#طنزانه 😁
وقتی میفهمی نزدیکه دو ماه از تابستون گذشته و تو فقط سرت تو گوشی بوده
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
💠 پنج شنبه وباز دلتنگی های بی وقفه ای که دست از سر دلم برنمی دارند
تویی که هنوز نشناختمت
وچه دیر!
چه سخت!
درپِی نشانه هایی از تو می دَوَم
"شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات"
#امامزاده_علی_اکبر_چیذر
شهید محمدحسین حدادیان
محل شهادت: قتلگاه گلستان هفتم به دست دراویش داعشی
#ارسالی_از_خادمین_کانال✨
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
#هم_اکنون😍
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
🌷🌷🌷
واقعا قشنگه👌
قران چگونه کتابیست
"قرآن ڪتابیست ڪه با نام خدا آغاز مے شود و با نام مردم پایان مے پذیرد.
ڪتابے آسمانے است اما برخلاف آنچه مومنین امروزے مے پندارند و بے ایمانان امروز قیاس مے ڪنند بیشتر توجهش به طبیعت است
و زندگے و آگاهے و عزت و قدرت و پیشرفت و ڪمال و جهاد!
ڪتابے است ڪه نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانے گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده هاے مادے و تنها 2 سوره اش از عبادات!
آن هم حج و نماز!
ڪتابے است ڪه شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست.
ڪتابی است ڪه نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم؛ آن هم در جامعه اے و قبایلے ڪه ڪتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست....
قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگے ساخته ام ڪه هر وقت در ڪوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم مے پرسند: چه ڪسے مرده است؟"
برگرفته از ڪتاب «پدر، مادر، ما متهمیم»
#علےشریعتی
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
#اعمال مخصوص روز #مباهله ☝️🏻🌺
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
#رمان
#دمشق_شهرِ_عشق
#پارت_بیستم
📚 اشکم تمام نمیشد و با نفسهایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :«سعد شش ماه تو خونه زندانیم کرده بود! امشب گفت میخواد بره #ترکیه، هرچی التماسش کردم بذاره برگردم #ایران، قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده و خودش رفت ترکیه!»
حرفم به آخر نرسیده، انگار دوباره #خنجر سعد در قلبش نشست که بیاختیار فریاد کشید :«شما رو داد دست این مرتیکه؟» و سد #صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد :«این #تکفیری با چندتا قاچاقچی اسلحه از مرز #عراق وارد #سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و #داریا رو کرده انبار باروت!»
📚 نجاست نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود و خجالت میکشیدم به این مرد #نامحرم بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، #خون میبارید و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیدهام که گلویش را با تیغ #غیرت بریدند و صدایش زخمی شد :«اون مجبورتون کرد امشب بیاید #حرم؟»
با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم، دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و #مردانه امانم داد :«دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!»
📚 کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛ شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظهای که در #آرامش منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم.
دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل میشد. هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شببوها در هوا میرقصید که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند :«مامان مهمون داریم!»
📚 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا میآمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و میخواست صحنهسازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟»
زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این #غریبه ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بیصدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس میکرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم #شیعه هستن، امشب #وهابیها به حرم #سیده_سکینه (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانوادهشون!»
📚 جرأت نمیکردم سرم را بلند کنم، میترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره #غربت این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمیتوانستم سر پا بایستم که دستی چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
مصطفی کمی عقبتر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم #مادری کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بیمنت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟»
📚 در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی میشد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از #ایران اومده!»
نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بیغیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریهاس، ولی فعلاً پیش ما میمونن!»
📚 بهقدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش #مادرانه کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانههایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت.
او بیدریغ نوازشم میکرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه میلرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال میکردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این #بهشت مست محبت این زن شده بودم.
📚 به پشت شانههایم دست میکشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر #زینبیه در دلم شکست و زبانم پیشدستی کرد :«زینب!»
از اعجاز امشب پس از سالها نذر مادرم باورم شده و نیتی با #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به #نذرم وفا میکردم که در برابر چشمان #نجیب مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
پیام پدر شهید حدادیان ☺️
پدر جان باعث خوشحالیه که از فعالیت کانال راضی هستید 😇🌹
التماس دعای شهادت🤲
✨✨✨✨✨
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
روز+مباهله+چه+روزي+است(شماره140.pdf
4.24M
#روز_مباهله چه روزی است؟
کتاب PDF مباهله پیامبر اکرم ص همراه با #اعمال و #ادعیه روز مباهله🍃
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب: ما در قضاياى ضديت با اسرائيل دخالت كرديم
🔹بعد از این هم هر ملتی با آن رژیم مبارزه کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
•"🌺🌼"•
|#شهـღـیدانه
باشُهداصحبَتکُنید
آنهاصِدایشُمارابهخوبی،میشِنوند
وبَرایتاندُعامیکُنند
دوستیباشُهدادوطَرفهاست..:)🌸🕊
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
.
این دورے و دوستے...
دارد به درازا مـیڪشد!
ایــن فراق...
دارد سخت مےگذرد!
این امـروز و فـرداهآ،
دارد زیــاد مےشود!
ایݩ دلتــنگے..؛
امان از این دلتنگے!
.
#الهمالرزقنــآحرم💔
.
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
.🌺✨. . .
.
.
#حدیث_نور 💫
امام علے علیه السـ💚ـلام فرمودند:
جان هاے شما بهایی جز بهشت ندارد، 👌🏻
پس به کمتر از آن نفروشــ❌ــید 😞
.
.
.🌺✨. . .
••••••
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
••••••
#بیـــوطـــورـے🎈
[بہهوایحرمشمیگذردایـٰامم :)♥️]
#امام_رضا (ع)✨
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
رفیق شہید کھ داشته باشی:)
خودتم شہید میشے🌹
#رفیق_شهید_اخر_شهیدت_میکند✌️🏻
✨ رفیق شهید داشتن، آخر آخر آخر خوشبختیه!!
.
.
.
#شهیدانه
#عکس_پروفایل
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🥀💔🥀💔🥀💔🌹🥀💔
🖤#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🖤
💔"شبِ جمعه" است به ما کاش که پٙر میدادند
🥀جانبِ "کرب وبلا" اذنِ سفر میدادند
💔"فاطمه" از غمِ لبهایِ تو کمتر میسوخت
🥀قطره ای آب به کامِ تو اگر میدادند
#شب_زیارتی
#شب_جمعه
💔🥀💔🥀💔🥀💔🌹🥀💔
شب جمعه است هوایت نکنم می میرم 😔
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
یه زیارت زیر بارون-مقدم.mp3
5.23M
🎼 یه زیارت زیر بارون
یه نگاه از دمِ ایوون...
🎙 #کربلاییجوادمقدم
🎧 شور فوق العاده زیبا و دلنشین
#شبزیارتیارباب
#استقبالازمحرم
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
💠وقتی دلت 💔تنگ میشه ...
وقتی حسی شبیه #تنهایی دست به گلوت میذاره ...
#وقتی حال دلت 🌧بارونیه ...
♨️بغض💔 داری اما فرو میخوریش
گوشی رو دست #میگیری یهو باز میکنی
میبینی برات نشونه فرستاده تا بگه
کنارتم غصه چرا ...
💠میگه مگه شده تا #حالا تنهات بذاریم
بعد میبینی اسم آیدی کسی که برات #ارسال کرده تا بذاری کانال عین حال دل💓 تو " دلتنگ #شهداست" ...
♨️دلت میخواد بری زیر #سقف آسمون
باصدای بلند زار بزنی😭 #دلتنگیاتو تا شاید #دستشو برداره این بغض سنگین از روی گلوت ...
💠تو همیشه کنار منی #داداشم
همیشه میرسونی خودت رو
که بگی #یادت هستم ...
که بگی اگر تو نمیتونی بیای دیدنم
خب یه بارم من میام #اشکالی نداره ...
♨️چه خوبه که شب 🌙جمعه
پیش "ارباب(ع)" یاد ما بودی ...
حتی این بار که ننوشته 📝بودم برات
شب جمعه #شهدا رایاد کنید تا ... 😭
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
#تلنگر 👌
اگر از دست کسی ناراحت هستید
دو رکعت نماز بخوانید
و بگویید:
خدایا..!
این بندهی تو حواسش نبود
من از او گذشتم..تو هم بگذر..
_شهیدحسنباقری
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
#اعمال مخصوص روز #مباهله ☝️🏻🌺 #شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊 #کپی_با_ذکر_صلوات📿 ࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
😍 روز مُباهله مبارک 🌼🎉
✔️ مباهله یعنی طرفین، یکدیگر رو لعن میکنن، تا هرکس باطل است و برحق نیست، به عذاب الهی گرفتار و رسوا شود.
💞 پيامبر خدا (ص) - پس از اصرار و پافشاری مسیحیان نجران روی آئین خود و قانع نشدنشان - به آنها فرمود:
با من #مباهله كنيد! اگر من راستگو باشم لعن و نفرين، شما را مى گيرد و اگر دروغگو باشم لعن ونفرين، مرا مى گيرد.
🔶 آن ها پذیرفتند! صبح روز كه شد نزد #پیامبر_خدا آمدند، ديدند آن حضرت، عزیــزترین افرادش یعنی #امیرالمومنین و #فاطمه و #حسن و #حسین (ع) را همراه خود آورده است.
🔷 آنان ترسیدند و به رسول خدا گفتند:
با تو صلح مى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار!
نقل از امام صادق (ع) ❤
تفسير القمّی: ۱/۱۰۴
#روز_مباهله یعنی روز حقّانیت #اسلام مبارک 💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
#کپی_با_ذکر_صلوات📿
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ تصاویر شهید ابراهیم هادی
تقدیم نگاه زیبایتان💕💫
🌷#شهید_گمنام_ابراهیم_هادی🌷
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود...
بدیدمو مشتاقتر شدم❣
#شهید_محمد_حسین_حدادیان🕊
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇
@sh_hadadian74
࿇࿐᪥✧🍃🌻✧᪥࿐࿇