eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
213 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_هفتاد_و_هفتم ظاهراً سیستم بلندگو و #میکروفون هم آورده بودند
💠 | استکانها را با میشستم و تمام به سخنان آسید احمد بود که حسابی گل کرده و با استناد به حدیثی از (ع)، امام زمان(عج) را پدری ، برادری وفادار و مادری نسبت به مسلمانان توصیف میکرد و احساس میکردم در میان از بغض حرفهایش را به گوش حاضران میرساند: "مردم! وقتی ما میکنیم، امام زمان(عج) میخوره، مثل پدری که از اشتباه بچه اش بکشه، امام زمان(عج) هم از خدا میکشه! مثل مادری که به خاطر خطای بچه اش، عذرخواهی میکنه، آقا به خاطر ما از خدا طلب میکنه!" که بغضش و با گریه ای که گلویش را گرفته بود، چه عاشقانه ای خرج امامش کرد: "دیدی دو تا داداش چه جوری از هم میکنن؟ دیدی چه جوری یه پشتش به حمایت داداشش گرمه؟ حالا امام زمان(عج) هم مثل یه داداش پشت تک تک شما وایساده! از همه تون حمایت میکنه!" و میدیدم جمع از شدت اشتیاق، به گریه افتاده و مردها را از حیاط میشنیدم و آسید احمد همچنان در این میدان یکه تازی میکرد: "روایت داریم که آقا به درگاه گریه میکنه تا خدا گناه من و تو رو ببخشه!" و دیگر کار از همهمه گریه و ناله گذشته بود که در و دیوار خانه از ضجه های این همه ، به لرزه افتاده و بی آنکه بخواهم دل مرا هم میداد. یعنی باید در مورد موعود(عج) باور شیعیان را میپذیرفتم که او سالها پیش به این قدم نهاده و هم اکنون حی و حاضر، شاهد من و من است که اگر چنین نبود، دل این جمعیت این همه نمیکرد! دیگر صدای آسید احمد به شنیده میشد که هم خودش گریه میکرد و هم صدای مردم به بلند شده بود: "حالا که آقا به خاطر تو میکنه، حالا که آقا به خاطر تو پیش خدا میشه، روت میشه بازم گناه کنی؟!!! دلت میاد دوباره آقا رو کنی؟!!! آخه امام زمان(عج) چقدر به خاطر من و تو شرمنده شه؟!!! چقدر به خاطر گناه من و تو از خدا عذرخواهی کنه؟!!!" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_هفتاد_و_هشتم استکانها را با #زینب_سادات میشستم و تمام #حواسم
💠 | و چه کشتی سخنرانی اش را بر موج عشق و این دلهای آماده سیر میداد تا به لنگر و نصیحت، را به ساحل و دوری از برساند که آهسته زمزمه کرد: "بیا از دیگه گناه نکن! بیا به خاطر آقا دیگه نکن! از هر وقت خواستی گناه کنی، فکر کن امام زمان(عج) بابت این گناه تو، از خجالت میکشه! فکر کن آقا باید به خاطر گناه تو کلی کنه تا خدا تو رو ببخشه!" و میدیدم که اکسیر محبت با قلب این چه میکند که به امام خود، دست به دعا بلند کرده و از اعماق قلبشان از درگاه خدا طلب میکردند و میان گریه هایی پُر از ، با عهد می بستند که دیگر دست و را به گناهی آلوده نکنند! حالا میتوانستم باور کنم که اگر اثر این شور و شوق و ابراز عشق و علاقه، همین باشد که قلب انسان را به سوی بکشاند، دیگر بیارزش نخواهد بود که پلی بین و خدایش میشود! آسید احمد با همین حال خوشی که بر فضا حاکم کرده بود، از مردم خواست رو به بنشینند و قرائت دعای کمیل را آغاز کرد که امسال شب بر منطبق شده و به گفته خودش از اعمال هر دو شب، خواندن دعای است که امام علی(ع) به یکی از اصحابش آموخته است. جمعیت با همان حال تضرع و انابه ای که به عشق امام زمان(عج) دلشان را بُرده بود، با نغمه امام علی(ع) هم نفس شده و همه با هم استغفار را زمزمه میکردند. نام این را بسیار شنیده بودم، ولی یکبار هم توفیق خواندنش را پیدا نکرده و امشب میدیدم امام علی(ع) در این مناجات چه عاشقانه هنرنمایی کرده که در پیچ و خم کلمات ، دل من هم به تب و تاب افتاده و با به درگاه خدا گریه میکردم تا مرا هم و چه شب جمعه ای شد آن شب !!! ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊