eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
737 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ". #گمان
🔺 شرح حدیث قسمت سوم عبارت «عَلِمتُ أنّ رِزقی لایَأکُلُه غَیری فَاطمَأنَنتُ» فهمیدم که آن‌چه که روزی من باشد دیگر کسی آن را نمی‌خورد. در نتیجه‌ی این اعتقاد، از بین می‌رود. ولذا مسلمانِ بی حرص، آخرین کسی است که سر میزش می‌آید. اما تاجری که فقط امیدش به چک و سفته و داد و ستد است، اول کسی است که بر سر کار می‌رود؛ چرا که آن شخص، خاطرش جمع است و با خودش می‌گوید را می‌خوانم و زن و بچه‌ام را انجام می‌دهم و و را رسیدگی می‌کنم و ساعت ۸ یا هرموقع شد می‌روم سر کار. اما شخص حریص می‌گوید حتماً باید راننده قبل از طلوع در خانه من حاضر باشد که من را برساند به و تا کاسب‌های دیگر نیامده‌اند من زود مشتری‌ها را جلب کنم. وقتی این‌طور در کار افتاد، خسته می‌شود و آن‌وقت که به خانه برمی‌گردد نه حال دارد، نه حال تربیت فرزند دارد، نه حال دارد. حرص این‌جور می‌کند آدم را‌. واعظ هم همین‌طور است، اگر خدایی نکرده ، ، ، خدایی نکرده در این افتاد که ما هرچی درس برویم زیادتر می‌شود، مداح و بگویند هر چی مجلس بیشتر برویم پاکت‌مان بیشتر می‌شود، این‌ها دیگر به خودشان و خانواده‌شان نمی‌رسند. و لذا یک وقت می‌بینید اولادهای ما خدایی نکرده بی‌تربیت می‌شوند. برای این‌که تفکرمان درست نبوده، هِیْ این‌جا برو، هی آن‌جا برو. این‌ور منبر برو، آن‌ور درس بگو، در خانه‌ها درس بگو، به دخترها درس بگو، از این مدرسه به آن مدرسه... و وقتی که حریص شدند درس‌شان هم فایده ندارد، هم فایده ندارد. این «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»، یعنی دیگر هیچ تشویش و دلهره ندارم که درآمدم کم می‌شود یا زیاد؛ و لذا شما وقتی و شدید می‌فرستند شما را که درس بدهید یا چیز دیگر. خاطرتان جمع باید باشد که مثلاً من این کلاس را باید خوب درس بدهم بعد بروم کلاس دیگر. پس اگر شاگردی سؤالی کرده اگر دیدم نفهمید، زنگ می‌زنم آن کلاس را تعطیل می‌کنم تا این مسئله را به این بچه بفهمانم، اگر کرده شبهه‌اش رفع شود. فکر نباید بود، پِی پول نباید بود، دنبال باید باشیم. معلمی که حقّش از بیشتر است یعنی این‌جور معلم. نه کسی که می‌آید روی تخته سیاه ریاضیات را حل می‌کند و می‌رود که خودش را برساند به آن یکی کلاس! این معلمی نیست، این حرفه است. مثل نجار و بنا، کاسب است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
‍ 🔺 دو سوال طلبه‌ی جوان از محضر مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی و پاسخ ایشان در سال تحصیلی ۸۴-۸۵ بسم الله الرحمن الرحیم خدمت استاد معظم حضرت آیت الله خسروشاهی (مد ظله) سلام علیکم از محضر شما دو سوال داشتم: ۱- برای قاطعیت در اراده چه دستوری می‌فرمایید؟ ۲- برای ترس از گمراهی در این زمان که باقی ماندن در دین‌داری بسیار دشوار است باید چه کرد؟ با تشکر بسمه تعالی برای قاطعیت در لازمست و معاشر قاطع پیدا کرد و در صورت کم‌یابی، ها و سرگذشت‌های آنان را تهیه و جدا مطالعه همیشگی نمود. و درباره‌ی از لازمست دوست و معاشر با داشت و هر و تردید و سردرگمی را با وی در میان گذاشت و در صورت اشکال کتاب‌های دانشمندان با ایمان را مانند و دیگر کتابهای آیة .. و آیة .. و امثال آن‌ها را همیشه همراه داشت و در هر فرصتی مطالعه کرد. کتاب اصول عقائد [ ] آقای که در مدارس دینی هم تدریس می‌شود همراه داشت_ بطور ساده در چهل درس همه‌ی مسائل لازم را مستدل آورده. موفق باشید. @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 رمز موفقیت در امتحانات الهی 🔹 دارد که مشکل‌ترین امتحانات متوجه و و کسانی‌که أقرب به این‌ها هستند، می‌باشد؛ حال این پیش می‌آید که بنابراین موضوع ما هم بخواهیم بشویم، باید آماده‌ی جان‌بازی بشویم، باید آماده‌ی مال‌بازی بشویم، آماده‌ی هستی‌بازی باشیم؛ این‌که مشکل است. این را چطور می‌شود کرد بین که بیایید مسلمان شوید؟ پاسخش این است که این عظیم را مسلمان باید هضم کند، بفهمد که خدا چه قولی به او داده است؛ [ منظور لقاءالله است.] چه معنا دارد؟ فرموده‌اند که اهل و اهل ربوبی و اهل ، آن‌هایی هستند که: «اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ و أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ»¹؛ چیزهایی که پول‌دارها و عیاش‌ها سخت‌شان است، برای آن‌ها آسان می‌شود. یعنی اصلاً مثل این‌که همان‌گونه که گذشتن از یک اسکناس ۱۰۰ تومانی آسان است، پیش آن‌ها گذشتن از تمام اموال آسان می‌شود؛ چون مسئله‌ی لقاءالله و اجر خدا در میان است و با تزریق آمپول به خدا و علاقه‌ی به لقاء خدا است که همه‌ی این سختی‌ها ناچیز می‌شود. دادن ناچیز می‌شود. دادن جان ناچیز می‌شود. اما به چه شرط؟ به شرطی که عرض شد: انسان به دنبال تهیه و آمادگی برای رعایت تقوا بیفتد. وقتی به حضرت علیه‌السلام الهام شد، شد که: یک فرزند داری، آن را فدا کن. آن حضرت این سخت را بر خودش سخت نگرفت؛ پس معلوم می‌شود که آن‌چه که کلید است، کار کردن روی و و خودش است که آمادگی پیدا کند برای خدا. ۸۵٫۷٫۱۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ حکمت۱۳۹] @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه؛ (۹ المظفر ۳۷ ق) 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهم‌السلام 🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که ها و و ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از دل‌ها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( علیه السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه و ها و ها به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید، ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‍ 🔺 توصیه علامه شعرانی برای دفع شبهات (۱) 🔹 شبهه‌هایی که در دین حاصل می‌شود، انسان می‌تواند واکسنش را بزند. چه کار بکند؟ مرحوم می‌فرماید به وسیله این‌که چند دلیل محکم و را تهیه کند برای خودش. و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح انسان آن را کند و إلا یادش می‌رود. اگر این کار را بکند مثل این است ‌که متخصصین یک آمپولی به او زده‌اند، و از خانه بیرونش کرده‌اند. این یک چنین خاصیتی دارد. چند تا دلیل، دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به آن قانع شود. از نبوت و ولایت را تهیه کند و همیشه همراهش، یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، دیگر دفع می‌شود. مثل آدم مسلح می‌ماند. 📡 الآن سال‌هاست که ایشان (مرحوم شعرانی) وفات کرده، و آن موقع این برنامه های نبود. علاوه بر آن‌ کسانی که از کشور فرار کرده‌اند و در پی انتقام‌گیری هستند روز به روز شبهه افکنی می‌کنند، در داخل هم منافق‌هایی که به صورت و و و این‌ها هستند، وجود دارند. این مثل تیرهای مختلفی دارد شلیک می‌شود به و ماها که ما را متزلزل کند. وقتی متزلزل کرد خودش می‌خوابد. مثل این‌که زیر یک ساختمان آب بگیری، می‌پوسد و می‌ریزد!. با این حال ایشان راه دفع را بیان کرده. خود ایشان یک کتابی در رد شبهات و اثبات نبوت به نام نوشته است. ادامه دارد.... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 به مناسبت وفات «عايشه» دختر ابوبكر (۱۷ رمضان المبارک ۵۸ ه‍‌ق) 🔹 هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن عمل کنند. مرحوم در مورد هایی که در دین حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که انسان می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به وسیله‌ی این‌که چند دلیل محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به درس برود، آن را مطالعه کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این است که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، شبهه دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم شعرانی یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام "راه سعادت" نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در دل نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان همان‌هایی که نه نمازشان ، نه حجّ‌شان و نه عقایدشان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت رسول صلی‌الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر امام وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما زنان سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید: سگ‌های "حُوأَب" -که نام یکی از منازل بین راه حجاز و بصره است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم "حوأب" را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما زبیر و طلحه با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا قسم بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که بدن انسان با برخی چیزها نجس می‌شود، ذهن انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که تقوای اعتقادی برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه؛ (۹ المظفر ۳۷ ق) 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 به مناسبت وفات «عايشه» دختر ابوبكر (۱۷ رمضان المبارک ۵۸ ه‍‌ق) 🔹 هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن عمل کنند. مرحوم شعرانی در مورد هایی که در دین حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که انسان می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به وسیله‌ی این‌که چند دلیل محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به درس برود، آن را مطالعه کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این است که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، شبهه دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم شعرانی یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام "راه سعادت" نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در دل نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان همان‌هایی که نه نمازشان، نه حجّ‌شان و نه عقایدشان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت رسول صلی‌الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر امام وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما زنان سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید: سگ‌های "حُوأَب" -که نام یکی از منازل بین راه حجاز و بصره است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم "حوأب" را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما زبیر و طلحه با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا قسم بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که بدن انسان با برخی چیزها نجس می‌شود، ذهن انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که تقوای اعتقادی برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 به مناسبت وفات «عايشه» دختر ابوبكر (۱۷ رمضان المبارک ۵۸ ه‍‌ق) 🔹 هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن عمل کنند. مرحوم در مورد هایی که در دین حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که انسان می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که به وسیله‌ی این‌که چند دلیل محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به درس برود، آن را مطالعه کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این است که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، شبهه دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم شعرانی یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام "راه سعادت" نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در دل نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان همان‌هایی که نه نمازشان ، نه حجّ‌شان و نه عقایدشان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت رسول صلی‌الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر امام وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما زنان سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید: سگ‌های "حُوأَب" -که نام یکی از منازل بین راه حجاز و بصره است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم "حوأب" را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما زبیر و طلحه با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا قسم بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که بدن انسان با برخی چیزها نجس می‌شود، ذهن انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که تقوای اعتقادی برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama