.
ای سر پناه دائم بی سر پناهها
ای مقصد رئوف و پر احساس آهها
ای مهربان امام سپید و سیاهها
بر ذمه است گر چه تمام گناهها
حسین واعظی🖌
عکس از: خضیر فضاله📸
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام🚩
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
👤آیت الله جوادی آملی میگفتند اینکه رسول الله فرمود "النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی" به این معنی نیست که ازدواج سنت من است هرکس ازدواج نکرد از من نیست!
👈بلکه فرموده ازدواج بنابر #نکاح_شرعی سنت من است و هرکه از آن رویبرگرداند از من نیست..
✍️مصطفی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
حاج محمد در تیراندازی و امور نظامی مهارت داشت. دلش میخواست به خط مقدم برود و مدام آنجا باشد، اما کارهایی که در لاذقیه شروع کرده بود، ناتمام مانده بود.
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_پنجم (آخر) #قسمت_ششم گوشه اتاق روی #زمین چمباته زده و سرم را به #دیوار گ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_پنجم (آخر)
#قسمت_هفتم
با نوای گرم #مهربان مجید سرم را از روی دیوار برداشتم و #نگاهش کردم. او هم از صبح به #غمخواری غم هایم کنارم نشسته و به قدری نگران حال #خرابم بود که #پالایشگاه هم نرفته و تنها با آهنگ دلنشين صدایش، دلداری ام میداد: «الهه جان! نمیخوای با من حرف بزنی؟»
و من حرفی برای گفتن #نداشتم که دوباره سرم را به #دیوار گذاشتم و در عوض اشک برای ریختن بسیار داشتم و پلک های #پژمرده_ام یاری نمی کرد که چشمانم از حجم غم #سنگین شده و نم پس نمیداد. دستان غریب و غمزده ام را با هر دو دستش گرفته بود و می دانست دیگرتوانی برای درد دل کردن ندارم که خودش شروع کرد: «الهه! #عزیزم! به خدا توکل کن! #آروم باش عزیز دلم!»
حالا من هم درست مثل خودش #یتیم شده و دیگر پدر و #مادری نداشتم که آهی کشیدم و #زمزمه کردم: «مجید، بابام...» و با همه #ظلمی که در حق من و زندگی ام کرده و با آواره کردنم، کودکم را #کشته بود، ولی باز هم پدرم بود که بغضی غریبانه #گلوگیرم شد و در برابر نگاه مهربانش، با صدایی #لرزان ناله زدم: «مجيدا من همین پارسال مامانم مرد، حالا بابام...»
و ای کاش فقط #مرده بود و لااقل #دلم را به فاتحه ای #خوش می کردم که می دانستم به قعر جهنم #سقوط کرده و این طالع #نحسش، بیشتر جگرم را آتش میزد که باز در مرداب #غم فرو رفتم.
حالا باز هم دلم در برابر گردباد شک و تردید به #لرزه افتاده بود که اگر در آن شب های قدر امامزاده #حاجتم روا شده و مادرم شفا گرفته بود، پای نوریه هرگز به خانه ما باز نمیشد و
#شیرازه زندگی مان اینچنین از هم نمیپاشید، هر چند بختک #نحس #وهابیت خیلی بیشتر از اینها به جان پدرم افتاده بود که چند ماه قبل از فوت مادر، دستش را به #شراکتی شوم با برادران #نوریه آلوده کرد.
ای کاش لااقل چشمانم قدری دست و دلبازی می کردند تا کمی #گریه می کردم و جانم قدری سبک می شد که نمیشد و من در بهت #بلایی که به سر پدر و برادرم آمده بود، تنها به خودم می لرزیدم.
مجید پا به پای نفس های #مصیبت_زده ام، #نفس میزد و هرچه می توانست از نگاه نگران ولحن لبریز #محبت، خرجم می کرد، بلکه #قفل قلب سنگ و سنگینم شکسته و بند زبانم باز شود و باز نمی شد.
انگار قرار نبود #طومار غم هایم به پایان برسد که تا می خواستیم در خنکای #لطف و مهربانی اسید احمد و مامان خدیجه، لَختی آرام بگیریم باز طوفان مصیبت از سمتی دیگر بر سر زندگی مان آوار شد و اینبار چه #مصیبت سهمگینی بود که برادرم به عنوان #تروریست بازداشت شده و پدرم در غربت اردوگاه تروریست های تکفیری، با شلیک #مستقیم گلوله به سرش #اعدام شده بود، صحنه هولناکی که حتی از تصورش رعشه بر اندامم می افتاد.
حالا این #خلاء پر از اندوه و #حسرت، فرصت خوبی بود تا مرور کنم آنچه در این مدت بر من و خانواده ام گذشت که حدود یک سال و نیم پیش، این #طایفه وهابی به بهانه شراکتی آنچنانی با پدر پر حرص و طمعم، رفاقتی #شیطانی را آغاز کرده و در این مدت کوتاه کار را به جایی رساندند که پدر و یکی از برادرانم را به وعده #متاع دنیا تا سوریه کشانده، جان یکی را گرفتند و #بخت با دیگری یار بود که توانست جانش را بردارد و از مهلکه بگریزد که او هم زندگی اش #متلاشی شد.
حالا می فهمیدم نخلستان و شراکت و #وصلت خانوادگی همه بهانه بوده که وهابیت می خواهد با این #هیبت خوش خط و #خال در میان خانواده ها نفوذ کرده، اموالشان را برای کمک به #تروریستها مصادره کرده و جانشان را به بهای سپر #بلای خودشان به #مسلخ ببرند، همان کاری که با خانواده #من کردند!
ادامه دارد...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
حاج قاسم خیلی دوسش میداشت بهش میگفت؛ تو اصغر نیستی اکبری...
#حاج_قاسم
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
تو میر عشقی
عاشقان بسیار داری
علی موسی الرضا....
✋ #به_تو_از_دور_سلام
🌷به یاد محب و محبوب #امام_رضا (ع)، #شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
📸رنگینکمان آسمانِ حسین(ع)
دریــا غــریـق مـرحـمـت بـی کـران تـو
هـفـت آسـمـان تـجـلـیِّ رنگـیـن کمان تو
خورشـید ناز می کشد از ذرّه های خـاک
آنـجا کـه صبـح مـی گـذرد کـاروان تـو
جواد محمدزمانی🖌
عکس از: علی السعدی📸
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام🚩
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
سلاماً علی من حاربَوا الّیل
و عِندالصّباح بالاکفانِ قد عادوا
سلام بر آنانکه شبانگاهان میجنگند
و صبح دم، با کفن باز میگردند...
#کفن_شهدای_مقاومت
#شهید_ابومهدی_المهندس
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
قبل از قراردادن پیکرهای مطهر در آنها
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
نگاهتان؛
وجودمان را
از عشـق لبریز میکـند؛
ما عاشق نگاه یـاران هستیم ...
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
مهندسِ برهم زدن نقشههای شوم دشمنان (طبق گفته خودشون)
#روز_مهندس🌱
#ایران_قوی🇮🇷
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊