eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
108 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💥هـرجا سـخن از حــجاب است، 🍎بـوی بـهشتـے ات عـجـیــب مے وزد ♥چــــــادُرم♥ اے همــرنگ تـرین به خـانه خــدا... تــــوگـرچه سـیاهی ولــی؛ 🌈رنـگیـن کـمانے از رنـگها و نـقـوش در تـو آرمیـده اند... ✨تذهیـب حیـا ✨نـقش مـتانـت ✨ رنـگ نـجابـت 👌🏼آرے ...تــــو ؛ 🌸مــیـنـیــــاتــــور عــــفــت و وقــــاری! 🌸ومـن هـنرمـنـدانه،هـنرِ تــو را به تـصویـر میـکشم... 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
~🕊🌨﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ^'💜'^ 🌿 شـھید سـوختھ عشــق بھ خـدا واهلبیت(؏) یڪے از همرزمان و دوستانشان می‌گفت حجره‌اے داشتم نزدیک حجره وایشان از آنجا گذر می‌ڪرد، روزے نوار شهید تورجے را گوش مے ڪردم ڪه آقاے جوادے آملے وارد حجره شدند و پرسیدن این صداے ڪیه؟ ایشون سوخته اند.. گفتم صداے یک شهیده گفتند نه شهید نیستند سوخته اند.....ایشان(در عشق خدا) سوخته است. گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان (س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده... ♥️🕊 . . 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✧شهید... به‌قَلبت‌نگـاه‌میکُنداگرجایی برايَش‌گذاشته‌باشے مےآيد مےمانَد و می ماند تاشهيدت‌ڪُند ...🌹🌹 🤲 گل پسر شهید حججی در روز پدر😔😔
۲ اسفند ۱۴۰۱
✨ 👌 گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، ❕چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! 🌷ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ‌ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ 🕊 🌹 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ + خیلی سخته اون لحظات...! وقتی طرف میخواد شهید بشه خدا ازش میپرسه ببرم یا نبرم...؟! کنده شدی از دنیا...؟ اون وقته که مثه فیلم تمام لحظات شیرین زندگی از جلوی چشمات رد میشه...! 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
۵ متوجه شدم همه ی بلاهایی که سرم میاد و وسواسی که دارم بخاطر دقت ها و تجسسهایی بوده که در کارهای خواهرشوهرم داشتم هست. بر واجب نبود که دقت کنم و ببینم چکار میکنه.حتی اگر جایی رو نجس میکرد چون من ندیده بودم حقی به گردنم نبود اما من اشتباها او رو لحظه به لحظه زیر نظر میگرفتم تا در صورت نجس شدن جایی بدونم کجا رو باید بشورم و پاک کنم فکر میکردم حالا که سینا اهمیت نمیده این حق به گردن من هست. پس از گذشت دوسال و با کمک همسرم و مشاور تونستم وسواسم رو درمان کنم... دین زندگی رو برما خیلی راحت و اسوده گرفته ،
۲ اسفند ۱۴۰۱
🌨﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ آنها داشتند من دارم آنها بستند تا بسیجے واربجنگند🥀 من میپوشم تا زندگے ڪنم☺️ آنها راخیس ڪردند تانَفَس هایشان آلوده شیمیایے نشود😔 من میپوشم تااز نفس هاے آلوده دور بمانم🥀 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ هرشهیدے...🥀 نشانیست‌از‌یڪ‌‌‌راه‌ناتمام یڪ‌فانوس ڪه‌دارد‌خاموش‌مے‌شود وحالا‌تو‌مانده‌اے یڪ‌شهیدویڪ‌راه‌ناتمام...🛣 فانوس‌را‌بردار وراه‌خونین‌شهدا‌را ادامه‌بده...♥️ ❤️❤️:❤️❤️ 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ خدایا کمکم کن تا از این جسم دنیوی وفکرهای مادی نجات یابم به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این دنیای فانی ومحل گذررابیاموز به من هم معرفت امام زمانم را عنایت کن.... 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ در دنیایی که مــــــادرم نیست😔 فـــــرقی نمی کند امروز پنج شنبه باشد یا جمعه اصــــلا دنیای بی مــــــادر دنـــــیای تعطیلی روزها و ساعت هاست.😭😭😭 وقــــــتی حتی یک لحظه از خیالم نمی رود دیــــگر چطور بتوانم با غم هجرانش کنار بیایم وقــــتی می بینم فرشته ام زیر خروارها خاک خفته است😔😔 و من جز بر مـــــزارش گریه کردن کاری نمی توانم بکنم😭😭😭 آشــــفته می شوم و چـــــیزی به غیر از غـــم و غــــــصه نمی بینم دنــــــیای بی مـــــــادر،😔 دنــــــــیای من نیست....😔 روز یاداست،،روزشادکردن دل انهایی که در زیرخاک درانتظارند.😭 مواظب مادراتون باشید😔🙏 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ بار آخر که اومد اصفهان رفت خمس مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود و می گفت ، های که راحت شدم ! سفارش همیشگی اش شده بود ، نماز اول وقت ، نماز جماعت ؛ مسجد رفتن. بعد از شهادت به خواب همسرش اومده و گفته بود ، خوش بحال خودم که مسجد میرفتم... 📕 ستاره های‌آسمانی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~ 🇮🇷 🦋🦋🦋
۲ اسفند ۱۴۰۱
‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 💍 🔵شهید مدافع‌حرم سعید قارلقی 📀راوے: همسر شهید ازدواج ما در سال‌های پس از پیروزی انقلاب صورت گرفت و مراســــم ازدواج‌مان هم بسیار ســــاده برگزار شد. نامزدی ما ۷ یا ۸ماه طول کشید تا عقــــد کنیم و در این مدت، سعیدآقا به جبهــــه دفاع‌مقــــدس می‌رفت و می‌آمد. نَه چیزی برای من مهــــم بود و نَه برای او🥰 زندگی مشترک ما در یک اتاق زیرزمینی شروع شد. مثل الآن نبود که جوان‌ها همه‌چیز را آماده می‌خواهند. من جهیزیه خیلی مختصری داشتم؛ چون خواهرم هم تازه ازدواج کرده بود و دست خانواده تنگ بود. هر دو خانواده همراهی داشتند. چیز‌هایی همسرم آورد و چیز‌هایی من و زندگی را شروع کردیم👩‍❤️‍👨 مراسم عروسی ما خیلی ساده برگزار شد. شاید باور نکنید ولی غذای عروسی را مادرم درست کرد. در همان شهرستان به مهمان‌ها شام دادیم و با مینی‌بوس و چادر مشکی روی سر و با صدای نوحه آقای آهنگران به تهران آمدیم که برادر شوهرم ناراحت شد و به راننده گفت:« بابا مثلاً عروسیه! یه چیز شاد بذار»💖 راننده گفت:«عروسیه؟ من که نَه عروس می‌بینم و نَه داماد.» داماد که تسبیح دستش بود و پیراهن بلندش روی شلوار بود؛ عروس هم که چادر و روسری و همه لباسش مشکی. راننده گفت:«من از کجا باید بفهمم عروسیه»🤨 🎁 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🌸 🌸🌼🌺 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
۲ اسفند ۱۴۰۱