eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح است و سلامِ تازه‌تر می چسبد یک صبح بخیرِ مختصر می چسبد ☆لبخندِ تو بر سفره‌ی شعر و غزلم حتی دو دقیقه بیشتر می چسبد ☆سلااااااااااام😊 ♡صبح زیباتون بخیر و شادی ☕️ ☆به پنجشنبه سوم آبان خوش آمدید 🌺 ♡خدایِ مهربانم هزاران بار شکرت برای فرصت دوباره زندگی 🙏 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز آرامش 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تقویت هوش.... - @mer30tv.mp3
4.43M
صبح 3 آبان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
داغی دیگر... صبحی دوباره با غمی جانکاه سر زد داغی دگر بر جانمان از نو شرر زد خط خبرها باز در خون غوطه ور شد آتش به جان دوستان باز این خبر زد دل کند مردی دیگر از دلتنگی خاک با جان قدم در جاده ی سرخ سفر زد تیر ترور بر قلب پاک عاشقی خورد ما را دوباره زخمی از غم بر جگر زد در خاکمان یک باغ سروِ تازه رویید هر جا ستم برقامت سروی تبر زد یک لشکر از مردان راه عشق برخاست هر جا که از ما دشمن ما یک نفر زد سودِ شهادت را به ما بخشید،دشمن هرجا به فکر خامِ خود بر ما ضرر زد در راهِ نصرالله یارِ دیگری رفت.. سیدصفی الدین به سوی دوست پر زد یک یک اگر ما را به مسلخ سر بِبُرند کی جان ما از بیمِ اهریمن بلرزد؟ ما مرد میدانیم وعزم ما به میدان تفسیر شد با آنچه از سنوار سر زد درگوشه ی مقتل به آهِ خویش فریاد درگوشهای مردمی از عمد،کَر زد فریاد زد: وقت است برخیزید از خواب دیوِ ستم آتش به جانِ برگ و بر زد تا چند دنبالِ دلیل بی خیالی؟ تا چند باید حرف،با اما،اگر زد؟ آخر به پایان می رسد این شام و آید این مژده که:آزادگان خورشید سر زد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
آنـقـدر دور شـدی ، آمـدنـت رویـا شد بـه دلِ عاشقِ من ، حسرتِ یک دنیا شد دگر از دستِ غمت، عشق بـه فریـاد آمد شاعری خسته در این قافیه ها رسوا شد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صفی الدین هم از دنیای ما رفت از این دنیایِ درگیرِ بلا رفت به دست تیرِ سرخ اشقیا رفت به دست بدترین خلق خدا رفت چه بهری این جهان از جان او برد خدا جانش خرید و پیش خود برد شیاطین را چه بسیار او بیازُرد ز انها اخرش این ضربه را خورد در آغوشِ شهیدان است اکنون کنار جمعِ یاران است اکنون زهجرش سینه ویران است اکنون ولی او شاد و خندان است اکنون شهادت گرچه مزدِ بی شمار است ولی بر ما چه اندوهی سوار است دل از فقدان او در گیر و دار است قرار از ما برفته ،حال زار است خدا ما را نماید همنشینش کند محفوظ یارانِ غمینش خدا لعنت کند بر قاتلینش خدا لعنت کند مجموع کینش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بی هیچ نام می آیی اما تمام نام های جهان باتوست وقت غروب ، نامَت دلتنگی ست وقتی شبانه چون روحی عریان می آیی نام تو وسوسه است زیر درخت سیب ، نامت حَوّاست و چون به ناگزیر با اولین نفس، که سحر می زند میگریزی نام گریزناکت رویاست . . . 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از باده‌ی وصل، کامشان شیرین است از خنده‌ی شان بهشت، عطر‌آگین است "سنوار" نشسته در بَرِ  "نصرالله" در دستِ "هنیّه" دستِ "صفی‌الدّین" است 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
آمد ز،خیمه بیرون دست ادب به سینه صبرش به دل نمانده از ناله سکینه او داده وعده ی آب بر کودکان بی تاب در خیمه ها ندانم آب از چه گشته نا یاب گل واژه های ایمان پرپر به روی خاکند یاران با وفایت بی سر به روی خاکند دادی علم به دستم از عشق تو چه مستم بنگر به مشک خشکم بنما قلم دو دستم دادش چو اذن میدان زد بوسه بر،دو،دستش مست از می ولا شد ،می گفت ناز شستش آمد چه با صلابت آهسته پیش دشمن گفتا شما مسلمان آبی دهید بر من دشمن ندادش آبی حتی به او جوابی هی زد به خود چنین گفت تو پور بو ترابی َشد حمله ور چو شیری او رفت تا شریعه پرکرد مشک خشکش می گفت با شریعه بیرون شد از شریعه آبی نخورده عباس اشکش ز دیده جاری چون دانه های الماس هی زیر لب خروشید لب تشنه ئی حسینم دستم جدا، ز،پیکر تیر است بر دو عینم راهم دگر نبینم آهست در ضمیرم رویت شود ببینم بر غربتت بمیرم جانم به لب رسیده از،دوریت حبیبم تعجیل کن برادر رفته ز دل شکیبم آمد شهش به بالین گفتا ،امیر لشکر خیز و علم به پا کن جان علی اکبر گفتا ز،خاک میدان جسمم مبر به خیمه شر منده ام برادر از کودکی کریمه هدیه به سقای حرم وعلم دار لشکر آقا امام حسین علیه سلام 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نه معتدلی، نه گرم و سردی پاییز با شاخه و باد در نبردی پاییز نارنجی و عنابی و زیتونی و زرد... درگیر هزار جور دردی پاییز! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جاری شده خون به غزّه،بی حدّوحساب وجدانِ جهانِ غرب ،درغِفلت و خواب آن مدّعی بَشر،چو خر،مانده به گِل با"وعده ی صادقِ سه"گیرند جواب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky