#تلنگر
🔴#معراج شهدا
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای یعقوبهای چشم انتظار یوسف خود🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای مادران وهمسران منتظر قامت مردانه🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای رفقاوهمسنگرهای از قافله جا مانده🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای من و تو که فراموشمان شده شهادت یعنی چه🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای فرزندان پدر ندیده ی چشم انتظار🌷
معراج شهدا اسم یعنی#شهیدگمنام،استخوان و پلاک🌷
#معراج شهدایعنی #حسینه ای که بدون روضه میتوانی ساعتها ناله کنی،بغض کنی وگریه🌷
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
اللهم ارزقنا شهادت ❤️
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
🦋🦋🦋
ایشان از سال ۹۷# یک #کارگاه دیگر در #ورامین راه انداخت که آنجا هم ۸۰#نفر از #خانمهای عمدتاً#سرپرست خانواده #مشغول هستند.
🍃🌷🍃
#عاشق #شهادت بود #چندین سال بود، ایشان در ایام #راهیان نور در #معراج #شهدای #اهواز و #فکه #نمایشگاه محصولات فرهنگی دایر کرد و #کتابها را با تخفیف ۵۰#درصد ارائه میداد.
🍃🌷🍃
#شش سال پشت سرهم علاوه بر اینکه خودش در #پیادهروی اربعین #شرکت میکرد، همیشه #تعداد زیادی را همراه خود میبرد و میگفت باید کاری کنیم #پیادهروی اربعین هر سال #شلوغتر بشه.
🍃🌷🍃
خیلی دوست داشت #مدافع حرم بشود که از محل کارش اجازه رفتن ندادند.#پاسدار بود و به دلیل #وظایفش اجازه رفتن نمیدادند.
🍃🌷🍃
شوکه شدم در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود گفتم مگه #عملیات بود؟
گفته نه نمی دونم چطور #شهید شده؟
برگشتم بلیط را پس دادم رفتم #معراج #شهدا😭
🍃🌷🍃
به مسئول #معراج گفتم #برادرم #شهید شده میگذارید برم اونو ببینم
با یک نفر رفتیم سردخانه
در یک تابوت را باز کرد دیدم #امیره 😭😭چند لحظه ای بهش خیره شدم😭😭
🍃🌷🍃
برگشتم بیرون😔
دلم راضی نشد گفتم اجازه می دهید یک بار دیگر برم ببینم
رفتم بالای سرش نشستم
باهاش کلی نجوا کردم و گلایه کردم که مگر قرار نبود باهم باشیم........😭
🍃🌷🍃
بعد رفتم #پایگاه ابوذر
دیدم دارند می روند به خانواده اش خبر بدهند من را هم با خودشان بردند
نامردا منو انداختند جلو😭
🍃🌷🍃
رفتم در زدم #پدر# امیر (حاج حسین) اومد تا منو دید رنگش پرید😔
گفت چیزی شده #امیر چیزی شده گفتم نه مجروح شده در بیمارستانه بیاییدبرویم
اصرار کرد گفت اگر #شهید شده بگو من تحملش را دارم
😭
🍃🌷🍃
با اصرار فهمید😭
با هم رفتیم بالای سر #امیر .... باید می بودید و میدیدید که این پدر با #پسر #ارشدش چه می کرد
#می بویید و #می بوسید....😭😭
🍃🌷🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#تلنگر
🔴#معراج شهدا
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای یعقوبهای چشم انتظار یوسف خود🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای مادران وهمسران منتظر قامت مردانه🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای رفقاوهمسنگرهای از قافله جا مانده🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای من و تو که فراموشمان شده شهادت یعنی چه🌷
#معراج شهدا اسم آشناییست
برای فرزندان پدر ندیده ی چشم انتظار🌷
معراج شهدا اسم یعنی#شهیدگمنام،استخوان و پلاک🌷
#معراج شهدایعنی #حسینه ای که بدون روضه میتوانی ساعتها ناله کنی،بغض کنی وگریه🌷
╯🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
🦋🦋🦋
🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت #علی (ع) آویزِ نخل ها میکردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش #عشق به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!!
🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش #دنیا چشم گشود...نامش را #میثم نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤
🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع) و دست پرورده مادری که با شیره جان، عشق #حسین(ع) را به کامِ شیر پسرش میداد🙂
🍃به واسطه پدر پایش به #مسجد و #هیئت و #بسیج باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد. زمزمه جسارت به #حرم_آل_الله(علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود.
🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی #زینبیاش میسپارد و خود راهی دیار #عشق میشد. از #حضرت_زینب(س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد.
🍃بعد از مقاومت بسیار، حین برگرداندن #پیکر همرزمش، خود نیز شهد شیرین #شهادت را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای #نگارَش انداخت...
🍃روزی که در #معراج پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت. میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که #سر و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔
🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب"رویش نقش بزنند. حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل میکند تا دخترها طعمِ شیرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ #پدرِ آسمانی خود🌺
♡ #شهادتت_مبارک،بابا میثمِ فاطمه ها♡
🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_میثم_مدواری
🔷تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳
🔷تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴
🔷مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا
🔷محل شهادت :حلب
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌷🍃 جـایـے ڪـه ♥️ #یـار ♥️ نـیـسـت 🍃🌷
🥀🍂 دلــم را #قـرار 😞 نـیـسـت . . . 🍂🥀
🌷🍃 #بی_قرارتان😢 هستم . . . 🍃🌷
♥️ #مادر_شهیدجهادعمادمغنیه ♥️
🍃🍃🍃
✨از دامن #زن 👈 #مرد به🕊 #معراج 🕊 میرود ✨
🍃🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
🦋🦋🦋
قسمت دوم
ایشان از سال ۹۷# یک #کارگاه دیگر در #ورامین راه انداخت که آنجا هم ۸۰#نفر از #خانمهای عمدتاً#سرپرست خانواده #مشغول هستند.1
🍃🌷🍃
#عاشق #شهادت بود #چندین سال بود، ایشان در ایام #راهیان نور در #معراج #شهدای #اهواز و #فکه #نمایشگاه محصولات فرهنگی دایر کرد و #کتابها را با تخفیف ۵۰#درصد ارائه میداد.
🍃🌷🍃
#شش سال پشت سرهم علاوه بر اینکه خودش در #پیادهروی اربعین #شرکت میکرد، همیشه #تعداد زیادی را همراه خود میبرد و میگفت باید کاری کنیم #پیادهروی اربعین هر سال #شلوغتر بشه.
🍃🌷🍃
خیلی دوست داشت #مدافع حرم بشود که از محل کارش اجازه رفتن ندادند.#پاسدار بود و به دلیل #وظایفش اجازه رفتن نمیدادند.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم
#ایشان یک #فروشگاه #راه انداخت و با #مدیریت خوبش ظرف #چهار سال این #فروشگاه تبدیل به یکی از #بزرگترین مراکز #توزیع کتاب در #خصوص #شهدا شد.
🍃🌷🍃
#آقا مهدی از ۱۵#سال پیش در بحث #راهیان نور در #دهلاویه و #معراج #شهدای #اهواز #بزرگترین #نمایشگاه کتاب را #دایر #میکرد. میگفت تا وقتی زنده هستم این #راه را ادامه میدهم. فقط سال گذشته به دلیل بحث کرونا نمایشگاه تعطیل شد.
🍃🌷🍃
در این #نمایشگاهها #آقا مهدی #کتابهای #شهدا را با ۵۰#درصد تخفیف در #اختیار مردم قرار میداد. خود انتشارات ۳۰#یا نهایتاً ۴۰#درصد تخفیف میداد،
🍃🌷🍃
آن وقت #ایشان میآمد #بانی پیدا میکرد و #خودش هم #تخفیفی قرار میداد و #کتابها را با ۵۰#درصد تخفیف میفروخت. #اعتقاد داشت و میگفت من هر چه دارم از #کار برای #شهدا دارم.😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
#قسمت_۲
دشمن بعثی عقده و کینه اش را از امام و انقلاب امام با #بدن نازنین او #تسویه کرد. آثار لگدهای دشمن بعثی بر صورت زیبای #شهید وحید نمایان است. #وحید با ضربات لگد مزدور بعثی به #معراج رفت و صورت زیبایش اینگونه شد. 😭
🍃⚘🍃
#وحید از نوجوانان بسیجی شهر ری بود که به پاس تلاش هایی که انجام داده بود تقدیر نامه ای به دست خط امام خمینی (ره) دریافت کرده بود.
🍃⚘🍃
به روایت یکی از امدادگران:
وقتی بالای سر#وحید رفتم دیدم لب هایش تکان می خورد و گویی با کسی صحبت میکند. 😭 باند را برای پانسمان روی سینه اش گذاشتم. من نتوانستم وحید را به عقب منتقل کنم و به ناچار خود به عقب رفتم. 😔
🍃⚘🍃
وقتی اوضاع کمی آرام شد باز به نزد #وحید رفتم ولی دیدم به #شهادت رسیده 😭 اونم با# پیکری اونجوری 😭😭 و بدین ترتیب #وحید « ذبیح الله عید قربان » شد در اول مرداد ماه ١٣۶٧ در حالی که #هفده سال بیشتر نداشت. 😭
🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
#قسمت_۳
ساعت10 صبح بود برادرم با من تماس گرفت که میخواهم برای خودم و محمدهادی لباس نظامی بگیرم. تعجب کردم و گفتم مهمان دارم ولی ایشان اصرار داشت که من بیایم و قبول کردم. در راه رفتیم سئوالاتی میپرسید. وقتی ماشین را پارک کرد حس خوبی نداشتم و دلم آشوب بود. لباس را که برای محمدهادی اندازه میگرفت یاد تشییع جنازه #شهدا🍃⚘🍃 افتادم که فرزندان آنها لباس نظامی برتن میکنند. به برادرم گفتم اتفاقی افتاده است؟ متوجه شدم #محمود شهید شده است روی پا نمیتوانستم بایستم و در داخل ماشین احساس میکردم دنیا دیگر تکیهگاه ندارد و دوست نداشتم خانه بروم و گفتم فعلا خانه نمیروم و کمی در خیابان باشیم. اسیر یک سرگردانی شدم و بعدازظهر به خانه پدری #شهید رفتیم و بعد #معراج شهدا. اصرار داشتند پیکر را نمیتوانند نشان دهند چون مین در داخل دست ایشان منفجر شد. خودم هم دوست داشتم آخرین تصاویر خندان ایشان را در ذهن نگه دارم و از این به بعد با روح ایشان زندگی میکنم.🍃⚘🍃
سرانجام #شهید محمود نریمانی در تاریخ 1395/5/10 به آرزوی خود که همانا #شهادت بود رسید.🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
سلام بر تو ای کسی که آگاهانه مسیر #حق را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک گفت .
سلامبر تو ای کسی که غبار فروتنی و تواضع وجودش را درنوردید.
سلام بر تو ای کسی که #شهادت را در اغوش کشید و ما زمینیان را به خود مجذوب ساخت و به هوش اورد قلبهای غفلت زده ما را .
سلام بر تو ای #مدافع حریم ولایت،
سلام بر تو ای پرستوی #حلب،
سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی #معراج،
سلام بر تو ای #مخلص فی الارض
عمار جان ...
سلام و نگاه #خدا بر تو بود که عاشقانه تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر #پراوز تو مست شده اند.
ونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی #شکوفا و راهی مشخص گردید.
نغمه ی #دعایت را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز.شاید به رائحه ی دعای شما ،دلهای زنگی ما نیز طراوت خویش را بدست اورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی ازین #زندان مادی را هموار سازیم.
💐به مناسبت سالروز تولد #شهید #عمار_بهمنی
🔷تاریخ تولد:۲۵شهریور ۱۳۶۴
🔷تاریخ شهادت: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب
🔷محل دفن: فسا
فراموش نڪنیم ڪہ ،
از #شهدا شرمندہ ایم
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🦋🦋
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس #فاطمه با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول #آقامهدی، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم #دلتنگی های پدر برای مادرش بود.
🍃صدای ترک های #دلم را می شنوم و این بار عکس #زهرا و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه #دخترها_باباییاند را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از #اشکم، به عکس #محمدجواد و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند.
🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس #همسر_شهید، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم #حضرت_زینب کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای #شهادتش، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند.
🍃بدرقه کرد #همسرش و به یک چشم بر هم زدنی خود را در #معراج دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه #سهساله_ارباب شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد #مزار مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ #پدر را می گرفت....
✨ #شهادتت_مبارک آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲
🌸به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدمهدی_قره_محمدی
📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه
•