eitaa logo
شهید جمهور
175 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ شب عروسیمون باران شدید می بارید من مطمئن بودم ڪہ خداوند با بارش باران رحمتش بہ من یادآوری می ڪرد ڪہ همسرت گل سرسبد نعمت هایی است ڪہ من از روی رحمت بہ تو عطا ڪرده ام ؛ چرا ڪہ صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانہ روی گل ها بی صداست… ❣در راه آرایشگاه بہ تالار ، زندگیمان را با آغاز ڪردیم . 📿یادم میاد چون نزدیڪ اذان مغرب بود ، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می ڪرد ڪہ فیلمبردار بہ او تذڪر داد . ولی آقا مرتضی گفت: مهم تره تا فیلمبرداری. 🌺و وقتی وارد تالار شدیم آقامرتضی به مهمانان گفت: برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید. ✍راوی : همسر شهید 🌹 🦋 شهید زارع از دوستان صمیمی راوی کتاب سه دقیقه در قیامت بود‌که خبر شهادتش را از راوی کتاب شنیده بود... @khaimahShuhada
🌹انتظار شهادت🌹 🌹🌹یک ماه قبل از عملیات تغییر محسوسی در چهره ی احمد احساس کردم.به نظرم رنگ چهره اش روشن تر و سفیدتر شده بود.وقتی با احمد صحبت می کردم در عالم دیگری سیر می کرد.گویی در این دنیا نبود. خیلی باهم صمیمی بودیم.یک روز به احمد گفتم:تجربه ی جنگ به من ثابت کرد،یکی از همین روزها شهید می شوی،راستی فکر می کنی پدرت چه سوری به ما می دهد. با تبسمی شیرین و آرامشی که در چهره اش موج می زد گفت:می گویم آبگوشت بدهد. با خنده گفتم:حالا که قرار است آبگوشت بدهد بهتر است بمانی.شهید احمد صادق در یکی از همین روزها در حالی که انتظار شهادت در چهره اش هویدا بود عاشقانه ترین معنای پرواز را به تصویر کشید.🌹🌹 راوی: اسماعیل حیات بخش ولادت:3 آبان1348 شهادت:2بهمن1365 مزار:گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) @khaimahShuhada
*💥توی خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند ،،حاج حسین خرازی بی قرار بود ، اما به رو نمی آورد ، خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه* *توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد…حاجی گفت : هر جور شده با بی سیم محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن* *🏴حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت : تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا برامون بخون…* *🖤تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد  که دیدم حاجی بی تاب شد…* *در بین آن دیوار و در*        *زهرا صدا می زد پدر* *دنبال حیدر می دوید* *از پهلویش خون میچکید* *زهرای من... زهرای من...* *زهرای من... زهرای من...😭 😭* *خدا میدونه نفهمیدیم چی شد* *وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر* *میگویند..* *الله اکبر  الله اکبر* ، *خط را گرفته بودند ، عراقی ها* *را تارو مار کرده بودند ، با توسل به حضرت زهرا(سلام الله علیها) گره کار باز شده بود...*  # *شهید_محمدرضا_تورجی_زاده* " 🕊 *شادی روح مطهرشان صلوات💔* @khaimahShuhada
14.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*کجائید ای شهیدان خدایی* *بلاجویان دشت کربلایی* کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی *کجایید ای شهان آسمانی* *بدانسته فلک را درگشایی* کجایید ای ز جان و جا رهیده کسی مر عقل را گوید کجایی *کجایید ای در زندان شکسته* *بداده وام داران را رهایی* کجایید ای در مخزن گشاده کجایید ای نوای بی‌نوایی *در آن بحرید کاین عالم کف او است* *زمانی بیش دارید آشنایی* کف دریاست صورت‌های عالم ز کف بگذر اگر اهل صفایی @khaimahShuhada
از سفر مشهد به تهران که برگشتیم، حسن‌آقا گفت: « به ما دستور داده که نیروها را به پادگان دوکوهه برگردانیم.» پرسیدم: «پس دیگر به پادگان الله‌اکبر برنمی‌گردیم؟» گفت: «چرا. فعلاً قرار است خانواده‌ها همان‌جا بمانند، چون توی پادگان دوکوهه، خانه سازمانی نداریم.» بعد به اتفاق هم‌، راهی اسلام‌آباد غرب شدیم. در طول راه حسن کمتر حرف می‌زد و بیشتر ساکت بود. احساس کردم این مردِ سر به تو و ساکت، آن حسن‌آقای همیشگی نیست. دلم را به دریا زدم و از او پرسیدم: «حسن‌آقا؛ مگر کشتی‌هایت غرق شده‌اند؟ چرا این‌قدر پریشانی؟» گفت: «توی این عملیات [والفجر ۴] هم، چند نفر از بهترین دوستانم شهید شدند و من کمافی‌السابق، سُر و مُر و گنده روی دست دنیا باد کردم.» گفتم: «این چه حرفی است که می‌زنی؟ هرچه که خواست خدا باشد، همان اتفاق می‌افتد. گفت: «حیف است آدم این‌قدر زحمت بکشد، امّا به آرزویش نرسد.» گفتم: «مگر آرزوی تو چه هست؟» گفت: «آرزو دارم بشوم و جنازه‌ای از من، به دست شما نرسد.» برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی ؛ سرگذشت‌نامه‌ی سردار جاویدالاثر فرمانده دلیر و عاشورایی از ۲۷_محمد_رسول_الله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ﷺ که در عملیات بزرگ خیبر به رسید و هم‌چنان پیکر پاکش در مفقود است و به وطن بازنگشته است...🌷🕊 @khaimahShuhada
🔸 وجدان « دَستش توی عملیات قطع شـده بود. یه روز که اومدم خونه دیدم لباس‌های کثیف رو شسته، بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست این‌ها رو شستی؟ گفت: مادر! اگه دو تا دستم رو هم نداشتم باز وجدانم راضی نمی‌شد کـه من خونه باشم و شما زحمت شستن لباس‌ها رو بکشی.» @khaimahShuhada
🔰دعای آهوها در حق سردار سلیمانی ✍️حسن رحیم پور ازغدی: یکی از همرزمان حاج ‎قاسم سلیمانی می‌گفت در یکی از سفر‌های سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق در زمستان، از عراق تماس گرفت. صدای تیراندازی‌ می‌آمد و شرایط جنگی بود. شهید گفت شنیده‌ام تهران برف سنگینی آمده است. آهو‌های کوه نزدیک مقر ‎سپاه حتما برای غذا پایین می‌آیند. 🔹همین امروز علوفه تهیه کن و چند جا بگذار که از گرسنگی تلف نشوند. بعدازظهر مجددا زنگ زد که چه کردی؟! گفتم انجام شد اما وسط نبرد داعش چرا نگران آهو‌هایید؟ ‎حاج قاسم گفت به شدت به دعای خیر آن‌ها محتاجم. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍محمدجواد تندگویان در روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی در خانواده‌ای سنتی در محله خانی‌آباد در جنوب تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده‌اش بود. تحصیل وی در دبیرستان مصادف با واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ بود. در سال ۱۳۵۴ برای ادامهٔ تحصیل دانشکدهٔ نفت آبادان را برگزید. او ضمن تحصیل، با انجمن اسلامی دانشکده نیز همکاری داشت. 👈پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه و طی دوره آموزش نظام وظیفه، جهت خدمت در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. در این دوران شرکت در فعالیت‌های سیاسی منجر به دستگیری او به وسیلهٔ ساواک گردید. پس از آزادی از پالایشگاه تهران اخراج شد و در شرکت بوتان و سپس در شرکت صنعتی پارس توشیبا (پارس خزر کنونی) مشغول به کار شد. 🔆وی در سال ۱۳۵۷ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد. مبارزه سیاسی او نیز تا پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ادامه یافت. 🔆شهيد تندگویان پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. به دلیل مشکلات فراوان در جنوب و به ویژه در آبادان، وی به عنوان نمایندهٔ وزیر نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. چندی بعد به سمت مدیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منصوب شد. فعالیت در این سمت تا زمان نخست وزیری محمدعلی رجایی ادامه داشت. 🔆اقدامات او در ارتباط با ایجاد آرامش در مراکز صنعتی جنوب، مدیریت فعالیتهای صنعتی، و راه‌اندازی پروژه‌های نفتی باعث شد محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در ۱۰ مهر ۱۳۵۹ او را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کند. مهندس شهيد تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ - درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود- برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جادهٔ ماهشهر-آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی در عراق منتقل شد. به نقل از برخی اسیران، وی تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاه‌های اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست. ☘سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق به شهادت رسيده بود، به کشور بازگردانده و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در ایران به خاک سپرده شد. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی از شهید مدافع حرم آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان شغل شما چيست گفت: طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. ️ آیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست گفت: فرهاد آیت_الله_بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان (عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد.❤️ شما يكي از سربازان امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید. شهید ؛ شهیدی که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، درشب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394 درسوریه به *شهادت* 🌷 رسید. 🕊 @khaimahShuhada
شهید محمدحسین علیخانی در هفدهم بهمن ماه سال 1349 مصاف با عید قربان درمحله جوانشیر شهر کرمانشاه متولد شد .زمان جنگ تحمیلی، اوایل نوجوانی ایشان بود که با رضایت پدر و مادرش به جبهه رفت و از همان زمان خودسازی خودشان را شروع کردند. شهید علیخانی برای رفتارش ، خودش را در محضر خدا می دانست و  سعه صدر روز به روز  در ایشان بالاتر می رفت. نقل از مادر شهید : حسین فرزند دوم من بود که در روز عید قربان به دنیا آمد و به همین خاطر اسم او را محمد حسین گذاشتیم . موقع به دنیا آمدنش خواب دیدم که هدیه ای به من داده شد؛ از آقایی که این هدیه را به من داد، پرسیدم  این هدیه از جانب کیست؟ او در پاسخ گفت: از طرف حضرت علی (ع)؛ پرسیدم شما که هستید، فرمود : من امام زمان هستمو این فرزند امانتی است که در آینده از شما پس گرفته خواهد شد؛ این چنین بود که فهمیدم فرزندم روزی شهید خواهد شد، لذا همیشه منتظر شهادتش بودم شهید علیخانی در عملیات یگان های رزمی علیه تکفیری ها شرکت می کرد .او حتی به مردم سوریه که از ترس داعش فرار کرده و در نزدیکی مقر رزمندگان سپاه اسلام پناه می‌گرفتند، به صورت ناشناس کمک می‌کرد و سعی داشت به آن ها مواد غذایی برساند. و در پانزدهم شهریورماه سال ۱۳۹۵ در عملیات حلب با زبان روزه و درحالی که ذکر یا حسین را بر لب داشتند به شهادت رسیدند. @khaimahShuhada
🌷همسرم می‌گفت دوست دارم ریحانه ولایتی بار بیاید. عبدالمهدی عاشق رهبری بود. هر زمان چهره ایشان را نگاه می‌کرد دست بر سینه می‌گذاشت و می‌گفت:جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزیزم. سفارش کرد که می‌خواهم بچه‌ها را زینب‌وار بزرگ کنید. اِن شاءالله حجابشان زینبی باشد. رفتارشان زهرایی باشد. نمونه باشند.یک بار ریحانه تب کرد یک هفته تمام تب داشت. خوب نمی‌شد. به بیمارستان بردم و دارو دادم، تبش پایین نمی‌آمد. نگران بودم تشنج نکند. نمی‌دانستم چه کار کنم. عبدالمهدی قبل‌تر به من گفته بود که کمک خواستی به حضرت زهرا (س) متوسل شو و من را صدا کن. توسل کردم و زیارت عاشورا خواندم. سلام آخر را که دادم، به حضرت زهرا (س) گفتم: امروز پنج‌شنبه است و من می‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگویند اگر برای دخترش اتفاقی بیفتد نگوید که من نتوانستم از بچه‌اش نگهداری کنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالای سر ریحانه ناگهان بوی عطری در خانه پیچید. عطری که هر لحظه زیاد و زیادتر می‌شد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنیدم. گفت همسرم بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب می‌خواهد. حس کردم که عبدالمهدی در کنارم است. حسش می‌کردم. همه حرف‌هایم را با عبدالمهدی زدم. او به قولش عمل کرده بود.آمده بود تا کمکم کند، بحق فرموده‌اند که شهدا عند ربهم یرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر کسی وارد خانه می‌شد متوجه آن بوی خوش می‌شد.لباس ریحانه بوی این عطر را گرفته بود. @khaimahShuhada
خداوندا ! اگرچه  هنوز نفس بر من غالب است ودر پیشگاهت روسیاهم اما ترا شکر که بذر ایمان را دردلم کاشتی تا باورم شود که تو حقیقت داری ومعبود ومعشوقی جز تو نیست وعالم بی تو بی معناست ، خداوندا ! ترا سپاس می گویم که کوتاهترین راه رسیدن به خویش یعنی جهاد را به من آموختی تا برای رسیدن به تو از آن عبور نمایم واگر این اعمالم با وضعی که من دارم جز کوبیدن چکش بر سندان نباشد آنقدر چکش برآن می کوبم تا سندان بشکند واگر در را به رویم نگشایی بر خاکروبه های پشت آن در، به حال گدایی زانو می زنم تا گرد پای عابرین آن بر سرو صورتم نشیند وتو برمن رحم نمایی . شهید غلامحسین تکلو @khaimahShuhada
🔹پاسدار شهیدمدافع‌حرم 🌹 🌹واکنش شهید در مقابل با غیبت🌹 با حسین آقا رفتیم پایگاه مقاومت مسجد محله ، هوای قم اون سال سوز عجیبی داشت ، گفتم حسین بیرون نباشیم بریم بریم تو اتاق، رفتیم تو، دو نفر از بچه های پایگاه شروع به غیبت کردند ، دیدم حسین سرش پایینه و سریع رفت بیرون ، رفتم دنبالش گفتم چی شد ؟ هوا سرده بیا تو ، گفت : هوای سرد رو ترجیح میدم به گرمای اونجا ، اون شب اینقد بیرون وایساد که وقتی دست زدم به دستاش سرد و خشک شده بودن ، گفتم حسین برو خونه ، مثه همیشه لبخندی زد و گفت نه بابا ، بادمجون بم آفت نداره @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روضه‌خوانی آقای محمود کریمی در منزل شهید سلیمانی ▫️ماجرای بازگشت انگشتر حاج قاسم به وطن ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌@khaimahShuhada
🌹 ۲۹ آذر سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم فرامرز رضا زاده 🕊شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی 🕊شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده 🕊شهید مدافع حرم عبدالحسین یوسفیان 🕊شهید مدافع حرم امیر لطفی مراق 🕊شهید مدافع حرم سجاد عفتی 🕊شهید مدافع حرم عباسعلی علی زاده 🕊شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی 🕊شهید مدافع حرم اسماعیل کریمی 🕊شهید مدافع حرم امیر سیاوشی شاه 🕊شهید مدافع حرم محمدرضا فخیمی 🕊️و سالروز بازگشت پیکر شهید محمدجواد تندگویان ♦️مهندس تندگویان، 9 آبان 59 در حالی كه برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب كشور بود، در جاده ماهشهر ـ‌ آبادان همراه معاونش و چند مهندس شركت نفت به اسارت نیروهای ارتش بعث عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی در عراق منتقل شد و پس از سال ها اسارت، توسط رژیم بعث عراق به شهادت رسید ♦️پیكر شهید تندگویان در تاریخ 25آذر در عتبات عالیات نجف، كربلا و كاظمین با حضور اعضا هیات و كاردار سفارت ایران و خانواده شان با احترام طواف داده شد و در تاریخ 29 آذر 1370 در مرز منظریه ـ خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیات عراقی تحویل هیات ایرانی شد اما تاریخ شهادتش به درستی مشخص نیست. 🕊 *شادی ارواح طیبه شهدا صلوات* اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اون کسی که بلا براش نمیاد معلومه خدا باهاش کاری نداره ... روزی پیامبر اکرم (ص) به خانه ی شخصی رفت . تخم پرنده ای از بالای طاقچه قل خورد و به زمین افتاد اما نشکست ... پیامبر با تعحب نگاه کرد که تخم از اون بالا قل خورد ولی نشکست ...! صاحبخانه متوجه تعجب پیامبر شد ... @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جرعه ای عشق ✍اخلاص ؛ اولین وتنها شاخصه اییه که شهداداشتند. نمونه ای از بی نشانی یک فرمانده لشکر... 🕊سردارشهید آقامهدی زین الدین🕊 @khaimahShuhada
🖤 لوح | شهید همیشه زنده 🔺 بازنشر بخشی از پیام رهبر انقلاب بمناسبت سالگرد شهادت جانباز عزیز، علی خوش‌لفظ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | رهبرانقلاب در پاسخ به شهیدخوش‌لفظ که گفت «دعا کنیدشهید شوم»: شما بعد از ۱۲۰سال که از دنیا رفتید،قطعا شهید هستید. 🗓 بازنشر دیدار خانواده خوش لفظ بارهبرانقلاب به مناسبت سالگرد شهادت @khaimahShuhada
🔰ما برای آسایش همین مردم کار می‌کنیم ✍️توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند‌ مردم می‌آمدند برای عرض تسلیت. یک هو حاجی از مسجد زد بیرون! فهمیدیم اتفاقی افتاده. پشت سرش راه افتادم. کمی آن طرف‌تر از ورودی مسجد، گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را می‌گشتند! 🔹خیلی بدش آمد. اخم پیشانی‌اش را چین انداخت. رفت و با ناراحتی گفت: ما سی سال کسب آبرو کردیم، جمع کنید این‌ها رو! مردم باید راحت رفت و آمد کنند، ما داریم برای آسایش همین مردم کار می‌کنیم، نه اینکه اون‌ها رو بذاریم تو تنگنا. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 جنایت سعودی و شهادت سردار ایرانی 🚨 خباثت عربستان دومین سفیر محور مقاومت را از ایران گرفت ♦️شهید حسن ایرلو از مهرماه سال ۹۷ به یمن سفر کرد و با مجاهدت در مسیر اخراج نیروهای سعودی آمریکایی از این کشور بارها مورد خشم و نفرت آنها قرار گرفت. دولت آمریکا از آذرماه سال ۹۹ ایشان را در فهرست تحریم‌های خود قرار داد. ♦️سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص شهادت ایشان گفت: شهید ایرلو که از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی نیز بود در محل ماموریت خود به کرونا مبتلا شد و به دلیل همکاری دیرهنگام برخی کشورها، متاسفانه در شرایط نا مناسبی به کشور بازگشت و به رغم به کارگیری همه مراحل درمانی برای بهبود وضعیت بیماری ایشان، سحرگاه امروز به فیض شهادت نائل آمد. ♦️در چند روز گذشته جنگنده‌های سعودی در صنعا با لو رفتن محل استقرار ایشان اقدام به بمباران آن منطقه کرده بودند. با وجود وخامت حال ایشان در اثر کرونا، اما با مداخلات و دشمنی رژیم سعودی هواپیمای عمانی حامل ایشان بجای پرواز مستقیم به ایران، در عراق توقف کرده و بعد به ایران پرواز کرده است. ♦️روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال روز جمعه نوشته بود: مقام‌های گروه حوثی از عربستان سعودی خواسته‌اند که اجازه دهد آقای ایرلو با پرواز مستقیم به تهران بازگردد، ولی مقامات سعودی به رهبر حوثی‌ها پیام داده‌اند که عربستان اجازه ورود هواپیما به یمن برای بردن ایرلو را نخواهند داد. ♦️سعودی‌ها با خباثت تمام برای بازگشت این دیپلمات ایرانی که نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی داشت سنگ اندازی کردند و آنرا به تاخیر انداختند. آنها در ادامه به عنوان راه جایگزین خواستار آزادی گروگان‌های مهم خود شدند که در این صورت او می‌تواند با شرکت هواپیمایی عمان و یا عراق از کشور خارج شود. وزیر امور خارجه نیز امروز در مراسم تشییع این شهید به نقل از دختر ایشان گفت: تلاش کردیم تا زودتر پیکر شهید ایرلو را به ایران منتقل کنیم اما کوتاهی و ظلم کردند. ♦️این خباثت‌ اولین بار نیست که اتفاق می‌افتد؛ قبل تر هم شهید غضنفر رکن آبادی سفیر پیشین ایران در لبنان که در حادثه‌ی منا مصدوم شده بود به گفته شهود، با آمبولانس از حادثه منا نجات یافت و حال عمومی ایشان امیدوار کننده بود، اما پیکر ایشان در حالی که جوارح ایشان تخلیه شده بود، تحویل ایران گردید و علی‌رغم پیگیری دستگاه خارجی پاسخ صحیحی دریافت نشد. ♦️خدماتی که سردار حسن ایرلو به محور مقاومت کرده فراتر از مقوله یمن است. نقش محوری ایشان در اخراج اول آمریکا و سازمان منافقین از عراق هرگز از یاد نخواهد رفت. @khaimahShuhada
می دانی؟ اشک، است. آن دم که با عطر نام حسین(ع) درآمیزد. گاهی باید نشست، کنج دنج اتاق دل و بهشتی عاشقانه ساخت. تنها به (ع). بهشتی عاشقانه، برای اشک. برای التیام و رهایی.به دور از تمام خستگیها و رنج های دنیا. تمام دلبستگی های فانی و آمال بی‌اساس. گاهی باید نشست کنج دنج اتاق دل و خلوتی عارفانه ساخت. خلوتی عارفانه، برای اشک. برای تفکر و تعمق. برای کاوش در کردار و رفتار و خواسته ها و اندوخته ها. گاهی باید نشست و اشک ریخت برای این درمانده. برای نرسیدن ها و جاماندگی هایش. باید اشک ریخت و یاری طلبید و دل را سبک کرد و آنگاه، این اشک بامسمّا قداستی بی مانند می یابد، که به عشق حسین(ع)، مزین گردد. مگر نه اینکه نام حسین(ع)،اعجاز می کند اعجازی عاشقانه. وه که چه زیباست، تجلی منتهای این اعجاز، آنجا که سجاد، در واپسین لحظه های تنفس در این قفس، سر از زمین بر می کند و با ادبی عاشقانه، ذکر حسین(ع) بر لب جاری می سازد. ♡وه که چه زیباست، تجلی این اعجاز!♡ 🌹 تاریخ شهادت: ۲۹ آذر ۱۳۹۴.خانطومان سوریه @khaimahShuhada