😓تازه مجروح شده بود...
وقتی رفتیم ملاقاتش بخاطر موج انفجار و شدت آتش موشک اصابت کرده به خودرو، موهای سر و مقداری از بدنش سوخته بود و سوختگی و جراحت باعث نشده بود که علی رغم جراحتش از وظیفش بگذره و چه ایثاری از این بالاتر...
👤حتی فرمانده می گفت پاشو برو مرخصی، می گفت کار بی بی روی زمینه...با همون لباس درمانگاه اومد گفت ماشینم ترکش خورده به شیشه هاش و شکسته و بارون شدیدی میاد، ماشینت رو امانت بده، گفتم ذوالفقار(۱) کی بر میگردونیش؟ گفت فردا صبح اول وقت...
گفتم باشه پس اگه اینجوریه دیگه ماشین خودت هم لازم نیست هر دو ماشین رو ببر....
💔بله رفت تا مسیر خناصر که دست داعش بود و سه روز مسیر حلب به دمشق بسته شده بود رو آزاد کردن (۲)
✍به روایت ابوعلی ( #شهید_مرتضی_عطایی) - همرزم شهید و دوست #شهید_حاج_محمد_پورهنگ
۱) #شهید_حسین_فدایی
۲) بخاطر همین بسته بودن مسیر سه روز پیکر شهدا من جمله شهید سید ابراهیم " #شهید_مصطفی_صدرزاده" رو زمین مونده بود.
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🍃
بین سرها اگر سری داریم
بـه خدا خوب دلبری داریم...
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#صبحتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
✨🕊
🔹اگر اختلافی بین من و اصغر آقا پیش می آمد همیشه ایشان پیشقدم می شدند و عذرخواهی می کردند و در طول ۲۰ سال زندگی مشترک هیچ چیزی برای من و فرزندانش کم نگذاشت.
👌این هم خدمتتان عرض کنم اصغر آقا در کنار تمام این خصوصیات، دفاع از حرم حضرت زینب (س) را مقدم بر همه کارها می دانستند.
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_بانو_ایمانی_همسر_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_دوم #قسمت_نود_و_هفتم هر چند هنوز کام جانم از طعم کینه و نفرتش #تلخ بود،
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_دوم
#قسمت_نود_و_هشتم
خیالم که از رفتنشان #راحت شد، چادرم را از سرم برداشتم و در عوض باز در حجله غم غربت و تنهایی فرو رفتم که به تمنای دیدار #همسرم، روی عقده دلم پا نهاده و حالا به جای مرد محرمِ زندگی ام، نگاه دریده نامحرمان نصیب دل #تنگم شده بود. بار دیگر تمام وجودم در هم شکست که همانجا پشت در روی زمین نشسته و باز گریه های بی کسی ام را از سر گرفتم.
چه خوش #خیال بودم که گمان میکردم احساس مجید پشت دیوار #دلم به انتظار نشسته و به هر هق هق نغمه دلتنگی ام، خانه #قلبم را دقّ الباب میکند و نمیدانستم پشت #هجومِ گریه های غریبی ام، هیچ کسی حضور ندارد و حتماً حالا در پالایشگاه مشغول کار خودش بود و یادی هم از الهه مصیبتزده اش نمیکرد.
حالا بیش از بیست روز میشد که مرا ندیده بود و چند روزی هم میشد که سراغی هم از من نگرفته و حتی عبدالله هم #پیغامی از طرفش برایم نیاورده بود و لابد کم کم #فراموشم میکرد و من چه ساده بودم که انتظار نگاه #دلتنگش را پشت در میکشیدم. پشتم را به در تکیه داده که تکیه گاه دیگری نداشتم و دیگر نه از شدت گریه های بی مادری ام که از اندیشه #هراس_انگیز دیگری تنم به لرزه افتاده بود که بیم پیوستن خاطره الهه به فراموش خانه خیال مجید، دلم را بیشتر آتش میزد.
میترسیدم که همینطور روزهایم به دل مردگی بی #اختیارم بگذرد و در گذر این فصل افسرده، #همسرم برای همیشه از من بگذرد که گرچه هنوز وجودم از تلخی #تنفرش خالی نشده بود، که گرچه هنوز نمیخواستم با آهنگ صدایش هم کلام شوم، که گرچه هنوز نمیتوانستم قدم به خانه اش بگذارم ولی حتی نمیتوانستم تصور کنم که ذره ای از احساسش نسبت به من کم شود که اگر چنین میشد و من در پس مصیبت #مرگ مادرم، همسر مهربانم را هم از دست میدادم، دیگر چه کسی میخواست خاطره لبخند زندگی را به خاطرم بیاورد؟
کف دستم را روی زمین داغ و خاک آلود حیاط گذاشته و به بهانه #تمرین روزهای بی کسی ام، به دستان سُستم تکیه کرده و تن خسته ام را از زمین کَندم و با قدمهایی #بیرمق خودم را به اتاق کشاندم. باید به این روزهای تنهایی خو میکردم و با این رکودی که به بازار #عشق مجید افتاده بود، باید میپذیرفتم که دیگر #قلب او هم برای من نیست، همانطور که تن مادر از دستم رفت.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهدا جاذبۀ عجیبی دارند.
اثر مغناطیسی شهدا در آدمهای سالم فوق تصور است و میتواند به عنوان یک محک برای ارزیابی دلهای نورانی و پاک قرار بگیرد.
#استاد_پناهیان🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃
حسرتِ کرب و بلا و
عکسِ زیبای حرم...
دل گرفت از بس که با قابِ تو خلوت کرده است
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#صبحتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️✨
شاعری و
هی غزل میریزد از لبخندِ تو
هستی ام را من فدای
خنده هایت میکنم...
#حضرت_دلبر❣
تولدت مبارک آقاجان🎁
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
❤️✨ شاعری و هی غزل میریزد از لبخندِ تو هستی ام را من فدای خنده هایت میکنم... #حضرت_دلبر❣ تولدت
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی❤️
🔸🍃
در این روزگار پر از فتنه و آشوب تنها شهدا چراغ راه ما هستند...
دریغا که فقط عکسهایشان را لایک میکنیم
و وصیتنامه هایشان را از روی بیحوصلگی تا خط دوم میخوانیم!
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹