[از هرچه دارم
چشم میپوشم
اگر دنیــا..
یک شب مرا
زانو به زانوی تو بنشاند..!
#حسین_دهلوی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در پنجه ی گرگ اسیر ای غزه ی من
در وحشت بمب و تیر ای غزه ی من
حق است که می ماند و باطل برود
دندان به جگر بگیر ای غزه ی من
#نوروز_رمضانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چو آه در تن بی روح نی دمیده شدم
سکوت بودم و با یک نفس شنیده شدم
#فاضل_نظری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ازسنگ_تاطوفان
#صدای_نحس_تفنگ_است_در_برابر_سنگ...
#شعروخوانش: #صفیه_قومنجانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
گفتم كه با فراق مدارا كنم، نشد
يک روز را بدون تو فردا كنم، نشد..
در شعر شاعران همه گشتم كه مصرعى
در شأن چشم هاى تو پيدا كنم، نشد..
گفتند عاشق كه شدى؟ گريه ام گرفت
ميخواستم بخندم و حاشا كنم، نشد..
بيزارم از رقيب كه تا آمدم تو را
|ز دور چند لحظه تماشا كنم، نشد..
شاعر شدم كه با قلم ساحرانه ام
در قاب شعر، عشق تو را جا كنم، نشد..
#سجاد_سامانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
"قسم" به واژهی قسم!
که حرمتش شکسته شد
به دست سایههای مرگ
درون این حصار بینفس
که عشق را نشانه رفته است
مثال یک تبر
که پرسه میزند
به روح زخمی درخت...
"قسم"به اشکهای مادران بیگناه!
میان دستهای خالی از نگاه کودکان
که مد آه را... کشیدهاند به درد!
دوباره آن شکوفههای غرق خون
به روشنایی نگاه آسمان
جوانه میزنند به عشق...
#الهه_نودهی (سبزوار)
#فلسطین💔
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در شهر یکی کس را
هشیار نمیبینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه
#حضرت_مولانا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزم و توکل داشتن یعنی که پیروز است
دستان خالی بر هیاهوی کلاهک ها
طوفان الاقصی انتقام خون مظلوم است
آزادی قدس است پایانی به بختک ها
وقتی گره خورده فرج با حذف اسرائیل
آمادهی جنگیم با ابلیس مسلک ها
#محمدجواد_منوچهری
✅️ عضو کانال
#طوفان_الاقصی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
848_36573583470469.mp3
472.3K
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 #امین_رستمی
🎼 جونم ❤️😍❤️
«غزه قهرمان مقاومت»
مثـل دریایـی که طـوفان میشود
همچو رودی که خروشان میشود
بـهــر نـابــودی کـفـار یـهــود
خاک و خون غزه جوشان میشود
#بهروز_عبداللهی_صدرآبادی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمایت شاعر تویسرکانی با شعر از مردم مظلوم و استوار فلسطین🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🔸وداعِ جمعۀ آخر ماه مبارک رمضان🔸
🔸سيّد بن طاووس و شيخ صدوق از جابر بن عبدالله انصارى روايت كردهاند كه در جمعۀ آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم رسيدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمودند: اى جابر اين آخرين جمعه از ماه رمضان است، پس آن را وداع كن و بگو:
🔸اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا
إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما
وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما🔸
🔸خدايا! اين ماه را آخرين دورۀ روزهداری
ما قرار مده، و اگر قرار دادى، پس مرا رحمت
شده قرار بده و محروم از رحمت قرار مده🔸
🔸هر كه اين دعا را در اين روز بخواند
به يكى از این دو خصلت نيكو ظفر مىيابد:
🔸رسيدن به ماه رمضان آينده
🔸آمرزش خدا و رحمت بىانتها.
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساقی! بیا و چشم مرا غرق آب کن
ساقی بیار کاسه و کار ثواب کن
سنگم که زیر پای دل خویش ماندهام
با یک نگاه قلب مرا آفتاب کن
گنجشک کوچکی که شکسته پرش منم
در آسمان خویش مرا هم عقاب کن
یخ بستهام؛ برای زمستان من کمی-
آتش بیار و جان مرا هم کباب کن
آن رعیت فراریِ از مهر پادشاه
امروز آمدهاست، حضور و غیاب کن
نالایقم، درست ولی جان فاطمه!
من را برای نوکریات انتخاب کن
اللهم عجل لولیک الفرج
#زینب_نجفی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
796.8K
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم
صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟
بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور
گر بوسه بر لبش بگذارم چهها کنم
گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد
کی قول دادهام که بخواهم وفا کنم؟
بیم فراق دارم و باید به شوق وصل
شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم ...
اشکی نماندهاست که جاری کنم ز چشم
جانی نماندهاست که دیگر فدا کنم
ای عشق! من که عقل خود از دست دادهام،
دیوانهام مگر که تو را هم رها کنم؟
زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی
ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم
#سجاد_سامانی
خوانش #محسن_رشیدی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
همین دقیقه، همین ساعت... آفتاب، درست
کنار حوض، کمی سایه داشت روز نخست
تو کنج باغچه، گلهای سرخ میچیدی...
پس از گذشتن یک سال، یادم است درست
ببین چگونه برایت هنوز دلتنگ است
کسی که بعد تو، یک لحظه از تو دست نشست
چقدر نامه نوشتم... دلم پر است چقدر
امید نیست به این شعرهای سادهی سست
دوباره نامهی من... شهر بیوفا شدهاست
چه خلوت است در این روزها ادارهی پست!
#نجمه_زارع
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از تبار سینه سرخان، از تبار غزهام
داغدار نسل لاله، داغدار غزهام
مثل ابری من پر از دلشورهی باریدنم
رودی از چشمم که اینک رهسپار غزهام
وامدار رنگ شب از آسمان غربتم
پرچم درد شهیدانِ دیار غزهام
میرسد روزی به پایان تلخی این قصه هم
من همان روز خوشی، از روزگار غزهام
ندبهی چشم انتظاری از گلوی جمعهام
مژدهی فتح از بلندای منار غزه ام
#مهتاب_بهشتی
✅️ عضو کانال
#وعدهی_خدا_حق_است
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 #جمعه_های_مهدوی
کجا خیمه برپا کردی امشب
کجا روزهتو وا کردی امشب
چقدر یاد تو کردم عزیزم
بگو یادی از ما کردی امشب
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
درد شیرین تو از صدها رسیدن بهتر است
مردنم با عشق تو از دل بریدن بهتر است
مثل آن شیری که شد درگیر چشم صید خود
دورتر می پایمت چون از ندیدن بهتر است
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥
#پارتصدوچهاردهم🍀💚
-من تو این دنیا جز فاطمه هیچکسی رو ندارم.همه زندگیم فاطمه ست.اگه نباشه..
-هست..حالش خوب میشه.
آرامشی که تو لحن و صدای زهره خانوم بود کمی آرامش کرد ولی تا فاطمه رو نمیدید تپش قلبش آرام نمیشد.
چند دقیقه بعد حاج محمود و امیررضا هم رسیدن.فاطمه به بخش منتقل شد.
علی کنار تختش ایستاده بود.آروم صداش کرد.فاطمه چشم هاشو باز کرد.
لبخند بی حالی زد.
-سلام علی جانم،خوبی؟
-سلام...اگه تو خوب باشی منم خوبم.
-من خوبم عزیزم...ولی بچه..
اشک هاش از کنار چشم هاش پایین میریخت. علی اشک هاشو پاک کرد.با لبخند تلخی گفت:
_علی،پسر بود..پسر مامان...میخواستم امشب بهت بگم اسمشو بذاریم.... محسن.
سکوت کرد.بعد نفس عمیقی کشید و گفت:
_خدایا شکرت.
از بیمارستان مرخص شد.وکیلش تماس گرفت.
-حدسم درست بود.تصادف عمدی بود.کار دکتر مستان بود.
-چطور مطمئن شدید؟
-پلیس بهم گفت.
علی به فاطمه گفت:
_دیگه ادامه نده.
فاطمه با تعجب نگاهش کرد.
-یعنی چی؟!! علی تو گفتی پشتمی،حالا چیشده؟
-تو گفتی اخراجت میکنن،نگفتی تهدیدت میکنن.یا بلایی سرت میارن!
-من نمیدونستم اینجوری میشه.ولی اگه میدونستم هم فرقی نمیکرد.
-تو فکر میکنی اگه دکتر مستان مجازات بشه دیگه هیچکس بخاطر اشتباه پزشکی نمیمیره؟!!
-علی جان،من به نتیجه فکر نمیکنم. کاری که وظیفمه انجام میدم، نتیجه ش دست من نیست.ولی از یه چیزی مطمئنم،اگه فاطمه نادری ها سکوت نکنن، دکتر مستان ها جرأت نمیکنن اشتباه کنن.
علی خواهشی گفت:
_فاطمه من جز تو کسی رو ندارم. نمیخوام بلایی سرت بیاد.
-فرصت خوبیه که تمرین کنی بخاطر خدا از همه چیزت بگذری.
دادگاه برگزار شد...
#سرباز
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11