گاهی
تو حتی لب به سخن
نگشوده ای!
و من به پایانِ
آنچه خواهی گفت
رسیده ام ...!!
#جبران_خليل_جبران
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مانند آن شاهم که یک سائل ندارد
یک جسم بینقصان که تنها دل ندارد
مثل نسیم آزادم از بند تعلق
پیش نگاری قلب من منزل ندارد
احساس را کشتن اگرچه قتل عمد است
اما به حکم عقل من مشکل ندارد
نخل محبت، کوه میریزی به پایش-
میبینی آخر ذرهای حاصل ندارد
دنیای خاکی چیست؟ اقیانوس درد است
جان از جهان میگیرد و ساحل ندارد
#زینب_نجفی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالها شد رفته دمسازم زدست
اما هنوز
در درونم زنده است و
زندگانی می کند
با همه
نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود
تبانی می کند...
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تا صبح در هرگوشهای دنبال خود بودم
دلواپس رویای خام و کال خود بودم
فریاد خاموشم رقم زد قصه ی شب را
واگویه ی تنهایی امثال خود بودم
آرامش ماقبل طوفان نه،شبیه صور
پژواک آیات اذا...زلزال خود بودم
بر گردن تقدیر می انداختم، اما
هم عامل اصلاح و هم اغفال خود بودم
در دفتر عمری که قدرش را ندانستم
نقاش سایه روشن اقبال خود بودم
با یورش بیگانه نابودیست،اما من
آبادی ویرانه ی پامال خود بودم
روزی که در فکر سره از ناسره بودم
ای کاش در اندیشه ی غربال خود بودم
در این نگارستان چه می شد حین نقالی
مشغول کامل کردن تمثال خود بودم
#محمدعلی_ساکی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم
از قند تو می نوشم با پند تو می کوشم
من صید جگرخسته تو شیر جگرخوارم
جان من و جان تو گویی که یکی بودهست
سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم
#حضرت_مولانا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎇 کربلای خانطومان چه گذشت؟!
💖 کانال توسل به شهدا 💖
به عکسهایشان خوب نگاه کن
تک تک اینها تکیه گاه همسران ،فرزندان و امید و نوردیده پدران و مادرانشان بوده اند....
شایسته است امروز سهم مان را انجام دهیم ...
نگذاریم این شعله با باد مخالف خاموش شود...
یادشان را گرامی بداریم...
کلیپ هایشان را نشر دهیم ...
و آنقدر در بکوبیم تا در را برایمان باز کنند ...
ما راه گم کرده ایم...
در روزمرگی هایمان ...
ما نشان نطلبیدیم....
اینها قربانیان زینب س بودند در عصر ما ....
کم کاری نکنیم...
امروز زنده نگه داشتن نام شهدا ، کمتر از شهادت نیست....
هر کدام مان با ارسال بنر و کلیپ هایشان در زنده نگه داشتن نام شان بکوشیم....
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ماه من دور نشو از دل دیوانهی من
تا به ظلمت نکشانی شبِ دلگیر مرا
#حمیدرضا_آبروان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای به رقص آمده با صد دف و نی در جانم
دف و نی چیست منَت کف زده میرقصانم
این همه عشوهٔ اندیشه رقصان من است
سر و گردن به تماشای که میگردانم
ناله آموختمش از نفسِ خویش چو نای
این عجب بین که ز نالیدن او نالانم
سایه دست من افتاده بر این پرده و من
باز از بازیِ بازیچهی خود حیرانم
در نهانخانهی جان جای گرفتهست چنان
که به دل میگذرد گاه که من خود آنم
گفتم این کیست که پیوسته مرا میخواند
خنده زد از بنَ جانم که منم، ایرانم
گفتم ای جان و جهان چشم و چراغِ دل من
من همان عاشقِ دیرینهی جانفشانم
به هوای تو جهان گردِ سرم میگردد
ورنه دور از تو همین سایهی سرگردانم
#هوشنگ_ابتهاج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هر جا به دنبال دلم رفتم
یک درد بی درمون کنارم بود!
یک خط دلتنگی شبیه غم
هر لحظه توی روزگارم بود...
در آتش این درد میسوزم!
بی تو تموم شهر پاییزه
اینجا منم با هر غزل تنها
از دوری تو اشک میریزه...
رفتی و اصلا تو نفهمیدی
من بغض خیس ابرها بودم!
گاهی میون این شکستنها
در گوشهای تنها رها بودم...
یاد تو مثل شمع میمونه
بی تو دلم یک کوره آتیشه!
اصلا چرا هر لحظه تو دنیا
یک آسمون غم سهمِ من میشه...
اینجا کنار قبر احساسم
شاکیتر از هر روز دلگیرم!
ختم تموم آرزوهامو....
با یک بغل اندوه میگیرم
در بستری از اشک میخونم!
امشب میون خاطرات تو...
میمونم اینجا منتظر شاید
پیدا بشه دست نجات تو...
#الهه_نودهی
#شهید_جاویدالاثر💔
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دریای شورانگیزِ چشمانت چه زیباست!
آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست
در من طلوع آبی آن چشم روشن
یادآور صبح خیالانگیز دریاست
گل کرده باغی از ستاره در نگاهت
آنک چراغانی که در چشم تو برپاست
بیهوده میکوشی که راز عاشقی را
از من بپوشانی که در چشم تو پیداست
ما هر دوان خاموشِ خاموشیم، اما
چشمان ما را در خموشی گفتگوهاست
دیروزمان را با غروری پوچ گشتیم
امروز هم زانسان، ولی آینده ما راست
دور از نوازشهای دست مهربانت
دستان من در انزوای خویش، تنهاست
بگذار دستم راز دستت را بداند
بی هیچ پروایی، که دست عشق با ماست
#حسین_منزوی
۱۶اردیبهشتسالروزدرگذشتحسینمنزوی
گرامیباد🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky