eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
242 دنبال‌کننده
664 عکس
162 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
2.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رضا_شینی :کلیپ کوچه های بی شهید در اعتراض به عملکرد خائنانه #شهرداری_تهران ... #شهید #شهرداری #شهید_شهردار_آقامهدی_باکری #شهدا #دولت #نام_شهدا_حذف_شدنی_نیست #شما_پاک_کنید_دوباره_شهید_می‌شویم #شهدا‌جاودانه‌ان #سردارقلبم_شهردارشهیدآقامهدی‌باکری @shahidbakeri
بیست وپنج ساله بود که شد ، مردم ارومیه هنوز هم مهدی باکری را بهترین دوران می‌دانند ، به اندازه‌ی هم ، به نام خود  نزد!! نه برای خود و نه برای برادرانش.... . . | شهری از اخلاص فرمانده شجاع دفاع‌مقدس، (ارومیه) "سردار شهید مهدی باکری" 25 اسفندماه، بر بهترین شهردارکشورم _______⚘⚘⚘__________ 🔴از_شهداء_بیاموزیم شهید_والامقام اوایل انقلاب بود بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، است. او از دوستان شهید باکری بود. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، است... ____⚘⚘⚘________ ❤ روزت مبارک آرزویم هست... ۲۵اسفند بعنوان شد @shahidbakeri31
که رفتگر شد!! اوایل انقلاب بود آقامهدی باکری بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، آقا مهدی است!! او از دوستان شهید باکری بود. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟! آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش! اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، است... @shahidbakeri31