وصف حال #آقامهدیباکری بعد از #شهادت #آقاحمیدباکری (زحمت درست کردن این تصاویر با خادم الشهدای #صفحه_خط_شهیدان بوده اجرشون باشهیدان باکری🌷
#گزیده خلاصه شده از کتاب #خداحافظ_سردار
.
. #بخاطر روابط نزدیکی که بچههای اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت #حمید در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور #آقامهدی از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم.
و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از #برادر و #اخوی و..استفاده کنیم...
آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود.#حمیدقلعهای و حمیداللهیاری هم جز این تیم بود
هروقت تیم های شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و منتظر میشد
ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحولولاقوةالابالله
آفتاب در دور دست #هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم..
هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم
بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود
توجه همه به #آقامهدی بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره #یادحمید در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود #جنازه برادر به خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود: #اول جنازه بچه هابعدحمید
این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم:
اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید.
#تبسم لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت:
#الله_بندسی!مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند #حمید هستید و بوی او را میدهید.
ادامه سخنان آقامهدی : « #حمید سربازی بیش ،برای #اسلام و #امام نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که #حمید بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است»
#شادی روحشان صلوات🌹
#آقامهدی
#آقاحمید
#باکری
#جاویدالاثر
#ایرهروانکویشهادتسفربخیر ♡التماس دعا سرداران بی نشان♡
@shahidbakeri31
#ایام_شهادت_آقا_مهدی_باکری (فرمانده مخلص)
.....
#تعبیر_خواب:
روز ششم تیرماه، مصادف با هفتم شهادت مهدی امینی بود. از طرف سپاه مراسمی در محل اعزام نیرو که آن زمان در خیابان بهشتی(دانشکده سابق)قرار داشت،برگزار شده بود من نیز در آن مراسم حضور داشتم؛ برادر پاسدار مصطفی ایزدی در سخنرانی خود به #خوابی که یکی از رزمندگان در مورد #آقامهدیباکری دیده بود، اشاره کردند و گفتند:قبل از عملیات بدر، بچه های سپاه را برای دیدار با امام، به بیت ایشان بردند در بیت امام، مهدی را تنها گیر آوردم و گفتم:آقامهدی گویا برایت خواب های خوشی دیده اند! با تعجب گفت:مگر خبری شده؟! گفتم: یوسف ولی نژاد قبل از شهادتش نقل کرده که یکی از فرماندهان گردان به ایشان گفته بود در خواب دیدم در بهشت کاخی رفیع و سفیدرنگ می سازند پرسیدم این کاخ را برای چه کسی دارید آماده می کنید؟ گفتند به تازگی قرار است یکی بیاید بهشت،این کاخ را برای او می سازیم پرسیدم آن شخص کیست؟ و در آنجا رو به آقامهدی کردم و گفتم: خب فکر می کنی در جواب او چه گفتند؟ مهدی سری تکان داد و گفت:خب بقیه اش؟! گفتم:به او می گویند قرار است #مهدی_باکری به این زودی بیاید اینجا ؛ما این کاخ را برای ایشان آماده می کنیم آقا مهدی وقتی این را شنید،سرش را پایین انداخت و رنگش سرخ شد.
#کتاب_همیشه_باهم_هستیم
#خاطرات_مهدی_فرجاد_ازشهیدمهدی_باکری
#نویسنده_سیاوش_رحیمی
#شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
#جزیره_مجنون_عملیاتبدر
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
@shahidbakeri31
#قسمتیازوصیتنامهشهیدمهندس
#آقامهدیباکری:
#فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح #وارث_حضرت_ابوالفضل(ع)برای اسلام به بار آیند..
_❤❤_____
@shahidbakeri31
لبخندهای_خاکی (به مناسبت تولدسرداردلها شهید #حاج_محمدابراهیم_همت)
🍃در سالهای دفاع مقدس ...
#چای مرهمِ #خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند.
🍃روزی در محضر #آقامهدیباکری و شهید #حاج_ابراهیم_همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از #کنترل مناطق عملیاتی بود.
🍃حاج همت به آقا مهدی گفت :
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها #سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر #ترکی بلد باشند
🍃آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما #یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط #لشڪر_عاشورا را هم میشناسم!
🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت :
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً #مشڪلی نیست!
🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه #کتریهای_چای_لشکر شما روی آتش میجوشد ...
#همگی_خندیدیم 😂😂
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_ابراهیم_همت🌷
#شهید_مهدی_باکری🌷
@shahidbakeri31
#آقامهدیباکری: چه زیبا گفتند: خدايا! تو قبولم كن...دوست دارم وقتي شهيد مي شوم، #جسدمپيدانشودتايكوجبازخاكايندنيارا
#اِشغال_نكنم. خدايا! مرا پا كيزه بپذير...
💚🍃💚🍃
💚🍃💚🍃
#اللهاللهالحمدالله!
همانطور که داشت تیراندازی میکرد؛ یک گلوله به سرش خورد! بدجوری زخمی شد . بچه ها کشاندندش توی قایق تا برش گردانند عقب. قایق که از ساحل جدا شد بچه ها خیالشان راحت شد که مهدی را فرستاده اند؛ دیدند که آقامهدی دستش را بالا گرفته ودارد زیر لب چیزی می گوید: یکی از بچه ها که زنده ماند گفت چیزی شبیه این میگفت: #اللهاللهالحمدالله
💚🍃💚🍃 💚🍃💚🍃
هنوز زیاد دور نشده بود که یک موشک صاف خورد وسط قایق ومنفجر شد.اثری هم از #آقامهدی پیدا نشد #رفت_توی_دریاها ... #زمین_را_اِشغال_نکرد....
🌿🌷🌿🌷
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری
🌿🌷🌿🌷
@shahidbakeri31
#آقا_مهدى_باكرى براى بيت المال اهميت زيادى قايل بود و هيچ چيزى او را بيش از بی دقتى در حفظ بيت المال رنج نمی داد. آقاى باقر طريقت در اين باره میگويد: روزى آقا مهدى به من زنگ زد و گفت: «چند صد نفر از خواهران را بفرست به سد دِز، تعدادى پتو آنجا هست كه يك بار مصرف شده اند اگر آنها را بشويند قابل استفاده خواهند شد. ما هم صد و چند نفر از خواهران حزب اللهى را فرستاديم، نزديك به يك ماه و نيم آنجا ماندند و حدود يكصد هزار تخته پتو را كه دور انداخته شده بودند، شستند. همچنين تعداد زيادى چادر صحرايى بود كه آن قسمت از چادر كه با خاك تماس داشت پوسيده بود. عدهاى چادردوز پيدا كرديم و چادرها را دوختند و دوباره قابل استفاده كردند.
#سردارجزیرهمجنون
#شهیدجاویدالاثر
#آقامهدیباکری
#بیت_المال
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@shahidbakeri31
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تو_شهرداری؟!...
#آقامهدیباکری جوانمرد لشکر ۳۱عاشورا؛ یادت تا ابد گرامی باد.
#آقای_شهردار
#شهید_جاویدالاثر
#آقا_مهدی_باکری
@shahidbakeri31