🔺 ورود به ماه رمضان با کفر!
📖 در کتاب #مفاتیح_الجنان در دعای شب آخر #شعبان و شب اول #رمضان این عبارت هست:
«اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...»
امام #صادق علیهالسلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در #دل ما از #کفر است! اینها را خواهش میکنم برطرف کنی، مرا #پاک کنی.
پس #زندگی ما، #اجتماع ما، #وزارتخانهی ما، #مجلس ما، از بالا تا پایین، #درس، #تدریس، همه یک جور کفری درونش هست!.
کفر به #نعم الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر میداریم هلو را پاره میکنیم، ولی هنری که اینجا به خرج رفته اصلاً یادمان نیست. مثل اینکه این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم میخواهیم استفاده کنیم!.
باباجون این یک لقمهی عجیبی است!. #هنر است. هنری که سالها و قرنها بشر باید در این ها #فکر بکند ولی نمیکند.
پس #کفر است. پس اجتماعات و #تمدنها کفرانه است به نعمتهای الاهی.
«اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...»
خدایا اینها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم.
اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب #مهمان است، با #لباس فاضلابی بیاید، یکمرتبه درب خانه، چه میگوید؟ میگوید حمام کجاست؟ صاحبخانه! من را هدایت کن به حمام. اول بروم آنجا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم.
ما باید در ماه #رمضان اینجوری عرض #حاجت کنیم پیش خدا.
خدایا ما را عوض کن به جای اینها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلا #علاقهی به غیر خودت در #دل ما نماند. کثافت است. با کثافت داریم سر سفره احسان تو مینشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفرهی تو.
«و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.»
این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه #رمضان است، هم برنامهی ما تا آخر عمر است. که وقتی میمیریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمیریم.
۸۸.۵.۲۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ #مرداد)
🔹 این #تذکر مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیلهای که شده، به مسئولین #صدا_و_سیما و به مسئولین دیگر برسانید که: این #کشور در خطر است! در #خطر رنگ و رو گرفتن از دشمنان.
حتماً دیدهاید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزشها مثل اینکه لختاند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخهسواری و مسابقه هم همینطور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است.
دیروز که میخواستیم به دکتر برویم، یکدفعه چشممان افتاد به یک دوچرخهسوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده!
ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادیسازی میشود. فردا همین آدم با دوچرخه میآید به #نماز_جمعه! پیاده میشود و میآید در صف میایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، میگوید چه مشکلی دارد؟!
چون چند سال است که دارد این ورزش از #تلویزیون پخش میشود. همه داریم یاد میگیریم و مأنوس میشویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، #قبح و زشتی آن از بین میرود. مثل لباسی که مدام صابون میخورد، صابون میخورد، تا هر چه لکه دارد از بین میرود، ما هم هر چه روحیات #معنوی داریم، در این راه از بین میرود. با اُنس به #زندگی اینها، دیدنِ آنها، رفتنِ آنها به #لندن و #برلین و ....
غلبهی #دشمن از راه #ورزش، از راه #تعلیم های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است.
بعضی از #اساتید ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس میآمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای #وضو بالا زده بود، آن را پایین میآورد. خب، این برای ما مایهی #تربیت میشد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی #عادت و #اخلاق آستینش را پایین میکشید. برای اینکه معلوم نیست ملاقات #مرد و #زن بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد.
حالا اینقدر این چیزها را به ما نشان میدهند و تکرار میکنند که #عادی میشود. وقتی عادی شد دیگر نمیشود از #دل بیرون کرد. زن و #بچه ها، #نسل های بعدی اصلاً به اینطور #لباس ها اُنس میگیرند و در زبان #مسلمان اند ولی در عمل، #یهودی.
در #اخبار هم در مورد مردم #آخرالزمان وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسیکه در بیابان گم شده باشد، حیراناند و مستاند!. آدم #حیران و آدم #مست نمیداند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد...
«حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری»
۹۴/۱/۲
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
____
۱) [ #بحارالأنوار ج ۷۴ ص ۱۶۶]
@seyedololama
#تلویزیون
🔹 این #تذکر مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیلهای که شده، به مسئولین #صدا_و_سیما و به مسئولین دیگر برسانید که: این #کشور در خطر است! در #خطر رنگ و رو گرفتن از دشمنان.
حتماً دیدهاید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزشها مثل اینکه لختاند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخهسواری و مسابقه هم همینطور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است.
دیروز که میخواستیم به دکتر برویم، یکدفعه چشممان افتاد به یک دوچرخهسوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده!
ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادیسازی میشود. فردا همین آدم با دوچرخه میآید به #نماز_جمعه! پیاده میشود و میآید در صف میایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، میگوید چه مشکلی دارد؟!
چون چند سال است که دارد این ورزش از #تلویزیون پخش میشود. همه داریم یاد میگیریم و مأنوس میشویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، #قبح و زشتی آن از بین میرود. مثل لباسی که مدام صابون میخورد، صابون میخورد، تا هر چه لکه دارد از بین میرود، ما هم هر چه روحیات #معنوی داریم، در این راه از بین میرود. با اُنس به #زندگی اینها، دیدنِ آنها، رفتنِ آنها به #لندن و #برلین و ....
غلبهی #دشمن از راه #ورزش، از راه #تعلیم های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است.
بعضی از #اساتید ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس میآمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای #وضو بالا زده بود، آن را پایین میآورد. خب، این برای ما مایهی #تربیت میشد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی #عادت و #اخلاق آستینش را پایین میکشید. برای اینکه معلوم نیست ملاقات #مرد و #زن بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد.
حالا اینقدر این چیزها را به ما نشان میدهند و تکرار میکنند که #عادی میشود. وقتی عادی شد دیگر نمیشود از #دل بیرون کرد. زن و #بچه ها، #نسل های بعدی اصلاً به اینطور #لباس ها اُنس میگیرند و در زبان #مسلمان اند ولی در عمل، #یهودی.
در #اخبار هم در مورد مردم #آخرالزمان وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسیکه در بیابان گم شده باشد، حیراناند و مستاند!. آدم #حیران و آدم #مست نمیداند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد...
«حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری»
۹۴/۱/۲
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
____
۱) [ #بحارالأنوار ج ۷۴ ص ۱۶۶]
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۲) 🔹 باید باور داشت که این مسئله، مسئلهی جهانی، مسئلهی حیاتی، مسئله
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۳)
🔹 میگویند: نمیشود. میگویم: پس چطور در #قم آقای #طباطبائی، پسرشان را طوری تربیت کردند که در ۷، ۸، ۹ سالگی، #تفسیر قرآن میگفت. این #چشم و #گوش او به #تلویزیون خودمان هم نیفتاده بود؛ اگر افتاده بود اینطور نمیتوانست مسائل را جمعآوری کند و #تمرکز_خاطر درونش پیدا بشود. ما باید این #تلویزیون خودمان را برای اهل خانوادهمان، مثل تلویزیون خارجی بدانیم. اینها هم قصد خیر دارند، میخواهند این #جوانها خرابتر از این نشوند، میگویند ما برای دفع افسد به #فاسد ناچاریم اینطور نشان دهیم؛ وإلّا این کار، یک #گناه بزرگ عمومی است که یک مشت جوان با #لباس های بسیار کمپوشش و زننده، در ورزشگاه حاضر بشوند، و بعد #دختران و #پسران هم در تلویزیون، اینها را نگاه کنند. این یک #گناه عمومی است، مثل یک #وبای عمومی میماند. اینها میگویند ما ناچاریم. بسیار خوب، جوابش را خودتان بدهید!.
اما این عرض ما که #اصلاحات از #یتیمها شروع شود، چه اشکالی دارد؟ #انسان باید وقتی وارد #بلوغ شد، یک #مسلمان باشد؛ مسلمان #اعتقادی، مسلمان #اخلاقی، مسلمان #روزه و #نماز و #عبادت و #طهارت و #راستگویی و #دروغ نگویی و #نامحرم نبینی، و باید تمام اینها در وجود او جمعآوری و #اصلاح شده باشد. این برنامهی #روزه است.
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ورود به ماه رمضان با کفر!
🔹 در کتاب #مفاتیح_الجنان در دعای شب آخر #شعبان و شب اول #رمضان این عبارت هست:
«اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...»
امام #صادق علیهالسلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در #دل ما از #کفر است! اینها را خواهش میکنم برطرف کنی، مرا #پاک کنی.
پس #زندگی ما، #اجتماع ما، #وزارتخانه ما، #مجلس ما، از بالا تا پایین، #درس، #تدریس، همه یکجور کفری درونش هست!؛ کفر به #نعم الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر میداریم، هلو را پاره میکنیم، ولی هنری که اینجا به خرج رفته، اصلاً یادمان نیست. مثل اینکه این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم، میخواهیم استفاده کنیم!.
باباجون این یک لقمهی عجیبی است!. #هنر است. هنری که سالها و قرنها بشر باید در این ها #فکر بکند ولی نمیکند.
پس #کفر است. پس اجتماعات و #تمدن ها کفرانه است به نعمتهای الاهی.
«اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...»
خدایا اینها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم.
اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب #مهمان است، با #لباس فاضلابی بیاید، یکمرتبه درب خانه، چه میگوید؟ میگوید حمام کجاست؟ صاحبخانه! من را #هدایت کن به حمام. اول بروم آنجا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم.
ما باید در ماه #رمضان اینجوری عرض #حاجت کنیم پیش خدا.
خدایا ما را عوض کن به جای اینها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلاً علاقهی به غیر خودت در #دل ما نماند که کثافت است. با کثافت داریم سر سفرهی احسان تو مینشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفرهی تو.
«و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.»
این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه #رمضان است، هم برنامهی ما تا آخر عمر است. که وقتی میمیریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمیریم.
۸۸٫۵٫۲۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
⬇️ ص۲ در حدیث از امام #صادق علیهالسلام وارد شده: «اُفّ باد بر مسلمانی که در هفته روز جمعه را صرف
⬇️
ص۳
ما باید برای اینکه شرکت کنیم در #ثواب زیارت #ائمه معصومین (علیهمالسلام)، قدری #رنج به خودمان بدهیم و آن این است که در #محله ها #جلسات راه بیافتد؛ فهم #اسلام، شناخت #قرآن، شناخت #عترت و #مظلومیت اینها، مظلومیت #شیعیان اینها و دورهای که اینها گذراندهاند تا به ما رسیده. حالا با قطار و با ماشین و با هواپیما میرویم و میآییم و هیچ رنجی هم نمیبینیم. #خیال میکنیم معنایش این است که ما که رفتیم، تمام #گناهان ما آمرزیده شد. نه! یک رنجی باید پیدا کرد. آن رنج الآن #اختیاری است نه #اضطراری. یعنی کسی گلوی ما را نباید ببُرد ولی ما باید گلوی #حرص را ببریم، گلوی #دنیاپرستی را ببریم. این بریدنها کارهای مشکلی هست ولی نتایج بزرگی دارد. #اسلامشناسی وقتی در یک #خانواده راه افتاد، این خانواده به حکم این اسلامی که شناختند، #برادر و #خواهر ایشان، #اقوام ایشان، رفت و آمدهایشان، #همسایه ایشان، همهی اینها تغییر میکند. #لباس ایشان تغییر میکند، یعنی لباس #حیا میپوشند نه لباس بیحیایی. اینکه ما از #حجاب و #عفاف در #تلویزیون میبینیم صحبت میشود، آیا این فقط برای #دختران است؟ یا #مردان هم باید عفاف داشته باشند؟ اگر همینطور پیش برود خدایی نکرده مردان هم دیگر اصلاً حیا یادشان میرود!؛ چون رفتن به #خارج و زیر دست #مربیان خارجی تربیت شدن، نتیجهاش دور شدن از امام #رضا و حیاست. در دعای بعد از زیارت در حرم امام رضا (علیهالسلام) دارد که: خدایا من #استغفار حیایی میکنم از تو. یعنی من به برکات این آقا حیا پیدا کردهام. حیا نداشتم. هر حرفی از #دهان من در میآمد. با #چشم خود به بدی به کسی نگاه میکردم. از زحمت کشیدن برای همسایه و قوم و خویش فرار میکردم. اما حالا اینطور نیست. من عوض شدهام. این دعاها و روایات باید فهمیده شود.
...
باید اهل محلهها و نسل #جوان اینطور باشند که بدانند با هر کسی نمیشود مشکلات حل شود بلکه باید از #علما استفاده کنند. از این جهت از پیش دعوت کنند، زحمت بکشند، مخارج رفت و آمد و اینها را تهیه کنند. جمعآوری خانوادهشان را تهیه کنند. خدا رحمت کند مرحوم آقای حاج آقا سید مرتضی #عسکری (علیهالرحمة) را که تجاربی داشت. چون ایشان در #عراق کار میکرد و #تشیع را با قلم و مجله و اینها پخش میکرد. اینجا هم میفرمود که به خانهها و خانوادهها برای برگزاری جلسات راه پیدا کنید تا #دین در آنها تزریق بشود، مشکلاتشان حل شود. شما جوانان در #دبیرستان، شیعهشناس نمیشوید زیرا #معلمین شما #شیعهشناس نیستند و چون نیستند خودشان، از اساتید شیعهشناس دین را نیاموختهاند. چند تا امتحان دادهاند، یک #دکتری گرفتهاند، آمدهاند در دبیرستان یا در #دانشگاه. اینها کافی نیست. دین #اسلام و آیات #قرآن مشکلات دارد و باید وقت صرف آنها کرد. پس به اینجا رسیدیم که زحماتی که آدم در راه مشهد میکشد -حالا گرچه آنها نیست- اما زحماتی که مراد و مقصود علی بن موسی (علیهالسلام) آدم به آنها برسد، هنوز باقی است. آدم گرفتار برنامههای #تلویزیون است. این بچهها تا به منزل میرسند یا یک چیزی [ #موبایل و ...] دست میگیرند و مدام نگاه میکنند، یا تلویزیونی که مسائل ژاپن و ترکمنستان و جنگهای بیخودی نشان میدهد، اینها را #جذب کرده. این الآن مشکل امروز ماست. #جهاد ماست. #جنگ ماست. جنگ با وضع فعلی که شیعه را خفه میکند. یعنی هیچ جوانی نمیتواند از دینش دفاع کند. از تشیعاش دفاع کند. مشکلات این است. بنده دارم جان میدهم و با شما حرف میزنم. نفس در نمیآید، با شما دارم حرف میزنم، اما ناچارم. باید اینها را بگویم که کسی را هم نمیبینم که بگوید. زحمت باید بکشید. وقت باید بگذارید. #جمعه ها، شب جمعهها، شبهای جمعه اصلاً نخوابید. هم نخوابید و جلسه بگذارید. این زیان کمخوابی شما جهاد است. زیان رفت و آمد نصف شب شما به این مجلس و آن مجلس و پیش دانشمندان تشیع رفتن، جهاد است. زحمت کشیدن و یک #دانشمند را به محله آوردن جهاد است. خدایا هیچ محلهای را از دانشمند شیعهی دلسوز خالی مگذار.
طول عمر و عافیت و سلامت به حاجآقای #ضیاءآبادی مرحمت کن.
ص۳
@seyedololama
⬇️
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ #مرداد)
🔹 این #تذکر مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیلهای که شده، به مسئولین #صدا_و_سیما و به مسئولین دیگر برسانید که: این #کشور در خطر است! در #خطر رنگ و رو گرفتن از دشمنان.
حتماً دیدهاید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزشها مثل اینکه لختاند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخهسواری و مسابقه هم همینطور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است.
دیروز که میخواستیم به دکتر برویم، یکدفعه چشممان افتاد به یک دوچرخهسوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده!
ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادیسازی میشود. فردا همین آدم با دوچرخه میآید به #نماز_جمعه! پیاده میشود و میآید در صف میایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، میگوید چه مشکلی دارد؟!
چون چند سال است که دارد این ورزش از #تلویزیون پخش میشود. همه داریم یاد میگیریم و مأنوس میشویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، #قبح و زشتی آن از بین میرود. مثل لباسی که مدام صابون میخورد، صابون میخورد، تا هر چه لکه دارد از بین میرود، ما هم هر چه روحیات #معنوی داریم، در این راه از بین میرود. با اُنس به #زندگی اینها، دیدنِ آنها، رفتنِ آنها به #لندن و #برلین و ....
غلبهی #دشمن از راه #ورزش، از راه #تعلیم های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است.
بعضی از #اساتید ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس میآمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای #وضو بالا زده بود، آن را پایین میآورد. خب، این برای ما مایهی #تربیت میشد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی #عادت و #اخلاق آستینش را پایین میکشید. برای اینکه معلوم نیست ملاقات #مرد و #زن بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد.
حالا اینقدر این چیزها را به ما نشان میدهند و تکرار میکنند که #عادی میشود. وقتی عادی شد دیگر نمیشود از #دل بیرون کرد. زن و #بچه ها، #نسل های بعدی اصلاً به اینطور #لباس ها اُنس میگیرند و در زبان #مسلمان اند ولی در عمل، #یهودی.
در #اخبار هم در مورد مردم #آخرالزمان وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسیکه در بیابان گم شده باشد، حیراناند و مستاند!. آدم #حیران و آدم #مست نمیداند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد...
«حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری»
۹۴/۱/۲
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
________
۱) [ #بحارالأنوار ج ۷۴ ص ۱۶۶]
@seyedololama