🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ #مرداد)
🔹 این #تذکر مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیلهای که شده، به مسئولین #صدا_و_سیما و به مسئولین دیگر برسانید که: این #کشور در خطر است! در #خطر رنگ و رو گرفتن از دشمنان.
حتماً دیدهاید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزشها مثل اینکه لختاند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخهسواری و مسابقه هم همینطور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است.
دیروز که میخواستیم به دکتر برویم، یکدفعه چشممان افتاد به یک دوچرخهسوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده!
ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادیسازی میشود. فردا همین آدم با دوچرخه میآید به #نماز_جمعه! پیاده میشود و میآید در صف میایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، میگوید چه مشکلی دارد؟!
چون چند سال است که دارد این ورزش از #تلویزیون پخش میشود. همه داریم یاد میگیریم و مأنوس میشویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، #قبح و زشتی آن از بین میرود. مثل لباسی که مدام صابون میخورد، صابون میخورد، تا هر چه لکه دارد از بین میرود، ما هم هر چه روحیات #معنوی داریم، در این راه از بین میرود. با اُنس به #زندگی اینها، دیدنِ آنها، رفتنِ آنها به #لندن و #برلین و ....
غلبهی #دشمن از راه #ورزش، از راه #تعلیم های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است.
بعضی از #اساتید ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس میآمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای #وضو بالا زده بود، آن را پایین میآورد. خب، این برای ما مایهی #تربیت میشد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی #عادت و #اخلاق آستینش را پایین میکشید. برای اینکه معلوم نیست ملاقات #مرد و #زن بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد.
حالا اینقدر این چیزها را به ما نشان میدهند و تکرار میکنند که #عادی میشود. وقتی عادی شد دیگر نمیشود از #دل بیرون کرد. زن و #بچه ها، #نسل های بعدی اصلاً به اینطور #لباس ها اُنس میگیرند و در زبان #مسلمان اند ولی در عمل، #یهودی.
در #اخبار هم در مورد مردم #آخرالزمان وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسیکه در بیابان گم شده باشد، حیراناند و مستاند!. آدم #حیران و آدم #مست نمیداند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد...
«حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری»
۹۴/۱/۲
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
________
۱) [ #بحارالأنوار ج ۷۴ ص ۱۶۶]
@seyedololama
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلیِّبنِأَبِیطالِب وَالْأَئِمَّةِ علیهمالسلام
🔺 علت #شادی و #شکر گذاری در روز عید سعید #غدیر خم؛ مقامات بیبدیل مولا امیرالمؤمنین امام #علی صلواتاللهعلیه
🔹 «قوله صلیاللهعلیهوآله: انا الشجرة و فاطمة فرعها و علىّ لقاحها و الحسن و الحسين ثمرتها و شيعتنا ورقها و اصل الشجرة فى جنّة عدن و سائر ذلك فى سائر الجنة»¹؛ قدرشناسی از جایگاه #شیعیان بهعنوان برگهای درخت #نبوت
🔸 مداد العلماء افضل من دماء الشهداء²؛ اهمیت زحمات #علما و ترجیح آن بر خون #شهدا
🔺 تنزل در بشریت با اصالت دادن به #ورزش های روزمره و شادیهای کاذب
🔹 #خیر_البریة بودن حضرت #علی علیهالسلام؛ «عن جابر بن عبد اللّه قال: كنا عند النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم فأقبل على عليهالسلام فقال النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم: والذى نفسى بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة، ونزلت: (إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ أُولٰئِكَ هُمْ خَيْرُ اَلْبَرِيَّةِ) فكان أصحاب النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم إذا أقبل على عليهالسلام قالوا: جاء خير البرية.»³
۹۳٫۷٫۱۷
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
_____________
۱) [ #فضائل_الخمسة ج۱ص۲۰۷]
۲) [ إذا كان يوم القيامة جمع الله عزوجل الناس فی صعيد واحد، و وضعت الموازين فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء فيرجح مداد العلماء على دماء الشهداء؛ #بحارالانوار ج۲ص۱۴]
۳) [ #فضائل_الخمسة ج۲ص۱۰۴]
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
اثرات اقامهی عزا بر سیدالشهداء علیهالسلام-@seyedololama.mp3
زمان:
حجم:
1.02M
▪خاطرهای از مرحوم میرزا علی آقا #شیرازی و فرمایش آن مرحوم در موقع همزمانی با حرکت قافلهی سیدالشهداء علیهالسلام
▪اثرات #گریه و اقامهی #عزا بر #سیدالشهداء علیهالسلام و انتقاد از برخی #روشنفکران که خدشه به #عزاداری میکنند
🔺 علت قیام سیدالشهداء علیهالسلام
🔹 لزوم #بیدارسازی جوانانی که از طریق #زیبایی و #ورزش به دنبال مطرح شدن میباشند
🔸 ضرورت پایهریزی #اقتصاد و #رفاه بعد از بیدارسازی #فطرت نسل #جوان و فهمیدن ارزش #انسان
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
40.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ به مناسبت سالروز تشکیل شورای انقلاب فرهنگی
🔺 حالات توحیدی مولا امیرالمؤمنین #علی علیهالسلام در داستان شنیدنی #خوابی_یا_بیدار [ #داستان_راستان ج۲ د۱۱۱]
🔹 اهمیت و ارزش #خوف الهی
🔸 وظایف شورای عالی #انقلاب_فرهنگی
🔺 تأثیر آیات و نشانههای الهی در به وجود آمدن #ذکر خدا در انسان
🔹 فرق بین #عبادت و تمرین عبادت!
🔸 تأثیر #تقوای_عقیدتی
🔺 نقشههای شوم #استعمار با ابزار #ورزش
🔹 دریاهایی از آتش بر اثر #گناه و #غفلت
🔸 نمونهای از تعلیم #عملی دادن #تقوا در رفتار مرحوم ملاعباس #تربتی از کتاب #فضیلتهای_فراموش_شده
🔺 جلسهی #اخلاق_عملی مولا علی علیهالسلام
🔹 #مسئول بودن همه در قبال #دین ؛ الناس علی دین ملوکهم
۹۲٫۱۰٫۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
40.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 حالات توحیدی مولا امیرالمؤمنین #علی علیهالسلام در داستان شنیدنی #خوابی_یا_بیدار [ #داستان_راستان ج۲ د۱۱۱]
🔹 اهمیت و ارزش #خوف الهی
🔸 وظایف شورای عالی #انقلاب_فرهنگی
🔺 تأثیر آیات و نشانههای الهی در به وجود آمدن #ذکر خدا در انسان
🔹 فرق بین #عبادت و تمرین عبادت!
🔸 تأثیر #تقوای_عقیدتی
🔺 نقشههای شوم #استعمار با ابزار #ورزش
🔹 دریاهایی از آتش بر اثر #گناه و #غفلت
🔸 نمونهای از تعلیم #عملی دادن #تقوا در رفتار مرحوم ملاعباس #تربتی از کتاب #فضیلتهای_فراموش_شده
🔺 جلسهی #اخلاق_عملی مولا علی علیهالسلام
🔹 #مسئول بودن همه در قبال #دین ؛ الناس علی دین ملوکهم
۹۲٫۱۰٫۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
40.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 حالات توحیدی مولا امیرالمؤمنین #علی علیهالسلام در داستان شنیدنی #خوابی_یا_بیدار [ #داستان_راستان ج۲ د۱۱۱]
🔹 اهمیت و ارزش #خوف الهی
🔸 وظایف شورای عالی #انقلاب_فرهنگی
🔺 تأثیر آیات و نشانههای الهی در به وجود آمدن #ذکر خدا در انسان
🔹 فرق بین #عبادت و تمرین عبادت!
🔸 تأثیر #تقوای_عقیدتی
🔺 نقشههای شوم #استعمار با ابزار #ورزش
🔹 دریاهایی از آتش بر اثر #گناه و #غفلت
🔸 نمونهای از تعلیم #عملی دادن #تقوا در رفتار مرحوم ملاعباس #تربتی از کتاب #فضیلتهای_فراموش_شده
🔺 جلسهی #اخلاق_عملی مولا علی علیهالسلام
🔹 #مسئول بودن همه در قبال #دین ؛ الناس علی دین ملوکهم
۹۲٫۱۰٫۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلیِّبنِأَبِیطالِب وَالْأَئِمَّةِ علیهمالسلام
🔺 علت #شادی و #شکر گذاری در روز عید سعید #غدیر خم؛ مقامات بیبدیل مولا امیرالمؤمنین امام #علی صلواتاللهعلیه
🔹 «قوله صلیاللهعلیهوآله: انا الشجرة و فاطمة فرعها و علىّ لقاحها و الحسن و الحسين ثمرتها و شيعتنا ورقها و اصل الشجرة فى جنّة عدن و سائر ذلك فى سائر الجنة»¹؛ قدرشناسی از جایگاه #شیعیان بهعنوان برگهای درخت #نبوت
🔸 مداد العلماء افضل من دماء الشهداء²؛ اهمیت زحمات #علما و ترجیح آن بر خون #شهدا
🔺 تنزل در بشریت با اصالت دادن به #ورزش های روزمره و شادیهای کاذب
🔹 #خیر_البریة بودن حضرت #علی علیهالسلام؛ «عن جابر بن عبد اللّه قال: كنا عند النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم فأقبل على عليهالسلام فقال النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم: والذى نفسى بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة، ونزلت: (إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ أُولٰئِكَ هُمْ خَيْرُ اَلْبَرِيَّةِ) فكان أصحاب النبى صلىاللّهعليه(وآله)وسلم إذا أقبل على عليهالسلام قالوا: جاء خير البرية.»³
۹۳٫۷٫۱۷
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
_____________
۱) [ #فضائل_الخمسة ج۱ص۲۰۷]
۲) [ إذا كان يوم القيامة جمع الله عزوجل الناس فی صعيد واحد، و وضعت الموازين فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء فيرجح مداد العلماء على دماء الشهداء؛ #بحارالانوار ج۲ص۱۴]
۳) [ #فضائل_الخمسة ج۲ص۱۰۴]
@seyedololama
اثرات اقامهی عزا بر سیدالشهداء علیهالسلام-@seyedololama.mp3
زمان:
حجم:
1.02M
▪خاطرهای از مرحوم میرزا علی آقا #شیرازی و فرمایش آن مرحوم در موقع همزمانی با حرکت قافلهی سیدالشهداء علیهالسلام
▪اثرات #گریه و اقامهی #عزا بر #سیدالشهداء علیهالسلام و انتقاد از برخی #روشنفکران که خدشه به #عزاداری میکنند
🔺 علت قیام سیدالشهداء علیهالسلام
🔹 لزوم #بیدارسازی جوانانی که از طریق #زیبایی و #ورزش به دنبال مطرح شدن میباشند
🔸 ضرورت پایهریزی #اقتصاد و #رفاه بعد از بیدارسازی #فطرت نسل #جوان و فهمیدن ارزش #انسان
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم "ملا هادی سبزواری" در سالروز درگذشت ایشان؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان( #مرحوم_امام ) عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِن جمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، به طوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه خوب حالا ديگر ما يك #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يك #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقلمان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکدهها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به جا و به صلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلی الله مقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يك روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم، وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يك مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب يك مدرسهای در #كرمان هستيم، يك روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جاروب کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جاروب كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اين جور ورزشها و اینگونه #خودسازیها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵/۱۱/۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
41818eaea97d827f04273492b275ac41f12d540322b9c43f2f2ac72c4d0f6c1b0_.mp3
زمان:
حجم:
1.02M
▪خاطرهای از مرحوم میرزا علی آقا #شیرازی و فرمایش آن مرحوم در موقع همزمانی با حرکت قافلهی سیدالشهداء علیهالسلام
▪اثرات #گریه و اقامهی #عزا بر #سیدالشهداء علیهالسلام و انتقاد از برخی #روشنفکران که خدشه به #عزاداری میکنند 🔺 علت قیام سیدالشهداء علیهالسلام
🔹لزوم #بیدارسازی جوانانی که از طریق #زیبایی و #ورزش به دنبال مطرح شدن میباشند
🔹ضرورت پایهریزی #اقتصاد و #رفاه بعد از بیدارسازی #فطرت نسل #جوان و فهمیدن ارزش #انسان
☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama