eitaa logo
زندگی شهیدانه
216 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
769 ویدیو
77 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻هفده ساله باشی و سرپرست یک تیم برای انجام عملیات در دل اسرائیل. 🔻عملیات را با موفقیت انجام دهی و چند اسرائیلی را روانه ی جهنم کنی. اما سرانجام... 🔻اسیر شوی اسیر قسی القلب ترین آدم های روی زمین، نه یک سال و دو سال بلکه سی سال... 🔻آن وقت که اسیر شدی و شکنجه شدی و صبر کردی، دروزی مسلک بودی، اما روح حق طلب تو و حلاوت کلام مولا علی علیه السلام در نهج البلاغه مسیرت را عوض کرد. 🌸شیعه شدی و بالاخره پس از سی سال رنج و غربت واسارت آزاد شدی. 🔻شاید هر که جای تو بود می‌گفت حقمان را ادا کردیم و سهممان را می خواهیم. 🌷اما تو باز هم تفنگ به دست گرفتی و این بار مدافع حرم شدی. 🌸مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها. 🌷آزاده ی مدافع حرم شهید سمیر قنطار 🌸درود خدا بر استاد یعقوب توکلی عزیز که این حقیقت را بر ما نمایان نمود. قنطار http://eitaa.com/shahidaneh110
31.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدای_هفت_تپه 🌷به لطف الهی و عنایات شهدای والامقام، فیلم کوتاه ؛ که توسط آقایان حمید عابدی و حسن صلح جو (مدیر و معاون آموزشی دبستان قائم ) و با حضور امیرحسین نوروزی دانش آموز خوب پایه ششم این دبستان به عنوان بازیگر- راوی تهیه شده است، در یادواره ۹۴ شهید روستای قلعه نو خرقان، در بین۲۵۰ اثر ارسالی از شهرستان، موفق به کسب رتبه اول شد. بِسمِ ربِّ الشّهدا والصِدیقین🕊⬇️🌷 قرار_بی_قرارها ،به رسم رفاقت با شهداء دعوت شدید @khateredefamoghadms45 🌷خاطره گویی یادگاران جهاد وشهادت ❤️⏫به کانال خودتان سری بزنید ⏫❤️
🌹اینفوگرافی/ مادران چند شهیدی در جنگ 🕊جالب است بدانیم که تعداد مادران چند شهید تقدیم کرده، چقدر است. مادرانی که چندین بار درب منزلشان برای خبر شهادت فرزندانشان زده شده است. ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا @women92 https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
امام خامنه ای: 🌱انسان احتیاج دارد به تذکر. خیلی چیزها را می داند، اما باید مرتب به انسان یادآوری شود. 🌱 توجه کنیم که ما کجا هستیم؟ چه کار داریم می‌کنیم؟ هدف چیست؟ هدف این یک شاهی صناار دنیا نیست، که به خاطر آن وظیفه بزرگ را فراموش کنیم و اهداف عالی را زیر پا بگذاریم. 🌱 هدف مدح و تمجید این آن نیست که مثلاً چند صباحی به یک کرسی ای تکیه بزنیم، چهار نفر جلوی ما خم و راست شوند یا اطاعت کنند. 🌱 اینها که برای بشر کوچک است هدف فلاح است، نجاح است، «قد افلح المومنون» باید آن را هدف گرفت. 🌱 باید به فکر زندگی حقیقی بود. این زندگی حقیقی شروع خواهد شد. حالا دیر یا زود، برای همه ما ها، چند روز ، دیگر چند ساعت دیگر، چند سال دیگر، بالاخره آن زندگی حقیقی با مرگ مادی و جسمانی آغاز خواهد شد. 🌱 هدف این است که آنجا را آباد کنیم همه اینها مقدمات است. زندگی http://eitaa.com/shahidaneh110
🌱یکی از زیبا ترین، غرورانگیز ترین، پرافتخارترین و مهیج ترین کتابهایی که تا الان خوندم کتاب عصرهای کریسکان هست. 🌱این‌کتاب به زندگی مبارزی نستوه به نام امیر سعید زاده با نام اطلاعاتی سعید سردشتی پرداخته است. 🌱ایشان که مبارزات خود را قبل از انقلاب شروع کرده اند و در طی جنگ تحمیلی رشادتهای و خلاقیتهای زیادی در عملیات برون مرزی از خودش نشون میده و سرانجام در کی از این عملیات های برون مرزی توسط حزب دموکرات دستگیر میشه و بعد چند سال اسارت، سرانجام در سال ۷۳ آزاد میشن. 🌱چند روز قبل ماموستا ملاقادر قادری امام جمعه پاوه از انتشار کتاب عصرهای کریسکان که مزین به تقریظ رهبر انقلاب است، خبر داد. 🌱زندگی عجیب و پر فراز و‌نشیبی داره و به دوستان خواندن این کتاب رو توصیه می کنم. «عصرهای کریسکان: خاطرات امیر سعیدزاده» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/10509 http://eitaa.com/shahidaneh110
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با قهرمانی از دیار کردنشین که سالها توسط کومله‌ها تهدید و سوء قصد جانی شد و به زندان افتاد، برادرش را شهید کردند و... مصاحبه دیدنی از راوی کتاب عصرهای کریسکان @Bisimchimedia
اولین سالگرد عروج ملکوتی، فرمانده مجاهد و خستگی ناپذیر سردار شهید حاج محمدرضا(ناصر) شعبانی رحمة الله علیه http://eitaa.com/shahidaneh110
فقه حکومتی در زندان 🌿حضرت آیت حائری شیرازی رحمة الله علیه: سال 1345 بود و من 30 ساله بودم و جوان. دوره‌ی بازجویی در ساواک را تجربه می‌کردم. شب و روز آزادی و خلاص خود از بند را از خداوند و همه‌ی بندگان صالح او درخواست می‌کردم و خبری نمی‌شد. 🌿از شدت ناراحتی‌ها دست‌هایم دانه‌ها زد. یک روز صبح آیه‌ای به نظرم آمد که بارها به آن استناد کرده بودم و دلیل توحید و وحدانیت خداوند بود؛ «لو کان فیهما آلهة الاّ الله لفسدتا». اما این بار فقه حکومتی به دادم رسید و از این آیه معنی جدیدی دریافت کردم که در غیر حال مبارزه و منازعه حاصل نمی‌شد. 🌿 همیشه از عدم فساد جهان به عدم تعدد آلهة می‌رسیدم این دفعه از وجود فساد به وجود الهة اما نه در همه‌ی عالم، که در خودم پی بردم. از خودم پرسیدم آیا من هم جزء «فیهما» هستم؟ آیا حال و وضع خوبی دارم یا وضع بدی دارم؟ به خودم جواب دادم اگر وضع خوبی داشتم، چرا این همه دعا می‌کنم که خلاص شوم؟ خوب است به دنبال «آلهة الا الله» می‌گشتم، دیدم خودم هستم که می‌خواهم الوهیت کنم و برای خودم تصمیم بگیرم. 🌿الله برای تربیت من ماندن در زندان را لازم می‌داند و آلهة الاّ الله که خودم باشم، برای راحت شدن خلاص خود را می‌طلبم. با خودم گفتم یکی از این دو باید کوتاه بیایند: یا الله یا آلهة الاّ الله. به خود گفتم با چه چیزت می‌خواهی خدا به نفع تو کنار برود؟ با علمت؟ با اطلاعاتت؟ یا با خیرخواهیت نسبت به خودت؟ دیدم در همه‌ی این قسمت‌ها حق با خدا است. 🌿پس با خداوند عهد کردم که آزادی خودم را مطالبه نکنم و راضی به رضای او باشم. در این حال بود که در جهنم ساواک برایم یک حوزه‌ی بهشتی حاصل شد. در جهنم ساواک پلاس و فرشی بهشتی برایم پهن شد و راحت شدم. http://eitaa.com/shahidaneh110
هدایت شده از فارس پلاس
4_5940302458881312663.mp3
10.71M
🎙چگونه فرهنگ ایثار و شهادت را به فرزندانمان بیاموزیم؟ 🔻 حجت الاسلام والمسلمین مهدی ماندگاری @Fars_Plus
از «عصر سعید» تا «عصرجدید» چرخش روزگار «پهلوان سعید»، از دربار" فرح پهلوی" تا جزیره مجنون 🌱چند وقتی از دوری مان گذشت. رادیو می خواست از شدت صدای مارش عملیات بترکد. عملیان بدر شروع شده بود. 🌱بعد از ظهر یکی از روزها، به در منزل سعید رفتم. مادرش در را باز کرد. شنیده بودم گردان میثم، پس از عملیات به مرخصی آمده. 🌱 به مادرش گفتم: ببخشید، سعید هست؟ با تعجب گفت: سعید؟ گفتم: بله. آخه می گن بچه های گردان شون اومدن مرخصی. 🌱اشک از دیدگانش جاری شد. با بغض گفت: سعید؟ رفت… با تعجب گفتم: کجا؟… کجا رفت؟ 🌷با گریه گفت: سعید رفت پیش داداش محمد… محمد برادر بزرگتر سعید، زمستان ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی در فکه مفقود الاثر شده بود. 🌱سرم را پایین گرفتم تا اشکم را نبیند. بی خداحافظی را افتادم و برگشتم. راوی : حمید داوود آبادی سعید_ طوقانی دجله : اسفند ۱۳۶۳ : ده سال بعد،۱۳۷۳ http://eitaa.com/shahidaneh110
*بیت‌المال* 🌱یک روز در پادگان صدایت کردند. وقتی به دژبانی رفتی، پدر و مادرت را دیدی ڪه زیر سایه‌ی چند درخت ایستاده‌اند. 🌱 اسلحه‌ی روی دوشت به زمین کشیده می‌شد. پدر وقتی که این حال را دید، با همان روحیه‌ی نظامی و جدّی‌اش گفت: آخه تو با این جثه‌ات میخوای بری جنگ؟ کوله پشتی، پشتت جا می‌شه؟ تو اصلاً می‌تونی بجنگی؟! او می‌گفت و تو سرت را پایین انداخته بودی. 🌱وقتی گمان کردی حرف‌هایش تمام شده؛ گفتی: ما آموزش دیدیم بابا، می‌خوایم بریم جبهه. پدرت وقتی فهمید حرف‌هایش اثری نداشته، با تلخی گفت: با چند روز آموزش می‌خوای بری؟ مگه می‌شه اینطوری جنگید؟! بیا برو بشین سرِ درس و مشقت. 🌱تو هم با ناراحتی اما آرام گفتی: بابا! من باید برم. الان ۱۸ روزه روی این ڪفش بیت المال راه رفتم، دیگه نمی‌تونم بیام خونه. 🌱این را ڪه گفتی پدرت مطمئن شد تصمیمت را گرفته‌ای. آن‌ها به ملایر برگشتند و تو هم خودت را برای اعزام عملیات رمضان آماده کردی. احدی http://eitaa.com/shahidaneh110
  🌷ديگر نمي‌خواهم زنده بمانم، من محتاج نيست شدنم، من محتاج توأم، خدايا! بگو ببارد باران، که کوير شوره‌زار قلبم سالهاست، که سترون مانده است، من ديگر طاقت دوري از باران را ندارم،  🌷خدايا دوست دارم تنهاي تنها بيايم دور از هر کژي، دوست دارم گمنام گمنام بيايم، دور از هر هويتي. 🌷خدايا! اگر بگوئي لياقت نداري، خواهم گفت:«لياقت کداميک از الطاف تو را داشته‌ام؟؟» 🌷 خدايا دوست دارم سوختن را، فنا شدن را ، عز همه جا جاري شدن را، به سوي کمال انقطاع روان شدن را... شهید_ احمدرضا_ احدی http://eitaa.com/shahidaneh110