eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
737 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 روز تبلیغ و اطلاع‌رسانی دینی؛ سال‌روز صدور فرمان امام خمینی (رحمه‌الله) مبنی بر تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی؛ (۱ ۱۳۶۰ش) 🔹 تشریف‌فرمایی حضرت مرضیه (علیهاالسلام)، با آن وضع بسیار ناراحت به ، پیامش به های آن زمان این بود که: «أفحکم الجاهلیة یبغون»؛ آیا بنا شده دوباره جاهلی برپا شود؟ این همه رنجی که پدر من کشید و پسر عموی مرا در هر پیش‌آمدی سپر بلای کرد، آخرش به این‌جا رسید که شما به هر آن‌چه که خدا برای شما به وسیله‌ی خود برنامه‌ریزی کرده، پشت بکنید؟! این سخن بسیار سنگین است. فقط باید در آن اندیشید. (علیهم‌السلام) در امر ، گرفتار جاهل هستند؛ عده‌ای به خاطر مسائل و تسلیم آن پیامبر می‌شوند ولی در باطن، و آن‌ها پابرجاست. این است که چون خدا و رعایت و بر شان مشکل است، تا زمانی‌که قدرت را بیش از خود می‌بینند، ناچارند که اطاعت کنند. ولی همین‌که آن قدرت کنار رفت، آن نیز می‌شود!. همین مسأله در زمان هم هست. همیشه از دست شکایت داشته‌اند که واقعیت اسلام را نمی‌پذیرند. در مورد ما که در زمان بوده‌ایم یا در عهد یافتگان طاغوتیان می‌کنیم نیز تنها به صورت صوری شکل گرفته و در ما واقعیت پیدا نکرده و به جایی نمی‌رسد مگر وقتی خودمان بنشینیم و به درد خودمان -که درد جاهلیت است- برسیم. و تبدیل به اسلام یک مقدار و سختی‌ها و ها دارد. ۸۹٫۲٫۲۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 مطالبی در آستانه‌ی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، در دو قسمت ارائه می‌گردد
📆 روز بسیار مبارک (۲۵ الحرام) (قسمت دوم) خب حالا دست چه‌جوری برای من و شما گندم فراهم کرده؟ جو فراهم کرده؟ ذرت فراهم کرده؟ همین‌طور یکی یکی اسم این ها را ببر؛ میوه‌ها، انگور، انار، خربزه، هندوانه، موز، همین‌طور بگو، بشمار. ببین این‌ها چه‌جوری فراهم شده؟ ما از پشت شیشه باید نگاه کنیم، دست قدرت حق‌تعالی را ببینیم، بوسه بزنیم، بوسه همین است، این است، این بوسه‌گاه تشکر آمیز من و شماست بر درِ خانه‌ی خدا. این است: تکان خوردن و بیدار شدن و دست لطف معطی و محسن این جهان را بوسیدن و از او تشکر کردن. آن‌وقت او این تشکر را به حساب می‌گذارد. برای او که سودی ندارد. حالا تمام این شش میلیارد جمعیت به سجده بیفتند یا به رقص بپردازند، مشروب بخورند. برای او چه فرقی می‌کند؟ ولی وقتی که این‌ها انسانیت نشان دادند، عطوفت، مرحومیت او، او، او را نشان دادند، آن‌وقت قابلیت آن دومی را پیدا می‌کنند. رحمت اولی که آن‌ها را ساخته بود باعث شد که قدر او را بدانند و قابلیت رحمت ثانوی پیدا کنند. و لذا این بزرگوار [مرحوم میرزا جواد آقا ] می‌فرماید که: «عن امیرالمؤمنین علیه‌السلام: اوَّلُ رحمةٍ نَزَلَت مِنَ السَّماء الی الاَرض فی خَمسٍ و عِشرین مِن ذی القعدة»؛ اول رحمتی که از جانب این جهان -که اسمش سماء هست- به زمین رسید، در بیست و پنجم ماه ذی‌القعده بود. لذا برای دست‌بوسیِ منعم و محسن و بخشنده و ارحم‌الراحمینی که داریم، هر کسی روزه بگیرد در آن روز و در شبش کند، آن بخشنده، این رحمت دومی را به او پاداش می‌دهد. آن‌ چه است؟؛ «فَلَهُ عِبادة مِئة سِنَة صام نهارَها و قامَ لَیلَها»؛ صد سال اگر زنده باشد، سالم باشد، هر روز روزه بگیرد و هر شب عبادت کند، در همین یک روز و یک شب جایش می‌گذارد. مثل این‌که شما یک ارمغانی پیش یک بزرگی می‌گذارید؛ یک سکه‌ای، چیزی می‌گذاری، آن هم دست در جیب می‌کند و یک مشت سکه می‌ریزد در دامن شما. این لطف الهی است. ۸۹.۹.۱۹ ✅ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز بخشش به حضرت توسط (سلام‌الله‌علیهماوآلهما) پس از نزول آیه‌ی ؛ (۱۴ ۷ ق) 🔺 نمونه‌ای از سیاست حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر دشمنان 🔹 نوشته‌اند که وقتی حضرت ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ شنید که می‌خواهند را از دست‌شان بگیرند، نرفت حضرت (علیه السلام) و بچه‌هایشان را جمع کند و یک حالت تقابل ایجاد کند، بلکه خودش به تنهایی اقدام نمود و این خیلی پرمعنا است؛ پدرشان در بین مردم شاید بارها گفته بودند که: پاره تن من است و هر کسی‌که او را آزار بدهد و ناراضی کند، مرا ناراضی کرده و هر کسی من را ناراضی کند، خدا را از خود ناراضی کرده. ایشان این را به کار گرفت و کسی را با خودش همراه نکرد تا بهانه نداشته باشند که مثلاً شوهرت فلان کار را کرده، فلان کس را کشته و ما نمی‌توانیم به حرفش گوش دهیم و نتوانند عذری بیاورند. این است که خودش به تنهایی پا می‌شود و به می‌آید... وقتی که حضرت زهرا به سمت مسجد حرکت می‌کند، همان پوشش همیشگی را به خود می‌گیرد. هم روسری و هم خودش را بر می‌دارد حتی به طوری‌که در بین راه چادر به زیر پایش می‌رفته! و این هم درسی است به زن‌های فعلی ما که نگویند: حالا آن زمان یک‌طور بوده و این زمان یک‌گونه‌ی دیگر است!. الآن یک عده بهانه می‌آورند: ما ناچاریم برای انجام امور ، و این چادر جلوی دست و پایمان را می‌گیرد و این ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ‌ها!. آن حضرت هم آن موقع ناچار بوده و داشته! می‌توانسته خدای نکرده همین‌طور سر برهنه بیرون بیاید؛ چون فشار آمده و می‌خواهند اذیتش کنند. می‌خواهد فریاد بزند، می‌خواهد مثل آدم‌هایی رفتار کند که خبر بدی به آن ها می‌رسد: که خدایی نکرده ماشین شما چپ شد یا فرزندت، پدرت، شوهرت از بین رفتند، - خب این دیگر حواسی برایش نیست که خودش را بپوشاند- می‌زند بر سرش و فریاد می‌کشد و غش می‌کند. اما حضرت کاملاً خوددار بود و مواظب خودش بود!. تازه وقتی به آن‌جا آمد، پرده و چادر زدند، با این‌که او و همراهانِ زنش ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، همراه مردها نشدند، مثل حالا نبوده که یک می‌نشیند و دو این طرف و آن طرفش می‌نشینند!. این‌ها همه مسائل جدای از است و دارد رونق می‌گیرد و کسی هم نمی‌تواند حرف بزند!. حضرت با این عملش روی ﻫﻤﻪ این کارهای روزانه‌ی ما و زنان ما قلم کشیده! و پیش‌آمدهای سخت هم نباید و کارهای مهم را تقلیل بدهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
‍ ‌🌺🌺🌺 السلام علیک یا ابا ابراهیم یا موسی بن جعفر و رحمة الله و برکاته ♻️ نقل شده است كه حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) در ابتدای شب وارد پيامبر شدند و به افتادند. شنيده شد كه عرض می‌کنند: «عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِكَ»؛ من در درگاه تو خيلی بزرگ است!. «فَليَحسُن العَفوُ مِن عِندِكَ»؛ كاری كن كه تو آن را در بر بگيرد. «يا أهلَ التَّقوی وَ يا أهلَ الْمَغفِرةِ»؛ ای خدايی كه اهل و هستی. «فَجَعَلَ يُرَدِّدُها حتَّی أصبَحَ»؛ اين را آن‌قدر ‌گفتند تا این‌که صبح شد!. ✅ اگر اين ذكر يك سال هم طول می‌كشيد، ايشان اصلاً خسته نمی‌شدند؛ چون در يک و مقامی قرار گرفته‌اند كه حتی هم به آن‌جا راه ندارند!. این‌ها حالات انسانی است. برای چنين انسان‌هايی آفريده شده است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
سیدالعلماء
‍ ‍ 🔺 داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم "ملا هادی سبزواری" در سال‌روز درگذشت ایشان؛ (۲۸ ۱۲۸۹ق) 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان( ) عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه خوب حالا ديگر ما يك يا يك بنويسيم يا يك پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به جا و به صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی الله مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يك روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم، وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يك مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب يك مدرسه‌ای در هستيم، يك روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جاروب کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جاروب كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين جور ورزش‌ها و این‌گونه برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵/۱۱/۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
🔺 ضرورت توسل به ساحت مقدس سیدالشهداء و خاندان مکرم ایشان (علیهم‌السلام)، به منظور نجات 🔹 مرحوم آمیرزا عبد العلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا به من سفارش می‌کردند که در روز یک (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح و (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. 💔 باید این زیارت برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و برود، در هر گوشه از کشور، مردم را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، حیات او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم، راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا بین‌الطلوعین. حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸.۷.۱۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺حکمت ذکر مطالب توحیدی توسط حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «المُمتَنِعُ مِنَ الاَبصارِ رُؤیَتُهُ و مِنَ الاَلسُنِ صِفَتُهُ و مِنَ الاَوهامِ کِیفِیَّتُهُ اِبتَدَعَ الاَشیاءَ لا مِن شَیءٍ کانَ قَبلَها و أَنشاَها بِلَا احْتِذَاءِ اَمثِلَةٍ امتَثَلَها کَوَّنَها بِقُدرتِهِ و ذَرَئَها بمشیَّتِهِ.» 🔺 این‌جا شروع می‌کند به مطالبی در این خطبه که جایش این‌جا نیست. اگر کسی‌که آمده جایی می‌خواهد مرافعه و دعوایی را راه بیندازد و یک حقی را بگیرد، اگر درس بگوید، به او می‌گویند: این‌ها را بگذار موقع بحث و جلسه!. ⁉️ اما این چه معنا دارد؟! با چه می‌خواهد بگوید؟! به کسانی‌که این جلسه برای‌شان نقل می‌شود، می‌خواهد چه بگوید؟ می‌خواهد بگوید که بعد از پدر من دیگر یاد را آن طوری‌که پدر من می‌کرد، کسی نمی‌کند. نه قلبی به کار است، نه به کار است، نه به کار است، همه‌اش بازیگری شده و دین دارد معکوس می‌شود، دارد سرنگون می‌شود، ظرف دارد خالی می‌شود، چاه دین دارد خشک می‌شود، ابر دین دیگر نمی‌بارد، که رفت همه چیز را دارد به دنبال خودش می‌برد!. ❗️و شاید هم اشاره است به آیه‌ای که درباره‌ی وارد شده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» ای عرب‌های بیابانی! گرچه آن‌جا است و از و در هستند، اما به خاطر این بیانات، روشن می‌کند که این‌ها همان عرب‌های بیابانی حساب می‌شوند که خدا را نمی‌شناسند! ؛ «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ چرا را به خود نسبت می‌دهید؟!؛ «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ»؛ ( :۱۴) کجای شما جایگاه ایمان به خداست؟! 🔺 این‌جا هم صحبت از می‌کند: «و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها و اَنارَ فی التَّفکُّرِ معقولَها» ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 (۱) بسم الله الرحمن الرحیم «اللهم صل على محمد وآل محمد شجرة النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائكة و معدن العلم و اهل بيت الوحی» [مفاتیح الجنان، صلوات شعبانیه، به نقل از امام سجاد علیه‌السلام] 🔹 در کلامی که بشر بخواهد برای یک مقامی، وصفی بیاورد، توضیحی بدهد، القاب و صفاتی ذکر کند، بهتر از این به نظر نمی‌آید که جناب ولیّ خدا درباره‌ی خدا بیان می‌کند. بعد از ، کلامی به این پرمعنایی و به جامعیت این ، در بیان خاندان پیدا نمی‌شود. برای روح مقدس حضرت صلوات بفرستید. باید افتخار کنیم، ما لباسی پوشیده‌ایم که ما را از این‌که مانند خاری که در کنار یک گل‌دانی باشد، تبدیل به یک برگی بکند که اگر گل نیست، خار هم نیست. کسانی که یک مجلسی تهیه می‌کنند، یا یک را اداره می‌کنند، توجه کنند که این چه مقامی است. در این همه‌گونه میوه، ثمرات میوه و همه‌گونه گل‌ها و عطرها پیدا می‌شود، اما درخت ، یک درختی است که سایه افکن بر تمام موجودات است. «أنا و علیٌ من شجرة واحدة»؛ فقط از این شجره دو نفر معرفی فرموده‌اند: «انا و علی»؛ که از شجره واحده هستیم «و سایرُ الناسِ مِن شَجرٍ شَتّى»؛ همه‌ی مردم و خلق خدا، این‌ها مانند درخت‌های گوناگون که هرکدام یک اسمی دارد، یک وضعی دارد، یک خاصیتی دارد، این‌طوری هستند. بنابراین وظیفه‌ی ما این است که کوشش کنیم از درخت‌های بی‌ثمر نباشیم. خاندان ما از درخت‌های ما که بی‌ثمریم نباشند. این‌ها تقربی به درخت داشته باشند. درخت نبوت، درخت و کسانی که آن‌ها را ترویج می‌کنند، یک ارتباطی با آن‌ها دارند؛ مخصوصاً ساختن و اداره کردن آن و در راه خداوند متعال زحمت کشیدن، رنج بردن، بی‌خوابی کشیدن، به و به وام و به این چیزها، این مسائل را پیش بردن و تهیه و کلاس‌های کردن برای و و که امروز این‌ها خیلی در هستند!. این وسائلی که دست فرزندان‌مان می‌بینیم و آن‌ها به آن وسائل علاقه پیدا می‌کنند، خیلی خطر بزرگی است. خدایا در این آخر ماه به حق و حضرت و خاندان‌شان، فرزندان ما را و نسل ما را از دشمنان این خانواده قرار مده. سخت‌ترين چیزها الآن این حمله به مسائل و اصول است و به وسیله‌ی همین که در کف هر فرزندی می‌توان آن را یافت، خیلی خطر بزرگی است که را فرسنگ‌ها از این درخت نبوت و پرت می‌کند، دور می‌کند، منحرف می‌کند. ادامه دارد... ۹۴.۳.۲۱=۲۳ شعبان المعظم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
💢 شرح روایت حضرت عیسی علیه‌السلام 💢 (قمست اول) 1⃣ 💠 درباره‌ی رو به خدا کردن در #مساجد که بنده و ام
💢 شرح روایت حضرت عیسی علیه‌السلام 💢 (قسمت دوم) 2⃣ 🔺 2⃣ «و أبصارٍ خاشعة» چه وقت ما ملتفت بودیم که همان‌طوری که بی وضو وارد نمی‌شویم؛ در شبستان و محراب هم بی چشم هم وارد نشویم! این معنی حضور در برابر خداست. چیز تازه‌ای نیست. منتهی از بس که به مسائل مادی اُنس گرفته‌ایم و از خدا دور بوده‌ایم به نظرمان عجیب می‌آید. مگر می‌شود کسی نرود مگر با اشک چشم؟! بله، می‌شود. کافی است یک ذرّه خدا آن چیزی را که به و و و فهماند، به ما نیز بفهماند. 🔺 3⃣ «و أکف نقیّة» دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد - چه مال و چه غیر مال - این ناپاک است. با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است ولی ما به بُت‌هایی که داریم انس گرفته‌ایم و خیال کرده‌ایم خداداری می‌کنیم. همین‌که در دوران بچگی و ابتدای تکلیف به ما گفته‌اند نماز بخوانید و ثواب دارد و با آبنبات ما را تشویق کرده‌اند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده. اسم این دولا راست شدن را گذاشته‌ام . اسمش را گذاشته‌ام خدا، سوره‌ی حمد، سوره‌ی قل هو الله، . همه چیز به همین میزان در سطح مانده. ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علی علیه‌السلام جاری شده. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی @seyedololama
🏴 یکی از مهم ، خطبه‌ایست که حضرت علیهاالسلام در ادا کرده‌اند که در آن فلسفه‌ها و مطالب نادیدنی و ناشنیدنی هست. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama