فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه
صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه
جانا به خرابات آ، تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه
#حضرت_مولانا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در کنار ساحل دریای خروشان دمی
به تماشای غروب آفتاب زندگی
به تماشای کلبه ی در حال غرق شدن
با خودم دم میزدم .
آیا سهم ما این بود از زندگی !
به کام دل نبود این شب و روزهای تکراری
بیهوده کاسه و کوزه اش شدم.
لحظه شماری میکردم
رنگ شب پریده بود
دلم میگشت شاید بیاید.
تا سر از خاک بردارم............
#حسین_رمضانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من هرگز
نخواستم،
که از «عشـق»
افسانهای بیافرینم...
باور کن...
من میخواستم که با
دوست داشتن زندگی کنم،
کــودکـانه و ساده و روستایی...
من از دوست داشتن
فقط لحظهها را میخواستم،
"آن لحظهای که تو را به نام مینامیدم..."
#نادر_ابراهیمی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
امان از این تناقضها و از اندوه دورانها
که دائم سوگواری، سوگوار عید قربانها
پر از خون و پر از خنجر، پر از سنگ و پر از سنگر
تمام کوچه ها، پس کوچهها، نبض خیابانها
چرا چندیست زیتون در بساط باغبانت نیست؟
دهان باغ را بستند با انبوه سیمانها؟
بزن فریاد: ای مردم که در ساحل نشستید و...
یکی جان میسپارد پیش چشمم، آی انسانها!
همه هفت آسمان پشتت، زمین سنگی ست در مشتت
که روزی پس بگیری خاک را از چنگ شیطانها
و صبحی جمعه از دیوار ندبه عهد میخوانیم
صدایش میکنیم آن روز دیوار مسلمانها
#عاطفه_جوشقانیان
#سنفطر_فی_القدس
#القدس_لنا
#فلسطین
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آنکه میگوید دوستت میدارم
خنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست دادهاست
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست،
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت میدارم
دلاندُهگینشبیست
که مهتابش را میجوید
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست،
هزار ستارهی گریان در تمنّای من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود...
#احمد_شاملو
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
254.1K
حکمت ۱۵۶ نهج البلاغه
ضرورت خداشناسی واطاعت
خدای را اطاعت کنید، که در نشناختن پروردگار عذری ندارید.
بااین همه پرتو تجلی خدا
نشناختنش گناه سختی ست تورا
بشناسش و طاعتش ببر ،ورنه خدا
عذرت نکند قبول ،درروز جزا
#جعفر_غفاریان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بسم الله القاصم الجبارین»
کلیپ تبلیغاتی معنیدار از توان موشکی سپاه علیه اسرائیل به زبان عبری در آستانه انتقام سخت شهدای کنسولگری ایران در سوریه، دیر یا زود به لطف الهی و عنایت امام زمان (عج) رژیم صهیونیستی را، از جنایات خود پشیمان خواهیم کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🇮🇷🚀🚀🇮🇷
✅سیلی موشکی
فرموده کسی زمینه سازی نکند
پایـش ز حـریـم خـود درازی نکند
دشمن که خبر ندارد از موشک ما
در کشـور مـا تـرقـه بـازی نکند
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🚀
ما عاشق نام مرد میـدان هستیم
ما پیـرو راه رو سـفیدان هستیم
با حکـم خـدا به یـاری رهـبـرمان
ما منتـقم خون شـهیدان هستیم
#بهروز_عبداللهی_صدرآبادی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥
#پارتصدوپانزدهم🍀💚
دادگاه برگزار شد.
بدون حضور دکتر مستان و حضور فاطمه با پای گچ گرفته.جرم دکتر مستان اثبات شد و مجازاتش تعیین شد.ولی خودش نبود تا مجازاتش اجرا بشه.غیر قانونی از کشور خارج شده بود و به کانادا برگشته بود.
علی گفت:
_این همه اذیت شدی،اخراج و تهدید و... آخرش چی؟..هیچی.
-علی جانم،خدا گفته اینکارو انجام بده، منم انجام دادم.حتی اگه به ظاهر بی نتیجه باشه..من بندگی میکنم،خدا، خدایی میکنه.
سه ماه گذشت.
مشغول خوردن صبحانه بودن که تلفن همراه فاطمه زنگ خورد.جواب داد.
-بفرمایید..سلام..بله خودم هستم....کدوم بیمارستان؟
علی نگران نگاهش کرد.فاطمه با اشاره سر بهش فهموند جای نگرانی نیست. همزمان به صحبت های اون طرف خط گوش میداد.
-بله...بسیار خب..خدانگهدار.
تماس که قطع کرد،علی پرسید:
_کی بود؟
-دعوت به همکاری شدم.
تعجب کرد.
-بیمارستانی که قبلا بودی؟!!
-نه.یه بیمارستان دیگه.
-خب چی گفتی؟
-قرار شد فردا برم حضوری صحبت کنیم.
مشغول ریختن چای تو لیوان شد.علی به فکر فرو رفت.بعد چند دقیقه گفت:
_میخوای قبول کنی؟
صدای علی نگران بود.فاطمه با تعجب نگاهش کرد.
-چرا نگرانی؟!!
-تو گفتی دوست داری خانوم خونه باشی، پس چرا همین الان بهش نگفتی نه؟!!
لیوان چای رو جلوی علی روی میز گذاشت.
-چون شاید وظیفه باشه که برم..هنوز چیزی معلوم نیست.تازه فردا قراره برم ببینم چی میگن.
-یعنی ممکنه قبول کنی؟..فاطمه من دوست ندارم کار کنی.
فاطمه تعجب کرد.
-چرا؟!!
-چون ممکنه بازم یکی مثل دکترمستان پیدا بشه و ...
ادامه نداد.از روی صندلی بلند شد. همونجوری که از آشپزخونه بیرون میرفت؛ گفت:
_نمیخوام بری سرکار.
علی آماده رفتن به محل کارش میشد. فاطمه تو چارچوب در اتاق ایستاد.
-قرار فردا رو چکار کنم؟
-زنگ بزن بهشون بگو نمیری.
-منکه شمارشونو ندارم.
به موهاش شانه میزد.
-باشه فردا برو بگو نمیری.
-علی جان،منم دوست ندارم برم سرکار ولی اگه وظیفهم باشه چی؟
کت شو از کمد لباس برداشت و از اتاق بیرون رفت.از جلوی فاطمه رد شد.سرفه ای نمایشی کرد و باتحکم گفت:
_همین که گفتم..خدانگهدار
ترجیح داد ادامه نده.شاید اصلا با بیمارستان به توافق نمیرسیدن و نیازی نبود علی رو راضی کنه.فاطمه هم لبخندی زد و گفت:
_خدانگهدار آقای زورگو.
علی که از در آپارتمان بیرون رفته بود، سرشو داخل برد،لبخند زد و گفت:
_همینه که هست.
روز بعد به بیمارستان رفت.
-سلام..من فاطمه نادری هستم.
منشی رئیس بیمارستان که پشتش به فاطمه بود،برگشت.نگاه دقیقی به فاطمه کرد.
-با آقای رئیس قرار ملاقات داشتم.
منشی که انگار تازه یادش اومده باشه، همزمان که به صندلی اشاره میکرد؛گفت:
_بله..بفرمایید.
فاطمه نشست...
#سرباز
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
حکایتی از گلستان سعدی
تربیت
پادشاهی، پسری را به ادیبی داد و گفت: این، فرزند توست؛ تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ادیب، خدمت کرد و مُتقبّل شد و چند سالی بر او سعی کرد و به جایی نرسید. و پسرانِ ادیب، در فضل و بلاغت، مُنتهی شدند.
مَلِک، دانشمند را مؤاخذت کرد و معاتبت فرمود که: وعده، خلاف کردی و وفا، به جا نیاوردی. گفت: بر رایِ خداوندِ روی زمین، پوشیده نمانَد که تربیت، یکسان است و طِباع، مختلف.
گر چه سیم و زر، ز سنگ آیدهمی
در همه سنگی، نباشد زرّ و سیم
بر همه عالَم همیتابد سُهیل
جایی اَنبان میکند، جایی اَدیم
لغات:
خدمت کرد: تعظیم کرد و احترام گذاشت.
منتهی شدند: به انتها و پایان رسیدند، در تربیت کامل شدند.
معاتبت: سرزنش.
خداوند: مالک، صاحب. خداوند روی زمین: پادشاه.
طباع: جمع طبع: سرشت، طبیعت.
سیم و زر: نقره و طلا.
سهیل: ستارهای در صورت فلکی کشتی یا سفینه.
انبان: کیسه، کیسهای از پوست گوسفند.
ادیم: پوست دَبّاغی شده، چرم
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم
ارتباط با مدیر کانال👇👇
@mah_khaky
ادمین کانال👇👇
@Msouri3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهـی امـروزمان گـذشت...
فـردایمان را باگـذشتت؛
شیریـن و مصفـا ڪـن...
مابه مهـربانیت محتاجیم؛
خدا جون دستمـان رابگیـر...
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون درپناه خدا
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
سلام امام زمانم✋🌸
سلام طلوع روشن جهان، مهدےجان
بیروے ماهتان،
زندگی به بازیچهاے کودکانه میماند،
تکرارے و ملال انگیز ...
ایمان به طلوع روشن شماست که
امیدمان میدهد، جانمان میبخشد
و پویایمان میکند ...
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم
ارتباط با مدیر کانال👇👇
@mah_khaky
ادمین کانال👇👇
@Msouri3
🌷سلام
🌷صبحتون بخیر
🌷آرزومیکنم در این
🌷صبح زیبای بهاری
🌷قلبتون پرباشه
🌷از مهر و محبت
🌷و زندگیتون سرشار
🌷از خیر و برکت باشه
🌷و زندگیتون پر از
🌷آدم های مهربون و
🌷لحظات شاد باشه
🌷صبح یکشنبه تون گلبارون
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم
ارتباط با مدیر کانال👇👇
@mah_khaky
ادمین کانال👇👇
@Msouri3
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
🔴 به نیت فرج مولای غریب مان
حضرت صاحب العصر والزمان(عج)
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
📖 #نکات_کلیدی #جز_27
1- فرزندانتان را با ایمان تربیت کنید تا در بهشت به شما ملحق شوند. (طور:21)
2- دلسوز و خیرخواه خانواده و خویشان خود باشید که یکی از دلایل بهشت رفتن است. (طور: 25-26)
3- از کسانی که خدا را فراموش کرده و برایشان فقط زندگی دنیا مهم است؛ دوری کنید. (نجم: 29)
4- در زندگی تلاش کنید. که هرآنچه می بینید حاصل تلاشتان است و خدا جزای کامل تلاش هایتان را می دهد. (نجم: 39-41)
5- بدانید که هر کار خوب وبد، و بزرگ و کوچکی که انجام داده اید در نامه عملتان ثبت می شود. (قمر: 52-53)
6- ای فروشندگان؛ اجناس را دقیق وزن کنید و برای سود بیشتر با دست کاری ترازو، کم فروشی نکنید. (الرحمن: 9)
7- در راه خدا قرض الحسنه دهید که گویا به خدا قرض داده اید و خدا نیز چند برابرش را به شما پس می دهد. (حدید: 11)
8- نه بخل بورزید و نه دیگران را هنگام انفاق کردن، به بخل ورزیدن تشویق کنید. (حدید: 24)
9- به سبب چیزی که از دستت رفته غمگین نشو و بر آنچه به تو داده شده شادمانی نکن. (حدید: 23)
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عید درونی ما ... - @mer30tv.mp3
5.3M
صبح 19 فروردین
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه کوچکه های این شهر شلوغ
با همه به جز خودت قهرم
نان هر که را به جز شما خوردم
نه بمن ساختو تازه شد زهرم
#سعید_رضوینسب
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای باد صبا به کوی آن دلبر کش
احوال دلم بگوی اگر باشد خوش
ور زانکه برای خود نباشد دلکش
زنهار مرا ندیدهای دم درکش
#حضرت_مولانا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
نوشدارو مرهم جسم است و روح خسته را
عشق درمان است، بسم الله الرحمن الرحیم
#محمدعلی_ساکی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چه بیهوده اختراع شد
سَم ، شکنجه ، تیغ ، چوبه ی دار ...
وقتی یک خاطره می تواند
نفست را بند بیاورد
زمین گیرت کند
تو را به گریه بیندازد
خونت را به جوش آورد ...!
#حسین_پناهی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از فضل شب قدر نصیب دل من کن
رفع خطرات و گره از مشکل من کن
شرمنده ام و بار گناهم شده سنگین
عفوی کن و لطفت همه را شامل من کن
#زینب_عدالتیان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ردپای "اشک" میگوید
که حالم ساز نیست!
ماندهام در یک قفس
راهی برایم باز نیست !
امتداد اشکهایم
تا کجا خواهد رسید!
چشمه میجوشد به اشک
از دیدهام اِعجاز نیست
#الهه_نودهی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
#حافظ
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
1138827010_-1306429018.mp3
8.28M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 #پویا_بیاتی
🎼 لیلی ❤️💕
مست از می و انگبینِ شعرت شده ام
چارانه ی خوشه چین ِشعرت شده ام
من را به بلندای غزل دعوت کن
من عاشق ِسرزمینِ شعرت شده ام
#صفیه_قومنجانی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من آن مرغم
که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام
کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر
نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم
این چنین بی دست و پا خود را
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky