خاطره از شهدا
✍نزدیك #عملیات بیت المقدس بود كه هواپیماهاى دشمن، منطقه را #بمباران كردند. در پى آن، صحنهاى دیدم كه در آن، #اقتدا به امیر مؤمنانعلیهالسلام تصویر شده بود.
♻️چند تن از بچهها با وجود #مجروح شدن، #نماز خود را ترك نكرده بودند؛ مثلاً یكى در حال #قنوت بود و بازویش تركش خورده بود. دیگرى به رانش تركش خورده بود؛ سجدهاش را ادامه میداد
📚منبع : ر. ك: پلاك هشت، ص 78
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍در منطقة عملیاتی#فاو، كنار اروند، با یك نفر در حال نگهبانی بودیم. حاج حسین خرازی به تنهایی به طرف ما میآمد. به شخص همراه خود گفتم:
💢ایشان فرماندة لشكر است. قبول نكرد و گفت: فرماندة لشكر این طور تنها و عادی بین نیروها حركت نمیكند.
چند لحظه بعد حاج حسین آمد و به درون سنگر رفت. هنگام ظهر، برادرها از حاج حسین خواستند جلو بایستید. حاجی نپذیرفت و گفت: اگر هر كدام از شما برادران بسیجی جلو بایستید، پشت سرتان#اقتدا میكنم. همین كار را هم كرد.
#شهید_حسين_خرازي
📚منبع : راوي: رضا معيني، ر.ك: دژ آفرينان، ص47
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰عاشقان شهادت به امیرالمؤمنین (ع) اقتدا کردند
▪️شهید سلیمانی در همه زندگی#دنبال_شهادت بود
🔸رهبر انقلاب: در زمان ما دیدیم کسان زیادی را که [در شوق شهادت] به امیرالمؤمنین#اقتدا کردند. شهید سلیمانی را دشمنان#تهدید کرده بودند که تو را به قتل خواهیم رساند؛ این بزرگوار به دوستانش گفته بود که اینها تهدید میکنند من را به چیزی که دارم در کوه و بیابان و پست و بلند دنبالش میگردم؛ من را به آن تهدید میکنند! ۴۰۰/۲/۱۲
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران
✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر)
✫⇠قسمت : سی و یکم
🍃و آخر رضایتم را گرفت ، من خودم نمی دانستم چرا راضی شدم ، نامه ای داد که وصیتش بود و گفت: تا فردا باز نکنید ، بعد دو#سفارش به من کرد ،گفت: اول اینکه ایران بمانید.گفتم: ایران بمانم چکار؟ این جا کسی را ندارم ، مصطفی گفت: نه ! تقرب بعد از هجرت نمی شود ، ما این جا#دولت_اسلامی داریم و شما#تابعیت_ایران دارید ، نمی توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور، کشور خودتان باشد.
🍃گفتم: پس این همه ایرانیان که در خارج هستند چکار میکنند؟گفت: آن ها اشتباه می کنند شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید ، هیچ وقت !
🍃دوم این بود که بعد از او ازدواج کنم .گفتم: نه مصطفی ، زن های حضرت رسول (ص) بعد از ایشان... که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم.گفت: این را نگویید این ، بدعت است من رسول نیستم گفتم: می دانم می خواهم بگویم مثل رسول کسی نبود و من هم دیگر مثل شما پیدا نمی کنم
🍃غاده همیشه دوست داشت به مصطفی#اقتدا کند و مصطفی خیلی دوست داشت تنها نماز بخواند به غاده می گفت: نمازتان خراب می شود و او نمی فهمید شوخی می کند یا جدی می گوید ، ولی باز بعضی نمازهای واجبش را به او اقتدا می کرد و می دید مصطفی بعد از هر نماز به#سجده می رود ،صورتش را به خاک می مالد ،#گریه می کند ، چقدر طول می کشید این سجده ها !
🍃وسط شب که مصطفی برای#نماز_شب بیدار می شد ،غاده تحمل نمی آورد می گفت: بس است دیگر استراحت کن ، خسته شدی و مصطفی جواب می داد:#تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست می شود باید#سود در بیاورد که زندگیش بگذرد ، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست می شویم ...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯