˼#صبحتون_شهدایی🌿˹
امام حسن عسکری (علیهالسلام ) می فرمایند:
✨إیّاکَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَهِ✨
🌸مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آن ها انسان را هلاک خواهد نمود.🌸
📚( بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۶ )
🗓| سه شنبه ۱۴۰۳/۴/١۹
📿|ذکر روز : یا ارحم الراحمین
📚| @SHAHID_DEHGHAN˼
✍🏻آسمان را بغل کن
خدایا! شیطان ما را سرزنش کرد؛😔
چون او را در نافرمانیات همراهی کردیم؛
پس بر محمّد و آلش درود فرست🌸
و پس از این که او را به خاطر تو رها کردیم
و از او رویگردانده،
به سوی تو آمدیم، وی را با دوباره
گرفتار شدن به دست او،
شیرین کام مکن.✨
💠فرازی از مناجات دهم
صحیفه سجادیه💠
♥️| #تا_بینهایت
📝| #وصال_نویس
°|@shahid_dehghan|°
⸢💚| #رحمت_واسعه⸥
.
نیمه شب بود ... 🌑
در خرابه های شام، از سرما کودکان به خود میلرزیدند.
همه دلشان از حوادث چندروز پیش در کربلا گرفته بود،
اما کسی حق گریه و عزاداری نداشت وگرنه با تازیانه های
دشمنِ بدخو مواجه میشدند! 💔
ناگه رقیهی سه ساله از خواب پرید ..
او در خواب چه دیده بود؟!
عمه زینب به سمتش رفت، سرش را در آغوش گرفت.
آرام در گوشش زمزمه کرد: جانِ عمه! آرام باش ...🥲
اما دخترک انگار خواب بابا را دیده بود..
بابایی که از چندروز پیش دیگر اورا ندیده بود! نه فقط بابا،
عموعباس و حتی داداش علی اکبر هم دیگر نبودند ...
حتی دیگر صدای گریهٔ علی اصغر ششماهه نمیآمد .... ❤️🩹
رقیه به یادِ بابا گریه میکرد..
عمه سعی داشت آرامش کند، اما نشد!
همین هنگام یزید صدای گریه کودک را شنید. از سربازان
پرسیـد چه شده؟! گفتنـد: دخترِ حسین بن علی خواب
پدرش را دیده و بیتابی پدرش را میکند! آن نامرد دستور
داد سرِ بریده حسین را برای دخترک ببرند... 💔
رقیه عطر خوشی به مشامش رسید..
گویی بابا بود ... آری! بوی خودِ بابا بود ..
اما چرا سربازان یک طشت را روبروی او گذاشتند؟
با دستانی لرزان، پرده روی طشت را کنار زد.. نه! باور نمیکرد!
او بابا نبود ... سری که در طشت بود، لبهایش زخم بود،
موهایصورتش به خون خضاب شده بود، بابا اینگونه نبود .. 😭
سر را به سینه چسباند، و با صدایی لرزان گفت:
چه کسی مرا در کودکی یتیم کرده است؟
چه کسی رگهای گردنت را بریده است؟ ...
با پدر نجوا میکرد..
از شدت گریه به خواب رفت...
خوابی که دیگر هرچه عمه زینب صدایش زد، بیدار نشد ... 💔
.
#محرم
#امام_حسین
🏴•| @shahid_dehghan
.
✍میخواهم شبیهت شوم ...
🌟🌟🌟
🌟🌟
🌟
❤شهیدرسول خلیلی❤
در این آشوب شهر وقتی دلت ناجور میگیرد و هرلحظه بیقرار تر میشوی
وقتی همه باتو غریبه میشوند و دردت را گوش نمیدهند
وقتی از شهادت و عشق و رفتن به آن بالا بالاها سخن میگویی و تمسخر میشوی
دلت لک میزند برای لمس ضریح امام حسین
هوای جایی را میکنی که به یاد روضه های بی بی زینب (س) بسوزی و اشک از چشمانت جاری شود ....
ناگهان به خاطرت می آید درمان این دردهایت قطعه ۵۳بهشت زهراست..
جایی که خاک٬ بالین شهید مدافع حرمی شده که سنگ مزارش از حرم ابا عبدالله الحسین است....!
شهید رسول خلیلی با تمام جانش از هرچه که بود و نبود دل کند و برای دفاع از حریم خواهر امام حسین ع جهاد کرد .سیدالشهدا هم هدیه ای برای نوکر بااخلاصش فرستاد تا مزارش بوسه گاه عاشقان حسینی شود..
یکی از دوستان شهید واسطه میشود تا سنگی که بعد از تعویض سنگ داخل حرم امام حسین ع سالیان سال دست نخورده در انبارحرم مانده بود٬ اکنون سنگ مزار شهید رسول خلیلی شود...
خطاطی که قراربود روی سنگ رسول خلیلی بنویسد میگفت:شب پیش خواب دیدم مرا به حرم اباعبدالله الحسین آوردند و گفتند روی ضریح ما بنویس....
و چه فروتتنانه روی سنگ مزارت نوشته اند...پرکاهی تقدیم به آستان قدس الهی!
{اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک}
#وصال_نویس❤️
#تا_رسیدن✨
@shahid_dehghan
AudioCutter_Karimi4.mp3
2.23M
🎧 #مداحی
معنی حُر کربلا این طور شد ساده
هر کس که زهرا شد خریدارش، شد آزاده!
شب چهارم، مهمان حضرت حرّ ...
🎤 حاج محمود کریمی
#محرم #امام_حسین
🖤| @shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #کلیپ
🥀 شب چهارم جناب حضرت حُر
🔻با مایی یا علیه مایی!
🔻حضرت سیدالشهدا تورش را پهن کرد برای حر...
🔻مادرت فاطمه ی زهراست...
🔻خوش اومدی منتظرت بودم...
.
.
.
🔺مثل نامت آزادهای
#محرم
#امام_حسین
✨| @shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌 #مناسبتی
شهید سید مرتضی آوینی:
《حر را در همه ی روایات مربوط به واقعه کربلا با صفاتی چون صداقت ، شجاعت ، ادب و حفظ حرمت اهلبیت و مخصوصاً فاطمه زهرا (س) ستوده اند...
و اصلأ وقایع کربلا خود شاهدی است
بر آنکه چراغ فطرت آزادگی و حق جویی
هنوز در باطن حر، محجوب تیرگی گناه
نگشته است و به خاموشی نگراییده.》
🎤حجت الاسلام رفیعی
#شب_چهارم_محرم
🖤| @shahid_dehghan
『#کلامالنور✨』
۱. برای روحیههای لجوج استدلال و معجزۀ پیدرپی لازم است.
۲. معجزات پیدرپی، نشانۀ عنایت خداوند به هدایت مردم است.
📚 منبع: سایتدانشنامهاسلامی، تفسیر نور
[•💚•] به نیت ظهور؛
از طرف شهید عمّار بن ابى سلامه دالانى
⸤ 📖 ⸣ @Shahid_Dehghan
˼#صبحتون_شهدایی🌿˹
امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
✨ مَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ وَلَم یصبِر عَلَى الشَّدائِدِ، فَقَدِ استَهزأَ بِنَفسِهِ.✨
🌸کسى که از خدا بهشت بخواهد، امّا در برابر سختى ها شکیبا نباشد، خود را ریشخند کرده است.🌸
📚کنز الفوائد: ج۱ ص۳۳۰، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۸ 1662
🗓|چهارشنبه ۱۴۰۳/۴/۲۰
📿|ذکر روز :«یا حی یا قیوم»
✨|@shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
⸢💚| #تقرب_الی_اللّه⸥ . ❓امـا چـرا ما ایـن طـوری شـدیم ؟ ❓چـرا به یـاد خــدا نیسـتیم ؟ ❓چرا به یـاد
⸢💚| #تقرب_الی_اللّه⸥
.
اصلا مگه میشه خـدا رو فراموش کرد؟🙄
میشـه خــدا رو فراموش کرد وزندگی کرد؟😳
⁉️اون حـالی که ما وقت فراموشـی
خـدا داریم،
جـون کندنِ یا زندگـی؟🌱
حـالا میخوایم آروم آروم به جـواب سوالهامون برسیم
📌 اگه ما کسی رو کـہ باید همیشه به یادش باشیم رو فراموش میکنیم🌀
وشـیش دُنگ حـواسـمون جمع چیزی می شـه
که نباید فکـرمون رو مشغولش کـنیم،
👇
چون
"نظـام دغدغه هامون بهم ریخته"
دنیـا واقعا برای ما جـدی شده ⚠️
نظر مردم جـدی شده ⚠️
"خــود" مون وخیلی جـدی گرفتیم ⚠️
هرچـی خـدا داد کشـید 🗣
دنیا بچـه بازیه وسرگرمیه،
نفهمیدیم😔
"این دنیـا رو انقدر جـدی نگیرید"
تو کتمون نرفت که نرفت😔
گفت:
"زندگی واقعی زندگی تو اون دنیاست"
ولی باورنکردیم.😔
وقتی دنیـا برامون پررنگ می شـه 💥
بـه جایی میرسیم که حتی کارایی رو که اصلشون خدائیه ✨
به قصد ونیت دنیـا انجام می دیم 🌎
💸 مثل اینکـه صـدقه می دیم ،امــا
برا ریـا
برا این که یکی ببینه و👀
بَـه بَـه وچَـه چَـه کنـه.
🔸مشکل اونجاست که خیلی وقتا
بدون این که دقت کنیم،کارای خدایی مون رو بـدون اینکه
♥️رنگ وبوی خدایی داشته باشن
،انجام میدیم
⚪ شـاید ما هیچ وقت صـدقه رو به نیت ریـا ندیم،
امـــا خیلـی از کارای دیگـه مون هسـتن
کـه رنگ خـدایی ندارن❌
تاحالا به
سکوتمون 🤐
فریادمون 😤
ناراحتیامون 😔
خوشحالیامون 😍
صبرمون 😇
عصبانیتمون 😡 و...
دقت کردیم تا ببینیم رنگ خـدایی دارن یا ن؟⁉️
ما خیلی به این فکر ودقـت نیاز داریم.🧐
👈آخـه خیـلی از کسـایی که فکر میکنن کاراشـون خدائیه ✨
وقتی پیمونه شون پر میشه ومی خوان
از دنیـا برن ⚰
👀 می بینن دستشون خالیِ خالیه...
ماها سکوت می کنیم 🤫
،اما نه برا اینکه خدادوست داره 💕
سکوت می کنیم 👈برا اینکه اگه حرف بزنیم کم می اریم
فریاد میزنیم 😤
ن برا اینکه خدادوست داره 💕
برا اینکه اگه فریاد نزنیمی توگلومون گیر میکنه وعقده میشه تو دلمون 🥊
.
#بخش_ ششم
🌱•| @shahid_dehghan
⸢💚| #رحمت_واسعه⸥
◾️پس از آنکه راه امام(ع) را به بازگشت به مدینه سد کردم، پسررسول خدا، حسین(ع) به من فرمودند: «مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟»
از توهين به دختر رسولالله شرم کردم و گفتم : «اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی می گفت پاسخش را می دادم! اما به خدا قسم که نمی توانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم.»
🔸اندکی بعد،
هنگامی که تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن پسرفاطمه(سلاماللهعلیها) جدی دیدم نزد عمر بن سعد رفتم و به او گفتم : «آیا تو میخواهی با این مرد بجنگی؟»
گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»❗️💔
عمر سعد را ترک کردم.
کمی جلوتر دیدم که مهاجربن اوس به من نزدیک می شود. نزد من آمد و گفت : «آیا میخواهی حمله کنی؟»
در حالی که سخت به خود میلرزیدم پاسخی به او ندادم. مهاجر که از حال و وضعم به شک افتاده بود، مرا را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم و تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
گفتم : «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
این را که گفتم، بلافاصله بر اسب خود نهیب زدم و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کردم.
🔸با حالی پریشان با امام مواجه شدم.
عرق شرم بر پیشانی ام بود و روی آنکه سر بلند کنم نداشتم. 😞
زبان باز کردم و گفتم : « فدایت شوم یابن رسول الله(ص) من آن کسی هستم که از بازگشت تو به وطن خود جلوگیری کردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در این سرزمین فرود آیی؛ من هرگز گمان نمیکردم که آنان پیشنهاد تو را نپذیرند، و به این سرنوشت دچارتان کنند، به خدا قسم اگر میدانستم کار به این جا میکشد، هرگز به چنین کاری دست نمیزدم،
و من اکنون از آن چه انجام دادهام به سوی خدا توبه میکنم، آیا توبه من پذیرفته است؟»
♥️حسين عليه السّلام فرمود: «آرى خدا توبهات را مى پذيرد، فرود آى».
این سخن مولایم آبی شد بر آتش درونم و قلب سوزانم را تسلی داد. ❤️🩹
سپس به از امام خواهش کردم و گفتم : « حال كه من اوّل كسى هستم كه بر تو خروج كردم، پس اجازه دهید كه اوّل شهيد در پيشگاهتان باشم، باشد كه در فرداى قيامت از آنان باشم كه با جدّت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله مصافحه كرده باشم.»
☑️امام اجازه دادند...
⚔حرّ به جنگ پرداخته و جنگى زيبا نمود و جمعى از شجاعان و ابطال دشمن را به خاك هلاكت افكند و بعد شهيد گرديد. 🕊
🌹هنگامیکه پيكر پاكش را نزد حسين عليه السّلام آوردند، امام خاك از چهره اش پاك كرد و فرمود: «تو حرّى آن گونه كه مادرت حرّت نام نهاد، تو حرّى، آزاد مردى در دنيا و آخرت». 🕊
◾️و عاقبت ادب حرّ نسبت به مادر اهلبیت، خانم فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) او را از اوج شقاوت و بدبختی به اوج سعادت و شکوه رساند.. 🤍✨
#محرم
#امام_حسین
🏴•| @shahid_dehghan