تومادرزادشاعری
وچشمهای تو بویشعرمی دهد
حوالی ما
به نگاهی مهربان
دستهایت رابتکان
تا برخیزند از واژه هایت
ثانیه به ثانیه
نارون وسرو
وبوی عود
درهوا ساطع شود
به تلنگر نفسهای عمیق تو
وقتی برمیگردی
صبح ها از دشتشب
وروی تمام خاکهای جهان
قدم می گذاری شکیبا
باکفش های کتانی سفیدت
به وقت پیاده روی
درثانیه های سکوت دلتنگی
قدری هم مرا تماشا کن
من شبیه قناری کز کرده بردرخت
درآغوشولرم رؤیا
به آمدن تو فکر می کنم
در چشم برهم زدنی
قدم رنجه کن
ومرا نیز همسو کن
به نگاهی شاعرانه
درمکاشفه های عمیقِ
مهتاب چشمهای بارانی ات
تا حوصله باقی ست
وزندگی را مجالی هست
برایدوست داشتن
ودیده شدن
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تو آمدی وباغ انارم شکوفه داد
لبخندهای شور قرارم شکوفه داد
گیسو به باد دادی ودر اضطراب عشق
بادام های چشم خُمارم شکوفه داد
نزدیک تر شدم به تمنای عشق تو
امیدهای نسل وتبارم شکوفه داد
در وصف چهره تو غزل جان گرفت و باز
دیدم که شعرِقافیه دارم شکوفه داد
تو آمدی و مونس جان ودلم شدی
در دیده چارباغ بهارم شکوفه داد
بوی نسیم عطر تنت آمد و به شوق
شاعر سرود : گُل به کنارم شکوفه داد
#علیـرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🏴🖤🏴
یک اربعین نشستم و دریا گریستم
در خویشتن شکستم و آنجا گریستم
از یادِ سوزناک لبِ تشنهء حسین
آنجا میان معرکه دریا گریستم
تصویر شد عیان به دوچشمم ز روز درد
تا در عزای خسرو دلها گریستم
با حال مضطرب ، من از آن وادی خطر
بر نینوای حضرت مولا گریستم
نقبی زدم به درد وغم شاه کربلا
از جور کین و لشکر اعدا گریستم
با حال منقلب زجفا بر گُلِ حسین
با حال زارِ زینب و لیلا گریستم
با یاد مشک و تشنگی اهل خیمه ها
برتشنگی خیمه سراپا گریستم
تیر سه شعبه بود و به جانم شراره زد
بر غنچه های گلشن زهرا گریستم
مویه کنان به حال اباالفضل بی عَلَم
با سیل خون به غربت سقا گریستم
بر همرهی ام مصائب خدای صبر
بر کشتگان لشکر صحرا گریستم
بر پاره پاره های تن همرهان عشق
با سیلِ غمگنانه ز نجوا گریستم
بر ماجرای کرب و بلا با نفیر آه
با سوز دل بر آن غم والا گریستم
پایان نمی رسد غم این العطش ولی
بر کشتگان واقعه، دنیا گریستم
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
Mohammad Esfehani ~ Music-Fa.Com1_6337235247.mp3
زمان:
حجم:
5.38M
دست و پا می زند
شیدایی های مکرر من
و چقدر اما و اگرها داری
درسی تازه بگیز از زوجیت
حالا که
با هیچ سلفی تک نفره ای
حالت خوب نمی شود
تبلور تبسم تبدارت
را هنوز درخاطر دارم
جیغ جغجغه های جغرافیایی را هم
پشتوانه نگاه هایت می کنم
و فریاد برمی آورم در سکوتی سهمگین
که به تاراج برده ای تمام دارایی مرا
از عشق گرفته تا سوی چشمانم
و همین نفس که دارم می کشم
در هوایت…
#عــــلــــیــــرضــــا_نــــاظــــمــــی
#شــــعــــر_ســــپــــیــــد
✨️خوان پنجم خورشید
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چقدر درآینه بندان کلمات
نامت را
بلند بلند صداکنم
وچقدر بااشک
ور بروم به واژه ها
آنها را نوازش کنم
تادرتاروپود گذران روزهایم
برخیزد بویتو ازبستر سکوتم
بگو:
چقدر اشک بریزم
تاباور کنی قصه ی ما
ادامه ی ماجرای ستاره ی سهیل است
من با شعر برایت توضیح می دهم
دنیا بی ارزشاست
اگر تونباشی
و ستاره هایخدا هم این را میدانند
وقتیدوشادوش شب
پرده برمیاندازند از دوش ماه
وقتی خدا سرشار از دوست داشتن،
کبوترها رابغل می کند
وتازه ما میفهمیم
خدا پرنده هایش را دوست دارد
شبیهمن
کهتورا دوستت دارم
بگو:
چگونه
وچندبُرداردیگربکشم
تا تو با منهمنشین شوی
در کوچه های دلواپسی
ورنگافسردگی را
برداری
از تن شعرهایم
و رنج بیخانمانی را
از کالبد تنهاییام...
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
4.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سَرَم پایین است
شبیه تاکی
که از برگهای زردش خجالت میکشد
نمیخواهم دستهایم را به رهنِ آفتاب بسپارم
میخواهم با دهنکجی به دنیا
بنویسم از تو:
از رنجِ خستگیهایی
که سالهاست به دوش دارم
حالا که پای حوصله
در گِلِ صداقت مانده است
من با نگاهی آوانگارد
به شریعتِ تو تعظیم میکنم
میخواهم کلافهای سردرگم شعر
به پاهایم نپیچند
و ذهنِ پروازم را نشکنند
میخواهم دنیا را
با نگاهی فرادستتر از آنچه هست
به رؤیت بنشینم
تو میآیی
و من در بیگُمانه یک آرزو
میسوزم
گیومههای سرد در برابر آتشِ عشق
مرا محدود میخواهند
حالا که تو آمدهای
قوه قهریهکائنات هم
کاری نمیتواند بکند
من دست به کار میشوم
وَحشت به دل
از اسارتِ «باید چنین کرد»
«نباید چنان گفت»
میگذرم
پیش از آنکه ردِّپایش مرا
انفعالاتِ اجباری بزنند
با قیچیِ
تکلیفها
وتکلفهای مرسوم !
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
1.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گله ای نیست اگر
من اینجایم و تو....
شعر مابین ما پلی زده است که
ره به بیکرانه ها دارد
من به اشتیاق تو دستانم را
به اسفند گره می زنم
تاریخ درحال تحول است
شکیبا باش
جهان به کام ماست
با کارنامه ای
سپید ، سپید ، سپید
#عــلــیــرضــا_نــاظــمــی
#شــعــر_ســپــیــد
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎶...
تو چه کردی که مرا عاشق و شیدا کردی
وچه آشوب در این معرکه بر پا کردی
عاشق چشم خمار توشدم وقتی که
آمدی وبه دلم شورش وغوغا کردی
باختم دل به کمند سر زلفان سیات
لامروت تو چه بندی زسر زلف به پاها کردی
غمزه ی برق نگاه تو مرا کرد اسیر
این چه مهریست که با چشم من انشا کردی
ناله ها دارم از آنروز که دیدم به دمی
چادر خویش زعشوه به بَرم وا کردی
شال سبز آبی تو جادوی عرفان می کرد
وقتی آنرا به سر زلف چلیپا کردی
مردم چشم تو بُرد از دل من صبر وقرار
چونکه آنرا ز چپ وراست هویدا کردی
سینه چاک غم توگشتم و مجنون فراق
از همانروز که درکنج دلم جا کردی
نازنین، آمدی و قلب و دلم خانه توست
آفرین ، خوب به دل منزل و مأوا کردی
آمدی لطف خدا شامل حالم شد و باز
چقدر همهمه در این دل رسوا کردی
شعبده کردی و از واژه دلم شعر نوشت
عشق را آمدی و معنی و معنا کردی
روی قلبم شده حک عقد میان من وتوست
عهد عشقی که بر این صفحه توامضا کردی
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو صبورانه ترین حس
دل انگیزمنی
باتو هم
عاشق دلتنگ همان یک نفرم
#علیـرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
برگرد
و مرا بگیر از این روزگار لعنتی
و با خود ببر
به جایی دوردست
به جایی لبریز از گل
صنوبر
و شعر
به جایی که بشود در آنجا
با پای پیاده پابرهنه راه رفت
با آفتاب روبوسی کرد
به درختان چشمک زد
و آب دهان خشک نمی شود
از فرط تنهایی
جایی که اندیشهها بال دارند
جایی که شاعرها تشنه نیستند
جایی وسط حیاط خانهای
که بوی عطر تو در آن بپیچد
من چشمانتظار این رؤیای دورم
دستت را دراز کن
تا من از نقشهی تابستان
حذف نشده ام...
#علیرضا_ناظمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وجوه اشتراک ما
همدلی، رفاقت، صمیمیت
مهر، عاطفه، ایثار
تو از کدامین مسیر
آمدی، که
خانه قلبم به یمن وجود تو
روشنا گرفت
ای دختر آرزوهای ممکن
آمدی و واژه هایم از
لطف حضور تو
شعر شدند
آمدی و دیدگانم
نور شد...
#عــــلــــیــــرضــــا_نــــاظــــمــــی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در آغوش نگاهت
تپشهای پنهان ضربانم را
می سپارم
به قلب ابرهای نهفته در نگاهت
تا در آغوش بگیرد نسیمی نرم
گندمزار احساست را
با نخستین بارش بهاری
و سرریز شود باران
بر شانههای باد
تا فرو چکد
آرام آرام
شور شاعرانه ی شعرهایم
بر خاک تشنهی نگاهت
و ریشه بدواند
دانههای لبخندت
در برکهی سرخ لبهایم
و درهر بهار
جوانه بزند عطرت
میان شکوفه های چشمهایم
درعقد هماغوشی
و چون نامت را
بر زمین ترکخورده ی قلبم
میخوانم
سبز شود
دشت خزانزدهی دلم
و محو شود زمستانفاصله ها
در پاپوش بهارانه ی رویا
#زهرا_امیریان
با سپاس از استاد #علیرضا_ناظمی
🟩 اعضا کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky