eitaa logo
❮شـھیـد عـلـی خلیلی❯
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
هیچکی پشتتون نیست؛ فقط خدا هست کانال رسمی شهید علی خلیلی ولادت:۱۳۷۱/۸/۹ شهادت:۱۳۹۳/۱/۳ تحت نظارت خانواده محترم شهید -اینجا‌ دعوت‌ شدہ‌ۍ‌خو‌د‌ِ شھیدی دلت‌ کہ‌ نمیاد دعوتشون‌ رد‌ کنی💔:) خـادم کانال:↶ 〖 @martyr_gheirat 〗 کانال‌وقفِ‌مادرمون‌حضرت‌زهـراست﴿♥️﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
❮شـھیـد عـلـی خلیلی❯
🌱بِسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱 #ناے_سوختہ #قسمت_سی‌وپنجم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 –بابا دمش گرم.👌🏻 +کی
🌙| قࢪاࢪِ شبانگاھ 📚 : نقاهت اول🛏🥀 –می‌بینی!! سرش درد می‌کنه🤕 واسه دردسر.😒🙁 +کدام دردسر بابا!؟ رفیقمه.😇🙃 –یه نگاه به خودت بکن، یکی باید تو رو زفت کنه.😏 گوش پر بود از این حرف‌ها؛ البته خدایی‌اش فکّ خودش هنوز داغون بود و دوره فیزیوتراپی را می‌گذراند، ماه رمضان🌙 هم که به خاطر گرمای هوا☀️ دکتر👨🏻‍⚕ محدودش کرده بود و باید در خانه🏠 استراحت می‌کرد و بودنش در هوای خنک الزامی بود. اما عادت این بود که خودش را برای همه به زحمت بیاندازد،☺️ رفقا که دیگر جای خود داشتند.💙 اصلاً مگر می‌شد رفیقش کمردرد داشته باشد و آقا بهانه مریضی خودش را بیاورد،🙂 چه برسد به اینکه پای شکسته باشد و بخواهد در هوای خنک استراحت کند!! از او اصرار و از انکار.🌟 +انقدر از من حرف نکش و فَکم درد میگیره‌ها!!😉 بپوش بریم. – جون!! رضایت بده تو خودت یه کمکی می‌خوای.😕 –پام که مشکل نداره با فَکم که نمیخوام راه برم،😅 پاشو بهونه نیار.🙃 مگر کسی حریف او می‌شد؛ زور او در کار خیر🦋 علی الخصوص رفیق بازی از این نوعش به همه می چربید.💫 با نگاهش سر تا پای رفیقش را برانداز کرد،👁👁 اولش انگار از نتیجه کار راضی بود😌 وقتی از اتاق🚪 بیرون آمد صاف راه می‌رفت🚶🏻‍♂ و لبخند روی لبش بود، ولی وقتی وارد خیابان🛣 شدن خیلی پکر شده بود،🙍🏻‍♂ احتمالا وقتی خانم منشی🧕🏻 حساب کتابش را گفت اینطور به هم ریخته بود.☹️ +داداش!! قرار بعدی باشد پس فردا، کارتت رو جا نگذاری ها!!😊 سرش را کمی پایین انداخت😞 و در حالی که سعی می‌کرد با پایش👟 سنگریزه روی موزائیک پیاده رو را شوت کند، مثل بچه ها دست هایش را از پشت به هم گره کرد و من من کنان سعی می‌کرد حرفی را به بزند، اما عادت داشت از چشم‌های آدم ها حرف دلشان را بفهمد.😌 +بابت پولش💶 هم نگران نباش، یه منبع خوب🏢 سراغ دارم برای قرض، تو هم که مثل خودم خوش حسابی😁 حَلّه حَلّه؛ فردا یادت نره‌ها. و مثل همیشه لبخند رضایت 🙂 و نگاه آرامش بخش او در حالیکه دست هایش را برای خداحافظی تکان داد.😇👋🏻 ...🎈 ╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮ 📚* @shahidegheirat*📚 ╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯