لبخندهای_خاکی (به مناسبت تولدسرداردلها شهید #حاج_محمدابراهیم_همت)
🍃در سالهای دفاع مقدس ...
#چای مرهمِ #خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند.
🍃روزی در محضر #آقامهدیباکری و شهید #حاج_ابراهیم_همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از #کنترل مناطق عملیاتی بود.
🍃حاج همت به آقا مهدی گفت :
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها #سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر #ترکی بلد باشند
🍃آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما #یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط #لشڪر_عاشورا را هم میشناسم!
🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت :
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً #مشڪلی نیست!
🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه #کتریهای_چای_لشکر شما روی آتش میجوشد ...
#همگی_خندیدیم 😂😂
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_ابراهیم_همت🌷
#شهید_مهدی_باکری🌷
@shahidbakeri31
گاهی میپرسیدند آیا شوهرت در خانه #حرف هم میزند؟
#آقامهدی علیرغم اینکه خیلی در ظاهر فردی آرام، سر به زیر و محجوب و کمحرف بود اما در خانه فردی خندهرو، شوخطبع و خوشبرخورد بود. گاهی از من میپرسیدند آیا شوهرت در خانه حرف هم میزند، اصلاً صدایش را شنیدهای؟ اما خبر نداشتند که در خانه شیطنتهایش منحصر به فرد است. او فردی پرکار و پرتلاش و با پشتکار فوقالعاده، برنامهریز منظم و بسیار از نفس و رفتار و کردارش مراقبت میکرد. در واقع #خودساخته بود. با خواهرش قرار گذاشتیم کتابها #شهید_مطهری را با هم بخوانیم و با هم مباحثه کنیم. قرار بود این کار را برای #خودسازی و ارتقای فکری خودمان انجام دهیم...
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری #مرد_بیادعا #سردار_عاشورایی_که_عاشورایی_عمل_کرد #عاشقانههایشهدا(شهدا انسان خشک وبی روح نبودند اونا هم زندگی عاشقانه وپرشوری داشتند)
#خودسازی(پیام شهید)
@shahidbakeri31
#فرماندهای که #عاشق_بسیجیها بود❤
من توی اعزام نیرو بودم
خیلی وقته ها موقع اذان توی حیاط می دیدمش
آستین هایش را بالا زده و روی صندلی کنار حوض نشسته
می گفت : «بچه ها مواظب باشید! مشتری های شما همه #بسیجی اند.
یک وقت تند باهاشون حرف نزنید »
❤️ #شهید_مهدی_باکری
📖 کتاب "خدمت از ماست"
@khate_shahidan
@shahidbakeri_31
#خاطره ای از حاج اقاماهری در مورد علاقه آقامهدی به #بسیجیها
یه بسیجی خیلی خسته بود و شب هم نخوابیده بود خوابش برد سرش را گذاشت روی گونی داخل سنگر خوابید و آقامهدی هم داشت با بی سیم صحبت می کرد وقتی که متوجه شدن بسیجی با اون وضع خوابش برده بلافاصله یواشکی سر بسیجی گذاشت روی زانویش اون بسیجی راحت در حدود نیم ساعت راحت خوابیدند آقا مهدی عاشق بسیجی ها بودن و همیشه حال و احوال آن در زیر نظر داشتن و مانند پدری مهربان برای رزمندگان بودند
#راوی همرزم آقامهدی باکری
#حاج آقاماهری
#آقامهدیچنینبود؟؟!! #سردارعاشورایی #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری💚
@shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
#سخنرانی_عاشورایی سردار عاشورا #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری : 🌷🌷🌷 @shahidbakeri31
#ترجمه
#سخنرانی_عاشورایی سردار عاشورا #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری :
🌷🌷🌷
تمامی این عملیات ،نوع عملیات همش خاطره بود.برادران مسئول ،فرماندهان اگه بیان کنن و فیلم های که در اینباره هست ببینید نوع عملیات همش خاطره هستش
خورد و خوراک رزمندگان،جنگ کردنشون،ایثارشون همش خاطره بود
لحظاتی میرسید که با دشمن بعثی در روز جنگ تن به تن و نارنجک داشتیم در فاصله ۲۰,۲۵متری
در جبهه ای که دشمن باتمامی امکانات پشتیبانی میشد و نیروهای اسلامی هرچه داشتن در دستشان بود و خشابهایش در جیب.
رشادتهایی که به خرج میدادن این برادران ما واقعا هم الگو و نمونه بودن.
این برادران و بسیجیان و رزمندگان ما همه. در صحنه نبرد یاد آور #عاشورا بودن .عملیات حماسی بود بخاطر اینکه عین حماسه کربلا بود
همان طور که اونا(در کربلا)با کمبود آب و غذا و نیرو مواجه بودن در مقابل دشمنان یزدی که کثرت نیرو و امکانات داشت.
اینها هم روزهای اول نبرد در جزیره حداقل امکانات و داشتن در مقابل دشمنی که حداکثر امکانات و داشت.
برادرانمون بارها زخمی میشدند و با جراحتی که داشتن ایستادگی میکردن حتی #شهید هم میشدند..
@shahidbakeri31
#شهیدمهدیباکری قبل ازعملیات بدر:
____،❤❤❤،____
#فرمانده_اصلی ما ،خدا و امام زمان(عج) است، اصل آنها هستند و ما موقت هستیم...
.
.
#شهيد_مهدي_باكري #فرماندهاصلی #امامزمان(عج)
____❤❤❤____
#میلادآقاامامزمان(عج)مبارکباد🌹🌹🌹 #اللهمعجللولیکالفرج
#فرجظهورآقا صلوات
@shahudbakeri31
توی ماشین داشت اسلحه خالی می کرد؛ با دو- سه تا بسیجی دیگر...
از عَرق روی لباسهایش میشد فهمید چه قدر کار کرده...
کارش که تمام شد همین که از کنارمان داشت می رفت،
به رفیقم گفت: چه طوری مشد علی؟
به علی گفتم « کی بود این؟
گفت « #مهدی_باکری ؛ جانشین فرمانده تیپ...
گفتم « پس چرا داره بار ماشین رو خالی می کنه؟
گفت: یواش یواش اخلاقش میآد دستت...
#اخلاصیعنیاین....
#فرمانده_بیادعا #خاکی #اللهبندهسی #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
@shahidbakeri31