🥀
زندگی چیست؟ داستانِ حرم
پر کشیدن در آسمانِ حرم
با همین داستان بزرگ شدیم
جانمان بسته شد به جانِ حرم
دل بریدیم از زمین وقتی
جان گرفتیم با اذانِ حرم
بال پروازمان عطا کردند
تا نشستیم در أمان حرم
ما که هستیم بیحرم، هیچیم
هرچه داریم هست از آنِ حرم
با نخستین سلامِمان خورده
رویِ دلهایمان نشانِ حرم
ما نمکگیر سفرهی عشقیم
سالها خوردهایم نانِ حرم
شاملِ حالمان شده یک عمر
اینهمه لطف بیکرانِ حرم
همگی شاعریم و میگوییم
توی هر شعر عاشقانه : حرم
کاش قسمت شود که جان بدهیم
مثل خیلِ مدافعان حرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#مدافعان_حرم
@shaeranehowzavi
🥀
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبر به کنارت ، به کربلایِ خودت
من آشنایِ توام خانهزادِ مادرتان
نصیبِ دربهدرت کن شبی دعایِ خودت
نفَس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش، به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکِش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
#حسن_لطفی
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
باغ می سوزد در آتش ماه پنهان می شود
چشم های باغبان از غصه گریان می شود
می کشد نقاش کینه طرحی از بُغضی عمیق
باد فتنه می وزد آغاز توفان می شود
می تراود عطر مظلومیت از گل واژه ها
می رسد باران تیر و برگ ریزان می شود
بوی زخم یاس می آید کنار علقمه
فصل سرخ تشنگی بر سینه مهمان می شود
از هجوم رقص خنجر ها به گِرد شاه دین
در کنار خیمه بانویی پریشان می شود
سعی بانو می شود از خیمه تا گودال خون
در دل گودال بر پا عید قربان می شود
دید صحرا صحنه هفتاد ودو ذبح عظیم
بُغض پنهان غدیر اینجا نمایان می شود
بعد از آن تقطیع خونینِ غزل های علی
امشب ای دل نوبت شام غریبان می شود
می چکد با درد و غم خونابه از چشم قلم
می دهد شرح از جدایی سینه سوزان می شود
#زیبا_جواهریان
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم
قرآن تویی، چگونه از آیات بگذریم؟
روشنترین دلیل، همین اشک جاری است
گیرم که از متون و عبارات بگذریم
ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست
از صفحههای مقتل اگر مات بگذریم
تفصیل بند بندِ مصیبت نمیکنیم
انگشترت...، ز شرحِ اشارات بگذریم
یک خط برای روضۀ گودال کافی است:
زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم
ما تیغِ غیرتیم که از هرچه بگذریم
از انتقامِ خون تو هیهات بگذریم
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#عزیزم_حسین_علیهالسلام
@shaeranehowzavi
🥀
تو التماس کردی و او امتناع کرد
هرطور بود با کس و کارش وداع کرد
در این وداع تلخ، امیدی که با تو بود
یکباره با نقیض خودش اجتماع کرد
مهر تو آخر از دل او رخت بست و رفت
از بس که در دعا طلب انقطاع کرد
قلب تو با غریبی و غم آشنا نبود
لیک از فراق این همه را انتزاع کرد
جز جان اگرچه هیچ متاعی نداشت لیک
سود کلانی از قِبَل این متاع کرد
هم خود به آرزوی شهادت رسید و هم
نسل جوان ملت ما را شجاع کرد
این افتخار قسمت هرکس نمیشود
او از حریم سیده زینب دفاع کرد
#سید_محمد_حسین_دعائی
#مدافعان_حرم
@shaeranehowzavi
🥀
از شبِ شیراز تا صبحِ نشابور آمدم
با تبِ نارنجها در باغِ انگور آمدم
دست در دستِ شبانِ وادیِ ایمن به کوه
محو در اِنّیانااللّه از شبِ طور آمدم
با همین شورِ مُردَّف ابرها دف میزدند
پابهپای ابرها با تار و تنبور آمدم
تابِ مستوری ندیدم در پَریرویانِ عرش
دور از چشمِ پریرویان مستور آمدم
ناگهان در یک شبِ شعرِ خراسان گُم شدم
بعد از آن چون آفتابِ صبح، مشهور آمدم
در همین نزدیکی آتش چیدم از نارنجزار
تا به میقاتت به قَدْرِ چلّهای دور آمدم
میزنم بر سینه سنگِ کافری دلتنگ را
عذرم از این کافریها بس که معذور آمدم
رد شدم با عرشیان از سنگفرشِ آسمان
چشم بر گلدستهی نورٌعلیٰنور آمدم
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
@shaeranehowzavi
.
هر شب جمعه دلم یاد شهیدان میکند
یاد زینالدین و همت، یاد چمران میکند
حاجقاسم، تا سحر یاد شهیدانم ولی
چشمها را یاد چشمان تو گریان میکند
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۲/۰۵/۲۰
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
🌷
@shaeranehowzavi
☘☘☘
به خودنماییِ برگی، مگو بهار می آید
بهار ماست سواری که از غبار می آید
قرارهای زمین را به هم زنید که یارم
از آسمان چه به موقع سر قرار می آید
یقینی است برایم حضور حضرتش آن سان
که روز روشنم اکنون به چشم تار می آید:
درفش عدل علم شد، و زار، کار ستم شد
که برگزیده سواری به کارزار می آید
به چشم، برقِ پر از رعدِ تیغِ حیدرِ کرّار
به گوش، بانگِ چکاچاکِ ذوالفقار می آید
زمان اگر همه شب باشد، آفتاب شود او
زمین اگر همه صحراست، آبشار می آید
سپاه دشمن اگر کوه، کاه در نظر او
ز بیم کَرّ و فَرِ او، حقیر و خوار می آید
اگرچه جنگ کند، جنگ را دمی نپسندد
به کارزار به دستور کردگار می آید
برای صلح می آید، برای شوق می آید
برای عشق می آید، برای یار می آید
کسی که بر سر جنگ است با تمام حسودان
کسی که با همهٔ عاشقان کنار می آید
به دادخواهی از انبوه بی گناه یتیمان
به دست گیری این کودکان زار می آید
اگرچه رنج جهان را فرا گرفته، همین هم
نشانه ای ست که پایان انتظار می آید
به لاله ای که برون کرده سر ز برف، نظر کن
قسم به داغ شهیدان، که آن بهار می آید
#حسن_صنوبری
#انتظار
#ظهور
@shaeranehowzavi
☘☘☘
گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
قدس از سیطره کفر رها می گردد
عاقبت حاجت مظلوم روا می گردد
آفتاب از پس این ابر برون می آید
نوبت عاشقی و فصل جنون می آید
قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد
«نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد»
خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست
قبله اول عشق است که در بند شماست
بهراسید که مهدی زسفر می آید
صبر ایوبی این قوم به سر می آید
خالی از عاطفه اید و تهی از احساسید
بهراسید شمایی که خدانشناسید
بهراسید از این آه که دامنگیر است
به خود آیید که فردای قیامت دیر است
به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست
آتش دوزخ در دیده دجال شماست
نحس در طالعتان است که قابیل شوید
حقتان است گرفتار ابابیل شوید
گرچه ابری ست هوا و شبمان تاریک است
اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است
می رسد جمعه موعود و سواری از راه
«هر که دارد هوس کرب وبلا بسم الله»
#رضا_نیکوکار
#انتظار
#قدس
#کربلا
@shaeranehowzavi
☘☘☘
برای لحظه موعود بی قرار نبودم
چنان که باید و شاید در انتظار نبودم
نه این که فاصله از کهکشان عشق گرفتم
نه این که فاصله اصلاً در این مدار نبودم
چه شد که فاصله از آفتاب عشق گرفتم؟
چه طور شاهد آن ماه آشکار نبودم؟
و محض دیدن یارم سفر نکردم و ماندم
چه شد که مثل علی بن مهزیار نبودم
به قدر یک سر سوزن دلم به خویش نلرزید
چگونه آه در این راه استوار نبودم؟
#صادق_میرزایی_پور
#محض_یار_مهربان
#انتظار
@shaeranehowzavi
بند چهارم:
رسید قصه به اینجا! توان گفتن نیست
سکوت کن دل تنگم! زمان گفتن نیست
مخواه روضه بخوانم، شکستهتر بشوم
مخواه قصه بگویم که جان گفتن نیست
مپرس از عطش کودکان، که میمیرم
مخواه پاسخ آن را، زبان گفتن نیست
چگونه از تو بگویم امیر بی سر من؟
میان اینهمه غوغا، امان گفتن نیست
تو آفتاب زمینی اگرچه بر نیزه
تو سر بلندترینی اگرچه بر نیزه
#حسین_سنگری
@shaeranehowzavi