eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
850 عکس
351 ویدیو
20 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
«فرآیند خاطره نویسی» : «خاطره» یکی از بی تکلف ترین، عام ترین و صمیمانه ترین انواع نوشته است و به یک خاطره به همین دلیل که اصول و قواعد خاطره نویسی در آن رعایت نشده , نمی توان خرده گرفت زیرا این ویژگی ها و قوانین همگی نسبی و در حد ایده هایی است که بر اساس تجربه توسط استادان فن ارائه شده است و می تواند به جذاب تر شدن , شیواتر شدن , و اثر گذار تر بودن خاطره کمک کند. _ یک اتفاق یا حادثه مهم می تواند طی یک فرایند 3 مرحله ای تبدیل به گونه ای موثر و جذاب از «خاطره» شود که این 3 را می توان بدین گونه تعریف کرد: الف: خاطره گفتاری : فرایندی که طی آن , شخص از یک اتفاق یا رویداد مهم در قالب کلمه ها و جمله ها , خاطره ای می سازد.در واقع این نوع خاطره , شکلی کاملا ساده ,بی تکلف و بی قاعده از بیان یک اتفاق است و هدف آن ذکر آن اتفاق یا رویداد است.در این نوع خاطره , کلمات , جمله ها و فضا سازی ها و هر چیز دیگر دارای نقش اساسی و پایه ای نیستند و نقش طبیعی در حد سایر عناصر هر نوشته بر عهده دارند و معمولا دارای این ویژگی هاست:صمیمیت,زبان به کار بردن کلمات شکسته,جابه جا شدن ارکان جمله , تکیه نکردن بر حواشی و حوادث فرعی. ب: خاطره نوشتاری خام: فرایندی که در آن نویسنده , یک خاطره گفتاری را روی کاغذ می آورد.این گونه از خاطره اگر چه اصول و قواعد دست و پا گیری ندارد و صرفا نگارش یک خاطره گفتاری است, ارزش ادبی آن , بیش از خاطره گفتاری است, چرا که نویسنده باید حداقل قواعد نگارش را در آن رعایت کند. از جمله : 1.حذف حشو و زواید : حشر عبارت است از کلمه ها یا عبارتهای زاید و بی نقشی که معمولا در صحبت های عادی و روزمره به کار می رود.این عبارت ها صورت های مختلفی دارد, از جمله تکیه کلام ها ,مانند «عرض شود که ... بله , خلاصه » یا حشو تکرار, مانند «چیز میزا, کتاب متابا, توپ موپا» 2. آوردن فعل و فاعل های متناسب مثلا من رفتم , تو رفتی و ... و به طور کلی رعایت نسبی ترتیب و توالی ارکان جمله. 3. دادن اطلاعات کافی به خواننده , در خاطره گفتاری ممکن است گوینده برخی مطالب را فراموش کند و آن ها را در جای خود بیان نکندو بعد در انتهای گفتارش , آن موضوع را به یاد آورد و بیان کند یا در اثر تذکر مخاطبان قسمت های جا مانده را تکمیل نماید. اما در خاطره نوشتاری خام چون نویسنده وقت کافی برای نوشتن دارد, می تواند اطلاعاتی را که درباره حادثه یا اتفاق خاص , کافی و لازم می داند مرتب می کند و همگی را به خواننده منتقل نمایند. ج: خاطره نوشتاری ادبی: شکلی از بیان خاطره که بر طبق اصول و قواعد تدوین شده و جذابیت , زیبایی و اثر گذاری آن بیشتر از دو گونه قبل است. این نوع از خاطره معمولا در اثر ویرایش و بازنویسی خاطره نوشتاری خام به دست می آید. امروزه عده ای که آگاه به این فن هستند , خاطرات نوشتاری خام را با نثر روان و رعایت اصول خاطره نویسی و نیز استفاده از علائم نگارشی , به خاطره نوشتاری ادبی تبدیل می کنند . زبان خاطره باید صمیمانه باشد و از سوی دیگر , نویسنده خاطره , اجباری در رعایت کامل ارکان جمله ندارد و می تواند آن ها را متناسب با نوع بیان جابه جا نماید؛ در عین حال که نباید کلمات را بشکند. @shahid_ketabi
 👈 زبان متناسب با خاطره چه نوع زبانی است؟ برای آن که بتوانیم به سوالات فوق پاسخ دهیم , ابتدا باید کلیاتی راجع به زبان بدانیم. همان طور که نقاش برای خلق نقاشی خود نیاز به شناسایی وسایل کارش دارد تا بتواند با آگاهی از چگونگی و نوع کاربرد هریک از آن ها به خوبی استفاده کند , یک نویسنده نیز باید انواع زبان را بشناسد و زبانی متناسب برای نوشته خود بیابد. زبان به طور کلی به دو بخش «زبان گفتاری» و «زبان نوشتاری» تقسیم می شود. زبان گفتاری همان زبانی است که به وسیله آن با یکدیگر سخن می گوییم. زبان شناسان 3 صورت برای این زبان قایل می‌شوند که عبارت است از : گونه , گویش و لهجه. - نحوه سخن گفتن یک مرد مسن و جا افتاده و یک کودک , دو گونه مختلف از زبان گفتاری است. -ترکی , کردی , گیلکی , نیز 3 گویش ایرانی است. -از میان لهجه های مختلف نیز می توان لهجه های یزدی , اصفهانی , جنوبی و مشهدی را مثال زد. ویژگی های زبان گفتاری : ۱- استفاده از کلمات شکسته مثال :خونه , اونه , نون و ... ۲- جا به جایی ارکان جمله مثال : اومدم خونه و نشستم رو صندلی. ۳- داشتن لحن مثال : کتاب‌هارو بردارم؟ ۴- داشتن حشو و زواید مثال : کتاب متابا کو ؟بچه مچه‌ها کجان؟ زبان نوشتاری : زبان نوشتاری به دو گونه «علمی و «ادبی» تقسیم می شود . زبان عملی زبانی است که در آن هر کلمه بر معنای علمی خود دلالت می کند , ترتیب و توالی ارکان جمله ها حفظ می شود و تنها هدف این نوشته , انتقال یک حقیقت است , مانند بیان چگونگی فعالیت قلب. زبان ادبی نیز گونه ای زبان نوشتاری است که در آن از آرایه های ادبی استفاده می شود و کلمات بر معنای اصلی خود دلالت ندارند. مثلا «سرو» در این زبان به معنی درخت سرو به کار نمی رود , بلکه مفهوم بلند قامتی و استواری را می رساند و «لاله» بر شهید و شهادت دلالت می کند. زبان معیار: زبان معیار زبان رسمی هر کشور است که شامل زبان گفتاری و نوشتاری نیز می شود و همان زبانی است که در نوشتن خاطره یا داستان از آن استفاده می شود. در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم , اما این بدین معنا نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم برای مثال اگر نویسنده بخواهد بر کلمه خاصی تاکید کند آن را در ابتدای جمله بیاورد. ویژگی های زبان معیار: ۱- وضوح: در این زبان , هر کلمه بر معنای حقیقی خودش دلالت می کند.مثلا «کوه»مفهوم کوه را می رساند و «سرو» بر مفهوم درخت سرو دلالت دارد.جمله ها نیز همین ویژگی را دارند.مثلا جمله «نگاهی به بیرون انداختم»جمله چندان زیبایی برای یک خاطره یا داستان نیست زیرا بر معنای غیر از مفهوم حقیقی خود دلالت می کند و به معنی «به بیرون انداختن نگاه»می باشد؛ در حالی که به جای آن می توان از این جمله استفاده کرد :«بیرون را نگاه کردم.» ۲- نداشتن حشو زواید ۳- سادگی: یکی دیگر از ویژگی های زبان معیار , سادگی است.به عبارت دیگر , کلمه ای را در زبان معیار به کار می‌بریم که در زبان عامه به معنی کردن نیاز نداشته باشد؛ یعنی , همان گونه می‌نویسیم که عموم مردم می گویند (با رعایت ویژگی های زبان معیار)پس زبان معیار از نظر سادگی باید به زبان گفتار نزدیک باشد. به مثال زیر توجه کنید.👇 نبودی خیروک , خان تیغ زبانش را کشیده بود و حرف هایی بلغور می کرد که پشیزی پیش من و تو ارزش نداشت . خیلی زود نگاهم رنگ باخت و قامت ستبر و فربه اش پیش نگاهم به گل نشست و شد همانی که باید باشد. «ریشه در اعماق/ ابراهیم حسن بیگی» ۵- جابه جایی ارکان جمله بر اساس نوع راوی و نحو بیان : گفتیم که در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم, اما این بدین معنی نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم . برای مثال , اگر نویسنده بخواهد بر کلمه ای خاص تاکید کند , آن را در ابتدای جمله می آورد . همچنین اگر اهداف زیر را داشته باشد , می‌تواند ارکان جمله را جا به جا کند: ایجاد لحن , تاکید , داشتن نوعی زبان مخصوص خود (با دلیل و منطق) زبان معیار , زبان فرهنگی و ادبی مشترکی است که درس خوانندگان , روحانیون , سیاست مداران , دانشمندان , روزنامه نویسان و نویسندگان کتاب های درسی و علمی و فنی و تخصصی آن را به کار می برند و با آن می نویسند و ادای مقصود می کنند. @shahid_ketabi
یک از موضوعات مربوط به آن خاطره را از قلم نیندازد تا از به وجود آمدن سوال های متعدد در ذهن خواننده جلوگیری نماید یا پاسخ آن ها را بدهد.نویسنده همچنین نباید خاطره را بدون رسیدن به نقطه ی پایانی و انتهای عقلانی رها سازد , مگر آن که از این کار مقصود خاصی داشته باشد . همچنین ادامه ندادن بی مورد خاطره پس از پایان یافتن حادثه ی اصلی , به زیبایی آن خاطره کمک می کند. ۸- خلاصه بودن: در مدت زمانی که حادثه ی اصلی یک خاطره اتفاق می افتد , ممکن است چندین حادثه ی فرعی دیگر نیز روی دهد. به یک خاطره به این دلیل که اصول و قواعد خاطره نویسی در آن رعایت نشده , نمی توان خرده گرفت زیرا این ویژگی ها و قوانین همگی نسبی و در حد ایده هایی است که بر اساس تجربه توسط استادان فن ارائه شده است و می توان به جذاب تر شدن , شیوا تر شدن و اثر گذار تر بودن خاطره کمک می کند. @shahid_ketabi
خاطرات و کرامات شهید عاملو
#روش‌های مختلف زندگینامه‌نویسی و خاطره‌نگاری ۱- خاطرات پراکنده بعضی وقتها، شما دنبال خاطرات پراکنده
۴- ثبت برجسته‌ترین خاطرات شهید بعضی وقتها ممکن است شما به جای پرداختن به زندگی یک شهید، مایل باشید که فقط خاطره‌های آن شهید و شهدای دیگر را مثلاً فقط درباره نماز و پایبندی آنها به مسائل شرعی جمع‌آوری کنید و یا فقط خوابهائی که در رابطه با آنها دیده شده جمع نمائید. در هر صورت شما با تعیین هدف مشخص می‌توانید بهتر و سریع‌تر به سر منزل مقصود برسید. اگر چه تمام خاطرات مربوط به شهدا و ایثارگران باید جمع‌آوری شوند و هر کدام از خاطره‌ها به جای خود اهمیت دارند ولی روی چند موضوع باید بیشتر، وقت گذاشته شود: غیرت دینی، از خود گذشتگی (که البته با «از جان گذشتگی» تفاوت بسیار دارد)، ایمان قلبی به مبدأ و معاد، کرامات، ایمان به دفاع مقدس و اطاعت از ولایت. اگر بیشتر موضوعات را «جسم» تلقی کنیم موارد بالا «روح» آنها هستند و مردم تشنه این نوع خاطراتند. اگر خاطرات عادی، آمیخته به این «روح» نشود از حلاوت و طراوت و ماندگاری و تأثیرگذاری برخوردار نخواهند بود در ضمن سندهای حقانیت رزمندگان جبهه‌های حق علیه باطل نیز در همین نوع خاطرات پنهان شده و گرد غربت می‌خورند. نکته : «کلیدهای حل معمای شما» معمولاً وقتی که درباره شهیدی صحبت می‌شود به ما می‌گویند: فلانی خیلی خوب بود، خیلی با محبت بود، خیلی ایثار و ازخودگذشتگی داشت، خیلی مقید به مسائل مذهبی بود و این نکات برای اکثریت شهدا مصداق دارد ولی شما باید روی کلمه «خیلی» حساس باشید. وقتی که مصاحبه‌شونده کلمۀ «خیلی» را به زبان می‌آورد مطمئناً خیلی خاطره و حرف درباره همان موضوع دارد. این «خیلی‌ها» کلیدهای حل معمای شما هستند. بگذارید تمام این «خیلی‌ها» را بگوید و شما یادداشت کنید. وقتی که حرفهای او تمام شد به سراغ آن «خیلی» اول بروید، چون او در ذهن خودش، آن «خیلی‌ها» را ناخودآگاه اولویت‌بندی کرده است. سپس به سراغ «خیلی‌های» بعد بروید. مثلاً او گفته که: فلانی خیلی مهربان بود شما بگویید: با والدینش چگونه بود؟ نگوئید یک یا چند نمونه مثال بزن چون ذهن طرف را برای بازیابی و بازسازی خاطرات، مشوش خواهید کرد.‌ بعد از ذکر نمونه اول می‌توانید بپرسید: نسبت به دوستان و غریبه‌ها چگونه بود؟ حتی نسبت به حیوانات و گیاهان چگونه بود؟ مطمئناً این جویبار کوچک سؤالات ریز و دقیق، شما را به دریایی از معارف می‌رساند. فکر نکنید که فرد مصاحبه شونده، تمام خاطراتش را برای شما آماده و کلاسه‌بندی کرده و به محض تقاضا، در اختیارتان می‌گذارد. این شما هستید که باید از دل مصاحبه ، خاطرات را بیرون بکشید. @shahid_ketabi
حضرت آیت الله خامنه‌ای: «این خاطرات، ثروت ملّی است؛ متعلّق به آن شخص خاطره‌گو و راوی هم نیست، مال همه است؛ باید بگویند، باید بنویسند.» ۱۳۹۶/۰۳/۰۳ @shahid_ketabi
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «خاطرات والدین و همسران شهدای دفاع مقدّس،  مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه  بسیاری از  والدین  شهدا از دنیا رفته‌اند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شده‌اند.»  ۱۳۹۸/۰۷/۰۸ @shahid_ketabi
✍️رهبر معظم انقلاب : روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. و اگر این شد، آن‌وقت مسئله‌ی شهادت که به معنای مجاهدت تمام‌عیار در راه خدا است، در جامعه ماندگار خواهد شد. و اگر این شد، برای این جامعه دیگر شکست وجود نخواهد داشت و شکست معنا نخواهد داشت؛ پیش خواهد رفت ۹۳/۱۱/۲۷ @shahid_ketabi
پیش از شهادت روی یک برگه نوشته بود: «از شما خواهش می‌کنم و می‌خواهم همیشه چند موضوع را مد نظر داشته باشید: ↵ هرگز دروغ نگویید ↵زود قضاوت نکنید ↵گذشت و ایثار داشته باشید ↵خوشرو و خوش برخورد باشید ↵و اینکه جبهه‌ها را پر نگه دارید خدایا ما را ببخش و بیامرز! خدایا عاقبت بخریمان بگردان! خدایا ما را آنی به خودمان وا مگذار! خدایا معرفت شناخت به ما عطا کن! خدایا امام عزیزو بزرگوارمان راحفظ بفرما! آمین یا رب العالمین بنده حقیر امیر حاج امینی تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ روز جمعه ساعت ۱۲:۳۰» 🌷 @shahid_ketabi
 👈 زبان متناسب با خاطره چه نوع زبانی است؟ برای آن که بتوانیم به سوالات فوق پاسخ دهیم , ابتدا باید کلیاتی راجع به زبان بدانیم. همان طور که نقاش برای خلق نقاشی خود نیاز به شناسایی وسایل کارش دارد تا بتواند با آگاهی از چگونگی و نوع کاربرد هریک از آن ها به خوبی استفاده کند , یک نویسنده نیز باید انواع زبان را بشناسد و زبانی متناسب برای نوشته خود بیابد. زبان به طور کلی به دو بخش «زبان گفتاری» و «زبان نوشتاری» تقسیم می شود. زبان گفتاری همان زبانی است که به وسیله آن با یکدیگر سخن می گوییم. زبان شناسان 3 صورت برای این زبان قایل می‌شوند که عبارت است از : گونه , گویش و لهجه. - نحوه سخن گفتن یک مرد مسن و جا افتاده و یک کودک , دو گونه مختلف از زبان گفتاری است. -ترکی , کردی , گیلکی , نیز 3 گویش ایرانی است. -از میان لهجه های مختلف نیز می توان لهجه های یزدی , اصفهانی , جنوبی و مشهدی را مثال زد. ویژگی های زبان گفتاری : ۱- استفاده از کلمات شکسته مثال :خونه , اونه , نون و ... ۲- جا به جایی ارکان جمله مثال : اومدم خونه و نشستم رو صندلی. ۳- داشتن لحن مثال : کتاب‌هارو بردارم؟ ۴- داشتن حشو و زواید مثال : کتاب متابا کو ؟بچه مچه‌ها کجان؟ زبان نوشتاری : زبان نوشتاری به دو گونه «علمی و «ادبی» تقسیم می شود . زبان عملی زبانی است که در آن هر کلمه بر معنای علمی خود دلالت می کند , ترتیب و توالی ارکان جمله ها حفظ می شود و تنها هدف این نوشته , انتقال یک حقیقت است , مانند بیان چگونگی فعالیت قلب. زبان ادبی نیز گونه ای زبان نوشتاری است که در آن از آرایه های ادبی استفاده می شود و کلمات بر معنای اصلی خود دلالت ندارند. مثلا «سرو» در این زبان به معنی درخت سرو به کار نمی رود , بلکه مفهوم بلند قامتی و استواری را می رساند و «لاله» بر شهید و شهادت دلالت می کند. زبان معیار: زبان معیار زبان رسمی هر کشور است که شامل زبان گفتاری و نوشتاری نیز می شود و همان زبانی است که در نوشتن خاطره یا داستان از آن استفاده می شود. در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم , اما این بدین معنا نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم برای مثال اگر نویسنده بخواهد بر کلمه خاصی تاکید کند آن را در ابتدای جمله بیاورد. ویژگی های زبان معیار: ۱- وضوح: در این زبان , هر کلمه بر معنای حقیقی خودش دلالت می کند.مثلا «کوه»مفهوم کوه را می رساند و «سرو» بر مفهوم درخت سرو دلالت دارد.جمله ها نیز همین ویژگی را دارند.مثلا جمله «نگاهی به بیرون انداختم»جمله چندان زیبایی برای یک خاطره یا داستان نیست زیرا بر معنای غیر از مفهوم حقیقی خود دلالت می کند و به معنی «به بیرون انداختن نگاه»می باشد؛ در حالی که به جای آن می توان از این جمله استفاده کرد :«بیرون را نگاه کردم.» ۲- نداشتن حشو زواید ۳- سادگی: یکی دیگر از ویژگی های زبان معیار , سادگی است.به عبارت دیگر , کلمه ای را در زبان معیار به کار می‌بریم که در زبان عامه به معنی کردن نیاز نداشته باشد؛ یعنی , همان گونه می‌نویسیم که عموم مردم می گویند (با رعایت ویژگی های زبان معیار)پس زبان معیار از نظر سادگی باید به زبان گفتار نزدیک باشد. به مثال زیر توجه کنید.👇 نبودی خیروک , خان تیغ زبانش را کشیده بود و حرف هایی بلغور می کرد که پشیزی پیش من و تو ارزش نداشت . خیلی زود نگاهم رنگ باخت و قامت ستبر و فربه اش پیش نگاهم به گل نشست و شد همانی که باید باشد. «ریشه در اعماق/ ابراهیم حسن بیگی» ۵- جابه جایی ارکان جمله بر اساس نوع راوی و نحو بیان : گفتیم که در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم, اما این بدین معنی نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم . برای مثال , اگر نویسنده بخواهد بر کلمه ای خاص تاکید کند , آن را در ابتدای جمله می آورد . همچنین اگر اهداف زیر را داشته باشد , می‌تواند ارکان جمله را جا به جا کند: ایجاد لحن , تاکید , داشتن نوعی زبان مخصوص خود (با دلیل و منطق) زبان معیار , زبان فرهنگی و ادبی مشترکی است که درس خوانندگان , روحانیون , سیاست مداران , دانشمندان , روزنامه نویسان و نویسندگان کتاب های درسی و علمی و فنی و تخصصی آن را به کار می برند و با آن می نویسند و ادای مقصود می کنند. @shahid_ketabi
«فرآیند خاطره نویسی» : «خاطره» یکی از بی تکلف ترین، عام ترین و صمیمانه ترین انواع نوشته است و به یک خاطره به همین دلیل که اصول و قواعد خاطره نویسی در آن رعایت نشده , نمی توان خرده گرفت زیرا این ویژگی ها و قوانین همگی نسبی و در حد ایده هایی است که بر اساس تجربه توسط استادان فن ارائه شده است و می تواند به جذاب تر شدن , شیواتر شدن , و اثر گذار تر بودن خاطره کمک کند. _ یک اتفاق یا حادثه مهم می تواند طی یک فرایند 3 مرحله ای تبدیل به گونه ای موثر و جذاب از «خاطره» شود که این 3 را می توان بدین گونه تعریف کرد: الف: خاطره گفتاری : فرایندی که طی آن , شخص از یک اتفاق یا رویداد مهم در قالب کلمه ها و جمله ها , خاطره ای می سازد.در واقع این نوع خاطره , شکلی کاملا ساده ,بی تکلف و بی قاعده از بیان یک اتفاق است و هدف آن ذکر آن اتفاق یا رویداد است.در این نوع خاطره , کلمات , جمله ها و فضا سازی ها و هر چیز دیگر دارای نقش اساسی و پایه ای نیستند و نقش طبیعی در حد سایر عناصر هر نوشته بر عهده دارند و معمولا دارای این ویژگی هاست:صمیمیت,زبان به کار بردن کلمات شکسته,جابه جا شدن ارکان جمله , تکیه نکردن بر حواشی و حوادث فرعی. ب: خاطره نوشتاری خام: فرایندی که در آن نویسنده , یک خاطره گفتاری را روی کاغذ می آورد.این گونه از خاطره اگر چه اصول و قواعد دست و پا گیری ندارد و صرفا نگارش یک خاطره گفتاری است, ارزش ادبی آن , بیش از خاطره گفتاری است, چرا که نویسنده باید حداقل قواعد نگارش را در آن رعایت کند. از جمله : 1.حذف حشو و زواید : حشر عبارت است از کلمه ها یا عبارتهای زاید و بی نقشی که معمولا در صحبت های عادی و روزمره به کار می رود.این عبارت ها صورت های مختلفی دارد, از جمله تکیه کلام ها ,مانند «عرض شود که ... بله , خلاصه » یا حشو تکرار, مانند «چیز میزا, کتاب متابا, توپ موپا» 2. آوردن فعل و فاعل های متناسب مثلا من رفتم , تو رفتی و ... و به طور کلی رعایت نسبی ترتیب و توالی ارکان جمله. 3. دادن اطلاعات کافی به خواننده , در خاطره گفتاری ممکن است گوینده برخی مطالب را فراموش کند و آن ها را در جای خود بیان نکندو بعد در انتهای گفتارش , آن موضوع را به یاد آورد و بیان کند یا در اثر تذکر مخاطبان قسمت های جا مانده را تکمیل نماید. اما در خاطره نوشتاری خام چون نویسنده وقت کافی برای نوشتن دارد, می تواند اطلاعاتی را که درباره حادثه یا اتفاق خاص , کافی و لازم می داند مرتب می کند و همگی را به خواننده منتقل نمایند. ج: خاطره نوشتاری ادبی: شکلی از بیان خاطره که بر طبق اصول و قواعد تدوین شده و جذابیت , زیبایی و اثر گذاری آن بیشتر از دو گونه قبل است. این نوع از خاطره معمولا در اثر ویرایش و بازنویسی خاطره نوشتاری خام به دست می آید. امروزه عده ای که آگاه به این فن هستند , خاطرات نوشتاری خام را با نثر روان و رعایت اصول خاطره نویسی و نیز استفاده از علائم نگارشی , به خاطره نوشتاری ادبی تبدیل می کنند . زبان خاطره باید صمیمانه باشد و از سوی دیگر , نویسنده خاطره , اجباری در رعایت کامل ارکان جمله ندارد و می تواند آن ها را متناسب با نوع بیان جابه جا نماید؛ در عین حال که نباید کلمات را بشکند. @shahid_ketabi
 👈 زبان متناسب با خاطره چه نوع زبانی است؟ برای آن که بتوانیم به سوالات فوق پاسخ دهیم , ابتدا باید کلیاتی راجع به زبان بدانیم. همان طور که نقاش برای خلق نقاشی خود نیاز به شناسایی وسایل کارش دارد تا بتواند با آگاهی از چگونگی و نوع کاربرد هریک از آن ها به خوبی استفاده کند , یک نویسنده نیز باید انواع زبان را بشناسد و زبانی متناسب برای نوشته خود بیابد. زبان به طور کلی به دو بخش «زبان گفتاری» و «زبان نوشتاری» تقسیم می شود. زبان گفتاری همان زبانی است که به وسیله آن با یکدیگر سخن می گوییم. زبان شناسان 3 صورت برای این زبان قایل می‌شوند که عبارت است از : گونه , گویش و لهجه. - نحوه سخن گفتن یک مرد مسن و جا افتاده و یک کودک , دو گونه مختلف از زبان گفتاری است. -ترکی , کردی , گیلکی , نیز 3 گویش ایرانی است. -از میان لهجه های مختلف نیز می توان لهجه های یزدی , اصفهانی , جنوبی و مشهدی را مثال زد. ویژگی های زبان گفتاری : ۱- استفاده از کلمات شکسته مثال :خونه , اونه , نون و ... ۲- جا به جایی ارکان جمله مثال : اومدم خونه و نشستم رو صندلی. ۳- داشتن لحن مثال : کتاب‌هارو بردارم؟ ۴- داشتن حشو و زواید مثال : کتاب متابا کو ؟بچه مچه‌ها کجان؟ زبان نوشتاری : زبان نوشتاری به دو گونه «علمی و «ادبی» تقسیم می شود . زبان عملی زبانی است که در آن هر کلمه بر معنای علمی خود دلالت می کند , ترتیب و توالی ارکان جمله ها حفظ می شود و تنها هدف این نوشته , انتقال یک حقیقت است , مانند بیان چگونگی فعالیت قلب. زبان ادبی نیز گونه ای زبان نوشتاری است که در آن از آرایه های ادبی استفاده می شود و کلمات بر معنای اصلی خود دلالت ندارند. مثلا «سرو» در این زبان به معنی درخت سرو به کار نمی رود , بلکه مفهوم بلند قامتی و استواری را می رساند و «لاله» بر شهید و شهادت دلالت می کند. زبان معیار: زبان معیار زبان رسمی هر کشور است که شامل زبان گفتاری و نوشتاری نیز می شود و همان زبانی است که در نوشتن خاطره یا داستان از آن استفاده می شود. در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم , اما این بدین معنا نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم برای مثال اگر نویسنده بخواهد بر کلمه خاصی تاکید کند آن را در ابتدای جمله بیاورد. ویژگی های زبان معیار: ۱- وضوح: در این زبان , هر کلمه بر معنای حقیقی خودش دلالت می کند.مثلا «کوه»مفهوم کوه را می رساند و «سرو» بر مفهوم درخت سرو دلالت دارد.جمله ها نیز همین ویژگی را دارند.مثلا جمله «نگاهی به بیرون انداختم»جمله چندان زیبایی برای یک خاطره یا داستان نیست زیرا بر معنای غیر از مفهوم حقیقی خود دلالت می کند و به معنی «به بیرون انداختن نگاه»می باشد؛ در حالی که به جای آن می توان از این جمله استفاده کرد :«بیرون را نگاه کردم.» ۲- نداشتن حشو زواید ۳- سادگی: یکی دیگر از ویژگی های زبان معیار , سادگی است.به عبارت دیگر , کلمه ای را در زبان معیار به کار می‌بریم که در زبان عامه به معنی کردن نیاز نداشته باشد؛ یعنی , همان گونه می‌نویسیم که عموم مردم می گویند (با رعایت ویژگی های زبان معیار)پس زبان معیار از نظر سادگی باید به زبان گفتار نزدیک باشد. به مثال زیر توجه کنید.👇 نبودی خیروک , خان تیغ زبانش را کشیده بود و حرف هایی بلغور می کرد که پشیزی پیش من و تو ارزش نداشت . خیلی زود نگاهم رنگ باخت و قامت ستبر و فربه اش پیش نگاهم به گل نشست و شد همانی که باید باشد. «ریشه در اعماق/ ابراهیم حسن بیگی» ۵- جابه جایی ارکان جمله بر اساس نوع راوی و نحو بیان : گفتیم که در زبان معیار ملزم و مقید به رعایت قواعد دستور زبان و ترتیب ارکان جمله نیستیم, اما این بدین معنی نیست که بتوانیم بدون سبب ارکان جمله را به هم بزنیم . برای مثال , اگر نویسنده بخواهد بر کلمه ای خاص تاکید کند , آن را در ابتدای جمله می آورد . همچنین اگر اهداف زیر را داشته باشد , می‌تواند ارکان جمله را جا به جا کند: ایجاد لحن , تاکید , داشتن نوعی زبان مخصوص خود (با دلیل و منطق) زبان معیار , زبان فرهنگی و ادبی مشترکی است که درس خوانندگان , روحانیون , سیاست مداران , دانشمندان , روزنامه نویسان و نویسندگان کتاب های درسی و علمی و فنی و تخصصی آن را به کار می برند و با آن می نویسند و ادای مقصود می کنند. @shahid_ketabi