eitaa logo
شهیدانه
2.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
10.6هزار ویدیو
18 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
یامین پور در باره اثرش گفته: من اسم این کار  را زندگی‌نامه داستانی می‌گذارم چون سعی کردم در آن تخیل‌ام را به تاریخ محدود کنم. با این وجود چیزی که در کتاب آمده، عینا تاریخ نیست؛  یعنی عنصر تخیل در فضاسازی و شخصیت‌پردازی‌ها دیده می‌شود. نوشتن این رمان با سفارش انجام نشد. درباره شخصیت‌های تاثیرگذار تاریخ، کم و بیش کتاب‌هایی نوشته شده و یکی از علائق‌ام این بود که آثار ادبیات داستانی را درباره شخصیت‌های مهم مطالعه کنم. به نظرم رسید که این شیوه معرفی شخصیت‌ها و گنجاندن بخشی از تاریخ در یک رمان، در حال حاضر موثرترین راه برای بازیابی هویت است. چون جوان‌ترها و نسل جدید؛ هم نیاز دارند تاریخ را بدانند و هم با این شخصیت‌ها آشنا شوند. در صورتی که کمتر هم سراغ کتاب‌های تحلیلی و تاریخی می‌روند.  یکی از شخصیت‌هایی که در این زمینه برایم جالب بود و هیچ کتابی هم درباره‌اش نوشته نشده بود، شیخ اعظم (شیخ مرتضی انصاری) بود که می‌شود گفت تقریبا برجسته‌ترین چهره حوزه علمی شیعه در چند سده پیش بوده است. دو کتاب مشهور شیخ، مکاتب و رسائل کتاب‌های مهم حوزه علمیه هستند که در همه مدارس تدریس می‌شوند و اگر کسی بخواهد مجتهد شود، باید این دو را حتما خوانده و فرا بگیرد. وجه دیگری هم که من را به نوشتن کتاب مورد نظر تشویق می‌کرد، این است که همشهری شیخ و دزفولی هستم و فضایی را که او در آن رشد کرده، می‌شناسم. سعی من با برقراری ارتباط با قشر جوانی است که فقه را به طور حرفه ای نمیشناسد اما لازم است که با فضای علمای شیعه آشنا شود. @maghar98
💠تقدیر امام جمعه موقت دزفول از دکتر وحید یامین پور نویسنده کتاب نخل و نارنج نخل و نارنج رو خواندم. "نخل و نارنج" نه به اعتبار اسم که به حمل شایع صناعی معجونی مطبوع از شیرینی نخل و ترشی نارنج را در قالب شخصیتی چون شیخ اعظم در کام خواننده می نشاند. در حقیقت دکتر یامین پور زوایای مهم شخصیت شیخ اعظم را با حلاوت و حموضت در هم آمیخته و چون شربتی گوارا در ذائقه مخاطب چکانده ای. بعد علمی شیخ برکسی پوشیده نیست . آنچه گام جدیدی برای نخل و نارنج محسوب می شود تصویری هوشمندانه از بعد سیاسی این ابرمرد است. حسین عبدالهی @maghar98
🎤وحید یامین پور: بخشی از وجود انسان برای حفظ تازگی نیاز به آبیاری دارد و این آبیاری با اشک حاصل می‌شود.خیلی‌ها به من گفتند با خواندن این کتاب گریه کردیم. برای حضرت ابوالفضل (ع) گاهی به خاطر رنج و گاهی برای شکوه گریه می‌کنیم. همچنین ارسطو صدها سال پیش از میلاد مسیح گفت: انسان باید برای فضیلت‌ها اشک بریزد. گاهی حتی اشک ریختن از شادی هم خوب است. @maghar98
📚🖋یادداشت کوتاه دکتر جلیلی درباره یک کتاب‌ ‌ 🌴از جمله نیاز های نسل امروز، آشنایی با چهره‌های بزرگی است که علاوه بر آثار علمی، زندگی آن‌ها نیز درس‌آموز است.‌ 🌴برادر گرامی آقای وحید یامین‌پور، ظرائفی از حیات شیخ اعظم مرتضی انصاری را در قالب رمان به خوبی به تصویر کشیده است.‌ 🌴«نخل و نارنج» شکل‌گیری یک الگوی سترگ را به شما نشان می‌دهد.‌ @maghar98
🔥 💠دیشب با یادگار شیخ اعظم دیدار کردم. آیت الله سبط شیخ انصاری از نسل فرزند همان ازدواجی است که در آن‌را روایت کرده‌ام. ازدواج دختر شیخ اعظم با پسر شیخ منصور‌. 🔴آیت الله سبط شیخ را اولین بار بود که می‌دیدم. مردی باهوش، ادیب و باوقار که شایسته حمل نام بزرگ انصاری است. در معیت ایشان کمی در کوچه‌های قدیمی محله‌ی مشایخ انصاری و‌ ساکیان قدم زدیم و خانه‌ی متروکه‌ی شیخ اعظم را زیارت کردیم. @maghar98
. ⚜ملا محمد امین سر گذر ایستاد و بقعه کوچک آقا سبزقبا را که از لابه لای کوچه های درهم تنیده پیدا بود، نگاه کرد. دست روی سینه گذاشت و نفس عمیقی کشید. عطر بهار نارنج از درخت های پراکنده در خانه های اطراف فضا را آکنده بود و مشامش را پر کرد. السلام علیک یا محمد. بن موسی الکاظم @maghar98
پنج دلیل که باید « نخل و نارنج» را بخوانید: ۱- اول از همه دست مریزاد به برادر عزیزم، آقا وحید یامین پور. انصافا قبل از خواندن کتاب خیلی امیدی نداشتم چیز دندان گیری درآمده باشد. شروع کردم به خواندن، بیشتر بخاطر شهرت نویسنده. اما انصافا خیلی بالاتر از انتظارم بود. حالا باید تولد یک نویسنده مهم و قابل اعتنا را جشن بگیریم. ۲- جناب شیخ انصاری را، جز طلاب علوم دینی، کس دیگری چندان نمی‌شناسد. آنهم صرفا به عنوان یک عالم و مجتهد بزرگ، نه یکی از مفاخر ملی ایران. کار بزرگ نویسنده در این کتاب، شناساندن ایشان به مخاطب عام، و مخصوصا جوان و نوجوان، به عنوان یکی از بزرگان و مفاخر ملی ایران است. مخصوصا اینکه عناصر «ایرانی» زندگی ایشان بخوبی پررنگ شده. مثل سالهای کودکی و نوجوانی، سفرهای طولانی ایشان در ایران و ملاقات با بزرگان و علمای معروف، حضور و اثرگذاری در اتفاقات سیاسی ایران، مواضع درباره جنگ با روسیه تزاری، نوع ارتباط با شاهان قاجار و... . حالا براحتی میتوان در کنار بوعلی سینا و رازی و ملاصدرا و... جناب شیخ انصاری را هم به عنوان یکی از نوابغ و مفاخر ملی ایران به مخاطب جوان معرفی کرد و نخل و نارنج را به او هدیه داد. ۳- ثلث آخر کتاب (بعد از ورود شیخ به نجف)، عالی و کم نظیر است. و صفحه به صفحه، روایت‌های اعجاب انگیز از زندگی شیخ انصاری. دو ثلث ابتدایی کتاب، آرام و لطیف پیش می‌رود و سیر تربیت و رشد این شخصیت بزرگ را پیش چشم میگذارد. ۴- پر از هیجان و سرور میشدم وقتی در کتاب، به نام و روایت بزرگانی چون ملاحسینقلی همدانی، سید علی شوشتری، ملاقلی جولا میرزای شیرازی، ملا احمد نراقی و... می‌رسیدم. و چقدر حسرت دارد که این قله های عرفان را تاکنون در قاب نقره ای تصویر یا سطور داستان و رمان ندیده ایم. از طرفی جوان امروز برای یافتن معنای زندگی و حقیقت حیات، نیاز به شناختن این اسطوره ها دارد و از طرف دیگر سخن گفتن و تصویرسازی از این اسطوره ها، کاری سهل و ممتنع و راه رفتن بر لبه تیغ است. انصافا نویسنده بخوبی از عهده این مهم برآمده و عظمت وجودی این اولیای الهی را در آینه رمان نمایانده. شک نداریم که عرفان ناب اسلامی، یگانه داروی سرگشتگی و حیرت انسان معاصر است و باید قله های عرفان را در قالب محصول فرهنگی(رمان، فیلم و...) به جامعه شناساند تا جان‌های مشتاق و تشنه بصورت جدی پیگیر آنها شوند و از چشمه عرفان اسلامی بنوشند. به این دلیل، به دهها رمان و فیلم و... شبیه نخل و نارنج احتیاج داریم. ۵- حدیث نبوی شریف «عند ذکرالصالحین، ینزل الرحمة» بارها برایم تداعی شد. در طول مطالعه، خواننده نورانیت و معنویت جناب شیخ را با خود همراه می‌بیند و حس میکند. @maghar98
استاد یوسف قوجق: پوست‌اندازی مناسب در زندگینامه‌ی داستانی. ◇ حتم برای هر داستان‌نویسی اتفاق افتاده، کتابی را که خوانده، چندی بعد، دوباره بخواند و البته این‌بار، نه برای دانستن موضوع و محتوا، بلکه برای پی بردن به جنبه‌های فنی اثر و تامل در تمهیداتی که نویسنده برای ریزنقش و خوش‌بافت شدن تار و پود اثرش اندیشیده. ■ بارها گفته‌ام به برخی داستان‌نویسان جوان و خوش‌آتیه، که آثار خوب، عصاره‌ی تجربیات نویسندگان‌شان هستند. فقط کافی‌ست سخت‌کوش و تیز باشید تا در آثار خوب، شیوه‌ها و فوت و فن‌ها را بشناسید. ■ پیش‌تر هم گفته‌ام که کتاب "نخل و نارنج" نمونه‌ای بسیار خوب از زندگینامه‌های داستانی امروزمان است. دیروز در جمعی گفتم که هم‌قلم‌هایم - مخصوصا دوستان جوانی که علاقمند به داستان‌نویسی هستند - بهتر است این ‌کتاب را بخوانند. چون علاوه بر محتوای ارزشمند، فوت و فن‌هایی در آن است که من، عنوان این پست را "پوست‌اندازی مناسب در قالب زندگینامه‌ی داستانی" گذاشته‌ام. حالا چرا پوست‌اندازی؟ فکر می‌کنم لازم هست که بخوانید. ته @maghar98
سلام اینم نظر خانم پروانه بر نخل و نارنج. دستتان درد نکنه. این ریسمان ها و زنجیرها🎗⛓⛓⛓🎗 چیست که روی دوشت انداخته ای ملعون👹؟ برای بستن به گردن این و آنست،شبیه آنچه تو در گردنت داری! جوان ناخودآگاه دست به گریبان برد ریسمانی از سینه اش بیرون زده و پوست و بدنش دورآن تابیده بود. وحشت زده آن را کشید. احساس کردسر ریسمان به چیزی درون سینه اش قلاب شده و ریشه دوانیده است. شیطان 👹 یک قدم جلو رفت.ریسمان کشیده شدومرد جوان روی دست هایش به زمین افتادو تا آرنج در گنداب فرو رفت.
سید علی به زحمت چشم گشود. قطره های عرق از پیشانی اش سُر می خورد و روی بستر می افتاد. _اگر صلاح می دانید کسی را بفرستم شیخ اعظم را خبر کند. سید به سختی زبان چرخاند. _نه به زودی خودش خواهد آمد.بروید در را باز کنید. او اکنون در پیچ کوچه است. شیخ، آرام، بر بالین سید علی نشسته بود و سوره یاسین میخواند. پسران سید از آرامش شیخ متعجب بودند. آن ها به علاقه و ارادت شیخ به پدرشان به خوبی مطلع بودند و حالا که پدر در بستر مرگ افتاده بود، آرامش شیخ را نمی فهمیدند. شیخ قرآن را بست، بوسید، به پیشانی گذاشت و بالای سر سید گذاشت. _پریشان نباشید؛ سید علی از این مرض به زودی خلاص می شود. سید چشمانش را باز کرد و به شیخ نگاه کرد. _من سید را وصی خویش قرار داده ام و دعا کرده ام که او بر جنازه من نماز بگذارد و دعای من مستجاب شده است. فرزندان سید در سکوت دور تا دور حجره نشسته بودند و به احترام حضور شیخ هیچ سخنی نمی گفتند. _به دعای من شک نکنید.سید بزودی برخواهد خواست. 📗📘📙 پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
راه بیرون از نفس تو نیست که آن را بیابی و بر آن راه بروی، تو در خودت راه خواهی رفت و من در خودم ، و هر کسی در نفس خود ..سالک و مسلک متحد است . آنکه تو را به راه حق میخواند در حقیقت تو را به درونت می‌کشاند که« من عرف نفسه فقد عرف ربه.
سلام دوستان اینم نظر من درباره ی کتاب نخل و نارنج: من از خوندن نخل و نارنج خیلی لذت بردم. من عاشق کتابهای عرفانی و آشنایی با شخصیت های عارف و بزرگان دین هستم، اما باید بگم که این کتاب به نظرم سبک جدیدتری داشت ، و قلم بسیار روانی داشت. تصویرسازی نخل و نارنج خیلی خوبی بود،گویا مکانها و جاهایی رو که توصیف میکرد با چشم می‌بینی،اصلا انگار اسب خیال آدمی را به ۲۰۰ سال پیش میبرد . این کتاب توانسته با ترکیب عنصر خیال و تاریخ خواننده اش را ترغیب به خواندن میکند و همزمان او را به عرش می برد. انسان با خواندن چنین کتابهایی و آشنایی با این بزرگان تازه می فهمد چقدر زندگی را به بازی گرفته و این بزرگان چقدر زندگیشان پر برکت بوده و آنجاست که سینه آدمی مالامال از حسرت میشود که عمرم چه به تباهی گذشت.و آنجاست که معنی واقعی بندگی و عبودیت را می فهمی. این کتاب از اونهایی ست که هرچه زودتر باید خونده بشه. @maghar98