🌺✨بسم الله الرحمن الرحیم✨🌺
🌼سلام علیکم🌼
🌺🌺🌺عید بر عالمیان مبارک🌺🌺🌺
❥◎🌺•❥•═┅•❥•🌸◎❥•
سوره انعام
🌺بسم الله الرحمن الرحیم✨
قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ «65»
بگو: او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را به صورت گروههاى گوناگون با هم درگير كند، و طعم تلخ جنگ و خونريزى را توسط يكديگر به شما بچشاند. بنگر كه چگونه آيات را گونهگون بازگو مىكنيم، باشد كه بفهمند
پیام ها
1- يكى از وظايف پيامبر، يادآورى قدرت بىمانند خداوند است.
2- شرك، زمينهساز دريافت انواع عذابهاست.
3- خداوند، هم نجاتبخش است، هم عذابگر، آنكه آگاهانه سراغ غير خدا مىرود، بايد منتظر عذاب باشد.
4- تفرقه و تشتّت، از عذابهاى الهى و در كنار عذاب آسمانى و زمينى مطرح شده است.
🌤🌤
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
✨مهدی جان✨
🌿در ظلمٺ شب قرص قمر مےآید
❣️از جاده ی روشنی سحر مےآید
🌿 مادر بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ
❣️با سیصد و سیزده نفر مےآید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
┄✨✼ حدیث هفته 🍃🕌🍃✼✨
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهامیفرمایند
: الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 17
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود
•┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈•
🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌷
فرازی از وصیتنامه شهیدسیدحسین نوبختی:
اگر زنان ما چون فاطمه باشند، قناعت داشته باشند و قناعت ساز تحويل جامعه بدهند. اگر مرد قناعت ساز شد و به كمبودها ساخت نمي رود حرص براي مال دنيا بزند كه اين حرص زدن مرد را به كارهاي غير قانوني مي ثبت و قانع بودن به مقدار موجود خود مالي است كه تمام نمي شود.»اين زنان ما هستند كه با رعايت موازين اسلامي مي توانند شير زنان جامعۀ اسلامي باشند چون فاطمۀ زهرا (س) و زينب ، اين دخت گرامي ايشان، اينان مي توانند با ارائۀ صبر و مقاومت مشت محكمي بر ابرجنايتكاران و منافقين زنند
🌺🌺🌺
......... 🇮🇷مناسبتهای هفته🇮🇷 ..........
❄️ بهمن ماه❄️
۱ بهمن زادروز فردوسی
۳ بهمن ولادت 🌺🌺حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر [ ٢٠ جمادی الثانیه🌼🌼
🌼تعجیل درامرفرج امام زمان(عج)۱۰صلوات
#اسم_تو_مصطفاست |
#قسمت: ۱۱۷
گرگرفتم. انگار از نگاهم فهمیدی چه شوخی بی مزه ای کرده! خندیدی:
باز جوش آوردی؟ نگاه کن لپا و سر دماغت گل گلی شده!» - برای چی تا منو میبینن، از این حرفا میزنن؟ - بابا شوخی کرد، شوخی هم حالیت نمیشه؟ دوستانت آمدند داخل اتاق و یکی از آنها آهسته کنار گوش تو گفت: «به خانمت بگو امشب من پیشت میمونم.» تا رو برگرداند گفتم: «خیر، امشب من خودم میمونم!»
گفتی: «آقای حاج نصیری محبت داره. میخواد بمونه تا کمی
خاطراتمون را دوره کنیم.» . گفتم که خودم هستم! آقای حاج نصیری کفش هایش را درآورد و دمپایی پوشید: «حاج خانم برام زحمتی نیست، می مونم.» به تندی نگاهت کردم. آهسته گفتی:
اذیت نکن سمیه، چرا لجبازی میکنی؟» - وقت دکتر دارم میرم و برمی گردم. - کجاست دکترت؟ ۔ آیت الله کاشانی، با آژانس میرم و
میام.
- برای آخرین بار میگم، از همون جا برو خونه! «نه» را طوری گفتم که رو کردی به حاج آقا و گفتی: «من که حریف خانمم نمیشم!» وقتی از مطب پیشت برگشتم، همه دوستانت رفته بودند، حتی آقای حاج نصیری. اتاق دوتخته بود. در اتاق را بستم و لب تخت دوم نشستم تا سیر ببینمت. تو دیگر مصطفایی نبودی که با دوستانت می گفتی و می خندیدی. از درد به خود میپیچیدی و ناله می کردی. انگار
هذيان بگویی، از دوستانت میگفتی، از شهید بادپا، کجباف و دیگران. به بادپا که میرسیدی، دگرگون میشدی: «یه تیر به پهلویم خورده بود سمیه، افتاده بودیم توی محاصره. حاج حسین هنوز سرپا بود و درخواست کمک و پی ام پی داد. مرتب داد میزد اگه به دادش نرسیم از دست میره. پیام پی که اومد کمکم کرد سوار بشم. هنوز کاملا جاگیر نشده بودم که تیر
خورد. یه مرتبه دولا شد، دستش رو گرفتم بکشمش بالا که پی ام پی حرکت کرد. در حال افتادن به بیرون بودم که
حاج حسین پنجه دستم رو باز کرد و این طور شد که از هم جدا افتادیم. او ماند و من رو بردند. آخ سمیه حاج حسین جا موند! شاید هم من جا موندم!» نمیدانستم چطور زخمهای روحت را نوازش کنم. چطور؟
سه شب تمام در بیمارستان بودم. روز می آمدم خانه به فاطمه که پیش مامان بود سر میزدم، استراحتی می کردم و برمی گشتم. روز سوم اصرار کردی: «برو بلوک زایمان ببین نظرشون چیه؟ این بچه کی می خواد
به دنیا بیاد؟» رفتم بلوک زایمان. دکتر از شرایط روحی ام باخبر شد: «ممکنه برای زایمانت به مشکل بربخوری!» برگشتم پیشت. خانم بادپا زنگ زد:
با پسرم اومدم تهران، میخوام بیام عیادت، همین حالا!» وقتی قرار شد بیایند، گفتی: «تا نیومدهن بذارنمازم رو بخونم!» هنوز سر نماز بودی که آمدند و آنها هم ایستادند به نماز. بعد نماز، دو ساعت تمام تو از شهید بادپا گفتی و خانمش اشک ریخت. در آخرین لحظه وقتی خانم بادپا پرسید: «چراحاج حسین رو برنگردوندین؟» رنگت پرید و جوابی ندادی. خانم بادپا رو به من کرد و گفت: «سمیه خانم شما چرا اینجایی؟» | . چون ساعت ۹ قراره برم بلوک
زایمان!
۔ کسی پیشت هست؟ - مامانم اینا قراره بیان! - میخوای بمونم؟ . نه! اصلا. بفرمایید شما؟ تا جلوی آسانسور، بدرقه شان کردم. برگشتم دیدم باز روی تخت دور
خودت می چرخی - چی شده مصطفی؟
. هیچی نگو سمیه. دارم میسوزم؟ - میخوای پرستار رو صدا کنم؟ - فقط حرف نزن! مشت می کوبیدی به لبه تخت:
میگم حرف نزن میفهمی؟ نزن!» بدجوری عصبی شده بودی. پتویی انداختم رویت، کمی پاهایت را ماساژ دادم و ساکت نشستم. انگار نیاز داشتی بخزی در غار تنهایی ات. . دارم میسوزم حاجی، چرا تنهام گذاشتی؟ اونم اینجوری. چرا شرمنده م کردی؟ چرا خجالتم دادی؟ لامروت، ندیدی زنت چطور نگام می کرد. ندیدی نگاهای پسرت
رو. حاجی این رسم رفاقته؟ تنهام گذاشتی که منو روسیاه کنی؟ دو ساعت تمام زمزمه می کردی و اشک میریختی. بعد که آرام گرفتی گفتم: «من میرم پایین ببینم دکتر چی میگه!» آرام گفتی: «اگه گفتن باید زایمان کنی به من خبر بده!» رفتم پایین پیش دکتر: «وضعیتت اصلا مناسب نیست، برو ام آرآی بگیر وگرنه مسئولیتش پای خودت!» آمدم بالا، هنوز زیر پتو ناله می کردی. چقدر دلشوره داشتم. صبح بود که مامان و بابام آمدند
⬅️ ادامه دارد....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
💠 قرار شبانه
زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️✨ دعای مادرانه حضرتزهرا سلاماللهعلیها
آخرين دعای حضرت مادر...🌷
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#سلام_بر_مادر
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🌹
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ🌹 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷