سپاه آراستن #پیران :
پیران از دور به لشکر ایران نگاه کرد و چون نظم و آراستی سپاه را دید خشمگین شد. به سپاه خودش نگاه کرد که نه صف کشیده اند و نه آرایشی دارند. از خشم دست بر دستش زد و تصمیم گرفت او نیز سپاه را آماده کند.
سی هزار شمشیر زن به #هومان سپرد و قلبگاه سپاه را به او داد، سپاهی دلیر را نیز آماده کرد و به #اندریمان داد و سی هزار نفر داد و چپ لشکرش را به او سپرد.
سپس #لهّاک و #فرشیدورد را فرا خواند و سی هزار نفر به آنان داد و سمت راست سپاه را به انان سپرد. #زنگوله و #گلباد و #سپهرم با ده هزار نیزه دار به پشت سپاه رفتند، #رویین نیز با ده هزار به کمینگاه رفت و پس از او طلایه سپاه را فرستاد تا فرمانده سپاه ایران را خسته کند. اگر #گودرز پا پیش بگذارد رویین به او حمله میکند.
سپس دیده بانی را بر کوه گذاشت که اگر از ایران سواری آمد نگهبان خبر برساند.
دو لشکر اینگونه آماده شدند و سه روز و سه شب منتظر ماندند اما هیچ کدام در جنگ پیشدستی نکرد.
گودرز گفت « حتی اگر در جنگ شکست بخورم این جنگ را شروع خواهم کرد و سپاه پشت من بیاید.»
شب و روز را چشم به ستارگان داشت تا روز نیک اختری را برای شروع جنگ بیابد. که کدام روز گردی میوزد و چشم سپاهیان دشمن را تیره میکند ؟ تا همان روز حمله کند.
پیران نیز منتظر بود تا آتش خشم گودرز روشن شود و سپاه براند.
روز چهارم، صبر #بیژن تمام شد و نزد پدر رفت. جامه درید و خاک پاشید و گفت« پدر برای چه چند روز است بیهوده به پاییم؟ روز پنجم شد و نه خورشید شمشیر را پهلوانان را دید و نه گرد جنگ به آسمان بلند شد. سواران در لباس رزم اند اما خونشان نمی جوشد!
در ایران پس از #رستم، سواری مانند گودرز نبوده است! .....
@shah_nameh1
ادامه مکالمه #بیژن و #گیو :
اکنون چه شده که از جنگ میترسد ؟ جنگ #لاون را به یاد ندارد؟ چند پسر کشته داد؟ بجای اینکه چشم به پیران بدوزد به آسمان دوخته است ! فرمانده ای که بجای شمارش سپاهیانش به شمارش ستاره ها مشغول شود، رگ و خون ندارد و از سربازان هم خوار تر است.
از #گودرز تعجب نمیکنم که تو تا کنون به این مرز نیامده است ، شگفتم از توست که شیر ژیان از تو جنگیدن یاد میگیرد! دو لشکر تحت فرمان داری ، یکی را به حرکت در آور تا هوا روشن است کار را تمام کنیم.
اگر میترسید، هزار سوار به من بدهید تا دمار از روزگارشان درآورم!»
گیو با شنیدن سخنان بیژن خندید و آفرین کرد. به خداوند گفت« از تو سپاس که پسرم را به من بازگرداندی که یک پهلوان بچه است. شیران نر گفته اند اگر بچه ما دلیر نباشد او را رها کنیم تا پدرش دریا باشد و مادرش خاک!»
سپس به بیژن گفت « ولی تو ای پسر جوان! از پدربزرگ خود ایراد نگیر که او کاردیده و دانا تر است و میداند چه موقع حمله کنیم. سواران ما اگر در سختی هستند، سواران دشمن در ناز و نعمت نیستند! همه شور بختند و بخت برگشته. این پدر کارآزمای میخواهد تا ترکان به جنگ بیایند تا از کوه پشتشان دور شوند.آنگاه ببین جنگیدن گودرز را
و شمردن ستاره ها برای یافتن روز خوش یمنی است که در آن روز میدان را از ترکان تهی کند.»
@shah_nameh1
هدایت شده از باستان نامه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشگویی ایرانیان باستان؟!
▪️ جشن باستانی ۲۲ بهمن
🔻 ابوریحان بیرونی در حدود هزار سال پیش، در کتاب «الآثار الباقیه» به نقل از متون باستانی ایرانی مینویسد:
👈🏻 روز ۲۲ بهمن در ایران باستان، روز جشن بود. جشنی که باذوَرَه یا بادروز نامیده میشد.
به نظر میرسد که آنان باور داشتند نسیمی از جانب خداوند خواهد وزید و تباهی اهریمن را از ایران بیرون خواهد راند.
👈🏻 شگفت انگیز اینکه جشن باذوَره در #قم باستان، پرشورتر از دیگر جای ها برپا میشد، شهری که هزاران سال بعد، خاستگاه خیزش علیه ستم گردید.
🔅 مشاهده اسکن از متن عربی کتاب ابوریحان بیرونی
🔅 مشاهده اسکن از ترجمه فارسی کتاب
پرسش: چرا بیشتر رسانههای آریایینما، این جشن را بایکوت کرده؛ پنهان میدارند؟!
▪️ باستاننامه:
@ir_bastan
هدایت شده از روزمره | شاهنامه
📪 پیام جدید
داستان شهرزاد چیه
#دایگو
................
داستان پادشاهیه که زنش بهش خیانت میکنه و پادشاه هم دیوانه میشه
هر شب دختران جوان رو عقد میکنه و فرداش میکشه که وقت نکنن خیانت کنن
انقدر اینکار رو ادامه میده تا دختری تو شهر نمیمونه و شهرزاد که دختری دانا و ادب دوست بوده و از احوال شاهان گذشته خبر داشته میره تا این بازیه کثیف رو تموم کنه😂
پس هر شب داستانی نقل میکنه و جای حساس داستان که میرسه ادامه داستان رو به فردا شب موکول میکنه
و اینطوری هزار و یک شب قصه میگه 😄
هدایت شده از روزمره | شاهنامه
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/shah_nameh2/892
بعدش چی میشه؟
#دایگو
.......................
اسپویل نوموکنم
خودتون برید بخونید😃😂❤️
هدایت شده از روزمره | شاهنامه
📪 پیام جدید
آخرش بعد ۱۰۰۱ شب اگه اشتباه نکنم شاه میگه تورم میخوام بکشم . شهرزاد میگه ما الان ۳ تا بچه داریم ( سن هاشونم میگه ) و میزنه به این در که رحم کن و زنده بزار و به بچه ها رحم کن و ... .
خلاصه آخرشم شاه قبول میکنه و این سنت میشکنه
داستان خیانت اول زنش و اینام جذابه پیشنهاد میکنم بخونین #مهدیار
#دایگو
..............
آره جالبه
اما داستان هایی که میگه ساختار یکسانی دارن
#لغات
به پادشاهان ایران ، خسرو ( کسری)
به پادشاهان بیزانس ( روم ) ، قیصر
به پادشاهان روسیه، تزار
به پادشاهان چین ، فَغفور
به پادشاهان ترک ، خاقان
به پادشاهان هند ، رآی
به پادشاهان عرب/اسلامی ، خلیفه
به پادشاهان مصر ، فرعون
میگفتند
@shah_nameh1
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ از سرنوشت قذافی درس بگیرید
با غرب توافق کرد ✓
راکتورهای هسته ای را از کار انداخت.✓
موشکهای لیبی را تحویل داد و قدرت دفاعی آن کشور را از کار انداخت.✓
خواهش #معمرقذافی از مردم ایران:
عبرت بگیرید.
عاقبت آمریکا و انگلیس(که متعهد شده بود درصورت حمله به لیبی کمکش کنه!) لیبی را ویران کردند🚫
#نه_به_مذاکره
@shah_nameh1
مکالمه #پیران #هومان :
#بیژن به پدرش گفت « ای جهان پهلوان ، اگر پدربزرگ چنین تصمیمی دارد همان به که زره و خود از تن بیرون کنم و جام مِی به دست گیرم. هر وقت هم پدربزرگ قصد جنگ کرد آماده میشویم.»
در طرف ترکان، هومان نزد برادر و گفت« ای پهلوان، #افراسیاب ما را به جنگ فرستاد، اما اکنون هفت روز گذشته و لشکریان چشم به ایران زمین دوختند. قصدت چیست؟ اگر قصد جنگ داری، خب بجنگ! و اگر خواهان برگشتنی، باز گرد! این بر تو ننگ است و پیر و جوان به این کار خواهند خندید. تا کنون باید از کشته پشته می ساختیم، نه تعداد سپاهیان مان کم است و نه در آن سپاه #رستم است، پس دلیل این صبر چیست؟ اگر نمیخواهی دستت به خون آلوده شود، ده هزار نفر به من بده و جنگ را تماشا کن!»
پیران به هومان گفت « عجله نکن! و بدان که این سپاه، گزیده پهلوانان #کیخسرو است. کیخسرو از شاه ما ، روابط گسترده تری دارد و نزد شاهان دیگر سرفراز تر است. دیگر اینکه از میان پهلوانان ایران کسی را دانا تر و هشیار تر از #گودرز نمیشناسم و سوم که او داغ پسرانی را دارد که ما خونشان را ریخته ایم که تا در تنش جان باشد کینه پسرانش را دارد. چهارم که او لشکر در میان دو کوه آراسته و از هرسویی بروی راه به آنان نداری! صبر میکنیم تا از پایه کوه فرود آیند و درمانده شوند تا شروع کننده جنگ آنان باشند. همین که لشکرش را از کوه خارج کرد تیرباران خواهم کرد. دورشان را محاصره کنیم و مانند شیر بدریمشان !
تو از نامداران سپاه مایی و اگر به جنگ بروی، گودرز یکی از بی نام های سپاهش را به جنگ تو خواهد فرستاد که اگر کشته شود به ایرانیان گزندی نرسد اما اگر تو کشته شوی دلیران ترک خوار خواهند شد.»
هومان سخنان برادرش را بیهوده و باطل دانست و گفت« از ایرانیان کسی توان جنگ با مرا نخواهد داشت. تو از اول با ایرانیان مهربان بودی و مدارا کردی اما من خواهان جنگم، اگر تو طالب جنگ نیستی به میدان میروم و هنر ها به ایرانیان نشان میدهم. میروم تا اسبم را زین کنم و بامداد به جنگ بروم.»
@shah_nameh1
شاهــنامهٔ فردوســی
مکالمه #پیران #هومان : #بیژن به پدرش گفت « ای جهان پهلوان ، اگر پدربزرگ چنین تصمیمی دارد همان به که
میدونستم به داستان دوازده رخ برسیم دست و دلم نمیره به نوشتن😐💔😂