فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدار شهید حاج قاسم سلیمانی با خانواده شهید علیرضا توسلی (ابوحامد)
🔺یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
#ننهی_حسین
🌷رفيقی داشتيم به نام حسين، حسين دوخت از بچههای اطلاعات نصر. سال ۶۴، در عمليات والفجر ۹ در كردستان بوديم كه از جنوب خبر آوردند؛ حسين شهيد شده، كه بعد معلوم شد مرجوعی خورده است! حالا ما در اين فاصله چقدر برايش سلام و صلوات و دعا و فاتحه فرستاديم بماند.
🌷حسين موقع اعزام به منطقه از مادرش قول گرفته بود كه اگر جنازهی او را آوردند برای اين كه شهادت نصيبش شده است گريه و زاری نكند. البته مادر حسين از آن پيرزنانی بود كه به قول خودش از فاصلهی چند كيلومتری روستايشان هميشه برای نماز جمعه به شيروان میرفت.
🌷حسين میگفت وقتی مرا ديد شروع كرد جزع و فزع كردن. پرسيدم: ننه مگر قول نداده بودی گريه نكنی؟ لابد از شوق اشك میريزی؟! ـ نه، از اينكه اگر تو شهيد میشدی من ديگر كسی را نداشتم كه به جبهه بفرستم گريه میكنم!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@khaimahShuhada
در راهرو لامپهایی💡 داشتیم که شب هم روشن بود و آنجا در سرما مینشست و درس 📚میخواند..
و وقتی به ایشان میگفتیم که چرا اینجا درس میخوانی؟! 🤔
میگفت: من این درس را برای خودم میخوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیتالمال پرداخت میشود استفادهکنم!🌱
#شهیدمدافعحرم
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
@khaimahShuhada
🌸 عید است و هوا شمیم جنت دارد
نام خوش مصطفی حلاوت دارد
🌸 با عطر گل محمدی و صلوات
این محفل ما عجب طراوت دارد
🌷عید مبعث بر راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ، افسران جهاد تبیین مبارک باد.
شادی، سلامتی و عاقبت بخیری همه شما را آرزومندیم
@khaimahShuhada
مردی که سرانجام کوپنش را گرفت ...
در خرمشهر فک و صورتش خرد شد !
علیرغم ۱۰ بار عمل جراحی، اثری دلخراش
روی صورتش بر جای ماند ولی کوتاه نیامد
و عاقبت در آوردگاه خیبر کوپنش را گرفت!
این تعبیر خودِ شهید بود بارها گفته بود که
«شهادت»، کوپنی است تا کوپن شهادت، به
اسمِ کسی صادر نشود به شهادت نمیرسد
#شهید_محمدحسین_شیخحسنی
#لشکر۱۷_علی_بن_ابیطالب
#روحش_شاد_باصلوات
@khaimahShuhada
"رهبر" یعنی کسی که با دقایقی سخنرانی، جواب حرفهای یک هفتهی کل دنیا را میدهد...
@khaimahShuhada
آمریکا یک رژیم مافیایی است؛ انواع و اقسام مافیاها سیاستهای این کشور را در دست دارند. کسانی را روی کار می آورند و از کار برکنار میکنند. این رژیم مافیایی احتیاج دارد که در اطراف دنیا بحران وجود داشته باشد؛ لذا در منطقه غرب آسیا شما ببینید چقدر اینها #بحران_سازی کردند.
@khaimahShuhada
از حاج احمد متوسلیان سوال شد
چرا اسم تیپی ڪہ تشڪیل دادہ را
محمدرسول اللہ ﷺ گذاشته؟
در جواب گفت: بہ این دلیل ڪہ
هـروقت اسم لشڪر۲۷ بردہ میشود
ذکر صلوات را به همراہ داشتہ باشد
فرماندهان لشڪر ﷴ رسول ﷲﷺ
#عید_مبعث
@khaimahShuhada
💕معرفی شهید💕
خدایاعاشقم کن🌷✨🌿
امیر حاج امینی بیسیمچی گردان انصار لشگر ۲۷ در سال ۱۳۴۰ دیده به جهان گشود.امیر حاج امینی از جمله دلاورمردان عرصه دفاع مقدس است. وی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید امیر حاج امینی:
سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.
بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم میدهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیدهام و آن در این جمله خلاصه میشود: خدایا! عاشقم کن.
شادی ارواح پاک شهداصلوات🌺💥
متولد:۱۳۴۰
شـهادت :۱۳۶۵/۱۲/۱۰
مـحل شـهادت :شلمچه
عـملیـات :کربلای۵
مزار:بهشت زهرا.قطعه۲۹،ردیف۶۰
#سالروز_شهادت🕊
@khaimahShuhada
احسان رجبی، عکاس این صحنه اینطور تعریف می کنه:
بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود؛ آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد. برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی، بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد. ۱۰ ، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود؛ همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره. رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم. دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش، یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود. دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه. رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم. همون موقع بود که دیگه شهید شد
هیچ وقت فکر نمی کردم که عکسی که می گیرم به این اندازه مشهور شود.خوشحالم از این که این عکس آرامش خاطری است برای همه خانواده های شهدا.آنها که عکس و تصویری از شهادت فرزندانشان ندارند و نمی دانند چه حالی داشته وقی به شهادت رسیده است. وقتی خانواده های شهدا آرامش و زیبایی شهید حاج امینی را می بینند قطعاً تسلی پیدا می کند.
گفته می شود تا کنون هشتصد هزار نسخه از این عکس چاپ شده است اما من نمی دانم، الان مادر این شهید کجاست؟ شنیده ام از تهران کوچ کرده است. پدر شهید، فوت کرده و مادرش در یکی از روستاهای ساوه به سر می برد. نمی دانم آیا کسی به مادر او سر می زند یا نه؟
دوست دارم یک روز با دوربین سراغ این مادر بروم، مادری که فرزندش، با آرامشی ملکوتی، آنچنان زیبا به شهادت رسیده و با تصویرش خیلی ها صفا میکنند.
@khaimahShuha
شهید جمهور
#سیره_شهدا
#شهید_امیر_حاج_امینی
خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی. بیسیم چی (شهید) پور احمد…
اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه.
هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد…
یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….”
ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام ….
داداشش می گه: یه بار نشسته بودم کنار مزارش؛ دیدم یه جوون اومد سر مزار و بهم گفت: شما با شهید نسبتی دارین؟ با اصرارش گفتم برادرشم. همینکه اینو شنید، گفت: ما اول مسلمون نبودیم، اما با اجبار مسلمون شدیم ولی از ته دلمون راضی نبودیم و شک داشتیم. تا یه بار اتفاقی عکس این شهید رو دیدم. واقعاً حس می کردم داره باهام حرف می زنه؛ طوری تاثیر روم گذاشت که از ته قلبم به اسلام ایمان آوردم و از اون به بعد همش سر مزارش میام….
بعد شهادتش یه نامه به دستمون رسید که چند روز قبل از شهادتش نوشته بود، اولش اینطور شروع می شد: “از اینکه به این فیض عظیم الهی نایل شدم، خدا را بسیار شکر گذارم…..”
دفعه آخری موقعی بود که بچه ها یک به یک جلو می رفتن و بر می گشتن. یه بار دیدیم امیر بلند شد که بره تو خط. یکی بهش گفت: حاجی! الان نوبت منه… ولی امیر گفت: نه! حرف نباشه، این دفعه من می رم…..
همین دفعه بود که با خوردن یه خمپاره شهید شد.
@khaimahShuhada
#رازى_كه_در_آن_خواب_بود...!
🌷براى بار اول بود كه بعد از خدمت سـربازى بـه جبهـه مى رفتم. در لشكر فجر و در واحد توپخانه مشغول انجام وظيفه بودم. سال ١٣٦٣ بود و هواى منطقه موسيان بسيار سرد. روزهاى اول در نماز خواندن تنبلى مى كردم. چنـد روزى بـه همـين منوال گذشت تا يك شب خواب عبـاس ذاكرحـسين را ديـدم؛ يكى از بچه هاى خوب سپاه كه همسايه قديمى هم بوديم و شهيد شده بود.
🌷....سوار يك ژيان بود؛ دور يك فلكه مى گرديد و يك ديگ بزرگ آش هم پـشت آن گذاشته بود. چند نفرى هم از بچه ها توى صف ايـستاده بودنـد و بـه نوبت از او آش مى گرفتند. من هم با كاسه اى كـه در دسـت داشـتم دوان دوان به طرف عباس دويدم تا از او آش بگيرم كه ناگاه صف تمام شـد و او پشت ماشين ژيـان خـود نشـست و حركـت كـرد....
🌷مـن بـه دنبـال او مى دويدم، ولى او نمـى ايستاد. هر چه فرياد كشيدم كـه بـه مـن هـم غـذا بدهد، او نايستاد و رفت و.... من از خواب بيدار شدم. براى من واضح و روشن بود كه اين خواب تعبيرش چيست؟ نماز سـبك شمردن من باعث شد كه در صف آنها نباشم و از آن روز نمازم ترك نشد.
راوى: رزمنده علاءالدين خادم الحسينى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@khaimahShuhada
*طلوع و غروب در عید مبعث*🎊🕊️
*شهید محمد علی پلیان*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۱۰ / ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۸ / ۱۳۶۵
محل تولد: مشهد
محل شهادت: آبادان
*🌹راوی← شناسنامهاش را دست كارى كرده بود تا بتواند به جبهه برود.🍃ما او را از اين كار منع كرديم، ولى او در مسجدى ديگر، پرونده درست كرد و به جبهه رفت.🕊️مدّتى كه در جبهه بود، چهار بار زخمى شد.💥 اوّلين بار تركش به سرش اصابت كرده بود،🥀چون زخمش سطحى بود بدون اطّلاع به خانواده در جبهه مداوا شد.🥀دوّمين بار در عمليّات والفجر 4، تير به بازوى دست چپ او اصابت كرده بود💥 كه براى پيوند عصب دست، تحت عمل جرّاحى قرار گرفته بود.🥀در عمليّات والفجر 8، تركش خمپاره به دست راست او برخورد كرده بود🥀كه با عمل جرّاحى تركش را از دست او خارج كردند.🥀 در عمليّات مهران، تركش خمپاره به پاى چپ او برخورد كرده بود💥 كه پس از مداوا دوباره روانه جبهه شد.🌙گاهى به وسيله آرپیجی تانک هاى دشمن را منهدم میکرد.💥و گاهى با گذاشتن زخمیها بر روى موتور سيكلت،🏍️آنها را به پشت جبهه منتقل مىكرد🌙 عاقبت او که در شب عید مبعث به دنیا آمده بود🎊در شب مبعث حضرت رسول(ص)،🎊 هنگامى كه به وسيله ماشين براى شناسايى در منطقه آبادان به دشمن نزدیک مى شود،💥 تير به سينهاش اصابت مىكند💥و به آرزوی دیرینهاش میرسد🕊️پيكر مطهّرش در بهشت رضا(ع)🌙جنب مزار شهيد محمود كاوه🌙به خاك سپرده شد.*🕊️🕋
*شهید محمد علی پلیان*
*شادی روحش صلوات*🌹
@khaimahShuhada
# شهید ابوطالب محمدی
تکلیفم این است …..!!!
دخترمان سعیده که به دنیا آمد، ابوطالب هم آمد مرخصی. بعد چند روز که توی خانه بود،
وسایلش را جمع کرد تا برگردد به منطقه از این که داشت خیلی زود تنهایم می گذاشت ناراحت بودم.
سعیده را بردم پیشش و گفتم: اگر می خواهی بروی به جبهه، این بچه را هم با خودت ببر.
فکر کردم که با این حرف مانع رفتنش به جبهه شوم، اما در جوابم گفت:
به خدا قسم، اگر تو را هم از دست بدهم باز هم به جبهه می روم؛ تکلیفم این است.
این را که گفت، مطمئن شدم یک لحظه هم از جبهه دست بردار نیست.
@khaimahShuhada
*فرماندهاے ڪه با یڪ دست از نردبان آسمان بالا رفت*🕊️
*شهید حاج حسین خرازی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۶ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۸ / ۱۲ / ۱۳۶۵
محل تولد: اصفهان
محل شهادت: شلمچه
*🌹همرزم← قمقمهاش هنوز آب داشت💦 اما نمیخورد..🥀از سر کانال تا انتهای کانال می رفت و می آمد🥀لبهای بچه ها را با آب قمقمهاش تر میکرد💦ریگ گذاشته بود توی دهنش که خشک نشود و به هم نچسبد🥀او در عملیات خیبر ترکش به دستش خورد💥و دست راستش را از دست داد🥀دستش زودتر از خودش به بهشت رفت💫با آنکه یک دست بیشتر نداشت ولی در تمام عملیات ها🍂 برای تامین و تدارک نیروها🍃تلاش فراوانی می نمود💫 در بسیاری از عملیات ها حاج حسین مجروح شد⚡اما حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد🌙همرزم← ترکش توپ خورده بود به گلوی حاج حسین و رانندش💥خونریزی حاجی شدیدتر شده بود🥀اما نمیذاشت زخمش رو ببندم، میگفت اول رانندهام🌙بعد با خودش حرف میزد و میگفت: اون زن و بچه داره امانته دست من🍂اینارو گفت و بیهوش شد..🥀حاج حسین ۸ اسفند ۶۵ در عملیات کربلای 5 هنگام آتش دشمن💥رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود🍂او پیگیر جدی این کار شد🌙که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد🥀💥 وبه شهادت رسید*🕊🕋
*سردار شهید حاج حسین خرّازی*
*شادی روحش صلوات*🌹
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادر_شهید مشلب (سیدهسلامبدرالدین) میگویند:
بااینکه احمد پسرش بود او را هم بازی و دوست دوران جوانی اش میدانست و با عشق مادرانه در تربیت احمد تلاش کرد
و برای رفتن احمد همانند مادران سایر شهدا عاشقانه فرزندش را راهی کرد
احمد هر ساله در روز مادر برایش هدیه میگرفت اما به گفته مادرش
احمد امسال نه طلا و نه نقره داد بلکه
با شهادتش باعث شد در برابر مولایم امام حسین رو سفید شوم.
@khaimahShuhada
حیا و ساختارشکنی شهدا ...
شلوار گرمکن پوشیدن
زیر شلوارک باستانی 😊
📸 از راست شهیدان : سیدکمال میری/سیدجمال میری/سیدکاظم میرحسنی/سیدتقی حسینی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠#معجزھشھید_محمدرضاآتشبرگ✨
مادر در خواب، پسر شهیدش را میبیند. پسرش به او میگوید: "در بهشت جام خیلی خوبه، چی میخوای برات بفرستم..."
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید زرین / مستند شهید زرین / بهترین تک تیرانداز دنیا / شهید عبدالرسول زرین / گر
یادش همیشه جاودان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
سالروز شهادت
@khaimahShuhada
#آب اروند
سیاهی شب همه جا را گرفته بود. بچه ها آرام و بی صدا پشت سر هم به ترتیب وارد آب می شدند. هرکس گوشه ای از طناب را در دست داشت. گاه گاهی نور منورها سطح آب را روشن می کرد و هر از گاهی صدای خمپاره های سرگردان به گوش می رسید. 30 متر به ساحل اروند یکی از نیروها تکان خورد.
خواست فریاد بزند که نفر پشت سرش با دست دهان او را گرفت و آرام در گوشش چیزی زمزمه کرد. اشک از چشمان جوان سرازیر شد، چشم هایش را به ما دوخت و در حالی که با حسرت به ما می نگریست، گوشه ی طناب را رها کرد و در آب ناپدید شد.
از مرد پرسیدم: «چه چیزی به او گفتی؟» با تأمل گفت: «گفتم نباید کوچک ترین صدایی بکنیم وگرنه عملیات لو می رود، اون وقت می دونی جون چند نفر... عملیات نباید لو بره» تمام بدنم می لرزید، جوان در میان موج خروشان اروند به پیش می رفت.
#راوی: آقای جابری
@khaimahShuhada
🌹🌹🌹🌹
🌹شهید محمد معماریان
فرزند : علی
تولد : ۱۳۳۷
شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۸
🌹اشاره
تمام حرف های محمد خلاصه می شود در جنگ که شرط اول آخرم این است که بروم جبهه، که اگر عروس خانه ام شدی باید صبر کنی، برای ساعت ها و روزهایی که نخواهم بود ، برای روزهایی که نامه هایم هست خودم نیستم ، برای تمام لحظه ها و ثانیه های شیرین زبانی بچه هامان که من نیستم ، برای اتفاقات تلخ و شیرینی که می افتد و من کنارت نیستم
🌹نامه به همسر
همسر عزیزم ، این دنیا هیچ ارزشی ندارد ، هرچه هست در آخرت است ، چه خوب که آدم این رنج ها و سختی ها را به حساب خدا بگذارد شما هم دارید سختی همین جنگ را می کشید ، من از خدا می خواهم که شما همسر عزیزم را که نور چشم هستید و امید زندگی من ، همچنین فرزند عزیزم نجمه خانم را برای من نگهدارد ، من هم اگر خدا قبول کند بخاطر آسایش شما و حفظ اسلام به جبهه آمده ام .
همسر عزیزم ناراحت نباش و همین الان برایم لبخند برن ، تو را به خدا بخند تا من خوشحال شوم .
الان که برای همسر عزیزم که الهی به فدای شما و فرزندم بشوم نامه می نویسم چراغی کوچک روشن کرده ام چون برق نیست .
دیگر چشمان قشنگت را خسته نمی کنم ، خداوند نگهدارد
محمد معماریان
۱۳۶۶/۱۲/۱۹
#شهید
#سبک_زندگی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوریاختصاصی
وَ مَنْ عَشَقَتهُ قَتَلتَهُ
«خودی» شو تا «خونین» شوی ...
#شهـید_امیر_حاج_امینی
#بیسیمچی_لشکر۲۷حضرترسولﷺ
#شهادت۱۰اسفندعملیاتکربلای۵
@khaimahShuhada
امروز ۱۱ اسفند ، سالگرد شهادت برترین تک تیرانداز تاریخ جهان است
شهید عبدالرسول زرین که بین بعثیها به "صیاد خمینی" معروف بود و شهید خرازی او را "گردان تکنفره" مینامید. این شهید با ۷۰۰ شلیکِ موفق برترین تکتیرانداز تاریخ شناخته میشود ..
@khaimahShuhada
وقتی آقارضا به خواستگاری آمد در همان صحبتهای اولیه به من گفت: 13 تا از بهترین دوستان من شهید شدهاند ما هم در خط پرواز هستیم، من این راه را با تمام وجود پذیرفتم و اگر شما هم این مسیر را میپذیرید، یا علی و گرنه من به دنبال کسی هستم که هم همسرم باشد و هم همسنگر من.
#شهید محمدرضا الوانی
@khaimahShuhada
⭕️ دائم الذکر
دائم الوضو
دائم الاستغفار
دائم الاشک
دائم المراقبه
اینها ابزار شهادت است...
روحمان با یادت شاد #شهید_حسنعبداللهزاده
یاد همه شهیدان گرامی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada