eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
دلِ من در هوسِ دیدنِ تبریز گرفت گهی از هجرِ تو بسیار و گهی ریز گرفت چه کنم؟، چاره ندارم که فقط صبر کنم تا به کِی ،روز و شبم خفته در این قبر کنم؟ تو به من رخصتِ دیدار ندادی ،چه کنم؟ گوشه چشمی به خریدار ندادی چه کنم؟ تو چنان دست کشیدی زِ منِ عاشقِ زار که نشاید بنویسم ، به دلم اسمِ تو یار ولی از عشقِ تو ای دوست چنان سرشارم نتوانم که دلم را به دلِ غیرِ خودَت بِسپارم نه مرا تاب و توان است که پا پس بکشم نه تحمّل چو گلِ خوش ،حالِ یک خس بچشم تا به کِی روی به تبریز کنم ،تب ریزم؟ تا به کِی با دلِ بیچاره، سَرَت بِستیزم؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یکرنگ‌ترین رفیقِ من، تنها تو در دوستی و مرام، بی‌همتا تو ای خالق مهربان‌تر از هر مادر من از همه دل بریده‌ام الا تو 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با صدهزارزخمِ زبان، زنده‌ام هنوز گردون گمان نداشت، به این سخت جانی‌ام 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در آسمان ولایت یکتاست فاطمه نامش زبانزد همه دنیاست فاطمه «مولا اگر علی‌ست به فرموده ی خدا افلاک را بهانه ای زیباست فاطمه» بانوی آفتاب و مه و غنچه های یاس در باغ مصطفی گل رعناست فاطمه میلاد او تولد خورشید و نور بود عالم شبیه قطره و دریاست فاطمه آمد برای هر دو جهان مادری کند تنها کسی که ام ابیها ست فاطمه ای مادر حسن به حسینت چه گفته ای ذکر لبان یوسف زهراست فاطمه روشن ترین ستاره ی دنیای مرتضی یعنی که نور خانه ی مولاست فاطمه 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بارها مرورَت می کنم..! همان جا که هر کسی یک نفر را پنهان کرده، همان جا که، پنهان ترین جای دنیاست، انتهای قلبم، یکی در من  نفس می کِشد..!!! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
«هم‌رکاب منجی» ای مسیح! ای هم‌رکاب منجی عالم! ما تو را یکشنبه‌ها تنها نمی‌جوییم چارده قرن است در زیارت‌نامۀ پیغمبر خاتم از تو می‌گوییم از تو و نوح و خلیل و حضرت آدم ما فقط در ابتدای سال یاد میلادت نمی‌افتیم چارده قرن است در خوشحالی و ماتم از تو با تقویم‌ها گفتیم مهربانی در مرام ما به نام توست پاک‌دامانی به نام مادرت مریم اینک ای روح خدا! ای پاک! سرزمینت را ببین آکنده از باروت خون مظلومان نگر بر خاک از یمن تا غزه تا بیروت حاکمان با ظلم، هم‌پیمان حامی مظلوم، تنها ملت ایران خود قضاوت کن مسیح، ای راوی انجیل! رهروانت در تل‌آویوند یا تهران؟ فارس بر حق است، یا سران غرب و اسرائیل؟ 🏷 | | 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
الان از مدرسه برگشتم,ازبس خسته ام حال,هیچی جز,خوابیدن را ندارم. نهار را که با مامان وبابا خوردیم,همون سر میز گفتم:خوب ,پس به سلامتی ما رفتینی شدیم ,اره؟؟ مامان:خدانکنه,مگه چته که بمیری... من:عه مامان,مجارستان رامیگم خوب. بابا دوباره سرش راگرفت بالا وتوچشای مامان نگاه کرد مامان:نه گلم,فکر مجارستان را ازسرت بیرون کن,ان شاالله بماند برای همایشهای دیگه,این یکی را نمیشه.... خیلی ناراحت شدم ,محکم قاشق را کوبوندم روی میز وگفتم:چرراا؟؟مگه من بچه ام؟؟چرانمیتونم خودم برای خودم تصمیم بگیرم؟الان جلو دانی وبقیه سنگ رویخ میشم,کم میارم خوووب. بابا:عزیزدلم,صلاح نیست دیگه,بعدشم مگه دانی اینا کین که اینقد رودربایسی داری...بی خیال باش ,هیچ اتفاقی نمیافته.... باعصبانیت نگاهی به بابا ومامان کردم وازسرغذام بلندشدم وبه سرعت خودم رابه اتاقم رساندم. اره درسته ,احتمال زیاد بابا مخالفت کرده,اخه اخلاقای مامان تودستمه,محاله ازادی عملم را ازم بگیره,احتمالا بابا بهش گفته ,اره.... یکدفعه یه فکر مثل جرقه از ذهنم گذشت,من تمام تلاشم رامیکنم که این همایش دوو رابرم ,باید بابا را تومنگنه قرار بدم اره,اما چطوری؟؟ یه کم فکر کردم....درسته ...خودشه...اینکه بابا هرشب ازخونه میزنه بیرون حتما یه ریگی به کفشش هست باید سراز کارش دربیارم وتعقیبش کنم,اونموقع میتونم به عنوان حق السکوت ,جواز رفتن به مجارستان رابگیرم... اما نمیدانستم که چه بچگانه فکر میکنم ولی به جاهای خوبی میرسم. خوابیدم اما ساعتم را کوک کردم تا یه ساعت قبل از غروب بلند بشم واماده بشم برای تعقیب. ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
درست به موقع بیدارشدم ابی به سروصورتم زدم ویه مانتو شلوار مشکی پوشیدم,باید یه جوری استتار کنم که اگه بابا ماشین هم دید اصلا,شک نکنه که دویست وشش جیگری من هست,یه مقنعه هم پوشیدم وتا صدای در را که حاکی از رفتن بابا بود شنیدم ,بدو رفتم پایین,مریم خانم,که توخونه ی ما اشپزی ورفت وروب را برعهده داشت وازبچگی من رابزرگ کرده بود پایین بود,یه نگاه به سروشکل من کرداز طرز پوششم معلوم بودکه تعجب کرده،همونطورکه کفشهام رامیپوشیدم گفت:ژینوس جان کجا میری مادر؟مامانت یک ساعت پیش رفت بیرون گفته تا نه شب برمیگرده,شما چی؟ من:مریم خانومی,میرم پیش یکی از دوستام,زود برمیگردم,خودم زنگ میزنم به مامان.. ... بدو رفتم.... ماشین بابا رفته بود اما خوب میدونستم الان جلوی مسجد محله است. درست حدس زدم,ماشین رانگه داشتم,تا بابا نماز جماعتش تمام بشه ,وقت داشتم استتارم راکامل کنم. رفتم توجوی لب خیابان ومقداری گل مالیدم روشماره ماشین که معلوم نباشه,سریع دویدم تومسجد ودستام رااب زدم وامدم بیرون ومنتظر نشستم. نماز تمام شد,سه چهارتا مرد و زن امدند بیرون ,بلللله بابا هم اومد ,سوار بنزش شد وحرکت کرد. منم استارت زدم وسایه به سایه اش رفتم.... عه هرچی که جلوتر میرفتیم بیشتر مطمین میشدم که راه کارخانه باباست. بالاخره ماشین بابا رفت داخل کارخانه....یعنی بابا هرشب میاد اینجا؟؟ پنجره اتاق مدیر از بیرون کارخانه دید داشت,برقش روشن بود. پیش خودم خیلی شرمنده شدم که گمان بد به,بابا بردم,اومدم استارت بزنم که دیدم برق اتاقش خاموش شد. چنددقیقه بعد هم بابا را دیدم ,عه این چرا اینجوری شده؟؟عه چرا سوار این ماشین شد؟!! بادستم روفرمان ضرب گرفتم وبه خودم گفتم:اشتباه نکردی ژینوس خانم.....زدی تو هدف... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای مایه ی فخـر ما خراسانی ها آرامـش محض در پریشانی ها خورشید هدایتی و کار دل ماست توصیـف تو با آینـه گردانی ها 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جهان امشب ز عطر زاده ی مریم مصفا شد جهان پر نور از روی جهان آرای عیسا شد جهانی زنده از انفاس قدسی مسیحا شد شگفتا خلق عیسی با دم جانبخش زهرا شد به نزد فاطمه ، مریم گلی ممتاز آورده برای یاری مهدی ، چنین سرباز آورده 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
توی یه جنگل کاج گم می شم می مونم هاج و واج نمی ترسم که بشم شکارعقاب وباز زندگیمونمی زارم به حراج گم شدن توی خاطراتو،گم شدن توی راهو همه رومی دهم به دست امواج می شم یه آدم سادە بی ریا بی تاج #سحر_فلاح 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلم امشب عجب یادی ،ز، بم کرد دو عالم را ،ز، هجرش پُر ،ز نم کرد کنم یادی ز مردانِ دلیرش دلم را یاد اُنها پُر ز، غم کرد ۱۴۰۳/۱۰/۵ بیاد دلیرمردان ومردم نجیب بم🌷 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌹میگن شبا فرشته ها ✨از آرزوی آدما 🌹قصه میگن واسه خدا ✨خدا کنه همین حالا 🌹رویای تو هر چی باشه ✨گفته بشه پیش خدا 🌹شبتون غرق در عطـر گـل ‌‎‌‎ 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
"زندگی" گاهی به سادگی یک لیوان "چای آتیشی" و یک "صبحانه‌ی محلی" لذت بخش میشود کافی ست "باور کنی" میتوان "خوشبختی را ساخت"... صبح زیبای پنجشنبه تون سرشار از آرامش ☕️ ‌‎ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون‌بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کودک درون... - @mer30tv.mp3
4.56M
🌤صبح ششم دی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تفکر مایه آرامش: (نمی دانم بهار را خواهم دید) آه ای خزان پر رنگ و فام به خود چه‌ها دیده‌ای شه‌نام خسته‌ای و صبور مانده‌ای در خود فرو رفته، در عبور مانده‌ای بی تاب لحظه های خوش انتظار لاله گونی در مسیر ای بی‌قرار رنگ هایت به خون آغشته شد چه آلاله هایی که پژمرده شد غم وغصه ز رنگت دور باد به سرزمین قدس صدها سرور باد دل‌ ها غمین است در این سرزمین پی فریاد رسی هستیم در زمین نمی دانم بهار را خواهم دید آن مه گل عذار را خواهم دید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
غیرتی در سوریه جوشیده است پیر ما در خشت دید این شور را جلب جولانی فقط مطلوب ماست زنده می خواهیم این مزدور را ✍ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
رو کرد به آسمان و از دنیا رفت پژمرد چه شادمان و از دنیا رفت خوشبخت گل است، گل... که قدر دو سه روز خندید به این جهان و از دنیا رفت 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با آمدنش جهان جوان خواهد شد سرچشمۀ نورِحق روان خواهد شد دُنیا زِ صفا و عدل پُر می گردد دل،حُرمَتِ خانه در اَمان خواهد شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روشنتر از آب و آفتاب می آید زیباییِ عِترت و کتاب می آید آن یارِ سَفَرکردۀ ما،حُجّتِ حق یاریگرِ دین و انقلاب می آید. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود عقل با دل رو به رو شد صبح دلتنگی بخیر عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود عقل منطق داشت ، حرفش را به کرسی می نشاند دل سراسر دست و پا می زد، ولی بیهوده بود حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود من کی ام؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چشمه‌ی شعرم کمی خشکیده بود گریه کردم دفترم نَم دیده بود در کنار هق هق شب‌های من رویِ آن دفتر قلم خوابیده بود ای دلیلِ شعرهای هر شبم بذر شعرم پیش تو روییده بود رفتی و اشعار من آشفته شد گرد غم در خانه‌ام پاشیده بود گرچه از آن خانه رفتی سال‌ها بوی عطرت در فضا پیچیده بود در فراقت بازهم این شعر من مثل موهایت... کمی ژولیده بود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلم می خواهدبازهم توراببینم برای صورت ماهَت به تماشابنِشینم ازچشمه ی زلال چشمهایم صورتم رابازبشویَم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من در قفس، بعد از تو آزادی نمی‌خواهم با این جهان دلتنگی‌ام شادی نمی‌خواهم در هر غزل از تو، فرو می‌ریزم و اما! بعد از تو هرگز یک دم آبادی نمی‌خواهم احساس زیبایی‌ست یادت کرده تسخیرم هر شب حریر آسمانم خیس و بارانی ست با یاد تو در بستری از اشک مهمانی‌‌ست دنیای من بعد از تو اینجا رو به ویرانی ست در خلوت چشمان تو عمریست دلتنگی‌! خط سیاهی می‌کشد بر لوح تقدیرم از داغ تو هر روز و شب با غم گلاویزم در حسرت چشمان تو از آه لبریزم در کام شعرم واژه‌های تلخ می‌ریزم! من مادر گل‌ واژه‌های شعر پاییزم هر مصرع شعرم شود دیوان تفسیرم سجاده‌ام پهن و هوایی تازه می‌خواهم با تو نفس در سینه بی‌اندازه می‌خواهم در هر قنوت، از شعرهایم ربنا جاری ست در سجده‌گاه عشق، اشکم از پشیمانی‌ست! باید ببخشی بابت هر عذرِ تقصیرم ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
ایکاش بهانه ای شود دستانم آغاز ترانه ای شود دستانم بگذار که لای دشت موهات گلم دندانه ی شانه ای شود دستانم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky