eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📝|ارتباط با ادمین: 🆔| @bentolabbas8
مشاهده در ایتا
دانلود
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌•🖤🕯• [ ] [مظلوم‌میخواهی‌بگوتامابگوییم از پیڪر بۍجـان تیرآلـود دنیا مظلوم یعنی مجتبی آقای تنها] ______________________ |شهادت جانسوز مولایمان، امـام حســن مجتبــۍٰ {؏} بر عاشقان ایشان، تسلیت باد ‌_________________________ 🖤| @shahid_dehghan
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌•🖤🕯• [ ] [ مظلوم‌میخواهی‌بگوتامابگوییم از پیڪر بۍجـان تیرآلـود دنیا مظلوم یعنی مجتبی آقای تنها ] |شهادت جانسوز مولایمان، امـام حســن مجتبــۍٰ بر عاشقان ایشان، تسلیت باد ‌_________________________ 🖤| @shahid_dehghan
. خدایا کاش... آخر دیکتہ پرغلط زندگۍ ام بنویسی: با ارفاق، 🌱 🌙 🆔@shahid_dehghan
•📚❤️• 📚 حسابی کلافه شده‌ بودم.نمی‌فهمیدم جذب چه‌ چیز این آدم شده‌اند.از طرف خانم ها چند خواستگار داشت؛ مستقیم به او گفته بودند،آن هم وسط دانشگاه. .وقتی شنیدم گفتم:چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه قصد دارم باهات ازدواج کنم،اونم با چه کسی!😒اصلا باورم نمیشد؛ عجیب‌تر اینکه بعضی از آن‌ها مذهبی هم نبودند 🌸 ✨ قصه دلبری ✨ شهیدمحمدحسین‌محمدخانی‌به‌روایت همسر 📱لینک‌خرید‌کتاب‌الکترونیکی‌از‌سایت‌طاقچه 🌱 🕊 📔📚| @Shahid_dehghan
•📚💚• 📚 اگر در خیابان می‌دیدمش،هرگزباورم‌نمی‌شد که اوروزی شهید می شود. شاید هرکس‌دیگری هم جای من بود چنین خیالی می‌کرد. باخودش می‌گفت‌مگر می‌شود پسری که یقه‌پیراهنش را باز می گذارد و بوی‌عطرش محله را برمی‌دارد،بشود جوانترین شهید حرم ؟ "بَه آقا سیدمصطفی، هنوز شهید نشدی؟ شما که می‌گفتی محرم تموم نشده،شهید می‌شم.امشب اخرین شب محرمه‌ها."لبخندی زد ونگاهی به آسمان و افق‌به خون نشسته کرد و بلند گفت: "یاحسین" نمی‌توانست چشم از گلوی پاره‌شده‌ی سید‌مصطفی بردارد. ترکش و خمپاره گلویش را دریده بود.دکتر بالای سر سیدمصطفی رسید، معاینه را شروع کرد،اما معاینه‌اش زیاد طول نکشید.نگاهی به اون کرد و گفت: "شهید شده" |بخشی‌از کتاب‌ بیست‌سال‌و‌سه‌روز به قلم خانم‌خاکبازان| ‌ روایت‌زندگی‌جوانترین‌شهیدمدافع‌حرم‌‌ سیدمصطفی‌موسوی✨🌿 ❤️🌱 📚💚| @shahid_dehghan
[ 📚 ] تمام‌شب‌سرگرم‌انجام‌ڪارهایم‌بودم...بین‌این‌ همه‌مشغلہ‌بیاد‌تڪ‌تڪ‌دوستانم‌افتادم.به‌این‌ فکرکردم‌ڪه‌همہ‌آنها‌بیشٺر‌از‌هرچیزۍ‌براۍ‌من‌ رفیق‌هستند..💕واین‌رفاقت‌‌زیباترین‌دل‌بستگی‌ من‌توی‌دنیاست.کنار‌آنها‌خندیدن‌،گریہ‌کردن،‌تلاش‌ کردن‌وخیلےچیز‌هاۍ‌دیگر‌را‌تجربہ‌کردم...نزدیک‌ های‌سحر‌بود✨ومن‌انگـار‌نشستہ‌بودم‌وداشٺم‌ روۍ‌قالۍ‌هزار‌رنج‌ زندگۍ‌ام‌دست‌میکشیدم... ادامه‌دارد...🖊 ✨رفیق‌مثل‌رسـول ✨ خاطرات‌شهیدمدافع‌حرم‌ رسـول‌خلیلـی 📔لینک‌خرید‌کتاب‌الکترونیکی‌‌چاپی‌ از‌سایت‌‌انتشارات‌شهید‌ڪاظمی 🌱 🕊 📔📚| @Shahid_dehghan
•📚❤️• 📚 از زیر قرآن که‌ردشدم‌دوباره‌جلوی‌درایستادم و گفتم:{فریبا قرآن را بده همراهم باشد}.فریبا با تعجب‌نگاه‌کردامابااین‌حال‌قرآن‌راداد دستم‌ومن هم گذاشتم توی‌کوله‌ام.با‌خودم‌فکر‌کردم‌دخترهٔ‌ خرافاتی‌خجالت‌هم‌نمیکشد.آمده اینجا،درآمریکا، توی مرکز علم‌ودانش، مثل آمریکایی‌هامی‌خورد، می‌گردد و می‌رقصد؛اماهنوز دست‌از این‌خرافات‌ برنداشته! انگاریک کتاب‌هم‌می‌تواند آدم را از بلا حفظ کند.بگذارسرفرصت‌چندصفحه‌اش‌را‌بخوانم و چندمطلب‌‌غیر علمی‌وخرافاتی‌اش‌را پیدا کنم تا وقتی برگشتم،توی صورتش بزنم و بگویم{دخترهٔ کم‌عقل!اینجا دیگر دست‌‌از این‌عقاید خرافاتی‌ات بردار. اگر قرار بود با این‌ چیزها زندگی‌کنیم‌ پس‌ چراآمدیم‌اینجامی‌ماندیم‌ همان‌‌ ایران‌و‌ مثل‌ بقیه‌ زندگیمان را می‌کردیم. ✨ تولد در لس‌آنجلس✨ [ خاطرات‌محمد‌عرب] 📱لینک‌خرید‌کتاب‌الکترونیکی‌از‌سایت‌طاقچه 🌱 🕊 📔📚| @shahid_dehghan
『📚| 』 امان‌از روزی‌ که‌ به خانه می‌آمد و می‌دید فهمیه سرپاست و کار خانه کرده است.از نظر محرم فهیمه باید استراحت مطلق میکرد.نمی‌توانست ببیند فهیمه با آن‌ حالش کار کند. فهیمه جرات‌ نداشت ظرف‌بشورد، جارو کند و غذا بپزد.همه کارها را محرم انجام می داد.💕 فهیمه‌که‌بدحال‌می‌شد ،محرم‌ تاچندروزحالش‌سرجایش‌نبود❤️ ✨کتاب‌جانـــــا✨ روایت‌زندگی‌شهیدمحـرم‌تـرک🌱 📱لینک‌خرید‌کتاب‌از‌فروشگاه‌وصـال↯ @Vesaal_shop https://eitaa.com/vesaal_shop/2522 🦋 🌱 📔📚| @shahid_dehghan
『📚 | 』 حاج قاسم درباره‌اش گفته بود :هادی عارف است.🌱 رفتار و منش عارفانه به مرور در وجود هادی نمود پیدا کرده‌بود؛مرحله‌به‌مرحله.هادی بعد از آشنایی با حاج قاسم، شروع کرد به تغییر .نوع برخوردی که با اطرافیان داشت ، حرف‌ها و فکر هایش همه عوض شده بود . اگر از من بپرسید، میگویم هادی در حاج قاسم حل شده بود ! تا جایی که انگار یک وجود بودند و هادی به رنگ حاج قاسم درآمده بود؛ به رنگ حبیب ! ✨ به‌رنگ‌حبیب ✨ روایت‌زندگـی‌شهیـدهـــادی‌طارمـی ؛ محافظ‌سردار‌شهید حاج‌قاسم‌سلیمانی 🌾 📱 لینک‌خرید‌کتاب‌از‌فروشگاه‌وصـال ↯ @Vesaal_shop 🌱 🕊 📔📚| @shahid_dehghan
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•[﷽]• 『🎥| • • •|حـمـاسـه نـهـم دی|• "دشـمـنـان انـقـلاب اعـتـراف کـردنـد"... °[سـخـنـان رهـبـر مـعـظـم انـقـلاب]° ⁸⁸ • 📲|@SHAHID_DEHGHAN
『🌱| صلی الله علیک یابن الحسن... مهربانم ؛ سلام بر تو از میان جمعه های در هیاهویِ دنیا ! آقاجانم ! مِهربان میخوانمت،چرا که مِهر پدری بر گردنم داری ... مهربانم میخوانمت ؛ چرا که مِهری می ورزی بر منی که ،هیچم و همه‌ام در نگاهِ کریمانه ات خلاص شد (: یابن الحسن ؛ دلتنگِ تو بودن را ، خودت یادم دِه ! منکه اهل دنیا شده‌ام ؛ منکه درکِ زمانت شده‌ام؛ حیف است که انتظار نکشم ... خلاصه کنم مهربان ! میخواهم یار تو باشم :) فرمانده میشوی تمامم را ...✨💚 زیارت آل یاسین به نیت سهم شما🌹 •🦋•﴾@shahid_dehghan﴿•🦋•