eitaa logo
[ شـھیـد عـلـی خلیلی ]
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
┄┅❁﷽❁┅┄ کانال رسمی شهید غــیرت علی خلیلی ولادت:۱۳۷۱/۸/۹ شهادت:۱۳۹۳/۱/۳ مزار شهید: بهشت زهرا‹س›،قطعه۲۴|ردیف۶۶|شماره۳۳| "تحت نظارت خانواده معظّم شهید" خـادمین کانال: @martyr_gheirat @ShahidAliKhalili71 کانال‌وقفِ‌مادرمان‌حضرت‌‌فاطمه‌زهـراست♥️"
مشاهده در ایتا
دانلود
[ شـھیـد عـلـی خلیلی ]
🌙| قࢪاࢪِ شبانگاھ #ناے_سوختہ #قسمت_پنجاهم #فصل_ششم :جوانی🧔🏻📿 «یه شب ماه رمضون خونه‌ی یکی از بچه‌ها
🌙| قـࢪاࢪِ شبانگاھ :جوانی🧔🏻📿 سر و صدایشان تا کله‌ی اتوبوس🚎 می‌رسید،🗣 کم کم دو سه نفر ولو شدند و چشم‌هایشان گرم شد.😴 همه صبح زود بیدار شده بودند👀 و هوا آنقدر گرم بود☀️🔥 که آدم را از هوش می‌برد😬. از کل اتوبوس فقط دو سه نفر بیدار بودند که البته یکی از آنها هم آقای راننده بود.😁 صدای ترمز دستی مثل پنجه‌ای خواب همه را خراش داد.😣 –پاشین ببینم! پاشین نمازه! –اِ! یواش! دستتو زدی تو چشمم.😒 –ببخشید! ببخشید! حلال کن!🙁 –بلندشو داداش! می‌خوام پیاده شم، خوابم برده وضوم باطل شده. –وایسا جون مادرت! بد خوابیده بودم تنم خشک شده.😓 صدای خمیازه‌ها و غرغر کردن‌ها راننده را کلافه کرد،😠 در را باز کرد پک محکمی به سیگارش زد و از رو صندلی پرید پایین و در را آن قدر محکم بست که ته مانده خواب هم از سر همه پرید.😥 روی فرم نبود، سرش مدام می‌چرخید، انگار چیزی بدجور ناراحتش کرده بود.🙁 دو تا قدم می‌رفت جلو دوباره برمی‌گشت. –آقای خلیلی! بجنب برادر زودتر از همه اومدی، بخون دیگه، الان راه می‌افتن. در حالی که دست هایش را برای تکبیر بالا آورد سرش را به نشانه تاسف تکان داد😞 و به سرعت قامت بست. –کاروان ما سوار شدن! برادرا حرکته‌ها! –چرا ناراحتی؟😕 قبل نماز که خوب بودی. +این همه آدم اینجاست، یعنی یکی نیست که همه قبولش داشته باشن و پشتش نماز بخونن؟!😟 –ول کن جون، ما سر پیازیم یا ته پیاز!؟ حتماً دلشون نخواسته به جماعت بخونن. +تقصیر توئه! اگه تو وای می‌ایستادی نماز جماعت برگزار می‌شد.🤨😥 –ای بابا! این همه آدم بزرگ‌تر از ما اینجان! زورت به من رسیده!؟☹️ +چراکه نه!؟😍 این دفعه تو برو وایسا نمازتو بخون، من میام بهت اقتدا می‌کنم🛐 بر و بچه‌های هم سن و سال خودمم هماهنگ می‌کنم، اینجوری جماعت راه میفته.😎🤩 ...🎈 ╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮ 📚* @shahidegheirat *📚 ╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯