eitaa logo
کف خیابان🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
60 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمــت ما میشــد اے کـاش... ❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛ "دلِ مــادر خـودم" را میشــ‌‌‌‌‌‌‌‌ـ‌ـ‌کنم و در عـین حـال بر احوالِ "دلِ مادران " گریـه میکنم... ❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛ به نامحرم نگــاه میکنم! و در عیـن حال هیات میروم و بر امام حسین اشک میریزم و از دم میزنـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ از اهل بیت و‌ شهدا دم میزنـم و نمـازم اول وقت نیست... . ❌میترسـم از خودم زمانی که؛ عاشق هستم و اخلاق و ادب ندارم... تکلیف مدار نیستم... . ❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛ از امام خامنه ای دم میزنـم و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ سر می کنم ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده... . ❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛ حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد... باید قتلگاهی رقم زد؛ باید کشت!! منیت را تکبر را دلبستگی را غرور را غفلت را آرزوهای دراز را باید از خود گذشت! باید کشت نفس را... درد دارد! دردش کشتن لذت هاست... امان از توجیه گر‌‌ @shahid_Beyzaii
قسمــت ما میشــد اے کـاش... ❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛ "دلِ مــادر خـودم" را میشــ‌‌‌‌‌‌‌‌ـ‌ـ‌کنم و در عـین حـال بر احوالِ "دلِ مادران " گریـه میکنم... ❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛ به نامحرم نگــاه میکنم! و در عیـن حال هیات میروم و بر امام حسین اشک میریزم و از دم میزنـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ از اهل بیت و‌ شهدا دم میزنـم و نمـازم اول وقت نیست... . ❌میترسـم از خودم زمانی که؛ عاشق هستم و اخلاق و ادب ندارم... تکلیف مدار نیستم... . ❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛ از امام خامنه ای دم میزنـم و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ سر می کنم ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده... . ❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛ حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد... باید قتلگاهی رقم زد؛ باید کشت!! منیت را تکبر را دلبستگی را غرور را غفلت را آرزوهای دراز را باید از خود گذشت! باید کشت نفس را... درد دارد! دردش کشتن لذت هاست... امان از توجیه گر‌ 🍃🌹 🌹🍃 @shahid_Beyzaii
ای رب العالمین هو یا ای اهل یقین هو یا راه طلب تو را ‌ در هر کجا تو را در هر گویم چنین هو یا @shahid_Beyzaii
قسمــت ما میشــد اے کـاش... ❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛ "دلِ مــادر خـودم" را میشــ‌‌‌‌‌‌‌‌ـ‌ـ‌کنم و در عـین حـال بر احوالِ "دلِ مادران " گریـه میکنم... ❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛ به نامحرم نگــاه میکنم! و در عیـن حال هیات میروم و بر امام حسین اشک میریزم و از دم میزنـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ از اهل بیت و‌ شهدا دم میزنـم و نمـازم اول وقت نیست... . ❌میترسـم از خودم زمانی که؛ عاشق هستم و اخلاق و ادب ندارم... تکلیف مدار نیستم... . ❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛ از امام خامنه ای دم میزنـم و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم... . ❌میترسـم از خـودم زمانی که؛ ریش یا میگذارم  ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده... . ❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛ حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد... باید قتلگاهی رقم زد؛ باید کشت!! منیت را تکبر را دلبستگی را غرور را غفلت را آرزوهای دراز را باید از خود گذشت! باید کشت نفس را... درد دارد! دردش کشتن لذت هاست... امان از توجیه گر‌ @shahid_beyzaii
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺 🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺 ⚫️🍁 🍁🍁 🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️ 🌺🍁 🍁🍁 ⚫️🍁🌺 ⚫️ 🌺⚫️🍁🌺 🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺 🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁 شهید آقا یوسف به اتفاق پدر و مادر رفته بودن بازار در حین خرید، میرسن به ی پیر مردی که سیب می فروخت ، انگار که سیب هاش پلاسیده بودن و درجه یک نبودن ‌‌‌‌؛ یوسف مهربان میگه یک لحظه صبر کنید می خوام ازین پیر مرد سیب بخرم یکی گفت آقا چی رو می خوای بخری ؟ همش پلاسیده شده یوسف دید پیر مرد خجالت کشید ؛ دلش سوخت ؛ همه سیب هاشو خرید ؛ پیر مرد هم براش دعا کرد که جوان ، خدا در دودنیا خیرت بده و پدر مادرتو حفظ کنه. سرکشی شهید آقایوسف به فقرا به این مناجات ایمان داشت مـَولایَ یا مـَولایْ اَنـتَ الغنیُّ وَ أنَا الْفَقیـر و هَل یرحمُ الْفَقیرَ اِلاّ الغَنیّ ؟؟؟ همیشه از حقوقش چیز کمی براش میموند ، چون حواسش به فقرا بود و ازشون دستگیری می کرد؛ البته آنقد مخفیانه کمک می کرد که کسی متوجه نمی شد ؛ حتی به کسائیکه کمک می کرد سپرده بود که به کسی نگید ؛ وقتی شهید شد بعضی از پیرمرد پیرزنها میومدن پیش ما و می گفتن : پسر شما پدر ما بود ، همیشه بهمون سر میزد و هر کمی و کسری داشتیم برطرف می کرد پسرشما شهید شد ما یتیم شدیم و خیلی موارد دیگه ؛ و بیتی که زیاد زمزمه می کرد : مردی نبود فتاده را پای زدن گر دست فتاده ای بگیری مردی حواسمون به دورو برمون هست ؟ می دونستم که یوسف میره . تابستان بود ، آخرین تابستانی که یوسف تو دنیا بود ، یک روز رفتیم سفید رود که نزدیک به ماهست ؛ یوسف شنارو خیلی دوست داشت ؛ ما نشستیم لب رود و یوسف رفت که شنا کنه ؛ نگاهش می کردیم آب موج می زد و زیاد بود ؛یوسف استاد حبس کردن نفس زیر آب بود ؛رفت زیر آب واقعا هممون ترسیدیم ؛ صداش کردیم ، زمانی گذشت یکباره دیدیم یوسف فاصله عرض رود رو از زیر آب طی کرد و رسید اون سمت آب و برامون دست تکون داد. و من همونجا از حالت های خاصش فهمیدم که یوسف رفتنیه و پدر همیشه میگه : یوسف وقتی رفت اون طرف رود، من حس کردم که برای همیشه رفت یک روز داشتیم درمورد مسائل دینی حرف می زدیم کمی که گذشت یهو شهید آقایوسف با ی حالت عجیب وسرشار ازشور ونشاط گفت: هیچ دینی بهتر از اسلام نیست . ⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️ ⚫️🍁🌺🍁⚫️ ⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
کف خیابان🇮🇷
❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 حدود ساعت بعد از ظهر ، در روز (ص) و(ع)به رسید.🕊🍃 روز روز و بود.من در شهرستان ترکمنچای دانشگاه بودم و به تبریز برنگشته بودم. ساعت هشت و نیم عصر بود که یکی از نزدیکش که در سوریه مجروح شده🤕 بود، گرفت و بعد از خوش و بش خودش را معرفی کرد و گفت:«من همانی هستم که با آمده بودید عیادتم بیمارستان.»🏥 بعدگفت:«تو در تهران یک کلاسی می رفتی،هنوز هم آن کلاس را میروی. » منظورش کلاس مکالمه عربی بود که میرفتم و با قبلا درباره آن صحبت کرده بودم .او از شنیده بود.تماس آن برادر با من غیر منتظره بود.☝️ گذشت. یادم افتاد که به گفته بودم،شماره تماس من را به یکی از بچه های خودشان در تهران بدهد. یقین کردم این همان تماس است📲،اما با این همه حرفی از نبود. بعد ازگپ کوتاهی قطع کردم ،تلفن را که قطع کردم به فرو رفتم🤔، اما موضوع را زیاد جدی نگرفتم. دو ساعت بعد،حدود ساعت ده شب بود، که خانم زنگ زد و گفت خبری هست که باید به تو بدهم. بعد گفت در سوریه شده و او را به آورده اند🚑.تا گفت مجروح شده، را فهمیدم . گفتم #«مجروحیتش چقدر است؟» : «تو پدر و مادر را فردا بیاور تهران،اینجا میبینی.» این را گفت شدم شده است🕊💔.منتظر بودم خودش این را بگوید . دیدم نمی گوید یا نمی خواهد بگوید و فقط از مجروحیت حرف می زند، قبل از خداحافظی گفتم: #«صبرکن!تو داری خبر به من می دهی یا ؟»🕊 گفت: «حالا شما پدر و مادر را بیاورید» گفتم:#«حاجی! برای مجروحیت که نمیگویند مادر را بیاورید تهران.»☝️ از او خواستم که اگر خبر دارد بگوید چون من از قبل منتظراین خبر بوده ام.😞 گفت:«طاقتش را داری؟» گفتم:«طاقت نمی خواهد شده؟»🕊😔 تایید کرد و گفت: #«بله شده» گفتم: #«مـبـارکـش_بــاشــد»❤️ بعدا دوباره با آن برادری که اول زنگ زده بود تماس گرفتم ،تا شروع به صحبت کرد داخل خانه شد...😭😭 مجـروح،مـثل حسـین(ع)و زهـرا(س) در یکی از روزهای بعد از ، را آورد 💻و تصاویری را که دقایقی بعد از اصابت تیر به خودش از او گرفته بود نشانم داد.👀 دوتا گلوله به پهلوی چپش خورده😔 بود دوکمه های پیراهنش باز بود و خون پهلویش زیر پیراهن سفید را رنگین کرده بود 😭چشم هایش را روی هم فشار داده بود و آثار درد در چهره مردانه و غیورش پیدا بود.💔 از پرسیدم اینجا؟ تا #«نفس داشت ..._لبیک_یاحـسـین...»✌️✌️ درست ماه بعد، پیکر خود آمد. در شهدا در حال انتقال به (س)بود رفتم که ببینمش👀، پیکر را گذاشته بودند توی آمبولانس و دیدمش.لباس های رزمش هنوز 😭. اما زخم های به جز زخمی که زیر چانه داشت و یک زخم کوچک روی سر که محل وارد شدن ترکش کوچکی بود، پیدا نبود .💔 پیکر به بهشت زهرا منتقل شد و قبل از انتقال برای تشیع فرصت شد تا زخم های پیکرش را ببندند تقریبا از بدن شده بود😭😭😭 و به زور بند بود روی بازو تا مچ هم، بر اثر ترکش ها و امواج انفجار داغان شده بود،😭😭 چپش هم پر از ترکش های ریز و درشت بود😔😔،بعداشمردم، روی ۲۵تا ترکش خورده بود💔. پای چپش شکسته بود. ۱۰تا ترکش هم به پایش گرفته بود.😔 اما باهمه این جراحت هایی که بر پیکرش میدیدم، بود و از این نمی شد که بشود!👌🌹🍃 عمیقا میخوردم به وضعی که پیکرش داشت. سخت احساس کردم شده ام در برابرش. بی اختیار زیر لب گفتم:#«ماشاالله برادر! ای ولله حقا که شبیح (ع)شده ای»👌🕊 اما با آن همه زخم در بیشتر (س). چه می گویم؟....😭💔 هیچ کس نمی دانست آخری داشته یا نه. رزمنده هایی که موقع کنارش بودند ، هیچ کدام نبودند اما بچه های خودمان که بعدا رسیده بودند می گفتند های آخرش بود که رسیدیم ، حرفی نمی زد، نمیدانم ، شاید وقتی داخل آن کانال باموج انفجار به خورده بود #«یازهرا» گفته باشد.😔 @shahid_beyzaii
♨️ نگاه به فایده ای هم دارد⁉️ 1⃣رهایی از حسرت💔 👈کسی که چشم👀 خود را برای دیدن آزاد می گذارد حسرتش بیشتر می گردد. 👈آنچه را چشم به قلب انتقال💕میدهد مضر است، چون چشم چیزهایی را می بیند که رسیدن به آن، نیست❌ او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است. 2⃣نورانی شدن قلب💖 👈چشم پوشیدن🙈 از نامحرم قلبـ❤️ را روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی دیگر بدن نمایان می گردد. 3⃣غلبه بر 👈این عمل یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به به مراتب خوبتر و زیباتر است👌چون این شخص با دشمن خود یعنی 👹 قهر نموده، خود را لبیک نگفته🔞 و بر نفس خود غالب آمده است.
: ☜بخشنده‌ی گناه، فقط خداست.☞ حتّی پیغمبر هم نمیتواند گناه را ببخشد.❎ 📖 در قرآن میفرماید: وقتی مردم گناهی انجام دادند، ⚠️ ظلم به کردند، اگر بیایند پیش پیغمبر ، از خدای متعال "طلب مغفرت" و "طلب بخشش" کنند و پیامبر هم برای آنها طلب بخشش کند، خداوند توبه‌ی آنها را میپذیرد.✅ ☜یعنی پیغمبر برای گناهکاران طلب بخشش میکند؛ 🔺خود پیغمبر نمیتواند گناه را ببخشد؛ ❎ 🔻گناه را فقط خدای متعال باید ببخشد.✅ 🌙🌖 از ←استغفار→ در این ماه غفلت نشود؛ ❌⇓ ↫✙بخصوص در سحرها، در شبها. دعاهائی که در هست، اینها را با توجه به معانی‌اش بخوانید.➱💯 ۱۳۸۶/۰۶/۲۳ در انتشار این مطلب کوشا باشیم https://eitaa.com/shahid_Beyzaii