حجت الاسلام آژینی در تدوین مباحث معاد حضرت استاد عابدینی مقاله «حقیقت مرگ جدایی از غیر» را تدوین کرده بود
و چه خوب به مقام عمل بیانات استاد را رسانده بود
روح بلندش شاد ...
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۰ آذر ۱۴۰۰
چهار دسته گل حسینی از یک خانواده اهل بصره ی عراق که همگی خادم الحسین علیه السلام هستند.
امسال هم مثل هر سال اعضای خانواده در تکاپوی آماده سازی خانه و زندگی و شستن فرش ها و پتوها برای پذیرای از زوار ابی عبدالله علیه السلام بودند.
بعد شستن فرشها و پتوها بچه ها می خواستند فرش خیسی را از پشت بام آویزان کنند تا خشک شود.
متأسفانه در یک لحظه فرش خیس با سیم برقی برخورد می کند و این چهار برادر و خواهر را آسمانی می کند.
پدر و مادر فرزندان خود را فدایی ابی عبدالله الحسین علیه السلام می دانند.
این پدر و مادر تا به حال به زیارت قم و مشهد نیامده بودند و حالا به همت جمعی از محبین ابی عبدالله الحسین علیه السلام زمینه سفرشان به این اماکن مقدسه در این روزها فراهم آمده است.
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۰ آذر ۱۴۰۰
وقتی می خواستم چادر عروسی اش را برش بزنم، دیدم عصمت زیر لب چیزی می گوید.
گفتم: با خودت چی می گی؟
عصمت گفت: به خدا می گویم، خدایا من لیاقت دارم زیر این چادر شهید شوم یا نه؟؟
راوی: مادر شهید
🌷شهادت: ۱۹ آذر ۱۳۶۰ بمباران دزفول
#عروس_آسمان
#شهیده_عصمت_پور_انوری
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
🌷عصمت شب عروسیاش همراه همسرش رفت و در مراسم دعای کمیل شرکت کرد.
🌷 زندگیاش را اینگونه آغاز کرد. در شرایطی که همه چیز زیر بمباران و توپخانههای دشمن بود، رفت و در دعای کمیل شرکت کرد.
🌷آن زمان 19 سال داشت و تنها 66 روز بعد از ازدواجش به شهادت رسید.
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
🌷عزم شهید آباد داشتند.
نزدیک پل قدیمی عصمت و همراهانش با مردمی که برای زنده نگه داشتن یاد شهدای بستان راهپیمایی کرده بودند، ملحق میشوند.
🌷 هواپیماهای دشمن که مردم را روی پل میبینند، بمباران میکنند.
🌷بمبها داخل آب میافتد، اما ترکشهایش به مردم اصابت میکند. ترکش به پهلو و چند قسمت دیگر بدن عصمت اصابت میکند و شهید میشود.
🌷جاریاش خانم مرضیه بلوایه که او هم نوعروس بود، شهید میشود و مادرشوهرش که شاهد شهادت عروسهایش بود به شدت مجروح وچند روز بعد به شهادت می رسد.
🌷عصمت و جاریاش در چادرهایشان پیچیده شده بودند و در آن لحظات آخر هم چادرشان از آنها جدا نشده بود.
🌷 ما در زمان جنگ با مانتو، شلوار و رو سری میخوابیدیم. برخی هم با چادر. آنقدر حجاب را دوست داشتیم که میگفتیم اگر شهید شدیم با حجاب باشیم.
#عروس_آسمان
#شهیده_عصمت_پور_انوری
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
ناگفته نماند که شهید علیرضا پورانوری برادر کوچکتر عصمت بود که چندی قبل در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و در سن 17 سالگی به شهادت رسیده بود.
#شهید_علیرضا_پور_انوری
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
عصمت
🔻از وقتی این مستند رو دیدم، دلم آشوب شده، به هم ریختم بچه ها!، اصلا نمیدونم چرا اینطور شدم،مستند درباره زنان مقاوم دزفول، مستند «دز هنوز از شهر من رد میشود».
🔻اول توی تلویزیون دیدم بعد دانلودش کردم، دوباره و دوباره نگاه کردم، هر بار مثل زخمی که دوباره سرباز میکند. وجودم را شعله ور میکرد. مخصوصا بخش نهاییش درباره خانوم شهیده ای به نام «عصمت». و چه نام پر مسمایی، «عصمت».
🔻شوهرش که آن زمان پاسدار رزمنده ای بود میگفت وقتی خواستگاری اش رفتم گفتم من هیچ ندارم به جز اتاقی نه متری در خانه پدرم و کف پوشی ساده، من پاسدارم و رزمنده. و دختر گفته بود و من هم در دلم نیت کردم شوهرم یا روحانی باشد یا پاسداری رزمنده....
🔻داستان زنان کشورم، داستان مظلومیت است و گمنامی، داستان عفت است و حیا، داستان مادری است. شوهرش میگفت اسم من محمد است همه، نام مرا شکسته و با لهجه دزفولی تلفظ میکردند اما او همیشه کامل میگفت «محمد»...
🔻میگفت میخواستیم برویم ماه عسل، کجا؟ قم.
از خانه که خارج شدیم دیدم برگشت، دنبال چیزی میگشت، میگفت مسواک و خمیر دندان را جا گذاشته ام. گفتم: حالا چند روز ایرادی ندارد، مسواک نزن. ولی او گفت: دلت میآید چند روز توصیه پیامبرم را عمل نکنم؟ حرفش زمین بماند؟ ببین چطور نگاهش به دستورات دینش ممزوج بود به عشقش به اهل بیت...
🔻زیر موشک باران دزفول، شوهرش میگفت شبها محجبه میخوابید، که اگر موشک به خانه اصابت کرد و او شهید شد، بی حجاب از آوار بیرون نیاورندش.
🔻روزی که شهید شد، همسرش در جبهه بود، و او رفته بود برای تشییع جنازه شهدا، صدام هر جا شلوغ میشد میزد، هواپیماها آمده بودند روی سر تشییع کنندگان شهدا، که اکثرا هم بانوان بودند، همین بانوان پاک،
🔻شوهرش میگفت یکی از ناظران نزدیک به «عصمت» خانم، میگفت، وقتی ترکش خورده بود، بیشتر از آنکه حواسش به زخمهای بدنش باشد و جراحاتش، حواسش به این بود که چادرش را حفظ کند، حجابش را...
@ali_mahdiyan
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
🌷مرضیه و عصمت دو جاریِ هم راه و هم هدف بودند که در دو اتاق مجزا، دیوار به دیوار هم زندگی می کردند و سرانجام در کنار هم شهید شدند.
🔻مادر شهیده عصمت پورانوری تعریف می کنه:
وقتی چادر عروسی دخترم رو برش میزدم دیدم عصمت زیر لب یه چیزی زمزمه می کنه.
گفتم: عصمت چی می گی با خودت؟
گفت: دارم برای شهادتم دعا می کنم.
🌷وقتی هم که شب عروسی به غایت ساده ی عصمت رسید بلند شد و در جمع دوستان و مهمانان ایستاد و گفت:
ا🌷زدواج کنید ولی نه برای رسیدن به امیال خودتون، بلکه برای کامل شدن ایمان و نزدیکی به خدا و...
🌷 ۶۶ روز بعد از ازدواج با آقای محمد عیدی مراد در بمباران مسیر گلزار شهدای شهیدآباد دزفول به همراه دوست و جاری خود به شهادت رسیدند.
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰
🌷یه روز سر کلاس یکی از شاگردها از شهیده عصمت پورانوری پرسید:
🌷چه کار کنیم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟
🌷این شهیده فرمود: قبل تکبیرة الإحرام هفت یا ده بار با توجه أعوذبالله من الشیطان الرجیم بگید.
#شهیده_عصمت_پور_انوری
http://eitaa.com/shahidaneh110
۲۱ آذر ۱۴۰۰