.
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۲۴
✍ دغدغهی یک شهید در کوچه پس کوچه های تورنتوی کانادا چه بود؟
#متن_خاطره:
حسن رفته بود کانادا و توی دانشگاهِ تورنتو درس میخواند. اونجا تهیهی گوشتی که ذبح شرعی شده باشه، خیلی سخت بود. برای تهیهی غذا محدودیت داشتند. تا اینکه یک روز گفت: یه افغانیِ شیعه پیدا کردم که در یکی از روستاهای اطراف تورنتو قصابی باز کرده، من هم هر ده پانزده روز یکبار از دانشجوهای مسلمان پول جمع میکنم و میرم اون روستا و از ایشان برای بچهها گوشتی میخرم که ذبح شرعی شده...
✍خاطره ای از زندگی سردار شهید حسن آقاسی زاده
📚منبع: کتاب شهاب ، صفحه ۵۲
#تقوا #بندگی #بیتفاوت_نبودن #نخبه #احکام_شرعی #شهیدآقاسیزاده#رفیق_شهیدمـ
#لبخند_هادے
#قاسم_سلیمانی_سرباز
#ما_ملت_امام_حسینیم
┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈
@shahadat313barayagha
┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۲۵
✍ کار جالبِ شهید برای مخفیانه خدمت کردن
#متن_خاطره
داود یه دفترچه داشت که توش نشانی خانواده های شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی میکرد و مشکلات اونا رو مرتفع میساخت...
بعد از شهادت داود ، یکی از اهالی محل میگفت: مدتها بود که میدیدم سرِ هر ماه ، بستهی پولی را میاندازند توی حیاط خونمون. بعد از سه چهار ماه کنجکاوی کردن، فهمیدم که آقا داود مخفیانه به ما کمک می کند.
.
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید داوود حیدری
📚منبع: کتاب با راهیان نور ؛ صفحه ۱۴۰
#کمک_به_فقرا #بیتفاوت_نبودن #خانواده_شهدا #شهیدداودحیدری#رفیق_شهیدمـ
#لبخند_هادے
#قاسم_سلیمانی_سرباز
#ما_ملت_امام_حسینیم
┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈
@shahadat313barayagha
┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈