صدقهسرِ خمینی داریم ، نریمانی.mp3
8.18M
🎶 این حسین حسینای هر شب رو صدقه سر خمینی داریم ...
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⚫️ مداحی #رحلت_امام_خمینی(ره)
#شهید_محمد_حسین_حدادیان 🌸
#شهید_نشویم_میمیریم🥀
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
🔔
▫️هر وقت ڪه دستت از هـــمه
جا #ڪـوتاہ شــــــد بگــــــــــــو:
«و َأُفَـــــوِّضُ أَمــْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ
اللَّـہَ بَصـــــــــــِیرٌ بِالْعــــــــــِبَادِ»
#ڪارم را بہ خـ♡ـدا میـسپارم
خداوند بیــنای به بنـدگان است.
👈 #ناامـــیدۍممـــنوع
#التمـاسدعاۍشهـادټ
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#ارسالی_از_اعضا🌺🙏
ممنون بانوجان 🦋
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
شاید#شهادت
آرزوۍهمہباشد
امایقیناً
جزمخلصین
ڪسےبداننخواهدرسید ...
ڪاشبجاےزبان
باعمـــــلم
طلبشهادتمےڪردم🥀...(:
#شهـیــدإبــــــــــرإﮫیمﮫإدﮰ♥️
#التمـاسدعاۍشهـادټ
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#ارسالی_از_اعضا🌺🙏
ممنون بانوجان 🦋
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
مداحی آنلاین - ای امام شهیدان خمینی - مطیعی.mp3
4.15M
🔳 #رحلت_امام_خمینی(ره)
🌴ای امام شهیدان خمینی
🌴ای علمدار راه حسینی
🎤 #میثم_مطیعی
#التمـاسدعاۍشهـادټ
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#ارسالی_از_اعضا🌺🙏
ممنون بانوجان 🦋
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
Part05.mp3
10.44M
📗 #بهترینسالزندگیشما
✍🏻 #دارنهاردی
📌 قسمت ۵ از ۱۳
#التمـاسدعاۍشهـادټ
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#ارسالی_از_اعضا🌺🙏
ممنون بانوجان 🦋
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
Part06.mp3
8.92M
📗 #بهترینسالزندگیشما
✍🏻 #دارنهاردی
📌 قسمت ۶ از ۱۳
#التمـاسدعاۍشهـادټ
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#ارسالی_از_اعضا🌺🙏
ممنون بانوجان 🦋
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب: چگونگی برگزاری مراسم ارتحال امام مهم نیست اصل موضوع سخن گفتن از امام است
#امام_خامنه_ای
#امام_خمینی
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
🔰 امام باعث شد نگاه مردم به دین به کلی متحول شود
🔺️ رهبر انقلاب، امروز: یک تحوّل دیگری که امام به وجود آورد، تحوّل در نگاه به دین بود. مردم دین را فقط وسیلهای برای مسائل شخصی، مسائل عبادی یا حدّاکثر احوال شخصی میدانستند؛ فقط همین مسئله یا نماز و روزه و وظایف مالی و ازدواج و طلاق؛ در همین حدود؛ وظیفهی دین و مسئولیّت دین و رسالت دین را محدود به این چیزها میدانستند. امام برای دین رسالتِ نظامسازی و تمدّنسازی و جامعهسازی و انسانسازی و مانند اینها را تعریف کرد، نگاه مردم به دین بکلّی متحوّل شد. ۹۹/۳/۱
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
🔰 به طوفان درآوردن اقیانوس ملت ایران کار هر کسی نبود؛ امام این کار را انجام داد
🔺️ رهبر انقلاب، امروز: مخاطب امام خمینی در تحوّلآفرینی عبارت بود از ملّت ایران. قبل از شروع نهضت امام، مبارزاتی وجود داشت؛ دهها سال بود گروههای مختلف [مبارزه میکردند]، منتها حوزهی کار آنها محدود میشد به یک تعدادی، مثلاً فرض کنید 100 یا 150 نفر دانشجو. بحث امام بحث یک گروه محدود یا یک جمع محدود یا یک حرفهی معیّن نبود، بحث ملّت ایران بود. بحث ملّت مثل یک اقیانوس است. به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست؛ چرا، یک استخر را میشود موّاج کرد، امّا موّاج کردنِ یک اقیانوس کار عظیمی است. ملّت یک اقیانوس است و امام این کار را انجام داد. ۹۹/۳/۱۴
#سالروز_رحلت_امام_خمینی
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
🔰 امروز ملت ایران به دنبال تشکیل تمدّن نوین اسلامی هستند
🔺️ رهبر انقلاب، امروز: یک تحوّلِ دیگر تحوّل در نگاه به آینده بود. در آن دورانی که نهضت شروع شد و امام وارد میدان شدند، با همهی شعارهایی که بعضی از احزاب و گروهها و گروهکها و مانند اینها میدادند که خیلی هم محدود و کوچک بودند، در نگاه مردم آیندهای دیده نمیشد؛ یعنی مردم یک افق آیندهای در مقابل چشم نداشتند. این تبدیل شد به ایجاد تمدّن نوین اسلامی؛ یعنی شما امروز به ملّت ایران که نگاه کنید، این دست مبارک امام است که این حالت را به وجود آورده است؛ مردم دنبال این هستند که تمدّن نوین اسلامی را تشکیل بدهند و به وجود بیاورند، اتّحاد عظیم اسلامی را به وجود بیاورند، امّت اسلامی را تشکیل بدهند. ۹۹/۳/۱۴
#امام_تحول
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب: تحول را با استحاله فکری نباید اشتباه گرفت
🔹در زمان پهلوی تجدد را به اسم تحول وارد فرهنگ ملت ایران کردند که این استحاله بود.
🔹تجددی که در دوران پهلوی رواج پیدا کرد هویت واقعی ملت ایران را صلب کرد.
🔹ملتها اگر چنانچه هویت خود را فراموش کنند دچار مرگ تمدنی میشوند.
#امام_خامنه_ای
#امام_خمینی
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
990314_سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی .mp3
17.41M
🎙بشنوید | صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله). ۹۹/۳/۱۴
#نشر_حداکثری
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
💠دشمنشناسی امام راحل
#امام_خمینی
#شهید_نشویم_میمیریم🥀
#شهید_محمد_حسین_حدادیان 🌸
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
یقه خودتو بگیر رفیق
الکی شیطون رو لعنت نکن
#والا
#تلنگرانه
#دم_اذانی
#شهید_نشویم_میمیریم🥀
#شهید_محمد_حسین_حدادیان 🌸
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهیدنشویم_میمیریم
🌠
جــایَشخالیخواهدمــاند
وجایِخالیاش
ازهـمہآنہـا
کہهستند
زیباتـَراست🌸🍃
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهیدنشویم_میمیریم
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
1490512893.mp3
3.99M
🌸🍃امام رضا قربون کبوترات🌸🍃
¤محمد حسین پویانفر¤
#پیشنهاد_دانلود_😊
#چهارشنبههای_رضوی💛💛💛
#شهید_محمد_حسین_حدادیان 🌸🌸
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
مَنسُراغهرڪسیرفٺَمدݪمرازدشڪست
غاݪِبااینلحظِہهامادَربہدادَممیرِســــــــَد
[یافاطمِہزَهـــراس]
شهیدمحمدحسیــنحدادیان
ازشہدایِغریبومظݪومفاطِمیہ🌸🍃
#شهیــد_ابومهدے_المہندس
#شهیدنشویم_میمیریم
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
4_5767014079109529724.mp3
2.07M
پر کشیدن سمت...🕊سلحشور🔥❤️
🔥❤️🔥🔥🔥🔥🔥❤️🔥🔥❤️🔥
تقدیم به👇👇
شهدای_دلیر_مرد_
🕊پر کشیدند سمت کرب و بلا...
❤️عاشقونه رفتن
اللهم_ارزقنا_شهادٺ_فے_سبیلڪ
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
@sh_hadadian74
☆••~♡••🖤🦋••♡~••☆
🔴 مهم ترین کمک به #همسر
💞 حضرت آیتالله خامنهای: مهمترین کمک به همسر، این است که سعی کنید همدیگر را دیندار نگهدارید. این مراقبت، مراقبت اخلاقی، مهربانانه و پرستارانه است.
@zendegi_be_tame_behesht
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
#رمان #تنها_میان_داعش #پارت_ششم 📚 سرم را بالا آوردم و در برابر چشمان گرم و نگاه گیرا تَرش 👀 ،
#رمان
#تنها_میان_داعش
#پارت_هفتم
📚 و حرارت احساسش به قدری بالا رفته بود که دیگر نتوانست ادامه دهد و حرف را به جایی جز هوای عشق ❤️ برد :《همون شب حرف دلم رو به بابا زدم ، اونقدر استقبال کرد که می خواست بهت بگه . اما من می دونستم چی کار کردم و تو چقدر ازم نا راحتی که گفتم فعلا حرفی نزنن تا یجوری از دلت در بیارم !》
سپس از یاد آوری لحظه ریختن شربت روی سرش خنده اش گرفت و زیر لب ادامه داد :《اما امشب که شربت ریخت ، بابا شروع کرد !》
و چشمناش طوری درخشید ✨ که خودش فهمید و سرش را پایین انداخت .
دوباره دستی به موهایش کشید ، سر انگشتانش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد :《چقدر این شربت امشب خوشمزه شده !》 😋😋
سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خنده ای که لب هایش را ربوده بود ، پرسید :《دختر عمو ! تو درست کردی که انقدر خوشمزه اس ؟》
من هم خنده ام گرفته بود و او منتظر جوابم نشد که خودش با شیطنت پاسخ داد :《فکر کنم چون از دست تو ریخته ، این مزه ای شده !》
با دست مقابل دهانم را گرفته 🤭 تا خنده ام را پنهان کنم
و او می خواست دلواپسی اش را پشت این شیطنت ها پنهان کند و آخر نتوانست که دوباره نگاهش را به زمین انداخت
و با صدایی که از تپش های قلبش می لرزید ، گفت :《دختر عمو ! قبولم می کنی ؟》
حالا من هم در کشاکش پاک احساسش ، در عالم عشقم انقلابی به پا شده 💓 و می توانستم به چشم همسر به او نگاه کنم که نه به زبان ، بلکه با همه قلبم ♥️ قبولش کردم .
از سکوت سر به زیرم ، عمق رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :《نرجس ! قول میدم تا لحظه ای که زنده ام ، با خون و جونم از حمایت کنم !》🤝
او همچنان عاشقانه عهد می بست و من در عالم عشق ♥️ امیر المومنین علیه السلام خوش بودم که امداد حیدری اش را برایم به کمال رساند و نه تنها آن روز که تا آخر عمرم ، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد .
به یُمن همین هدیه حیدری ، ۱۳ رجب عقد کردیم و قرار شد نیمه شعبان عروسی مان باشد
و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان ، شبح عدنان 👹 دوباره به سراغم آمده بود .
نمی دانستم شماره ام را از کجا پیدا کرده و اصلا از جانم چه می خواهد ؟
گوشی در دستانم 🤳 ثابت مانده و نگاهم یخ زده بوده ❄️ که پیامی دیگر فرستاد :《من هنوز هر شب خوابتو می بینم ! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم !》📚
#عاشقانه_ای_درمیان_داعش
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهیدنشویم_میمیریم
#کپی_با_ذکر_صلوات 📿
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆
@sh_hadadian74
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆
#رمان
#تنها_میان_داعش
#پارت_هشتم
📚 نگاهم تا آخر پیام نرسیده ، دلم از وحشت پر شده که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد .
وحشتزده 😧 چرخیدم و در تاریکی اتاق ، چهره روشن حیدر را دیدم .
از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم جا خورد . خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :《چرا ترسیدی عزیزم ؟ من که گفتم سر کوچه ام دارم میام !》
پیام هوس بازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد .
دستش را از روی بازویم پایین آورد ، فهمید به هم ریخته ام که نگران حالم ، عذر خواست :《ببخشید نرجس جان ! نمی خواستم بترسونمت !》 😔😔🙏
همزمان چراغ اتاق را روشن کرده 💡 و تازه دید رنگم چطور پریده 😰 که خیره نگاهم کرد . 😶
سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانه ام را گرفت و صورتم را بالا آورد .
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد 👀 طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست . 😢
لرزش چانه ام را روی انگشتانش حس می کرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :《چی شده عزیزم ؟》 و سوالش به آخر نرسیده ، پیام گیر گوشی دوباره به صدا در آمد 😱 و تنم را آشکارا لرزاند .
رد تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم می رسید که صدای گریه زن عمو فرشته نجاتم شد .
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زن عمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بی قراری گریه می کند . 😭😭😭
عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداری اش می داد
که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :《چی شده مامان ؟》
هنوز بدنم سست بود و به سختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دختر عمو ها هم گوشه حیاط کز کرده و بی صدا گریه می کنند .
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزا خانه ای که در حیاط بر پا شده خشکم زد .
عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهرا خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :《موصل سقوط کرده ! داعش امشب شهر رو گرفت !》 😱😱😱
من هنوز گیج خبر بور که حیدر از پله های ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :《 تلعفر چی ؟!》
با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم . 😨
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از ترکمن های شیعه تلعفر ، در آن شهر زندگی می کرد . 📚
#عاشقانه_ای_درمیان_داعش
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهیدنشویم_میمیریم
#کپی_با_ذکر_صلوات 📿
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆
@sh_hadadian74
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆
#رمان
#تنها_میان_داعش
#پارت_نهم
📚 تلعفر فاصله زیادی باموصل نداشت و نمی دانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است .
عباس سری تکان داد و در جواب دل نگرانی حیدر حرفی زد که چهار چوب بدنم لرزید :《داعش داره میره سمت تلعفر . هر چی هم زنگ می زنیم جواب نمیدن .》
گریه زن عمو بلند تر شد 😭 و عمو زیر لب زمزمه کرد :《این حرومزاده ها به تلعفر برسن یه شیعه رو زنده نمی ذارن !》 😱😱😱
حیدر مثل اینکه پا هایش سست شده باشد ، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت .
دیگر نفس کسی بالا نمی آمد که در تاریک و روشن هوا ، آوای اذان مغرب در آسمان پیچید و به 《أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيًّا وَلِيُّ ٱللَّٰهِ》 که رسید ، حیدر از جا بلند شد .
همه نگاهش می کردند 👀 و من از خون غیرتی که در صورتش پاشیده بود ، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید ، گریه ام گرفت . 😭
رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا می آمد ، مردانگی اش را نشان داد :《من میرم میارمشون .》
زن عمو ناباورانه نگاهش کرد ، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود ، خیره شد
و عباس اعتراض کرد:《داعش داره شخم می زنه میاد جلو ! تا تو برسی ، حتما تلعفر هم سقوط کرده ! فقط خودتو به کشتن میدی !》
اعتراض عباس قلبم را آتش زد ❤️🔥 و نفس زن عمو را از شدت گریه 😭 بند آورد .
زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریه اش به وضوح شنیده می شد .
زینب کوچکترین دخترِ عمو بود و شیرین زبان ترینشان که چند قدمی جلو آمد و با گریه به حیدر التماس کرد :《داداش تو رو خدا نرو !🙏🙏🙏🙏 اگه تو بری ، ما خیلی تنها میشیم !》
و طوری معصومانه تمنا می کرد که شکیبایی ام از دست رفت و اشک از چشمانم فواره زد . 😭😭😭😭😭
حیدر حال همه را می دید و زندگی فاطمه در خطر بود که با صدایی بلند رو به عباس نهیب زد :《نمی بینی این زن و دخترا چه وضعی دارن ؟ چرا دلشون رو بیشتر خالی می کنی ؟ 😡 من زنده باشم و خواهرم اسیر داعشی ها باشه ؟》😱
و عمو به رفتنش راضی بود که که پدرانه التماسش کرد :《پس اگر میخوای بری زود تر برو بابا !》
انگار حیدر منتظر همین رخصت بود که اول دست عمو را بوسید ، سپس زن عمو را همانطور که روی زمین نشسته بود ، در آغوش کشید . سر و صورت خیس از اشکش را می بوسید و با مهربانی دلداری اش می داد :《مامان غصه نخور ! ان شاء الله تا فردا با فاطمه و بچه هاش بر می گردم !》 📚
#عاشقانه_ای_درمیان_داعش
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهیدنشویم_میمیریم
#کپی_با_ذکر_صلوات 📿
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆
@sh_hadadian74
☆••●♡••🌸💝••♡●••☆