eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
737 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی اول در رساله‌ی [تألیف مرحوم آیت الله ، چاپ قدیم] این بود که فرمودند: «من از صمیم دل و یقین راسخ قلب با سراسر وجود و هستی‌ام معتقدم به وجود الله تعالی.» الله تعالی عربی است یعنی خداوند بالذات. خداوند معنایش معلوم نیست. واجب بالذات هم معنایش معلوم نیست؛ این‌ها توضیح می‌خواهد. توضیحش بعدش است. «مبدأ همه‌ی موجودات و سرچشمه‌ی همه‌ی هستی‌ها...»؛ هر جمله‌ای جمله‌ی قبلش را تفسیر می‌کند. وقتی می‌گوید: «من معتقدم با تمام وجودم» این یک مطلب، «یقینِ راسخِ قلب با سراسر وجود» این می‌خواهد بگوید که آن و آن و آن به درد می‌خورد که در وجود انسان یک سر مو باقی نماند مگر این‌که این علم بشود. این بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خیلی سخت به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی می‌گفت: توجه! توجه! دیگر همه‌ی کاری تعطیل می‌شد. تاکسی‌ران‌ها می‌ایستادند، اتوبوس‌ها می‌ایستادند، این‌طرف آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟! یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله!. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که ما می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم موجود باشیم، می‌خواهیم کشته نشویم، این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. می‌گوید این‌طور باید به خدا بود. اگر انسان در خود معتقد هست نه در و و خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده. آن علومی که در در و و به ما می‌دادند آن این‌طوری نبود، بود، بود، بود، بود، آن‌جا به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود. ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی و می‌کنیم هم یک چنین چیزی است. یک سطری بخوانیم، یک امتحانی بدهیم. نه!. این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد نه به درد می‌خورد. آن‌چه که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی - حالا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن‌چه که اصل که پذیرفته باشد و انسان خودش پیش خودش بفهمد که است، آن وقتی است که جان و تن و همه چیزش را مثل یک کف آب در خدا ببیند. وقتی که باران می‌آید این حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ چیزی از خودش ندارد غیر از باران و استخر و آب و این‌ها. فقط یک نمایشی بیشتر نیست. آن هم از بین می‌رود. همه‌ی ماها این‌طور هستیم؛ حتی این ما، این ما، این ما مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، پشه یک‌طور، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور. همه حبابند. حباب‌های مختلفند در قدرت الهی. این‌ها نابودند، موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه، این چهار و...، این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم! نه، باید وارد بشویم در خداشناسی. یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع وکیل شدن به درد بخورد. یک محل چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به مردم بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
🔺 اسلام سعودی، نتیجه‌ی بی‌توجهی به تربیت دینی! 🔹 الآن محصلانِ دبیرستانی و دانشگاهی ما، در دسترس‌شان نیست؛ زیرا ها هم خودشان اکثراً تربیت دینی نداشته‌اند. و اگر هم داشته باشند، چون در ها خبری از تربیت دینی نبوده است، آن‌ها به وسیله‌ی بی‌تربیتیِ منزل خنثی می‌شود!؛ زیرا و ، بر اثر مشکلات باید دوشیفته کار بکنند و در نتیجه با خستگی و رنج بیایند به منزل‌شان و با خستگی بخوابند ولذا این دختران و پسران هم که از آمده‌اند اصلاً نمی‌فهمند که تربیت یعنی چه! پنج سال، ده سال می‌گذرد و اصلاً دیگر به هیچ قیمتی نمی‌شود آن‌ها را آدم کرد! این‌ها فعلاً ماست و باید در مورد آن گفتگو شود و در هر و هر مرکز و قانونی، دل‌سوزانه تعقیب شود، روی میز بیاید و به عنوان مشکل‌ترین مسائل حساب بشود و افکار دانشمندان دل‌سوز جمع‌آوری بشود و سپس این افکار به وسیله‌ی ها به ابلاغ شود. طوری شود که اولاً خود پدر و مادر اگر خدایی نکرده از خدا شده‌اند، رو به خدا بیاورند. بعد هم تربیتِ خانواده را بر کارهای دیگر مقدم بدارند. مثلاً یک چهار، پنج ساعت بیشتر کار نکند و یکی دو ساعت برای رفتن به منزل و سخن گفتن ، با خانواده‌اش وقت بگذارد؛ تا ان‌شاءالله این دین به دست امثال ها نیفتد؛ زیرا آن‌ها و امثال آن‌ها در هر جا که بیایند تمام مسائل اخلاقی را پامال می‌کنند، لجن‌مال می‌کنند. اصلاً را یک موجود بسیار خطرناکی به تمام نشان می‌دهند. و الآن دارند این کار را می‌کنند و این هم از خودشان نیست بلکه پشت این‌گونه نقشه‌ها و طراحی‌ها قرار دارد که: بمباران کن! این هواپیما، این هم بمب، این هم خلبان؛ بر سر مردم بریز، بر سر اطفال، بر سر بیمارها، بیمارستان‌ها تا مردمِ دیگر که دیدند؛ بگویند: هان! این است اسلام!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 اسلام سعودی، نتیجه‌ی بی‌توجهی به تربیت دینی! 🔹 الآن محصلانِ دبیرستانی و دانشگاهی ما، در دسترس‌شان نیست؛ زیرا ها هم خودشان اکثراً تربیت دینی نداشته‌اند. و اگر هم داشته باشند، چون در ها خبری از تربیت دینی نبوده است، آن‌ها به وسیله‌ی بی‌تربیتیِ منزل خنثی می‌شود!؛ زیرا و ، بر اثر مشکلات ، باید دوشیفته کار بکنند و در نتیجه با خستگی و رنج بیایند به منزل‌شان و با خستگی بخوابند، ولذا این دختران و پسران هم که از آمده‌اند اصلاً نمی‌فهمند که تربیت یعنی چه! پنج سال، ده سال می‌گذرد و اصلاً دیگر به هیچ قیمتی نمی‌شود آن‌ها را آدم کرد!. این‌ها فعلاً ماست و باید در مورد آن گفتگو شود و در هر و هر مرکز و قانونی، دل‌سوزانه تعقیب شود، روی میز بیاید و به عنوان مشکل‌ترین مسائل حساب بشود و افکار دانشمندان دل‌سوز جمع‌آوری بشود و سپس این افکار به وسیله‌ی ها به ابلاغ شود. طوری شود که اولاً خود پدر و مادر اگر خدایی نکرده از خدا شده‌اند، رو به خدا بیاورند. بعد هم تربیتِ خانواده را بر کارهای دیگر مقدم بدارند. مثلاً یک چهار، پنج ساعت بیشتر کار نکند و یکی دو ساعت برای رفتن به منزل و سخن گفتن ، با خانواده‌اش وقت بگذارد؛ تا ان‌شاءالله این دین به دست امثال ها نیفتد؛ زیرا آن‌ها و امثال آن‌ها در هر جا که بیایند تمام مسائل اخلاقی را پامال می‌کنند، لجن‌مال می‌کنند. اصلاً را یک موجود بسیار خطرناکی به تمام نشان می‌دهند. و الآن دارند این کار را می‌کنند و این هم از خودشان نیست بلکه پشت این‌گونه نقشه‌ها و طراحی‌ها قرار دارد که: بمباران کن! این هواپیما، این هم بمب، این هم خلبان؛ بر سر مردم بریز، بر سر اطفال، بر سر بیمارها، بیمارستان‌ها تا مردمِ دیگر که دیدند؛ بگویند: هان! این است اسلام!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 اسلام سعودی، نتیجه‌ی بی‌توجهی به تربیت دینی! 🔹 الآن محصلانِ دبیرستانی و دانشگاهی ما، در دسترس‌شان نیست؛ زیرا ها هم خودشان اکثراً تربیت دینی نداشته‌اند. و اگر هم داشته باشند، چون در ها خبری از تربیت دینی نبوده است، آن‌ها به وسیله‌ی بی‌تربیتیِ منزل خنثی می‌شود!؛ زیرا و ، بر اثر مشکلات باید دوشیفته کار بکنند و در نتیجه با خستگی و رنج بیایند به منزل‌شان و با خستگی بخوابند ولذا این دختران و پسران هم که از آمده‌اند اصلاً نمی‌فهمند که تربیت یعنی چه! پنج سال، ده سال می‌گذرد و اصلاً دیگر به هیچ قیمتی نمی‌شود آن‌ها را آدم کرد! این‌ها فعلاً ماست و باید در مورد آن گفتگو شود و در هر و هر مرکز و قانونی، دل‌سوزانه تعقیب شود، روی میز بیاید و به عنوان مشکل‌ترین مسائل حساب بشود و افکار دانشمندان دل‌سوز جمع‌آوری بشود و سپس این افکار به وسیله‌ی ها به ابلاغ شود. طوری شود که اولاً خود پدر و مادر اگر خدایی نکرده از خدا شده‌اند، رو به خدا بیاورند. بعد هم تربیتِ خانواده را بر کارهای دیگر مقدم بدارند. مثلاً یک چهار، پنج ساعت بیشتر کار نکند و یکی دو ساعت برای رفتن به منزل و سخن گفتن ، با خانواده‌اش وقت بگذارد؛ تا ان‌شاءالله این دین به دست امثال ها نیفتد؛ زیرا آن‌ها و امثال آن‌ها در هر جا که بیایند تمام مسائل اخلاقی را پامال می‌کنند، لجن‌مال می‌کنند. اصلاً را یک موجود بسیار خطرناکی به تمام نشان می‌دهند. و الآن دارند این کار را می‌کنند و این هم از خودشان نیست بلکه پشت این‌گونه نقشه‌ها و طراحی‌ها قرار دارد که: بمباران کن! این هواپیما، این هم بمب، این هم خلبان؛ بر سر مردم بریز، بر سر اطفال، بر سر بیمارها، بیمارستان‌ها تا مردمِ دیگر که دیدند؛ بگویند: هان! این است اسلام!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama