#خاطرات_شهدا🌷
💠عشقی فراتر از فوتبال
🔰عشق نوجوانی اش فوتبال⚽️ بود .عکس های #فوتبالیست ها را از مجلات ورزشی📰 و هر آنچه که به تیم محبوبش💖 ربط داشت جمع می کرد. #استقلال ...💙 این عشق در آن روزها تب رایجی بود.
🔰محمودرضا از دوره راهنمایی پای ثابت پایگاه مقاومت #شهید_بابایی در مسجد🕌 چهارده معصوم شهرک پرواز شد . حالا عشق فوتبال یک #رقیب جدی پیدا کرده بود. #عشق_شهدا🌷
🔰سر تحقیق زندگی نامه📜 دو شهید👥 پایش به موسسه #شهید_حبیب هاتف هم باز شد. با حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. عکاس📸 بسیجی جنگ. رفته رفته تعداد بیشتر و بیشتری از برچسب های عکس های #جنگ می خرید.
🔰حتی وقتی از پایگاه به خانه بر می گشت🏘 #چفیه ای دور گردنش بود. #پدر تذکر میداد در خیابان با آن وضع نیاید. پدر جنگ را فقط در بمباران های💥 پالایشگاه تبریز تجربه کرده بود با #فرهنگ_جنگ آشنایی ویژه ای نداشت.
🔰تقریبا کسی علاقه #محمودرضا به تکرار این برنامه را نمی یافت⚡️الا #برادر بزرگ تر. انواع پیشانی بندها هم به خانه می آمد، مشکی، سبز، زرد، حتی پرچم #حزب_الله. پدر به فکر ادامه تحصیل📚 بچه هایش بود.
🔰او ابراز نمی کرد❌ اما این ته تهغاری بیشتر در دلش جا داشت😍 او با آن چهره #معصوم و نگاه شاد و شیرین و بیش از همه ادب و پاکی اش✨ در دل همه شان جا کرده بود پدر به فکر تهیه همه شرایط بود تا بچه ها خوب خوب #درس بخوانند👌 بچه های بزرگ تر همه وارد #دانشگاه شده بودند.
🔰اما محمودرضا به خدمت #بسیجی سربازی رفت و وقتی برگشت طور دیگری شده بود. گویی هر آنچه در وجود او💗 رخ داد همان جا بود. دیگر #فوتبال را رها کرد و بیخیالش شد. جا برای #عشق دیگر فراخ تر شده بود. برای #شهادت🌷
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#مدافع_حرم
#نام_مستعار : حسین نصرتی
#ولادت : ۱۳۶۰/۹/۱۸
#محل_تولد : تبریز
#شهادت : ۱۳۹۲/۱۰/۲۹
#محل_شهادت : سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق
🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹
#سالروزولادت....🌸🎉🌸🎉🌸
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔸زندگی شهدا🌷 را #الگوی زندگی خودشان قرار می دادند. شهید مدافع حرم محمود رضا #بیضایی، مربی آقا هادی بودند، خیلی از ایشان تعریف می کردند، همیشه می گفتند: « ما باید #انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.»
🔹قاب عکس📸 این #شهید را به دیوار خانه زده بودند و از #مادر قول گرفته بودند که عکس را هیچ وقت بر ندارند❌ شهدای #مدافع_حرم را که به کشور می آوردند🇮🇷 حالشان عوض می شد، خیلی تحت تأثیر قرار می گرفتند😔
🔸آخرین بار که در شهرمان #شهید آوردند رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! #شهید_بعدی إن شاءالله خودمم☺️ همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😢 همان هم شد و شهید بعدی🌷 #آقا_هادی شجاع بود.
🔹در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از #پدر هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را الگو قرار می دادند👌 زیباتر از همه مسجد رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با پدرشوهرم برای اقامه #نماز_جماعت به مسجد بروند👥 برایم دلنشین بود.
#شهید_هادی_شجاع
#شهید_محمودرضابیضائی
🦋🦋🦋
🍃گاهی همه چیز، بعد از #شهادت آغاز میشود! مثلا، سهم آنهایی که پشتِ پایِ عزیزشان دل ریخته اند، میشود انتظار و چشم به راهی...
🍃سید احسان اویی که مادرش خوابِ شهادت را برایش دیده بود، بعد از شهادت همه چشم هارا به راهِ بازگشتِ پیکرش منتظر گذاشت، چه انتظار سختی!
🍃بعد از شهادت، گویی کوچه باغِ انار را زمستان به آغوش کشید! نه شکوفه ای، نه جوانه ای،نه رسیدنی... بر سر دخترها، گرمایِ دست #پدر کم بود و میانِ خنده هایشان، همیشه بغضی جولان میداد که ای کاش بابا بود...
🍃این میان اما همسری، عاشقانه #دلتنگی ها را به خلوت میبرد و غصه نبود مَردَش را در خفا و ذره ذره میخورد. برایِ دخترها پشت و پناه بود در نبود بابا و برایِ پدر مادرِ احسان، مرهمی بر قلب منتظرشان♡
🍃سید احسان، طلسم ماندنها را شکست و او اولین پیکری بود که از خاک سوریه به آغوش خانواده بازگشت، حالا وقتش بود بارِ پدر بودن را، استخوانهای تازه برگشته به دوش بکشند.
🍃آمد و در روزِ شهادتِ مظلومانه #مادرِ عالمین، به آغوش خاک سپرده شد، قلبها آرام شده است. #انتظار جایش را به دلخوشی داده. دلخوشیِ بودنِ بابا برایِ دخترها، حتی زیر خروارها خاک
دلخوشی به مزاری سرد که حالا مامنی برای دردِ دل است، دردِ دلِ همسری که سنگینی نگاهِ همیشه همراهِ احسان را، از قابِ عکسِ شیشه ایِ هم لمس میکند.
🍃انار ها شکوفه داده اند و کوچه باغ سرسبز است. هرسال، همین حوالی که میشود، عطر سید احسان که میپیچد، غنچه انار ها ترک میخورد به لبخندی سرخ، #زمستان است اما، بویِ بهار در پیچ و خمِ کوچه پیچیده🌺
🍃کوچه باغِ انار، شاید به ماندنت عادت نداشته باشد اما، عطرت را سخت به آغوش کشیده.
#تولدت_مبارک ؛ علتِ لبخند انارها🙃
*#کوچه_باغ_انار_به_ماندنم_عادت_نکن ؛ کتابِ زندگینامه شهید🍀
🌹به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_احسان_میرسیار
🌹تاریخ تولد : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۹
🌹تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
🌹تاریخ انتشار : ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🌹مزار شهید : بی بی زبیده_قرچک
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
348.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢هيچ بچه ايى با بكن و نكن #تربيت نمی شود
🟢بلكه يا لجباز می شود يا از كار مى افتد و یا با دوست خیالی خود دوست می شود.
🔵کودکانی که #تنبیه میشوند در #مقایسه با کودکان دیگر کمخطاترند ولی #مسئولیتپذیری و مهارت خویشتنداری آنها تقویت نشده
🔵و در مقابل وسوسه و فریب مقاومت کمتری نشان میدهند.
🔴پریدن روی سطوح نرم و تشک های قدیمی از دسته بازی هایی هستند که غریزه #پرخاشگری و #خشم را فرو می نشاند
🔴همچنین این کار #شجاعت کودک را تقویت می کند.
🟤به عنوان یک #پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندمان و #مشورت_کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را داریم
🟤و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندمان بگذاریم.
⚪️گاهی اوقات خردسال با گفتن <نمی خواهم> یا <نه> می خواهد نشان دهد.
⚪️که از دستورهای شما خسته شده است و استقلال بیشتری می خواهد .
🌺🍃🌸🍃
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🌺🍃🌸🍃
@Solomon110
🌸🍃🌺🍃
#قسمت_دوم
به گفته این #مادر #شهید، #توجه و #سرزدنهای #مداوم #همسایهها و اینکه همیشه #هوایش را دارند و تبدیل #خانهاش به #حسینیه و #حضور #دوستداران #اهل بیت(ع)🌷 در مراسم #عزاداری باعث میشود کمتر به #تنهایی فکر کند.
🍃🌷🍃
رحیمی، #مادر #شهید قربانعلی ترکفرخانی در ابتدای سخنان خود در رابطه با #ویژگیهای #پسر #شهیدش با لبخندی بر لب و از صمیم قلب، گفت: پسرم، کسی که همواره در دوران زندگی خود #هوای #پدر و #مادرش را داشته و از هیچ ک#مکی به آنان خودداری نکرده، #گل بود. #پسری که همواره با #یادآوری #کارهایش و #خصوصیات #اخلاقیاش #لبخند بر لب میآورم.
🍃🌷🍃
#قربانعلی #تنها فرزند #گلمحمد ترکفرخانی و #معصومه رحیمی است که با توجه به حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به خاک ایران اسلامی همانند دیگر #جوانان، حضور در #جبهه را برای #دفاع از #خاک و #ناموس اش بر خود #وظیفه دانست و با #رضایت #والدینش وارد میدان #مبارزه حق علیه باطل شد.
🍃🌷🍃
به گفته #مادر #شهید، #قربانعلی که در زمان #شهادتش فقط ۱۶#سالش بود با #رضایت #من و #پدرش برای #اعزام به #جبهه از طرف #بسیج با حضور در #ثبت احوال #سنش را در شناسنامه #یک سال #اضافه کرد.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
#قسمت_سوم
ایشان افزود :با وجود شرایط #سخت #زندگی به دلیل اینکه #پسرم #تک فرزند بود #تلاش میکردم از #نظر #پوشش همسطح دیگر #دوستانش باشد و هیچ وقت احساس #کمبود نکند با این وجود در بیشتر مواقع #پول توجیبی که بهش میدادم را به #همکلاسیهایش که بعضیها #کرایه #رفت و آمد #نداشتند میداد و برای #کمک به #وضعیت اقتصادی #خانه در #تابستانها کار میکرد.
🍃🌷🍃
به گفته ایشان #گلمحمد #پدر #قربانعلی از چند سال قبل از #شهادت #پسرمان به دلیل #بیماری فلج شده بود که #پسرم برای #نگهداری از #پدرش از هیچ #تلاشی #کوتاهی نمیکرد و در بیشتر موارد حتی #نظافت شخصی #پدرش را هم خود #شخصا انجام میداد و تمام #درآمد #کارگری خود را برای #تامین هزینه #درمان #پدرش صرف میکرد.
🍃🌷🍃
تمام #همسایهها در زمان حیات #قربانعلی به دلیل #کمکهایی که انجام میداد از #پسرم به نیکی یاد میکردند و برایش #دعای خیر داشتند. داشتن #فرزندی مانند #قربانعلی برای هر #مادری #افتخار است چرا که #شهدا #راه و منش #خدایی دارند.
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
او ایستاد پای امام زمان خویش
🕊#سلام برشهدا...🌷
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمدحسین_مرادی
تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰
✍چشم های یک دختر هرروز صبح به امید دیدن تکیه گاه زندگی اش باز می شود اما آنانی که یک تصویر کوچک در گوشه ذهنشان از #پدر به جا مانده
✍ غم بزرگی را به جان می خرند. به گمانم غم بزرگتر وقتی است که جاده انتظار مقابل چشم های #مضطر دختری باشد و فقط خبر مفقود شدن امید زندگیش را بشنود😓
👌 آخر محمد حسین رفته و همان روزها دخیل بسته بود به حرم #حضرت_زینب تا نامه عاقبت بخیری اش امضاشود.
اصلا خودش رفته بود پرچم حرم را عوض کرده بود.
و مگر می شود خواهر #ارباب کسی را دست خالی از حرم برگرداند.
👌😔 او بازو و پهلویش مجروح شد و پس از چند روز شهد #شهادت نصیبش شد💔
👌حال یک زهرا مانده و یک دنیا #دلتنگی... گاهی با دو رکعت نماز کنار مزار پدر دلش را آرام می کند
و گاهی با یک سوره یس کنار مزار همسرش...آقا محمد حسین تولدت مبارک باشد.
مبارک زهرایت...
♡برایمان دعا کن♡
📅تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰
🎂🎂🎂🎂🎂
محل شهادت : سوریه، حرم بی بی زینب(س)
مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر
🦋🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🍃روز به روز غرق می شویم در #دنیا و تعلقاتش، آنقدر سرگرم که فراموش می کنیم در دنیا مسافریم و آخرِ هر دل بستن، دل کندن است...
🍃پویا ایزدی، مسافر دنیا بودن را خوب فهمید و رفت. #دل برید از دل بستگی هایی که به دنیا وابسته اش کرده بودند. شهدا را واسطه قرار داد تا بتواند بگذرد حتی از #همسر و دخترش...
🍃داستانِ بابایی بودن دختر ها را همه بلدند. بگذریم از #اشکِ وداع ریحانه با پدرش. از دل #پدر برای بی تابی فرزندش. اما خداراشکر اگر بابا #شهید شد، مادری هست که او را در آغوش بگیرد. نه خار مغیلان هست که پاهایش را زخم کند و نه #اسارت که در آن سیلی بخورد. اما امان از #دلتنگی که لالاییِ هرشب دختران شهداست و شهادتِ پدر، تنها قصه ای است که هیچ وقت تکراری نمی شود.
🍃به قول #شهید_حججی: « عصر #تاسوعا بود، موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل #حضرت_عباس (ع)، از روی مرکب.....»
🍃عشاق دارند یکی یکی به قافله شهدا ملحق می شوند. ایزدی، حججی سردار دل ها ...
#جامانده ایم در دنیا. زمین گیر شده، نفس کم آورده ایم از این همه گناه. کاش #پرواز را یاد بگیریم...
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #پویا_ایزدی
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : اصفهان
🕊محل شهادت : حلب سوریه🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🍃روز به روز غرق می شویم در #دنیا و تعلقاتش، آنقدر سرگرم که فراموش می کنیم در دنیا مسافریم و آخرِ هر دل بستن، دل کندن است...
🍃پویا ایزدی، مسافر دنیا بودن را خوب فهمید و رفت. #دل برید از دل بستگی هایی که به دنیا وابسته اش کرده بودند. شهدا را واسطه قرار داد تا بتواند بگذرد حتی از #همسر و دخترش...
🍃داستانِ بابایی بودن دختر ها را همه بلدند. بگذریم از #اشکِ وداع ریحانه با پدرش. از دل #پدر برای بی تابی فرزندش. اما خداراشکر اگر بابا #شهید شد، مادری هست که او را در آغوش بگیرد. نه خار مغیلان هست که پاهایش را زخم کند و نه #اسارت که در آن سیلی بخورد. اما امان از #دلتنگی که لالاییِ هرشب دختران شهداست و شهادتِ پدر، تنها قصه ای است که هیچ وقت تکراری نمی شود.
🍃به قول #شهید_حججی: « عصر #تاسوعا بود، موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل #حضرت_عباس (ع)، از روی مرکب.....»
🍃عشاق دارند یکی یکی به قافله شهدا ملحق می شوند. ایزدی، حججی سردار دل ها ...
#جامانده ایم در دنیا. زمین گیر شده، نفس کم آورده ایم از این همه گناه. کاش #پرواز را یاد بگیریم...
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #پویا_ایزدی
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : اصفهان
🕊محل شهادت : حلب سوریه🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس #فاطمه با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول #آقامهدی، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم #دلتنگی های پدر برای مادرش بود.
🍃صدای ترک های #دلم را می شنوم و این بار عکس #زهرا و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه #دخترها_باباییاند را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از #اشکم، به عکس #محمدجواد و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند.
🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس #همسر_شهید، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم #حضرت_زینب کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای #شهادتش، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند.
🍃بدرقه کرد #همسرش و به یک چشم بر هم زدنی خود را در #معراج دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه #سهساله_ارباب شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد #مزار مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ #پدر را می گرفت....
✨ #شهادتت_مبارک آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲
🌸به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدمهدی_قره_محمدی
📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه
•
دلگویه های فاطمه جان
نازدانه شهید فیروزآبادی💔
بـابـاجــون سـلام...
شش سال شده که به شهادت رسیدی و رفتی پیش فرشته ها و ما در نبود تو سوختیم و ساخته شدیم و مامان صبور و مهربانمون همیشه میگه:
دخترانم نگران نباشید و بابارحیم همیشه باهامونه ولی ما نمیبینیمش😔💔
باباجون توی این #شش_سالی که گذشت حس میکنم سال ها بزرگتر شدیم.
#شش_ساله که دلتنگیامونو با بودن در کنار مزارت سپری می کنیم. 😔
بابا #شش_ساله که شنیدن نام #پدر، بغضی عجیب برایمان به همراه دارد، بغضی آمیخته با افتخار.
وقتی کسی پدرش را صدا میزند، دلمان میلرزد ولی خوشحالیم از اینکه لیاقت شهادت را داشتی و به امید آن روزی که همراه سربازان واقعی امام زمان(عج) پیش مان برگردی..💔
طنین صدای دلنشینت در جای جای خونه هنوز هم به گوش میرسه و دست نوازشت را در لحظه لحظه تنهایی و دلتنگی، روی سرمان حس می کنیم💔
خـداجـون ...
میشه یک روز بابامونو بهمون قرض بدی؟!🙏💔
اشک و تب سوز بوی بابا دارد
اینجا شب و روز بوی بابا دارد
شاید که نرفته است،مادر! به خدا...
این خانه هنوز بوی بابا دارد❤
#فاطمه_حنانه
#دردانه_های_شهیدفیروزآبادی
#شهید_حاج_عبدالرحیم_فیروزآبادی
#سالروزولادت
🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🍃قدم به حرم گذاشتی. میدانستی حاجتت را باید از این خانومِ مطهر بگیری و او را میان خود و خدا واسطه قرار دهی. خواهر شاه خراسان؛ مادری میکند برای نوکرهایش و میداند زواری که می آیند همه عاشق و دلباخته ی برادر غریبش هستند.
🍃همانجا اذن دفاع از حرم را از خواهر ابالجواد گرفتی و همسرت نیز عهد بست تا بیقراری نکند. میان دلنوشته اش می گوید که فدای توسل جمکرانی ات بشود؛ فدای همان امامی که غایب است و پدرت تورا نذر او کرده بود.
🍃نامت را هم به همین سبب #مهدی نهادند تا تورا فدایی راه عزیز نرجس خاتون(س) بکنند. یقین دارم که تو خود نیز پسرانت را فدایی این راه میکنی تا آن ها نیز قدم بر جای #پدر بگذارند و راه حسینی وار زیستن را ادامه دهند.
🍃روانه ی #سوریه شدی تا نگذاری حریم عباس بن علی خدشه دار شود و غیرتت محال بود طاقت بیاورد؛ محال بود بی تفاوت باشی و همین بود که دعوت #جهاد را لبیک گفتی و دلاورانه میان میدان نبرد کردی. #ولی_فقیه تمام وجودت بود و نگران تنهایی نایب #امام_زمان بودی؛ خود سرباز او بودی و فرزندانت را نیز سفارش کردی تا مبادا لحظه ای از یاریش دست بردارند.
🍃 مادرت بیقراری میکند از فرط دلتنگی اما میداند نهایت این راه ختم میشود به نگاه رضایتمندانه دختر پیامبر(ص) و سعی میکند با شنیدن صدایت #دلتنگی هایش را سرپوش بگذارد هرچند هنوز هم حسرت یک خداحافظی با پیکرت بر دلش مانده.
🍃حرف زدن آسان است ؛ نوشتن آسان است اما عمل؛ مرد میخواهد. مردی استوار همچون تو، همچون تمامی #مدافعین_حرم که نوای "نحن صامدون" آنها لرزه بر اندام دشمن می اندازد. قدم هایمان را استوار کنید؛ دعایمان کنید تا برسیم به قافله ی #کربلا و در زیر این علم جان بدهیم برای دست بی جان #علمدار کربلا.
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #مهدی_طهماسبی
📅تاریخ تولد : ۱۴ آبان ۱٣۶٢
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : قم_گلزار شهدای علی بن جعفر علیه سلام
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•