🌷سیزه ساله بود که فدک در تاریخ را نوشت.
کتابی که وقتی به دست عالم بزرگ علامه سیدشرف الدین عاملی رسید گواهی داد که، به خدا او مجتهد است.
شانزده ساله بود که قدرت اجتهادی خود را در حاشیه ی بر کتاب بلغة الراغبین بروز آشکار داد.
🌷علامه سید مرتضی عسکری از ایت الله خویی به خوبی شنیده بود که اجتهاد سیدصدر از چهارده سالگی مسلم بوده است.
🌷فلسفتنا را در حدود بیست و سه سالگی به عنوان مبنای نظری شکل گیری حکومت در قبال اندیشه های الحادی مارکسیسم به تحریر درآورد.
🌷تمام دغدغه اش کشیدن علوم حوزه به سطح اجتماع بود تا در زندگی مردم تمدن ساز شود.
بی بی به او می گفت: شما را نذر خدا کرده ام و این کلام روح سید محمد باقر را خرم می کرد...
و خدا سرانجام نذر این مادر را به زیبایی پذیرفت...
🌷در راه خدا آن قدر مجاهدت کرد تا اینکه رژیم بعث این نابغه ی دهر را در منزلش محاصره کرد.
حتی چند مدتی آب و برق را هم قطع کردند و اجازه رسیدن مواد غذایی را هم به سید محمدباقر و خانواده اش ندادند.
آن قدر سکوب و اختناق را شدت دادند که خیالشان راحت شد، در پس شهادت سید محمدباقر صدر، درسی تعطیل نمی شود، مجلس فاتحه ای برگزار نمی گردد و اگر کسی نامی از او می برد دیگران به سکوت دعوتش می کردند.
غربت بود که تا چهارده سال قبر او مخفی بود.
🌷بعد چهارده سال با اجازه سید حسین آل بحرالعلوم در سال ۱۳۷۳ نبش قبر صورت گرفت و با پیکر سالم شهید صدر روبرو شدند، او را در مکانی دیگر دفن کردند اما بار دیگر از ترس بی حرمتی ماموران دولتی در سال ۱۳۷۶ نبش قبر صورت گرفت تا اینکه در سال ۱۳۸۱ و بعد از سقوط حزب بعث، محل دفن شهید صدر اعلان شد.
🌷اما قبر خواهر فهیمه و شهیده اش آمنه(بنت الهدی) همچنان مخفی است.
#نا
#شهید_سید_ محمدباقر_صدر
http://eitaa.com/shahidaneh110
هدایت شده از زندگی شهیدانه
خواندن این کتاب زیبا رو به همه، مخصوصا به طلبه های عزیز توصیه می کنم.
«نا» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/82837
بر ثانیه ها بخیل بود...
☘طلبه ای از او پرسید: اگر کسی از شما بپرسد محمد باقر صدر چطور محمد باقر صدر شد، چه پاسخی میدهید؟
🌾جواب داد: محمدباقرصدر ۱۰درصد مطالعه می کند و۹۰ درصد می اندیشد.
☘_ در شبانه روز چند ساعت مطالعه می کنید؟
🌾_ جور دیگری این را بپرس؛ اینکه در شبانه روز چقدر با کتاب هستی؟
☘ _چه فرقی بین این دو سوال است؟
🌾_ اگر بپرسید چند ساعت مطالعه می کنی میگویم بین ۸ تا ۱۰ ساعت. اما اگر بپرسی چند ساعت با کتاب هستی، جوابم این است که تا وقتی به خواب نرفته باشم، با کتاب همنشینم. وقتی در خیابان قدم می زنم به موضوعی فکر میکنم تا حل شود، زمانی که با قصاب حرف میزنم در ذهنم مسئلهای است که قصد دارم حلش کنم، کنار سفره که می نشینم تا غذایی بخورم سوالی برای حل شدن در ذهن میچرخد و بنابراین من مدام با کتاب هستم. کتاب با من زندگی میکند و من با کتاب زندگی میکنم.
اگر شاگردانش را میدید که بین راه سرشان به این ور و آن ور می چرخد، تشر می زد که از فرصت بین راه برای فکر کردن استفاده کنید. می گفت: بیشتر از آنچه می خوانید فکر کنید اگر به صرف خواندن عادت کنید در بین متن ها و سطر ها محدود می شوید آن وقت نوآور نمی شوید.
#نا
#فصل_ ششم
#شهید_سید_محمدباقر_صدر
#مطالعه_تحصیل
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸...این گونه زن هایی را باید تربیت کرد و پرورش داد.
«امام خامنه ای»
🔻مسأله ای که سبب شد بعثی ها به فاصله یک روز بعد از دستگیری شهید صدر سراغ خواهر ایشان بنت الهدی رفته و ایشان را نیز دستگیر کنند، تجربه ی تاریخی حذف مخالف و زنده نگه داشتن پیام رسان بوده است که بعثی ها نیز نمونه ی تاریخی آن را به یاد داشتند.
🔻آنان می دانستند با وجود حیات زینب وار بنت الهدی و با شجاعت مثال زدنی و قدرت تکلم و تسلطی که او بر شعر و ادبیات عرب دارد، دستگیری و به شهادت رساندن سید محمد باقر صدر همان و ایجاد آشوب داخلی دیگری بر علیه بعثی ها نیز همان.
🔻بار اول که شهید صدر را دستگیر کردند، خطابه ها و روشنگری های این بانو در حرم امیرالمومنین علیه السلام، همه ی نقشه ها را به هم ریخت و حکومت به واسطه ی شورش های مردمی تحت فشار قرار گرفت و بعد مدت کوتاهی مجبور به آزاد کردن شهید صدر شد.
🔻بعثی ها نمی خواستند این تجربه بار دیگر تکرار شود.
🔻ادامه ی حیات بنت الهدی بعد از محمد باقر صدر یعنی ادامه ی حیات زینب کبری سلام الله علیها بعد از امام حسین علیه السلام و در نتیجه رسوایی و بی آبرویی بعثی ها و یزیدیان زمان.
🔻بهترین راه خاموش کردن نور هدایت گری و روشن گری بنت الهدی بعد از برادر بود.
🌷این بار به فاصله ی یک روز بعد از دستگیری مجدد برادر، خواهر را دستگیر کردند و از آن زمان تا به حال کسی دیگر نشانی از شهیده بنت الهدی صدر سراغ ندارد. او نیز به تأسی از مادرش فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، نشانی از خود در این دنیای خاکی به جای نگذاشت.
عاش سعیدا و مات سعیدا
#بنت الهدی_ صدر
#شهیده
http://eitaa.com/shahidaneh110
مثل پرنده ای که بی بال و پر بماند
فرزند رفته باشد، اما پدر بماند
یا حسین علیه السلام
#شهید_ حسین_ جامد
http://eitaa.com/shahidaneh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷پارسال بعد شهادت حاج قاسم، با عده ای از طلبه ها رفتیم آسایشگاه نیایش، ملاقات جانبازان دلاور اعصاب و روان.
گمنامان زمین، نام داران آسمان.
🌷بیش از درد و ناراحتی های جسمی آنان، تجسم تنهایی و غربتشان دل را اندوهگین می کرد.
🌷وقتی می خواستیم ازشون خداحافظی کنیم یکیشون بهم گفت: حاج آقا ما اینجا تنها هستیم بیشتر به ما سر بزنید.
🌷ای کاش رفقا و بچه بسیجی هایی که تهران هستند، برنامه داشته باشن و بیشتر بهشون سر بزنن.
#آسایشگاه_نیایش
http://eitaa.com/shahidaneh110
زندگی شهیدانه
🌷پارسال بعد شهادت حاج قاسم، با عده ای از طلبه ها رفتیم آسایشگاه نیایش، ملاقات جانبازان دلاور اعصاب و
این فیلم مال قبل ایام کرونا هست.
معبری از بصرالحریر به کانال کمیل
🔻 راز #شهادت شهید محمد مهدی مالامیری، بعد از سه سال از زبان پدر
▪️گفت میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
📍آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🔆 در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
🔰حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
🔅 شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
http://eitaa.com/shahidaneh110
گفت:
قربون برم خدا رو
یک بوم و دو هوا رو
تقریبا هر چند روز یک بار مثل این پیام برای من و شما ارسال می شه: 👇👇
لحظه آخری🔻
استانبول
4روز3990
6روز5160
دبی
کیش2390
آنتالیا
0214300003
🌷اگه کرونا هست، همه جا هست...
ولی نمی دونم چطور هست که فقط نسبت به سفر کربلا حساسیت دارند.
اگه ممنوعیت سفر به کربلا به خاطر کرونا هست، پس چرا سفر به دبی و آنتالیا و... ممنوع نیست؟؟؟
#پارادوکس
http://eitaa.com/shahidaneh110
بخشی از وصیت نامه فرمانده محور شِلش،(فتح المبین)
شهید رحمت الله اصفهانی:
🌷...به عشق شهادت یا پیروزی کامل اسلام از پدر و مادر و همسر و 5 فرزند، خداحافظی کرده و به جبهه جنگ اعزام شدم و خدا این بار این لیاقت را به من عطاء کرده و شهادت که همان سعادت ابدی است نصیب من فرموده.
🌷 عزیزان من! شما منتظر وصیت من هستید و من وصیتی ندارم جز آنکه شما را به مقاومت و پایداری در این جنگ درازمدت و طولانی، سفارش می کنم. چون این جنگ واقعاً مقدس است و شما را به خون شهیدان سوگند، نگذارید این جنگ به سازش کشیده شود.
🌷هرگز تا خون در بدن دارید، امام را تنها نگذارید که او ثارالله است و همیشه سر نماز او را دعا کنید و سعی کنید همیشه با روحانیت مبارز و آگاه در خط امام همراه باشید و ستم کاران جهان باید بدانند تا زمانی که یک مسلمان روی زمین زنده است، مبارزه است...
🌷وصیت دیگر به شما همکاران یعنی بازاریان محترم و شما اعضای محترم انجمن اسلامی؛ بازاریان! در این رابطه مسوولیت سنگینی دارید؛ بدانید عده ای هستند ضد انقلاب و ضد خط امام، همه شما را پیش مردم بدبین می کنند...
#وصیت_نامه
#نه_به_سازش
#ولایت_فقیه
#شلش
http://eitaa.com/shahidaneh110
زندگی شهیدانه
بخشی از وصیت نامه فرمانده محور شِلش،(فتح المبین) شهید رحمت الله اصفهانی: 🌷...به عشق شهادت یا پیروزی
🌱آخرهای دوره ی آموزش نظامی منتظران شهادت در پادگان سید الشهدا، همه ی رفقا دور فرمانده ی وقت، سردار اباذری جمع شده بودیم.
🌱ایشون اون زمان حرفی زد که هنوز آهنگ و لحن کلامش در ذهنم طنین افکن هست و الان معنای حرفش رو بهتر می فهمم.
🌱گفت وقتی چسب کف دست ریخته باشه، ممکنه برای کندنش اذیت بشی ولی کندنش خیلی راحت از اون زمانی هست که چسب روی موهای دستت ریخته باشه.
اون وقت کندن چسب سخت تره، چون چسب رو که می خوای بکنی چند تا مو هم باهاش کنده می شه.
بعد ادامه دادن:
🌱 دل کندن از دنیا در زمان تأهل نسبت به زمان تجرد، مثل کندن چسب از روی موهای دست نسبت به کف دست هست.
🌷دل کندن از دنیا در زمان تأهل اون هم با پنج تا فرزند خردسال، شوخی نیست.
🌸باز کردن عقال دنیا از پای بسته شده به شیرینی های آن، فقط کار مردان خداست...
http://eitaa.com/shahidaneh110