#استاد_پناهیان
🔹اول چیزی که خدا از آن تقدیر میکند
🌹هر چه بیشتر به خاطر خدا صبر کنیم، خدا بیشتر به خاطر ما عجله خواهد کرد و هر چه بیشتر در سختیها لبخند بزنیم، خدا زودتر آسایش را به ما میرساند. انگار خدا طاقت ندارد صبر بندۀ خودش را ببیند و در آخرت هم هنگام ورود به بهشت اول از صبرشان تقدیر میکند: سلام علیکم بماصبرتم فنعم عقبی الدار. 🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
خاطره ای از سید ابراهیم :
✨يه روز همراه سید داشتيم با ماشین ميرفتيم جلسه ی عملیاتی تو ماشين سید ضبط و روشن کرد و مداحی آقای میثم مطیعی و گوش میکرد به سید نگاه میکردم و بی اختیار لبخند ميومد روی لبم برام جالب بود سید همچين روحیه ی قشنگی داره تو حال خودش بود..... غروب موقع اذان رسیدیم و بعد نماز رفتیم برای جلسه
طرح ها داده شد و سید دستش و بلند کرد و اجازه صحبت خواست خیلی جسورانه ولی با احترام صحبت میکرد حتی وقتی که با صدای بلند صحبت میکرد احترام تو صحبتش مشخص بود
سید گفت صد و بیستا نیرو به من بدین ما ميزنيم هدف اول و میگیریم شما فقط سریع پشت مارو پر کنید بلا فاصله میریم برای هدف بعدی فقط اگه نیرویی از ما مجروح شد شما تکمیلمون کنید حتی اگه خودم شهید یا مجروح شدم نمیزارم کسی بهم دست برنه میریم سمت هدف فقط شما پشت مارو پر کنید اجازه نمیدهیم دشمن خودشو جمع و جور کنه..... حیرون بودم از این بشر آدم جنگ ندیده ای نبود که معنی تیر و ترکش و خمپاره رو ندونه اهل عقب نشستن و فرمان دادن هم نیست خودش نفر اوله پس با چه شهامتی ميگه من ميرم تو دل دشمن شما پشت منو پر کنید
باید خمپاره کنارت خورده باشه باید تیر بیست و سه بالا سرت ترکیده باشه باید صفیر چهارده و نیم که از کنارت رد ميشه شنیده باشی تا بفهمی تو دل دشمن زدن و خط شکن بودن یعنی چی اونجاس که مرد از نامرد مشخص ميشه
ما هم با نظر سید موافقت کردیم اصرار میکردیم تا قبول کنند ما هم گفتیم اگه ما هم مجروح شدیم کسی کمک نکنه تا وقفه ایجاد نشه فقط نیروهای پشتمان باشند تا جایگزین باشند وقتی اومديم بیرون سید خیلی تحسین میکرد مارو هیچ وقت خنده های قشنگش یادم نميره
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
این الفاطمیون:
بسم رب الشهدا🌹
#عاشورای سال 72 مصطفی و پسر خاله ش می خواستن با
#هیئت ثارالله اهواز برن،
همراه دسته به حرم علی ابن مهزیار اهوازی بروند.
دسته صبح خیلی زود حرکت کرد
و مصطفی و پسرخاله ش جا موندن ...😔 وقتی دید که دسته عزاداری رفته آن قدر #گریه کرد .😭 مدام می گفت: خواب رفتم ، #جا_موندم ،
ما هم که دیدیم این قدر بی تابی
می کنه خودمون به مراسم عزاداری رسوندیمشون😔🌹😔 #عزیزم دیدی خواب که نموندی ،تازه #سبقت هم گرفتی و خودتو به روز #تاسوعا رسوندی ؟....😭🌹😭
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمليات #بصري_الحرير
شــهيدان «سيد_ابراهيم» #مصطفي_صدرزاده
«حاج حسين بادپا»
#سيد_مجتبی_حسینی
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
18.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دخترانم اسیر داعش هستند
درخواست کمک مادر سوری از مقام معظم رهبری
🔻یک خانواده سوری که در سال 96 در جریان حمله داعش به شهرکهای فوعه و کفریا، دخترانشان مفقود شدند در دیداری کوتاه با مقام معظم رهبری درخواست کمک برای نجات فرزندان خود کردند.
@shahid_mostafasadrzadeh
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
21.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
✘ آخـــه چرا قسمت من نشد برم راهپیمایی اربعین؟
یعنی فقط من بین اینهمه آدم زیادی بودم که باید جا میموندم؟
اینستاگرام
منبع : کارگاه سبک زندگی شاد
@ostad_shojae | montazer.ir
خاطره ای از رزمنده ی محترم جناب ابوعلی، دوست و هم رزم شهیدصدرزاده»
.
.یه چند روز قبل از عملیات بصرالحریر، با جمعی از دوستان ، شامل سید ابراهیم،ابو عباس، ابو زینب، دانیال، سید سجاد و...نشسته بودیم ...
.شهید صدرزاده با حالت خیلی جدددی رو به یکی از بچه ها،شروع کرد به تعریف کردن خواب دیشبش...
خواب دیدم که قیامت شده ،حساب کتاب و پل صراط و...
.خلاصه بهش گفت : من تا اومدم از پل صراط رد بشم، پاهام لرزید و از پل افتادم و دست و پاهام شکست، خیلی غصه خوردم و حالم گرفته بود که سنگینی بار گناه و معصیت، نذاشته از پل رد بشم و وسط راه سقوط کردم...
.با خودم درگیر بودم که تو (اشاره به همون رزمنده )اومدی و خیلی سبک بال و با شادی داشتی از پل عبور میکردی که متوجه آه و ناله ی من شدی و دلت به حالم سوخت و چون دست و بالم شکسته بود، من رو روی پشتت سوار کردی و با خیال راحت از پل صراط عبور کردی...
.خلاصه، رسیدیم دم در بهشت...
تو هم یه حس خیلی خوبی داشتی و از اینکه تونسته بودی من رو هم از پل رد کنی، احساس غرور میکردی...
نگهبان بهشت تا چشمش به ما افتاد و دید من روی پشت تو ام، با صدای خیلی محکمی رو به من گفت : خودت بیا تو و افسار.... رو ببند دم در...😂😂😂
کل بچه ها از خنده ترکیدن...
اینقدر جدددی تعریف میکرد که تا لحظه ی آخر هیچ کس فکر نمیکرد سید داره همه رو فیلم میکنه...
(ناگفته نمونه که این جوک رو روز قبلش برا سید تعریف کردم و تا یه ربع خندش قطع نميشد و گفت امروز سوتی ندی میخوام اسکولش کنم)😂😂😂
#شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#رفاقت_به_سبک_شهدا
#دم_عشق_دمشق
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#مدافعان_حرم_حضرت_زینب
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
﷽
🔴 #سیدابراهیم و #خلاقیت
🔹ما هم اول فکر کردیم، کاردستی فاطمه هست اما.....
🔹از میان وسایل هایش به صورت اتفاقی به وسیله ای که بیش تر شبیه کاردستی دوران مدرسه مان بود، برخوردیم.
🔹همسرشان در پاسخ به کنجکاوی ما گفتند:
آقا مصطفی( #سیدابراهیم ) زمان هایی که در خط مقدم حضور داشتند، برای دیدن دشمن با مشکل روبرو میشدند، که در سوریه با همان وسایل محدود این وسیله رو درست می کنند.
🔹اما نکته جالب توجه، طراحی بسیار جالب و با دقت این وسیله هست.
با وجود سادگی این وسیله، چینش آینه ها در دوطرف لوله ها با ظرافت خاصی صورت گرفته
🔹همچنین با در نظر گرفتن یک دستگیره، در بدنه لوله اصلی، امکان بزرگنمایی هم برای این وسیله به وجود آورده
@shahid_mostafasadrzadeh
💦در رسای شهید مصطفی صدرزاده
🔸خواب دیدم...
دیشب اندر خواب دیدم من شهیدی از دمشق
یک شهید راه بی بی،مرشد و استاد عشق....
خواب دیدم بیقرارم،بیقرار مصطفی
من پر از اشک و عزا و داغدار مصطفی...
خواب دیدم خیره بر مهدی شدم با چشم تر...
او در آغوشم گرفت و من شدم بیتاب تر..
خم شدم، در هم شکستم،زیر بار این فراق...
او مرا محکم گرفت و گفتمش اینگونه باز...
تو بگو، اکنون خبر از سید ابراهیم من
از برادر، همسفر،هم کیش و هم آیین من
گفت جایش خوب و عالی و دعاگوی شماست...
حال، سید عزت وشفیع و الگوی شماست...
تقدیم به شیر بیشه دمشق..
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهيد #مدافع_حرم مصطفی صدرزاده:
💠 تمام خانوادهام فدای يک کاشی حرم بیبی
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh