eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
737 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
17.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 بیاناتی پیرامون ضرورت اهتمام به و اسلامی در تمام افراد اجتماع 🔹 ضرورت برنامه‌ریزی طبق اقسام سه‌گانه‌ی در حدیث ¹ 🔹 فرمایش در کتاب پیرامون بودن آموزش با استفاده از آیه‌ی: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا‌ قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ناراً»² ۹۴٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ حکمت۱۳۹] ۲) [ :۶] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 تو بدن نیستی! 🔸 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاه‌آبادی در کنگره‌ی
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی در کنگره‌ی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاه‌آبادی 🔹 زمان برگزاری: ۳ آبان‌ماه ۸۶ 🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران بسم الله الرحمن الرحیم کسی‌که به مختصر مطالعه‌ای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی ] موفق شده باشد، علاوه‌بر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت می‌شود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آن‌جا بیرون می‌آیند مانند این‌که از آن بلند آن بزرگوار به آن‌ها یک شده باشد، یک نتیجه‌ای را هم با خود بردارند. دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه می‌کنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت* با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که می‌فرمایند: بدن نیست [بلکه] است. چرا؟! برای این‌که ، ندارد؛ ، ، مالِ انسان است، انسان است. وقتی این‌طور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجه‌ای می‌دهد؟ خیلی نتیجه می‌دهد. برای این‌که الآن اگر بنده می‌کردم که ماشین یا منزل یا فرش و ، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آن‌ها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا می‌فهمم که بدن من هم برای من این‌طور است! و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کاره‌ام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ این‌ها همه مطالبی است که پیش می‌آید. ما باید آن‌وقت این‌ها را پاسخ بدهد. نویسنده‌ی [ ] یک چندتا این‌جور سؤال می‌کند، بعد می‌گوید: این سوالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروت‌های روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟! به عقیده‌ی این ناچیز، باید یک عجیبی در ، و در افراد فامیل، از درس‌نخوانده تا به بالا، تا ، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از تا دانشگاهی، سخن -آموزگار دل‌سوز اسلامی- محترم و عزیز، تعلیمات‌شان در هر و در هر بر اساس این‌که ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما هم‌دیگر را هم نمی‌بینیم اصلاً! نه استاد، را می‌بیند. نه شاگرد، استاد را می‌بیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمی‌دانیم!. ما همین‌طور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آن‌ها مفارقت می‌کنیم، می‌پردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ چه کند؟ چه کند؟ جواب این را مرحوم در بیان کرده. و این یک مطلبی است‌که کم‌تر در ، و رساله‌ها و پیدا می‌شود. و آن این است که می‌فرماید: طبق آیه‌ی شریفه‌ی «قو انفسکم واهلیکم ناراً»؛ (تحریم:۶)، این خطاب یک مرتبه‌ی می‌آورد برای مسلمان‌ها!. ابتدا آدم خیال می‌کند که تنها خودش باید انسان باشد، باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی می‌کند که: خودش و آن افرادی را که می‌تواند در آن‌ها موثر باشد از یا غیر، آن‌ها را از قبل از سن ، ملتفت به این‌که: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک کند. برای این‌که مرحوم آیت الله شاه‌آبادی می‌فرماید: این‌که ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهم‌السلام)» خب ما اول از را آوردیم توی کلاس‌ها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگی‌مان؟ یا ازش بودیم؟! 🔺 ص۱ ⬇️
بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی اول در رساله‌ی [تألیف مرحوم آیت الله ، چاپ قدیم] این بود که فرمودند: «من از صمیم دل و یقین راسخ قلب با سراسر وجود و هستی‌ام معتقدم به وجود الله تعالی.» الله تعالی عربی است یعنی خداوند بالذات. خداوند معنایش معلوم نیست. واجب بالذات هم معنایش معلوم نیست؛ این‌ها توضیح می‌خواهد. توضیحش بعدش است. «مبدأ همه‌ی موجودات و سرچشمه‌ی همه‌ی هستی‌ها...»؛ هر جمله‌ای جمله‌ی قبلش را تفسیر می‌کند. وقتی می‌گوید: «من معتقدم با تمام وجودم» این یک مطلب، «یقینِ راسخِ قلب با سراسر وجود» این می‌خواهد بگوید که آن و آن و آن به درد می‌خورد که در وجود انسان یک سر مو باقی نماند مگر این‌که این علم بشود. این بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خیلی سخت به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی می‌گفت: توجه! توجه! دیگر همه‌ی کاری تعطیل می‌شد. تاکسی‌ران‌ها می‌ایستادند، اتوبوس‌ها می‌ایستادند، این‌طرف آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟! یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله!. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که ما می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم موجود باشیم، می‌خواهیم کشته نشویم، این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. می‌گوید این‌طور باید به خدا بود. اگر انسان در خود معتقد هست نه در و و خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده. آن علومی که در در و و به ما می‌دادند آن این‌طوری نبود، بود، بود، بود، بود، آن‌جا به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود. ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی و می‌کنیم هم یک چنین چیزی است. یک سطری بخوانیم، یک امتحانی بدهیم. نه!. این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد نه به درد می‌خورد. آن‌چه که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی - حالا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن‌چه که اصل که پذیرفته باشد و انسان خودش پیش خودش بفهمد که است، آن وقتی است که جان و تن و همه چیزش را مثل یک کف آب در خدا ببیند. وقتی که باران می‌آید این حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ چیزی از خودش ندارد غیر از باران و استخر و آب و این‌ها. فقط یک نمایشی بیشتر نیست. آن هم از بین می‌رود. همه‌ی ماها این‌طور هستیم؛ حتی این ما، این ما، این ما مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، پشه یک‌طور، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور. همه حبابند. حباب‌های مختلفند در قدرت الهی. این‌ها نابودند، موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه، این چهار و...، این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم! نه، باید وارد بشویم در خداشناسی. یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع وکیل شدن به درد بخورد. یک محل چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به مردم بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. @seyedololama ص۱ ⬇️
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهتمام بر امر #واجب و #حرام به‌عنوان اولین قدم در #روحانیت ۸۹٫۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 منزل اراده 🔹 دو قسم بر ترک و اتيان بايد را بکشاند و مثل باشد و او را رها نکند. چنين ارده‌ای تنها از و پيدا می‌شود، و جلسات تفکری و آموزشی و و سازی لازم است، که اين کاری است، و به نقل از استادشان مرحوم فرموده‌اند: «اراده جوهره‌ی انسانيت است» و انسانی‌که ندارد، اصلاً وارد نشده، مثل گوسفند که تصميمی ندارد و اساساً تصميم برای او معنا ندارد. کسانی‌که این اراده را پیدا نکرده‌اند، در حکم گوسفندان هستند، چون در هيچ‌کدام از آن‌ها اين مطلب پيدا نشده که شما انسان‌زاده هستيد، و شما بودند، شما مسلمان بوده‌اند و آن‌ها در راه جان‌فشانی کرده‌اند، اين تصميمی که در به‌وجود آمد و اين همه خون داده شد، اين همه و مفقود پيدا شد، همه‌ی اين‌ها در اثر اين بود که خداوند کرد و تصميم و اراده‌ای به جوان های ما مرحمت فرمود، اما اين تصميمات موقتی است؛ چون ساخته شده نيست و اين‌ها از ناحیه‌ی است که يک‌مرتبه پيدا می‌شود؛ از باب «إذا جاءَ نَصرُ الله و الفتح (۱) و رَأيتَ الناسَ يَدخُلُونَ فِی دين الله أفواجاً»¹؛ است، خدا وقتی‌که می‌خواهد مطلبی را به پيش ببرد، يک‌مرتبه عده‌ای را صاحب تصميم می‌کند، اما اين تصميم‌ها، تصميمات با و تعقل نيست؛ فلذا خدای نکرده در جنگ‌ها شرکت می‌کند، ولی بعد وقتی‌که به او نمره خوبی ندادند و از او قدردانی نکردند، يک‌مرتبه می‌بينيد که عوض می‌شود!. بنابراين این اراده و تصميمی بر اتيان واجبات و ترک محرمات پيدا می‌شود، بسيار مهم است. ۸۷٫۵٫۱۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۲] @seyedololama
سیدالعلماء
⬇️ ص۳ ما باید برای این‌که شرکت کنیم در #ثواب زیارت #ائمه معصومین (علیهم‌السلام)، قدری #رنج به خودم
⬇️ ص۴ رسیدن به و به یافتن است نه فقط رفتن و دور گردیدن. یکی به آن یکی می‌گوید تو حرم را بوسیدی؟ موفق شدی را ببوسی؟ می‌گوید: نه شلوغ بود. می‌گوید: نه من بوسیدم. آخر این که زیارت امام نیست!. آقایان محترم! نمی‌خواهید نور و امام را درک کنید؟ قدری زحمت بکشید، جلسه‌ی دینی بگذارید، کتاب‌ها را در کار بیاورید. در کتاب‌ها جنگ شروع شده بین و . کلمات حق از قرآن گرفته می‌شود، از گرفته می‌شود. ولی هر کسی کارش این نیست. تا انسان چهار تا یاد گرفت، می‌آید، می‌گوید: بیا یک بنویس، یک رساله بنویس. تا اسم تو را در هم ببرند. بگویند یک کتاب و رساله‌ای درباره‌ی ، درباره‌ی و فلان آقا نوشته. چهارصد صفحه هم هست. قیمتش هم این است. آخر این‌ها چه کاری است؟ نشناخته، ندیده، همین‌طور شده که شده !. مقاله‌نویسی، مجله‌نویسی شده اسباب خودمعروفی و خودآشناسازی با و . اما بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و شعور داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت‌الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید موسوی را زیرورو کرده‌اند، آشنایند، مشکلات را می‌توانند حل کنند. الآن مشکلات جامعه ما تنها در این جمله خلاصه می‌شود: باقی ماندن سلیقه‌ها و زمان !. چگونه در زمان شاه به‌وسیله‌ی برنامه‌های بود؛ فلان‌وقت اول ساعت اداره باز می‌شود، فلان‌وقت بسته می‌شود. فلان‌وقت باز می‌شود، فلان‌وقت بسته می‌شود. خب هیچ‌کسی حق نداشت که دیر کند؛ از ها و از همه‌جا محروم می‌ماند و باید وقت را ملاحظه کند؛ اما امام (علیه‌السلام) می‌فرماید: شما باید حاکم به وقتت باشی. جمعه را منها کنی. شب جمعه را منها کنی. این از کجا می‌آید؟؛ از این‌که آدم باید زیر این قانون‌ها نرود، ولی ما رفته‌ایم!. نتوانست، وقت نداشت. الآن هم جمهوری یا معظم بعد از امام این‌ها نمی‌توانند، ولی اشاره می‌کنند. می‌فرمایند: سبک زندگی باید عوض شود. باید انسان وقتش در اختیار خودش باشد. اگر کاسبی به اندازه‌ی هزینه‌ی یک سال خودش را دارد، است که به دنبال برود. دنبال کردن قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها برود؛ چون به‌قدر یک سال خرجش را دارد، دیگر از خدا چه می‌خواهد؟ اما ببین چقدر فرق است؟ کی است که این کار را بکند؟ به دفتر نگاه بکند، ببیند خرج یک سالش در آمده است، این‌ها را به هم بگذارد، کارش را تعطیل کند، برود در کار ؛ اصلاح ، اصلاح ، اصلاح همسایه‌ها. جمع کردن و خرج کردن در این راه‌ها. این‌ها زحماتی است که برای امام رضا قبول می‌شود و امام رضا قبول می‌کند. پیامبر اکرم قبول می‌کند. آدم به آن‌ها نزدیک می‌شود. از آن‌ها در آدم می‌تابد. آدم می‌شود. می‌شود. می‌شود. خدایا ظهورش را نزدیک کن. خدایا چشم قاصر ما را به نور جمالش روشن کن. خدایا توفیق مجاهده به همه‌ی ما مرحمت کن. و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ۹۳٫۱۰٫۲=۳۰ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱،۲،۴) [ ؛ فضیلت زیارت امام رضا علیه‌السلام] ۳) [ ؛ اعمال روز جمعه] @seyedololama
17.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 بیاناتی پیرامون ضرورت اهتمام به و اسلامی در تمام افراد اجتماع 🔹 ضرورت برنامه‌ریزی طبق اقسام سه‌گانه‌ی در حدیث ¹ 🔹 فرمایش در کتاب پیرامون بودن آموزش با استفاده از آیه‌ی: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا‌ قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ناراً»² ۹۴٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ حکمت۱۳۹] ۲) [ :۶] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 در آستانه‌ی شهادت جان‌سوز امام محمد باقر صلوات‌الله‌علیه، ارائه می‌گردد. 🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 💠 «الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة»¹ 🔹 یکی از های موقتی و دم‌دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ و یا سفر مبارکِ پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۲ ⬇️
سیدالعلماء
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 💠 «الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة و
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 🔹 یعنی آگاه بودن به دین و خواست خداوند از ، یعنی باز کردن کتاب‌های فقه. کتاب‌های هم می‌گوید ترین کار شما این است که در دین به قدری عمیق شوید و تحقیق کنید که شبهاتی که پیش می‌آید، برای‌تان تار عنکبوتی باشد و از بین رفتنی باشد و شما سرجای‌تان محکم ایستاده باشید. بنابراین یکی از مسائل مهم این است که اقلاً در آن روزها و شب‌ها چهار، پنج نفر بنشینند، کتاب‌های درسی‌شان را که خوانده‌اند، تجدید کنند و ببینند صحیح فهمیده‌اند یا نه. اگر خوب در آن وارد نیستند، یادداشت کنند و همان‌جا به هر وسیله‌ای و با هر معلمی یا هر تلفنی شده بپرسند. این کار از همه چیز واجب‌تر است. "التفقه فی الدین" باز کردن مسئله است و لذا من به آن آقایان تذکر دادم و بعضی کتاب‌ها را هم نشان دادم. مثلاً همین کتاب که خیلی مختصر است که در آن ۳ روز می‌توان در آن کار کرد، فقط واجب خواند و بقیه‌اش را در این کتاب وقت گذاشت نه در و نه در دعای . اگر همه‌ی آن ادعیه انجام بگیرد، ولی هیچ‌کدام از مسائل -که الآن مانند ها و... پخش می‌کنند، مانند این‌که می‌گویند شیعه کافر است! - حل نشود، دعاها نیز فایده‌ی چندانی نخواهد داشت. مثلاً می‌کنند که در مسجد سخن از و خودش می‌گوید. یا اباعبدلله می‌گوید. یا بقیةالله می‌گوید، در صورتی‌که در فلان آیه وارد شده که: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداًً»²؛ مال خداست، کسی حق ندارد آن‌جا غیر از خدا را مخاطب سازد!؛ این است. @seyedololama ص۳ ⬇️
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهتمام بر امر #واجب و #حرام به‌عنوان اولین قدم در #روحانیت ۸۹٫۱٫۳۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 تو بدن نیستی! 🔹 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش¹ مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاه‌آبادی در کنگره‌
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی در کنگره‌ی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم  ۱۳۲۸ ش) 🔹 زمان برگزاری: ۳ آبان‌ماه ۸۶ 🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران بسم الله الرحمن الرحیم کسی‌که به مختصر مطالعه‌ای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی ] موفق شده باشد، علاوه‌بر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت می‌شود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آن‌جا بیرون می‌آیند مانند این‌که از آن بلند آن بزرگوار به آن‌ها یک شده باشد، یک نتیجه‌ای را هم با خود بردارند. دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه می‌کنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت¹ با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که می‌فرمایند: بدن نیست [بلکه] است. چرا؟! برای این‌که ، حس ندارد؛ ، ، مالِ انسان است، انسان است. وقتی این‌طور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجه‌ای می‌دهد؟ خیلی نتیجه می‌دهد. برای این‌که الآن اگر بنده می‌کردم که ماشین یا منزل یا فرش و ، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آن‌ها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا می‌فهمم که بدن من هم برای من این‌طور است و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کاره‌ام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ این‌ها همه مطالبی است که پیش می‌آید. ما باید آن‌وقت این‌ها را پاسخ بدهد. نویسنده‌ی [ ] یک چندتا این‌جور سؤال می‌کند، بعد می‌گوید: این سؤالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروت‌های روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟! به عقیده‌ی این ناچیز، باید یک عجیبی در خانواده‌ها، و در افراد فامیل، از درس‌نخوانده تا به بالا، تا ، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از تا دانشگاهی، سخن -آموزگار دل‌سوز اسلامی- محترم و عزیز، تعلیمات‌شان در هر و در هر بر اساس این‌که ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما هم‌دیگر را هم نمی‌بینیم اصلاً! نه استاد، را می‌بیند. نه شاگرد، استاد را می‌بیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمی‌دانیم!. ما همین‌طور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آن‌ها مفارقت می‌کنیم، می‌پردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ چه کند؟ چه کند؟ جواب این را مرحوم در بیان کرده. و این یک مطلبی است‌که کم‌تر در ها، و رساله‌ها و ها پیدا می‌شود. و آن این است که می‌فرماید: طبق آیه‌ی شریفه‌ی «قوا انفسکم واهلیکم ناراً»²؛ این خطاب یک مرتبه‌ی می‌آورد برای مسلمان‌ها!. ابتدا آدم خیال می‌کند که تنها خودش باید انسان باشد، باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی می‌کند که: خودش و آن افرادی را که می‌تواند در آن‌ها مؤثر باشد از یا غیر، آن‌ها را از قبل از سن ، ملتفت به این‌که: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک کند. برای این‌که مرحوم آیت الله شاه‌آبادی می‌فرماید: این‌که ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهم‌السلام)» خب ما اول از را آوردیم توی کلاس‌ها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگی‌مان؟ یا ازش بودیم؟! 🔺 ص۱ ⬇️
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهتمام بر امر و به‌عنوان اولین قدم در ۸۹٫۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama