🚨قابل توجه اونهایی که از این #انقلاب دارند #ناامید می شوند
🔰یک شب در #مسجد_مقدس #جمکران یکی به من میگفت:
«این عینکی که شما میزنی و اینهمه از آیندۀ خوب جامعه صحبت میکنی، این #عینک چیست؟
چرا میگویی که این جامعه #سعادتمند خواهد شد؟»
الان دارم جواب این سؤال او را میدهم:
این جامعه #سعادتمند میشود، چون به #شهدا احترام میگذارد.
میگوید: «#شهدا! شما خوب هستید، ما کم آوردیم!
ما به شما #احترام میگذاریم و #محبت میکنیم.»
این احترام به شهدا که فرهنگش در جامعۀ ما باب است، تضمین #عاقبت_به_خیری است
در اینباره فقط به یک نمونه از آیات و روایت اشاره کنم.
در آیۀ کریمۀ قرآن داریم که ملائکه از اهل جهنم پرسیدند:
«ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ»(مدثر/42) چه شد به جهنم افتادید؟
«قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّین»(43) ما جزء نمازخوانها نبودیم.
در روایت میفرماید: معنای این آیه این است که «لَمْ نَکُ مِنْ أَتْبَاعِ السَّابِقِین»(کافی/1/419)
یعنی ما از «السَّابِقُونَ السَّابِقُون» تبعیت نکردیم.
البته امام صادق(ع) با یک توضیحی، این تفسیر را برای این آیه بیان میفرمایند
.
🔴چرا امام(ره) دعا کرد
«#سفره_شهادت از میان این جامعه جمع نشود»؟
حضرت امام(ره) بیان فرمودند که «خدایا سفرۀ شهادت را از میان این جامعه جمع نکن»
این دعا یعنی چه؟
یعنی خدایا این امکان را بگذار که جوانها شهید شوند.
کمی فکر کنید.
او #رهبرجامعه و محافظ جان مردم است.
او نسبت به جان تک تک رزمندگان، به شدت حساس است.
معلوم است که او نسبت به شهدا چه #عشقی دارد.
اما جامعه به «السَّابِقُونَ السَّابِقُون» #نیاز دارد. نمیشود کاری کرد!
لذا فرمود: خدایا سفرۀ شهادت را جمع نکن
#امام_خمینی #استاد_پناهیان
🌷شهدا را یاد نماییم با ذکر صلوات
@fadaeian_eslami
⚜ ⚜⚜⚜🌷🌷🌷
⚜💢💢🌷🌷
💢
⚜🌹🕊🌹
💢
⚜💢💢🌷🌷
⚜⚜⚜⚜🌷🌷🌷
#سرداررشیددفاع_مقدس
#شهیدمحمدرضاتورجی_زاده
#جمکران
#قسمت_هفتم
#راوی_همرزم
بچه ها خیلی دوستش داشتند .همیشه تعدادی از نیروها اطرافش بودند ...
بهش گفتم :(محمد باید معاون گروهان شوی.) اول قبول نمیکرد ؛ ولی بعد از اصرار من گفت : قبول اما به شرطی که سه شنبه ها تاعصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی . با تعجب گفتم:چطور؟!
با خنده گفت: (جان آقای مسجدی نپرس)
قبول کردم و اومعاون گروهان شد .مدیریت محمد خیلی خوب بود . مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی . رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم:(اگر مسئولیت نگیری ،باید از گردان بری)
وقتی این را گفتم دلش سوخت؛ چون در گردان قبلی مشکلات زیادی داشت . گفت : قبول میکنم اما با همان شرایط قبلی ...گفتم صبر کن ببینم !یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم سه شنبه ها و جهارشنبه ها که نیستی کجا میری؟! اصرار داشت که نگوید . بالاخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو . من سه شنبه ها از این جا به مسجد جمکران میرم و عصر چهارشنبه برمیگردم ...باورم نمیشد ؛ ولی چیزی نگفتم .بعدها فهمیدم مسیر900کیلومتری دارخوئین تا جمکران را میرود و بعد از خواندن نماز امام زمان عجل الله برمیگردد که تقریبا 36ساعت رفت و برگشتش طول میکشید .
خودش میگفت یکبار 14بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم .بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم .
⚜⚜⚜⚜🌷🌷🌷
⚜💢💢🌷🌷
💢🌹🕊🌹
@shahid_beyzaii
#یازهرا
#به_روایت_سردار_علی_مسجدیان
#جمکران
#صفحات_83_84_85
اولین روزهای سال ۶۳ بود نشسته بودم داخل چادرفرماندهی جوان خوش سیمایی وارد شد و سلام کردو گفت : آقای مسجدیان نیرو نمیخوایی!؟
گفتم تاببینم کی باشه !
گفت محمدتورجی ، گفتم : این محمد آقا کی هست لبخندی زد و گفت : خودم هستم نگاهی به او کردمو گفتم : چکار بلدی ؟
گفت بعضی وقتا میخونم گفتم اشکالی نداره همین الان بخون!
همانجا نشست و کمی مداحی کرد سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری درمورد حضرت زهرا سلام الله علیها خواند . علت حضورش را در این گردان سوال کردم . فهمیدم بخاطر برخی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده. کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای هست . گفتم به یک شرط تورو قبول میکنم باید بیسیم چی خودم باشی قبول کرد و به گردان ما ملحق شد .
مدتی گذشت محمد با من صحبت کرد و گفت میخواهم بروم بین بقیه بیروها ، گفتم باشه ولی باید مسئول دسته شوی . قبول کرد این اولین باری بود که مسئولیت قبول میکرد . بچه ها خیلی دوستش داشتند همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمد بودند چند روز بعد گفتم محمد باید معاون گروهان شوی . قبول نمیکرد با اصرار من گفت به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی . با تعجب گفتم چطور با خنده گفت جان آقای مسجدی نپرس !
قبول کردم و محمد معاون گروهان شد مدیریت محمد خیلی خوب بود مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم باید مسئول گروهان بشی . رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من اینکار را نکنم گفتم اگر مسئولیت نگیری باید از گردان بری ! کمی فکر کرد و گفت : قبول میکنم اما با همان شرط قبلی ! گفتم صبر کن ببینم یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم بعضی هفته ها که نیستی کجا میری ؟ اصرار میکرد که نگوید من هج اصرار میکردم که باید بگویی کجا میروی . بالاخره گفت . حاجی تا زنده هستم به کسی نگو . من سه شنبه ها از اینجا میروم مسجد جمکران تا چهارشنبه عصری برمیگردم . با تعجب نگاهش میکردم و چیزی نگفتم . بعدها فهمیدم مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخویین تا جمکران را میرود و بعد از خواندن نمازم آقا امام زمان عجل الله برمیگردد . یکبار همراهش رفتم نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم نگاهی به مسجد انداختم سرش به شیشه بود . مشغول خواندن نافله بود قطرات اشک از چشمانش جاری بود . در مسیر برگشت با اوصحبت میکردم میگفت : یکبار ۱۴ مرتبه ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم .
@shahid_beyzaii
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سهشنبه این هفته جمکران غوغاست
❇️ پویش و قیام مردمی إنا علی العهد
💠 همه با هم برای رهایی مردم غزه از چنگال رژیم کودککش و جعلی صهیونیستی به محضر امام زمان(عج) استغاثه و تضرع میکنیم.
📍مکان مسیر حرم حضرت معصومه(ع) به سمت مسجد مقدس جمکران
🗓️ تاریخ: سهشنبه ۲۶ فروردین ماه
⏰ ساعت: ۱۶
بیا تا جهان بداند:
#ظلم_را_نمیپذیریم!
#غزه_تنها_نیست
#انا_علی_العهد
#غزه
#جمکران
#استغاثه
#قیام_مردمی