فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با شوق، مرا هماره یاری می کرد
ازحرفِ دلش ترانه جاری می کرد
می ریخت گُلِ غزل به پای سُخنم
پاییزِ دلِ مرا بهاری می کرد
#حسن_یزدان_پناهی_فَسا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
قاصدک،
شعر مرا از بر کن…
برو آن گوشه باغ، سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش، و بگو باور کن…
یک نفر یاد تو را، دمی از دل نبرد…
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای غزال زخمی پنهان شده در شعر من
میرسد آرایهی دردت به گوش انجمن
ای شبیه هیچ کس، این روزها طی میشود
مثل حال و روز خیلیها، شبیه حال من
برگریزان خزان گویا به گیسویت زده
زرد و نارنجی شده گل های روی پیرهن
بغض را این روزها با ناله سودا کرده ای
که سر ودت میزند آتش به رویای چمن؟
مشق این شبهای تو،منمیتوانم،باید است
با توکل بر دهان دیو بیماری بزن
#مهتاب_بهشتی
#برای_تو
#به_امید_بهاری_دیگر
این غزل با تمام کاستی هاش برای دوست عزیزی سروده شده که مثل خود من مبتلا به بیماری سرطان است، دعا کنید
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
ای غزال زخمی پنهان شده در شعر من میرسد آرایهی دردت به گوش انجمن ای شبیه هیچ کس، این روزها طی میش
با آرزوی سلامتی وشفای عاجل برای شاعره ی خوبمون و عضو کانال خانم بهشتی عزیز
ان شاالله 🤲🤲🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی این ویدیو رو دیدم یاد این شعر
افتادم: 🌺
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی،
کی بود؟!
کجا رفت؟!
چرا بود و چرا نیست؟!
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#حضرت_معصومه_س_شهادت
منم دُردانه ی موسی بن جعفر
به شوق دیدن روی برادر
به همراه برادر های دیگر
شدم راهی چو از شهر پیمبر
به جاه و فر نشستم بر کجاوه
رسیدم بین ره در شهر ساوه
چو دشمن باخبر از حال ما شد
به حال کاروان ما جفا شد
به ناگه در میان جنگی به پا شد
به راه حق عزیزانم فدا شد
چنان آزرده ی پیکار گشتم
به کلی خسته و بیمار گشتم
من از تاثیر آن جنگ و شبیخون
شدم آزرده و نالان و دلخون
ز ساوه تا به قم در دشت و هامون
نمودم طیِ ره با حال محزون
میان شور و استقبال مردم
شدم ساکن به شهر شیعیان قم
چه گویم من ز لطف مردمانی
که بنمودند با من مهربانی
مرا بودند جمله یار جانی
به تکریم و مرام خوش زبانی
گرفت آندم که بودم من به هودج
مهار ناقه ام را ابن خزرَج
درون منزلش مسکن گزیدم
بسی از شیعیان تکریم دیدم
کجا دشنام و فحاشی شنیدم
کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم
شده ذکر لبم تا هیفده شب
امان از حال زار عمه زینب
اسیر کوفه و شام است زینب
اسیر خیل دشنام است زینب
اسیر قوم بد نام است زینب
اسیر سنگ از بام است زینب
فراق یار اگر معصومه را کُشت
چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟
#جواد_کریم_زاده
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هوای این غزل امشب عجیب طوفانی ست
ردیف وقافیه دلشوره و پریشانی ست
از این تلاطم دریایشور بیزارم
هوای شرجی چشمم زغصه بارانی ست
مرددّم که بمانم ویا ادامه دهم
به رفتنی که پر از باتلاق حیرانی ست
چقدر از تو شنیدم که وعده ها دادی
دروغ بود و مرامت مرام شیطانی ست
از این دورنگی و سر درگمی پریشانم
شبیه فصل بهاری دلت زمستانی ست
ومن اسیر نگاهت دراین قفس هرشب
کبوتر غزلم پَر شکسته زندانی ست
برای از نفس افتاده هیچ راهی نیست
بیا که این نفسم بی تو آه پایانی است
به برگ برگ شقایق قسم که خون دلم
دلیل سرخی خون گریه های پنهانی ست
بیا که کلبه ی عشق وامید و خوشبختی
شبیه ارگ بم از غصه رو به ویرانی ست
بیا که گرمی عشقت نوید خورشید است
بیا که بی تو هوایم همیشه بارانی ست
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#جمعه_نصر
همه دنیا بهتدبیرتو مدیون
برایت می دهم جان و سر و خون
تویی که خطبه هایت مثل موشک
فرود آمد به قلب نحس صهیون
#نگین_نقیبی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
صلی الله علیک یا فاطمه معصومه🌷
باسینه ای سرشار درد و دیده ای تر
راهی شده با شوقِ دیدارِ برادر
روی لبش هر لحظه ذکر یارضا(ع)بود
مرغِ دلش می زد برایِ دیدنش پر
صحرا به صحرا در پیِ آرامِ جانش
راهِ وصالِ دوست را می رفت با سر
در راه زینب بود پای مکتب عشق
دلداده و مشتاق این راه منور
در کربلای عشق دنبالِ رضا(ع)بود
گلزار جانش بود از یادش معطر
آرام جانش را اگر یک دم نمی دید
معصومه (س)هم مانند زینب(س) بود مضطر
مانند زینب(س) ما رایت الاجمیلا
ذکر لبانش بود در این راه یکسر
جانانه آخر در مسیر عشق جان داد
چون لاله ای شد با امید وصل پرپر
آخر به خاک قم شهادت شد نصیبش
آمد زمانِ عمرِ پربارش به آخر
قم نه تمام امت عشق است امشب
در ماتمِ او می زند بر سینه و سر
یافاطمه(س) پیچیده در سرتاسر صحن
انگار افتاده ست آتش باز بر در
صلی الله علیکِ یافاطمه الزهرا🌷
#شهادت_حضرت_معصومه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عاشقانههایم را دوست دارم!
نجواهای دلم را که نجیبانه پس از آمدنت
همچون لالههای واژگون دلداده
در دامنهی یاد و خاطرم
و در اقلیم تنهاییام سر بر آورد.
واژههای پر غصهی یک قصهی عاشقانه
که سرریز است از قلبم
قلبی که آرامشش را در کنار رود طغیانگر
چشمانت جا گذاشت.
#باران_مقدم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
516.9K
#اجراآنلاین : #م_ج
عاشق سینه چاک تو در ره تو فدا شود
چون به درت رسد دگر از همه جا رها شود
هجروغمش به یک طرف شوق وصال یک طرف
با تو که شد دلش یکی ، نقره ی او طلا شود
ای که جمال نور حق واسطه اش ولای توست
لحظه ی با تو بودنش ، هم نفس اش خدا شود
وصف تو را شنیده بود عشق تو را خریده بود
در ره پاک عشق تو از همه جا جدا شود
نام تو گر به عرش حق ، صبح ازل نوشته شد
شام ابد رسد ز ره ، درد فراق دوا شود
ای تو نیاز زندگی ، تویی دلیل بندگی
بی تو نماز عاشقان صبح و شبش قضا شود
#مهدیجان
#علیرضا_دارآفرین
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از دست من و قافیه هایم گله مند است
ماهی که دچارش غزلم بند به بند است
مو فندقی ِچشم سیاهی که لبانش
مرموزترین عامل بیماری قند است
سیب است که از دامنه ی رود می آید؟
یا نه... گل سربسته به موهای کمند است؟
زیبایی مواج پس پلک بنفشش
دلچسب تر از اطلسی و شاهپسند است
خانم به خدا بم، بم سوزان کویری
با دامن گلدار شما، عین هلند است
دی ماه رسیده ست و من زخمی و سردم
لبخند بزن خنده ی تو گرم کننده است
از ما گِله کم کن که بپاشیم غزل را
پیش قدم پاشنه هایی که بلند است
#حامد_عسكری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#حضرت_معصومه_س_مدح
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
#سیدحمیدرضا_برقعی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
لافِ عشق و گِلِه از یار زَهی لافِ دروغ
عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند
#حافظ
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
شبی با غم نگاهت کرده باران
نظر بر روی ماهت کرده باران
از آن روزی که میداند می آیی
دلش را فرش راهت کرده باران
#امام_زمان ❤️
#فرزانه_پورنظری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مداحی آنلاین - دنبال تو داداش تا اینجا دویدم - بنی فاطمه.mp3
8.99M
🔳شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
▪️دنبال تو داداش تا اینجا دویدم
▪️اما تورو هیچوقت ندیدم
🎤نوای
#حاجسیدمجید_بنیفاطمه
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مگه عشق به این سادگیه ؟
که باشی و باشم کنارت
همین بی قراری رو نُت کن
بریز توی سیم سه تارت .....
من و تو دو دریا شدیم که
یکی شوره یکّی شیرینه
کنار همیم و جدا مونده از هم
کی اشکایدریاییمونو میبینه؟
#زهرا_حاجی_پور
#ترانه_طوری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
700.7K
#بامن
تو غنچه لب واکن، پروانه شدن بامن
لیلی شو و مجنون خواه ، دیوانه شدن بامن
میخانه به آتش کش، بشکن تو صبوحم را
یک بوسه عطایم کن ،مستانه شدن بامن
در کار بنای عشق، اینگونه مقدّر شد
ویرانگری اش بااو ، ویرانه شدن بامن
باحال من عاشق ، حال دگران سنجند
در سنجش درد خلق، پیمانه شدن بامن
از بی کسی ام سر را ، برسایه نهادم من
هم آن سر بی سامان، هم شانه شدن بامن
گفتی به گل وبلبل ،منگر چو مرا داری
باهر چه که زیبایی ست ، بیگانه شدن بامن
#جعفر_غفاریان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#رمان_قصهی_دلبری
#قسمتسیوسوموسیوچهارم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
قصه دلبری
#قسمت_سیوسوم
محدودیت مالی نداشت .
وقتی حقوق می گرفت ، مقداری بابت ایاب و ذهاب و بنزینش برمی داشت و کارت را می داد به من .
اما قبول نمی کردم . می گفت :
« تو منی ، من توام . فرقی نمی کنه !»
البته من بیشتر دوست داشتم از جیپ پدرم خرج کنم و دلم نمی آمد از پول او خرید کنم
از وقتی مجرد بودم کارتی داشتم که پدرم برایم پول واریز می کرد .
بعد ازدواج همان روال ادامه داشت ..
خیلی ها ایراد می گرفتند که به فکر جمع کردن نیست و شم اقتصادی ندارد
اما هیچ وقت پیش نیامد به دلیل بی پولی به مشکل بخوریم .
از وضعیت اقتصادی اش با خبر بودم ، برای همین قید بعضی از تقاضا ها را می زدم .
. جشن تولد و سالگرد ازدواج و این مراسم رسمی ها نمی گرفتیم ، اما بین خودمان شاد بودیم
سرمان می رفت ، هیئتمان نمی رفت : رایة العباس چیذر ، دعای کمیل حاج منصور در شاه عبد العظیم (ع) ، غروب جمعه ها هم می رفتیم طرف خیابون پیروزی هیئت گودال قتلگاه .
حتی تنظیم می کردیم شب های عید در هیئتی که برنامه دارد ، سالمان را تحویل کنیم
به غیر از روضه هایی که اتفاقی به تورمان می خورد ، این سه تا هیئت را مقید بودیم
حاج منصور را خیلی دوست داشت ، تا اسمش می آمد می گفت :
«اعلی الله مقامه و عظم شانه .»
ردخور نداشت شب های جمعه نرویم شاه عبد العظیم (ع) ، برنامه ثابت هفتگی مان بود .
حاج منصور آنجا دو سه ساعت قبل از نماز صبح ، دعای کمیل می خواند .
نماز صبح را که می خواندیم می رفتیم کله پاچه می خوردیم
تا قبل از ازدواج به کله پاچه لب نزده بودم
کل خانواده می نشستند و به به و چه چه می کردند ، دیگه کله پاچه را که بار می گذاشتند ، عق می زدم و از بویش حالم بد می شد .
تا همه ظرف هایش را نمی شستند ، به حالت طبیعی بر نمی گشتم
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky