرد و هِق‌هِقش دمِ جاءَالحقی شد و... گفت العجل  تمامیِ افسانه‌یِ حسین @sehreashk @sehreashk110