eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.7هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📝|ارتباط با ادمین: 🆔| @bentolabbas8
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 توپ و خمپاره خورده بود به تیر برق وسیم هایش آویزان مانده بود آقا رضا که مسئول تخریب بود سوار موتور آقا محمد شده بود و چون از بقیه عقب افتاده بودن آقا محمد با سرعت بالا می روند که متوجه آقا مجید شده بود که از طرف دیگر داشت به سمت بچه ها می او مد آقا محمد هم دستش را برای سلام دادن بالا آورده بود و گفته بود:« سلام آقا مجید » سلام گفتن همانا و با گردن رفتن توی سیم های برق همانا 😂 آقا رضا هم که حواسش به مسیر جلو بوده چند لحظه قبل سانحه متوجه سیم های برق شده بود, فریاد زده بود «حواست کجاست محمد رضا ؟» اما سرعتش آنقدر بالا بود که نتوانسته بود عکس العملی انجام بده با گردن رفته بود تو سیم ها و سیم هم گیر کرده بود به گلوش نزدیک بود نفسش بند بیاد که آقا رضا سریع پریده بود پایین و موتور و کشیده بود عقب تا گردنش آزاد بشه بعد هم محکم زد بود توی سرش😁 و گفته بود : معلوم هست داری چیکار می‌کنی ؟ 😠 آقا محمد رضا هم گفته بود :آخه آقا مجید رو دیدم 😅 آقا رضا هم گفته بود : امام زمان رو ندیدی که ،اقا مجید بود دیگه !😡 خاطره ای از کتاب 🔸| @shahid_dehghan
🍃 توپ و خمپاره خورده بود به تیر برق وسیم هایش آویزان مانده بود آقا رضا که مسئول تخریب بود سوار موتور آقا محمد شده بود و چون از بقیه عقب افتاده بودن آقا محمد با سرعت بالا می روند که متوجه آقا مجید شده بود که از طرف دیگر داشت به سمت بچه ها می او مد آقا محمد هم دستش را برای سلام دادن بالا آورده بود و گفته بود:« سلام آقا مجید » سلام گفتن همانا و با گردن رفتن توی سیم های برق همانا 😂 آقا رضا هم که حواسش به مسیر جلو بوده چند لحظه قبل سانحه متوجه سیم های برق شده بود, فریاد زده بود «حواست کجاست محمد رضا ؟» اما سرعتش آنقدر بالا بود که نتوانسته بود عکس العملی انجام بده با گردن رفته بود تو سیم ها و سیم هم گیر کرده بود به گلوش نزدیک بود نفسش بند بیاد که آقا رضا سریع پریده بود پایین و موتور و کشیده بود عقب تا گردنش آزاد بشه بعد هم محکم زد بود توی سرش😁 و گفته بود : معلوم هست داری چیکار می‌کنی ؟ 😠 آقا محمد رضا هم گفته بود :آخه آقا مجید رو دیدم 😅 آقا رضا هم گفته بود : امام زمان رو ندیدی که ،اقا مجید بود دیگه !😡 خاطره ای از کتاب 🔸| @shahid_dehghan