.
گسستی از همه تا در دل محبوب جا کردی
دلت را از بدیها شستی و وقف خدا کردی
شده ماه خدا، سردار دلها، دست دل خالی است
بگو دل را چگونه خانۀ ذکر و دعا کردی
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۲/۱۲/۲۵
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
@SharheAtasheDel
مخور مرغ و برنج و جوجه و آش
مکن غیبت مزن تهمت مخور ماش
خدایا میهمانی گر چنین است
شما سی شب بیا مهمان ما باش
#علیرضا_تیموری
#شعر_طنز
#ماه_مبارک_رمضان
@shaeranehowzavi
بسوزان بسوزان جگرهای ما را
به آتش بکش بال و پرهای ما را
یکی کن دل کوهها را به داغی
دوتا کن دوباره کمرهای ما را
بگو نذرهامان قبولاند ای عشق؟
بگو میپذیری پسرهای ما را؟
عطش میوزد خیمه خیمه در این دشت
ببر کربلا تشنهترهای ما را
مدد کن که ای سربلند همیشه
ببینی سر نیزه سرهای ما را
سکوتیم و تنها صدامان تو هستی
خودت منتشر کن خبرهای ما را
برای دل خسته آغوش بگشا
امان باش خوف و خطرهای ما را
از این حبس شاید پریدن بدانیم
اگر وا کنی قفل درهای ما را
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@shaeranehowzavi
کرامت بهار
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشستهاند
کاروانی از شهید، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمیکشی دست مهر اگر، مَکش
تشنۀ محبتاند لالههای داغدار
دستهدسته گم شدند سهرههای بینشان
تشنهتشنه سوختند، نخلهای روزهدار
میرسد بهار و من بیشکوفهام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار!
#علیرضا_قزوه
#شعر_انتظار
#شهدا
@shaeranehowzavi
مستیم..،دورِ صدهزارم را نگیر از ما
لطفاً شراب ناب این خُم را نگیر از ما
پاسخ نمی گویی سلام باده نوشان را؟!...
یا ربّنا!فیض علیکُم را نگیر از ما
در اشک ها دنبال لبخند تو می گردیم
ای ایُّهاالرحمن!تبسم را نگیر از ما
از طعنه های خلق تا خود جاده ای وا کن
راه فرار از سنگ مردم را نگیر از ما
یک روز از ما نیز دودِ وصل برخیزد...
آتش نمی خواهیم..،هیزم را نگیر از ما
دریا به لطف موج هایش پاک خواهد شد
وقت مناجات این تلاطم را نگیر از ما
عبد گنهکارت زبانِ توبه اش،گریه است
در نیمه ی شب این تکلم را نگیر از ما
طفلی که سیلی خورده را باید نوازش کرد
تنبیه کن!..،شوق ترحم را نگیر از ما
ما را "دعای فاطمه" گِرد هم آورده است
زیباترین "اصلِ تفاهم" را نگیر از ما
وقت وضو خاک نجف طاهر تر از آب است
جان علی!فیض تیمم را نگیر از ما
حالا که قسمت نیست یک شب کربلا باشیم
برگِ برات شاه هشتم را نگیر از ما
عمری دم افطارها گفتیم:یا عطشان...
تا وقت مُردن این تداوم را نگیر از ما
آن کهنه پیراهن که غارت شد به جای خود...
گریه بر آن انگشترِ گُم را نگیر از ما
#بردیا_محمدی
#ماه_رمضان
@shaeranehowzavi
این عیدها صفای تو را کم میآورند
از دوریات بجای شعف غم میآورند
این ابرهای سرکش و آبستن غرور
بر روی بام عشق فقط نم میآورند
گنجشکهای تازه نفس در حصار شهر
غمگین نشسته آه فراهم میآورند
اصلا چرا شکوفه بیاید درون باغ
وقتی برای عرض ادب سم میآورند
در آسمان بخت سیاهم ستارهها
چشمک زنان دلایل مبهم میآورند
درگیر لحظههای خوش و ناخوش خودیم
این عیدها صفای تو را کم میآورند
#پریسامصلح
#عید
#انتظار
@shaeranehowzavi
مانده ام درمانده و تنها چه فرقی می کند؟
درمیان کل آدم ها چه فرقی می کند؟
چشم تا بر هم نهم چشم تو را می بینم و
اینکه بیداریست یا رویا چه فرقی میکند؟
گفته بودی عاشقم گفتم که من عاشق ترم
اینکه من عاشق ترم حالا چه فرقی می کند؟
زندگی بی عشق جز دریای بی امواج نیست
بی تو اصلا موج یا دریا چه فرقی می کند؟
بی تو هر شب در درون خویش خالی می شوم
بی تو دیگر روزها شب ها چه فرقی می کند؟
آمدم در این هوایی که نفس های تو نیست
بعد تو نفرین به این دنیا چه فرقی می کند؟
#عطیه_زالی
@shaeranehowzavi
:
وقتی صدایت می کنم بشنو صدایم را
آورده ام اینجا برایت گریه هایم را
آغوش بگشا برغریبی بی کس وتنها
تابشنود عالم صدای ربنایم را
آری همانم که فراری بوده ازدستت
توخوب می دانی تمام ماجرایم را
آری همانم که سراپا غرق تقصیرست
اما توپوشاندی همیشه هرخطایم را
جاماندم ازپرواز نه !اصلا زمینگیرم !
زنجیر نافرما نی ات بسته است پایم را
من دور بودم ازتو؛ترسیدم زمین خوردم
حالا که من برگشته ام داری هوایم را؟
#زهرا_نظری
#مناجات
@shaeranehowzavi
در نگاه حریص شهر شلوغ
کودکی کوچه گرد و تنهایم
ریشه کرده غروب در جانم
من رسول تمام غم هایم
ــــ ــــ ــــ
آه از درد بی کسی ها که
چه بلایی سرم نیا ورده ست
مرده ام بار ها ولی تقدیر
مَنِ در گور را در آورده ست
ــــ ــــ ــــ
شهر شهر فرنگ و بی دردیست
من کیم عاقبت کجا برسم
محنت و درد قسمتم شده است
آه...تاکی به انتها برسم
ــــ ــــ ــــ
ماهی ام تا ابد اسیر تنگ
متنفر از آب هم شده ام
آنقدر کفر گفته ام، در خود
که دچار عذاب هم شده ام
ــــ ــــ ــــ
در جدال همیشه ام با خود
بی هوا از دلم کلک خوردم
آمدم تا کمی گلایه کنم
از زمین و زمان کتک خوردم
ــــ ــــ ــــ
مهربان با دلم کسی نشود
وصله ی بی قواره ی شهرم
در نگاه تمام آدم ها
من شب بی ستاره ی شهرم
ــــ ــــ ــــ
من نخواهم گذشت از آنکه
رنگ شب را به بخت من پاشید
من چه هستم و یا چه خواهم شد
چشم من عاقبت چه خواهد دید
ــــ ــــ ــــ
می زنم مشت بر دهان دلم
نکند آرزو دو تن بشود
هوسی را که رخنه کرده در او
سایه ای تلخ مثل من بشود
#محمد_صادق_بخشی
@shaeranehowzavi
اشاره به آیهٔ ۴۴سورهٔ بقره:
اَتاْمُرونَ النّاسَ بِالبّرِ وَ تـَنسَونَ اَنفُسَکُم؟
“خود فراموشی“
تا خواهش نفس، رهزن هوشم شد
امواج گناه، بار بر دوشم شد
خواندم همه را به سوی نیکی، امّا
افسوس که از خودم فراموشم شد
#استاد_محمد_جواد_غفور_زاده
#شفق
#چلچراغ_هدایت
#جلد_یکم
@shaeranehowzavi
شبی ساکت و دلگیر
خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر
و نزدیک اذان بود
که پیچید در آفاق همه نغمه تکبیر
*
نوشتند:
که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
که آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت
و باز است به درگاه الهی در رحمت
شدم گرم عبادت
دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند
که یا رب تورهایم کن ازین بند
و گفتم به خدا بین دعایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم
*
همانجا که دل از سوز فراقش شده بی تاب
همانجا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب
همان وادی سوز و عطش و درد
همان وادی شرمندگی آب
همان وادی پاک حرم حضرت ارباب
*
همانجا که زمینش همه نور است، حضور است
حماسه ست، غرور است
پر از شور و شعور است
شرف مندتر از وادی طور است
و فرض حرمش از پر حور است
و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است
*
همانجا که حرم خانه دلهاست
و عشقش همه در آب و گل ماست
عبادتگه موسی ست
دخیل حرمش حضرت عیسی ست
زیارتگه زهراست
و زیباست
خدا محو تماشاست
که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست
*
مکانی که قدم رنجه نموده ست گل یاس
طوافش کند از عشق و احساس
به لبهاش بود ذکر ابوالفضل
و دریای دو چشمش پر الماس
همان کعبه کوچک «کف العباس»
*
مکانی که در آن عشق زند موج لبالب
همانجا که زند پر دل من هر دم و هر شب
همانجا که به خاکش همه جا هست
نشان از قدم محترم حضرت زینب
*
همان خاک که بدر و احد خندق و احزاب و حنین است
همانجا که زمین معرکه ی عشق حسین است
خیابان بهشتی
که معروف به بین الحرمین است...
*
دوباره به سما رفت شررهای دعایم
و گفتم به خدایم
که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم...
#محمد_ناصری
@shaeranehowzavi