❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#رفتـن ِ بعضی ها 💥یا نــه! اینطـور بگویـم: 👈بعضــی رفتـن ها؛ #فـــرق می کنـد جنـسش... انگار #خـدا
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰یک روز قبل از سالگرد #شهادت بابک بود، هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم🚷 خودم را به #مراسم برسانم. ازاینکه کارها پیچیده شده بودن خیلی ناراحت بودم😔 باخودم میگفتم شاید #بابک دوست نداره به مهمونیش برم.
🔰شب موقع خواب دوباره یادم افتاد💭 و گفتم: خیلی بی معرفتی، دلت نمیخواد من بیام⁉️ باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی #دوستت_دارم بااینکه ازت دلخورم..😔
🔰توی همین فکرا💬 بودم که خوابم برد. خواب #بابک رو دیدم، بهت زده شده بودم، زبونم بندامده بود😧 بابک خونه ی ما🏡 بود. میخندید و میگفت: چرا ناراحتی⁉️
🔰گفتم: بابک همه فکر میکنن تو #مُردی. گفت: نترس، اسیر شده بودم، ازاد شدم🕊 باهیجان بغلش💞 کرده بودم و به خانوادم میگفتم: ببینید بابک #نمرده، اسیر شده بود. بابک گفت: فردا بیا م#همونیم. گفتم:چه مهمونی!؟
🔰گفت:جشن سالگرد #ازادیم. گفتم: ینی چی!؟ گفت: جشن ازادیم از اسارت دنیـ🌍ـا بغضم گرفت شروع به گریه کردم😭از شدت اشک صورتم خیس شده بود، از #خواب بیدار شدم. با چشمام پراز اشک #نماز صبح خوندم.
🔰برخلاف انتظار تمام #مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به مراسم بابک😍 گفتم: بابک خیلی مَردی.
راوی:دوست شهید
#شهید_بابک_نوری_هریس
@shahidhojatrahimi
#حتما_بخوانید👇👇
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
♦️ از زبان امیر_محمد
7 ساله فرزند شهید
🔸بابا میاد به خونه و به ما همش سرمی زنه
بعضی شبا ،ازشب تا صبح بابام تو خوابم میاد پیشم وهی میره😢. دوباره میاد خونه منو می بینه و باز میره. #بابام تو #خواب بهم هیچی نگفت، فقط منو میدید خوشحال می شد.
چند بارم تو روز دیدم #بابام تو خونه ست و داره وارد اتاقم میشه، از اتاقم میاد بیرون ما رو هم نگاه می کنه، اما اون لحظه هرچی به بقیه میگم نگاه کنین، #بابام رو نمی بینن😞، فقط خودم می بینمش،نمیدونم برا چی این جوریه!!💔😔
#شهید_مدافعحرم_مهدیطهماسبی
#امیر_محمد_فرزند_ارشد_شهید
@shahidhojatrahimi
💐🌷🌹🕊🌹🌷💐
#شهیدانه
ای #شهدا...
عاشقانه شربت #شهادت را نوشیدید و ما ملتمسانه نیازمند #نگاه زیبای شماییم
#شهدا گاهی #نگاهی که ما اسیران رویا، از #خواب غفلت بیدار شویم
ای #خاکی پوشان بی ادعا از #ماضی_ها #خسته شده ایم ، دلمان حال #مضارع می خواهد ..
#هوای تازه، با نسیمی از #عطر شما
#شهدا_شرمنده_ایم
@shahidhojatrahimi
💠او را در خواب میبینم
🔹زمانی که در# معراج_شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را #بوسیدم. یک هفته بعد خواب امین را دیدم
🔸که گفت "مامان من که #خواب نبودم🚫. وقتی من را بوسیدی تو را #نگاه میکردم." خیلی وقتها چشمم را که میبندم و باز میکنم #امین را پیشرویم میبینم.
🔹وقتی #روضه ✓امام حسین(ع) و ✓حضرت زینب(س) را گوش میدهم🎧، #داغ_فرزندم را فراموش میکنم.
🔸روزی بر سر مزارش روضه میخواندم که صدای امین را از پشت سرم شنیدم که گفت " #مامان". پشت سرم را نگاه کردم. هیچکس در گلزار🌷 نبود. امین برای من #زنده_است.
راوی:(مادرشهید)
#شهید_امین_کریمی
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
#ماجرای_خواب_حضرت_زهرا 🌹
🔹سوریه که بود پیام داد📲 گفت #خواب عجیبی دیدم بعد از اینکه کلی اصرار کردم خوابش رو تعریف کرد. گفت خواب دیدم وضع خراب بود و هوا سرد☃ داشتم با #پوتین نماز📿 میخوندم.
🔹یکی اومد شروع کرد به حرف زدن و گفت #نمازت قبول نیست❌ و منم به شکافتادم.بعد از چند دقیقه⌚️ تو خواب دیدم که یه #خانم_چادری اومد جلو و گفت: #پسرم ازت قبوله خداخیرتون بده ان شاءالله☺️
⭕️تا به خودم اومدم فهمیدم #حضرت_زهرا رو دیدم و از خواب پریدم🗯
#حضرت_زهرا_مددی❣
#شهید_حسین_معزغلامی
@shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘
وَه که وصل تو #شبی
گرچه خیال💭 است و محال
گر میسّر شَوَدَم😍
#خواب چه خواهد بودن⁉️
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شبتون_شهدایی🌙
@shahidhojatrahimi
اگر چه #خواب
نیاید به چشمِ کم سویم😔
ولی
#بخاطرِ_تو
شب بخیـ♥️ــر
میگویم!
من از هجومِ
خیالِ تو💭 باز
#بیـدارم
#بخواب، راحت و خوش
ای نگارِ مـ🌝َـــه رویم...
#شهیدحجت_الله_رحیمی
#شبتون_شهدایی🌙
@shahidhojatrahimi
♨️حواستون هست که #حاج_قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه....
🔸مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود #خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین🚗 آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم #بریم.
🔹همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر #شهادتش را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم❌ چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ...
⭕️فردا پیکرش⚰ به وطن برمی گردد و #پنجشنبه تشییع می شود تا در #شب_قدر به خاک سپرده شود.
خوشا به سعادتش. چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با #پیکرش باید به کشور بازگردند😭
روحش شاد
#شهید_ابوالفضل_سرلک
#خداحافظ_رفیق
@shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘
وَه که وصل تو #شبی
گرچه خیال💭 است و محال
گر میسّر شَوَدَم😍
#خواب چه خواهد بودن⁉️
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شبتون_شهدایی🌙
@shahidhojatrahimi
📚 #رمان_شهدایی
🌷 #خاطرات_شهید_یوسف_کلاهدوز
↶° به روایت: همسرشهید
6⃣ #قسمت_ششم
.
🔴 #زهرا رفت توی فکر.🤔 آن یک هفته ای که #شیراز بودند، دیده بود که آقا یوسف اهل نماز و این حرف هاست. #نماز صبحش را ندیده بود، چون #صبح 🌙ها آفتاب⛅️ نزده، بی سروصدا از #خواب بلند می شد🍃
🔶#صبحانه درست می کرد و طوری که مزاحم آن ها نشود، می رفت #سرکار، اما نماز مغرب و عشا را دیده بود که مفصل و با طُمأنینه می خواند.🍃
🔵#خانه شان هم با اینکه یوسف#مجرد بود و حسن تازه عقد کرده بود، نسبت به خانه های مجردی خیلی #تمیز و پاکیزه بود. نه رخت و لباس چرک این طرف و آن طرف ریخته بود، نه ظرف های #کثیف کنار ظرف شویی تَلَنبار شده بود. خانه ی ساده و قشنگی داشتند.🍃
🔴#یک دست مبل هم توی اتاق پذیراییشان بود که می گفتند #یوسف خودش درست کرده.
مدتی که یوسف آمده بود# تهران، کلاس زبان #انگلیسی🔠 می رفت، #شب 🌙ها خانه ی خاله اش بود.🍃
🔶شوهر خاله اش #کارگاه نجاری داشت. یوسف هم #غروب که از سرکار می گشت، کلید کارگاه را می گرفت و می رفت آن جا. مداد سیاه را پشت گوشش
و تا صبح #مشغول میشد👌🍃
🔴دو تا تخت دو# نفره ی تاشو درست کرده بود که وقتی #جمعشون میکردند مثل چمدان کوچک میشد
#مبل ها هم تاشو بودند
به نظر زهرا ، یوسف خیلی #باسلیقه بود
عصرها که یوسف از سر کار بر میگشت زهرا از پشت #پنجره می دید که با پوتین هایش نمی آید توی ساختمان
همانجا توی #حیاط دم حوض پوتین ها و جوراب هایش را در می آورد و پاهایش را میکرد توی حوض
جوراب ها رو می شست و پهن میکرد روی بند.🙂🍃
🔶بعد دمپایی می پوشید و می آمد داخل
برای #زهرا خیلی جالب بود که #یوسف به این چیزها دقت می کرد.
تاوقتی می آید توی #اتاق پاهایش که از #صبح🌤 توی پوتین بوده بو ندهد
زهرا دلش می #سوخت که نظامی ها همیشه باید پوتین پایشان می کردند .🍃
.
#ادامه_دارد🍃
@Shahidhojatrahimi
🍃🍃🍃🍃*🕊🌟🕊*🍃🍃🍃
گاهی
تـ❤️ـو را #کنارخـود
احساس ميکنم
اما چقـدر
دل خوشـی
#خوابـــ ها کم استــ ..😔
📎برادر جان #تو می روی 🕊
بسلامتــ؛ سلام ما هم برسان✋
#شبتون_شهدایی🌙
@Shahidhojatrahimi
#تلنگرانه 💥💥
💠حاج حسین یکتا می گفت:
⇜جوونا سعی کنید تو جوونی عاشق بشید. تو جوونی #عاشق امام زمان (عج)♥️ شد
♦️اومد جمکران، #شهادتو خواست
ظهر عاشورا شهادتو🌷 بهش دادن
♦️شده تا حالا به خاطر #امام_زمان (عج) بری جمکران⁉️ و هیچی ازش نخوای و بگی فقط دلم برا #تو تنگ شده ؟!
♦️فرمانده گردانی به خودم گفت:
#خواب امام زمان(عج) رو دیدم. آقا بهم گفت لیست📃 گردان رو بهم بده. لیست گردان رو بهشون دادم؛ ایشون با خودکار قرمز🖍 زیر بعضی اسم هارو خط کشید. هرکدوم از اون اسم هایی رو که آقا اون شب زیرشون خط کشیدن📝 #شهیدشدن
⇜بچه ها الان امام زمان (عج) دارن برا #ظهور یارگیری می کنن. زیر اسم کدومامون با خودکار سبزشون🖌 خط می کشن؟؟ 😔
#شهـــادتـــ🕊🌷
@shahidhojatrahimi
#کلام_شهید🌷
🔰رفیقش می گفت:
یه شب🌙 تو #خواب دیدمش بهم گفت:
به بچه ها👥 بگو حتی سمت گناهم نرن🔞 اینجا #خیلی گیر میدن...‼️
#شهید_حجت_اسدی_تفکر
@Shahidhojatrahimi
#تلنگرانہ💥
🌸🌱عزیزے#نقلمےڪرد:
🌸🥀در خواب #امام_زمان💚 علیه السلام را دیدم.... ڪه با #دستان مبارڪشان از شانه هایم گرفته و فرمودند:
☝️از جوانیت #استفاده ڪن.
🌸🥀از #خواب ڪه بیدار شدم،
بسیار فڪر ڪردم ڪه #چگونه مے توانم از جوانیم استفاده کنم⁉️
🏴 ایام #محرم بود و شب 🌜رفتم هیئت.روحانے هیئت در بین #سخنانشان گفت:🌱
🌸🥀 جوانان از #زمان جوانیتان استفاده ڪنید،
که یڪے از بهترین استفاده از جوانے
خواندن #زیارتعاشورا ❣
در هر روز است.
بنده #متوجه شدم ڪه منظور حضرت خواندن هر #روزه ی زیارت #عاشورا است.🍂
@Shahidhojatrahimi
🌷 رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«هر کس به هنگام #خواب با #وضـو به #رختخواب رود، تا زمانی که از خواب برخیزد، ثواب #شب_زنده_داری و مناجات به او می دهند».
(وسائل الشیعه جلد ۱)
✅ «کسی که با #وضو بخوابد گویا شب تا صبح بیدار (و به عبادت مشغول بوده) است.»
( وسائل الشیعه، ج۱ ص۲۶۶)
✅ کسی که با #وضو بخوابد، بسترش تا صبح #مسجد و #خوابش نماز او است و اگر کسی بدون وضو بخوابد، تا صبح مانند مرداری است که بسترش قبرش است.»
(مستدرک الوسائل، ج۱، ص ۴۲)
@shahidhojatrahimi
👈شهیدی که پیامبر (ص) در عالم رؤیا مژده#بهشت را به او داده بود؛
یک بار که برای کارهای#جهادی به عراق اعزام شدیم و میانه راه#کربلا به#نجف در موکب علی بن موسی الرضا(ع)😍فعالیت جهادی میکردیم، او به این امید آمده بود که بتواند خودش را به مدافعان#حرم برساند.
در همان کربلا هم#خواب دیده بود پیامبراعظم(ص) باغی بهشتی را به او نشان میدهد❤️و شرابی بهشتی به ایشان میخوراند.
رسول گرامی اسلام در عالم رؤیا به #ابوذر بشارت داده بود که این باغ متعلق به تو است.
بعد از بازگشت از#عراق، ابوذر خودش را در میان اعزامیها جا داد.
میتوانم بگویم به او الهام شده بود.
راوی: همسر محترم شهید
🌷شهید ابوذر غواصی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
@shahidhojatrahimi
🌸🌴🌺🍀🌺🌴🌸
از عارفی پرسیدند...
از کجا بفهمیم در #خواب غفلتیم یا نه؟؟
گفت :
اگر برای #امام_زمانت کاری می کنی یا #تبلیغی انجام می دهی و خلاصه قدمی برمی داری و به #ظهور آن #حضرت کمک می کنی بدان که بیداری؛ و الّا اگر مجتهد هم باشی درخواب #غفلتی!
🌺اللهُمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــرَج🌺
@shahidhojatrahimi
#آیة_الکرسی قبل #خواب فراموش نشه 🌹
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس آیه الکرسی را در هنگام خواب قرائت کند، خدا او را و خانهاش و خانه همسایگانش را، ایمن خواهد کرد.
@shahidhojatrahimi